گزیده ها 11 دی - 97
رسانههای وابسته، مکررا خود از قول
استاد رحیم پور خبر سازی ونقل قول توام با جعل وتحریف کرده و سپس چند نفر از قبیل
این شخص، خود بعنوان پاسخ، به تهمت و توهین میپردازند. اینبار بخشی از سخنان یکی
از دانشجویان را آن هم به شکلی ناقص و تحریف شده، به استاد نسبت داده و به این
بهانه در برخی رسانهها. لجن پراکنی کرده اند.
دفتر رحیم پور ازغدی در واکنش به خبری که
روز گذشته رسانهها از سوال یکی از دانشجویان در نشست «فقه و علوم اجتماعی» در
دانشگاه تهران درباره عملیات کربلایی چهار و واکنش حسام الدین آشنا به این خبر،
منتشر کردند، جوابیهای را ارسال کرده است.
متن جوابیهای که برای فرارو ارسال شده
است بدین شرح است:
«با آنکه بارها گفته شده استاد رحیم
پور هیچ صفحهای در توئیتر ندارند برای چندمین بار شخصی بنام آشنا که ظاهرا از
عوامل دفتر آقای روحانی است با نقل قولهای دروغ از استاد رحیم پور، برای جلب توجه
و جنجال در فضای مجازی، بکمک رسانههای دولتی، مشغول انجام وظیفه است.
رسانههای وابسته، مکررا خود از قول
استاد رحیم پور خبر سازی ونقل قول توام با جعل وتحریف کرده و سپس چند نفر از قبیل
این شخص، خود بعنوان پاسخ، به تهمت و توهین میپردازند. اینبار بخشی از سخنان یکی
از دانشجویان را آن هم به شکلی ناقص و تحریف شده، به استاد نسبت داده و به این
بهانه در برخی رسانهها. لجن پراکنی کرده اند.
این باند رسانهای در اخبار سخنرانی
استاد در قم و ... نیز به نحو سازماندهی شده، جعل و تحریف کردند. اگر جعل خبرهای
زنجیرهای از سوی این اشخاص و رسانهها، تکرار شود از آنان شکایت خواهد شد. متن
صحیح خبر نشست "فقه و علوم اجتماعی" متعاقبا ضمیمه میشود.»
استاد حسن رحیم پور در نشستی با موضوع
«فقه و علوم اجتماعی» در حضور جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران مورد این پرسش قرار
گرفت که.
این روزها سالگرد عملیات کربلای۴ و
شهادت غریبانه غواصها است. رسانههای بیگانه و چند نفر از دولتیها مثل آقای آشنا
و... به گونهای جوسازی کردهاند که گویا هزاران شهید دادهایم و دکتر محسن رضایی
آن را حرکتی انحرافی دانسته است. حال آنکه اساسا خود این آدمها زمان کربلای ۴ در
خانهها نشسته بودند. این تیپ افراد برخلاف رزمندهها و شهدای دانشگاه امام صادق
(ع)، از آن امام صادقیهایی بودند که در آن زمان جبهه نمیرفتند، بعدها هم یک روز
معمم بودند و یک روز عمامهها را برمیدارند، روزی در وزارت اطلاعات بودند و روزی
با خارج نشینهای معاند همصدایی میکنند. به نظر میرسد این حرفها نشاندن بدهکار
به جای طلبکار است. نمونههای دیگری هم مثل مسئول پیشین سازمان سینمایی وزارت
ارشاد، از همین جبهه ندیدهها بودند که جزئی از مسئولین شدند.
آقای رحیم پور درپاسخ این دانشجو اشاره
کرد آقای رضایی که منظور خود را توضیح داد و، اما توقف کربلای ۴، نتیجه خیانت
منافقین و ماهوارههای آمریکا و... بود. در کربلای ۴ من از نزدیک شاهد ماجرا بودم.
در کنار غواصها از جاده شهید صبوری در جبهه جزیره بوارین مجروح شدم. برادرم و بیش
از ده نفر از دوستان صمیمی بنده که همه غواص بودند و همان شب شهید ومفقود شدند،
اولا تقریبا هیچ یک در فکر بازگشت و در انتظار پیروزی حتمی نبودند. اخوی من، حمید
که تنها ۱۸ سالش بود، هنگام وداع کنار آب با لباس غواصی با آرامش و یقین به من گفت
که این محور، فوقالعاده سخت است و ما حتما شهید میشویم، ولی خط را انشاالله میشکنیم.
ثانیا این گفتگو ساعتها قبل از شروع عملیات و کشف لو رفتن آن بود. هنوز صبح نشده
این دسته غواص شهید شدند و پیکرشان سالها بعد برگشت. من در بیمارستان بودم و به
یاد میآورم زیرپیراهن را که درآوردم، پوست بدن من از شانه تا کمر، جدا شد. البته
دوباره از بیمارستان به خط برگشتم. چند روز بعد که حال بنده خراب و در بیمارستان
بستری شدهبودم از آقای قالیباف که فرمانده لشکر بود_ و برادر خود ایشان هم غواص
کربلای ۴، شهید و مفقود شده بود_ پرسیدم خبر شهادت اخویام را به پدرومادر بدهم یا
خیر؟ ایشان گفتند نه، صبر میکنیم. احتمالا در بوارین عملیات داریم ومعلوم میشود
که چه کسانی شهید و چه کسانی مفقود شدهاند. ضمنا تعداد شهدا چند صد نفر بود نه
چند هزار نفر.
همانطور که این دوستمان گفتند به جای
طلبکار شدن بدهکارها باید امروز روح پاسخگویی و مسئولیتپذیری را در کسانی که در
عصر جهاد، مشغول زندگیشان بودند و امروز بر گردن مردم سوارند، به وجود آورد.
بنده توفیق شرکت در هفت هشت عملیات به
عنوان طلبهی رزمنده داشتهام و در هیچ عملیاتی قبل از درگیری، اطمینان به پیروزی نداشتیم
و برادرها بیشتر احتمال شهادت خود را میدادند
داستان
زندگی زن ۱۹ ساله
در همین روزها بود که با زنی در مرکز
بهزیستی آشنا شدم. او زن مهربانی بود که به مرکز بهزیستی رفت و آمد میکرد و در دل
من جای گرفته بود. آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم و به خاطر زیبایی ظاهری مورد توجه
قرار میگرفتم تا این که روزی آن زن مرا برای پسرش خواستگاری کرد.
زن ۱۹ ساله با بیان این که کتک کاریهای
همسرم دوباره منجر به سقط جنینم شده است به تشریح ماجرای زندگی پرفراز و نشیب خود
پرداخت.
به گزارش خراسان، وی به کارشناس
اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: ۱۸ سال قبل در حالی که نوزاد شیرخوارهای بودم
پدرم به جرم مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد. آن زمان مادرم به تنهایی سرپرستی
من و دو خواهرم را به عهده گرفت، ولی هر چه تلاش میکرد از عهده خرج و مخارج زندگی
برنمی آمد. به طوری که طبق گفته خواهرانم سرپرستی از ما برایش خیلی سخت شده بود به
همین خاطر مجبور شد من و خواهرانم را به بهزیستی بسپارد.
آن زمان من که حدود یک ساله بودم به
شیرخوارگاه سپرده شدم و خواهرانم نیز در یکی از مراکز بهزیستی به زندگی خود ادامه
دادند. بعد از این ماجرا بود که مادرم با یک قاچاقچی مواد مخدر ازدواج کرد و پدرم
نیز بعد از آزادی از زندان دوباره به مصرف مواد مخدر روی آورد تا این که بر اثر
بیماری و سوء مصرف مواد مخدر جان سپرد. سالها میگذشت و من در پرورشگاه بزرگ میشدم
در حالی که مادرم به همراه همسرش و به جرم مواد مخدر دستگیر و زندانی شده بودند.
با این حال هیچ اطلاعی از وضعیت و شرایط خواهرانم نداشتم.
در همین روزها بود که با زنی در مرکز
بهزیستی آشنا شدم. او زن مهربانی بود که به مرکز بهزیستی رفت و آمد میکرد و در دل
من جای گرفته بود. آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشتم و به خاطر زیبایی ظاهری مورد توجه
قرار میگرفتم تا این که روزی آن زن مرا برای پسرش خواستگاری کرد.
من هم که از همان دوران کودکی آرزوی
داشتن خانوادهای را در سر میپروراندم بلافاصله به او پاسخ مثبت دادم و برای
رهایی از تنهایی با جوانی ازدواج کردم که چهره مطلوبی نداشت، ولی از آن جا که
زیبایی مرد اصلا برایم مهم نبود در حالی پای سفره عقد با قباد نشستم که دوست داشتم
همسرم از سیرت خوبی برخوردار باشد و زندگی آرام و بدون دغدغهای را در کنارش تجربه
کنم، ولی قباد خیلی زود آن روی چهره اش را نشانم داد و تازه فهمیدم که برای ازدواج
با او عجله کرده ام.
او از همان روزهای آغازین زندگی مشترک
و به خاطر طرز فکرهای غلطی که از یک دختر پرورشگاهی داشت، در منزل را به رویم قفل
میکرد و اجازه نمیداد حتی برای خرید شارژ تلفن بیرون بروم. این در حالی بود که
من به تازگی خواهرانم را پیدا کرده بودم و دوست داشتم با آنها به صورت تلفنی در
ارتباط باشم، ولی همسرم به خاطر سوءظن و بدبینی هایش روزگارم را سیاه کرده بود و
مدام با بهانهای واهی مرا زیر مشت و لگد میگرفت تا جایی که به دلیل همین کتک
کاریها دو بار سقط جنین کردم.
او برخلاف من دوست نداشت خبر بارداری ام
را بشنود. خوب به خاطر دارم که وقتی برای دومین بار باردار شدم از فرط خوشحالی به
محل کارش تلفن کردم تا خبر خوش پدرشدنش را بدهم، اما او با تهمتها و توهینهای
زشت مرا خوار و ذلیل شمرد و از آن سوی خط فریاد زد باید آزمایش ژنتیک مشخص کند که
او فرزند من است یا نه! من که انتظار شنیدن این حرفها را نداشتم حیرت زده گوشی
تلفن را قطع کردم و به بدبختی خودم گریستم اگرچه با کتک کاریهای قباد آن جنین را
سقط کردم، ولی تصمیم گرفتم دیگر باردار نشوم.
حالا هم با گذشت پنج سال از این ازدواج
دیگر نمیتوانم تهمتها و تحقیرهایش را تحمل کنم و تصمیم به طلاق گرفته ام.
به گفته فعالان، روز دوشنبه معاملهگران
قصد داشتند قیمت دلار را از مرز ۱۱ هزار تومانی عبور دهند، ولی عوامل بنیادی بازار
با این خواست همراهی نکردند. بهعنوان مثال، نرخ متغیر درهم در این روز زیر مرز ۳
هزار تومانی ماند تا خریداران ارز در بازار داخلی کمی از موضع خود عقبنشینی کنند.
در سومین روز هفته، دامنه نوسانات دلار
کمتر از روزهای ابتدایی هفته بود و این ارز به ندرت نوسانات رفت و برگشتی قابل
توجهی را تجربه کرد. روز گذشته، سومین روزی بود که نوسانگیران سعی میکردند قیمت
دلار را از مرز ۱۱ هزار تومانی عبور دهند و در مقابل صرافیهای منتخب بازارساز با
عرضه ارز در برابر آنها ایستادگی میکردند.
به گزارش دنیای اقتصاد، نتیجه تقابل این
دو نیرو در روز سوم هفته، قرارگیری دلار روی قیمت ۱۰ هزار و ۹۰۰ تومان حدود ساعت ۴
بعدازظهر بود. این قیمت ۱۰۰ تومان بالاتر از روز یکشنبه بود. دلار روز یکشنبه نیز ۲۵۰
تومان افزایش قیمت را ثبت کرده بود. به گفته فعالان، حمایت خریداران از قیمت دلار
زیر مرز ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان موجب شده است که انتظارات کاهشی در بازار کمرنگتر
شود و برخی از نوسانگیران این جو را در بازار برجسته کنند که قیمت دلار در کف
قرار گرفته است.
با این وجود، عرضه بازارساز هم چنان در
سطحی قرار دارد که مانع از ورود دلار به کانال بالاتر شده است و از سوی دیگر دامنه
نوسانات را نیز کاهش داده است. در روزی که دلار افزایش جزئی را تجربه کرد، سکه
تمام بهار آزادی با ۸۰ هزار تومان افزایش به مرز ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسید.
افزایش سکه در شرایطی رقم خورد که بهای اونس در ساعات ابتدایی دیروز در مسیر نزولی
قرار گرفته بود. به گفته فعالان، میزان عرضه در بازار سکه به اندازه بازار ارز
بالا نیست و زمانی که تقاضا وارد بازار فلز گرانبهای داخلی میشود، قیمت افزایش
بیشتری را تجربه میکند. در کنار این، معاملهگران سنتی به جای خرید و فروش دلار،
ترجیح میدهند در بازار سکه و طلا فعالیت کنند.
به گفته فعالان، روز دوشنبه معاملهگران
قصد داشتند قیمت دلار را از مرز ۱۱ هزار تومانی عبور دهند، ولی عوامل بنیادی بازار
با این خواست همراهی نکردند. بهعنوان مثال، نرخ متغیر درهم در این روز زیر مرز ۳
هزار تومانی ماند تا خریداران ارز در بازار داخلی کمی از موضع خود عقبنشینی کنند.
نرخ حواله درهم و دلار با یکدیگر رابطه مستقیم دارند و افزایش یکی منجر به رشد
دیگری میشود. این موضوع موجب میشود که نوسانات حواله درهم در بازار داخلی به دقت
رصد شود. به گفته برخی فعالان ارزی، دیروز نرخ درهم در محدوده ۲هزارو۹۶۰ تومان
نوسان کرد. دیروز قیمت دلار در شهرهای مرزی نیز زیر ۱۱ هزار تومان باقی ماند تا از
این ناحیه نیز قیمت دلار تحریک نشود. هر گاه ارزش دلار در شهرهای مرزی بالاتر از
بازار داخلی باشد، دلار از کشور خارج و به آن سوی آبها میرود. امری که موجب میشود
حجم ارز در بازار داخلی کمتر شود و قیمت در مسیر صعودی قرار بگیرد. با این حال،
روز دوشنبه چنین اتفاقی رخ نداد و ارزش دلار در بازارهای همسایه چندان اختلافی با
بازار داخلی نداشت.
در حالی که قیمت دلار در روزهای اخیر
نوسان چندانی نداشته است، برخی از افراد و فعالان عنوان کردهاند که خرید و فروش
ارز در بازار سختتر شده است. به گزارش «ایسنا» پس از تغییرات ناگهانی در قیمت ارز
از اوایل امسال، در اغلب روزها صرافیها کمتر اقدام به خرید و فروش ارز میکنند و
بسته به شرایط نرخ ارز، معمولا مراجعهکنندگان این جمله را از صرافان میشنوند که
خرید یا فروش یا خرید و فروش ارز نداریم. طبق گفته یکی از مراجعهکنندگان به بازار
ارز، برای فروش ۲۰۰۰ یورو به بازار مراجعه کرده و این در حالی است که نتوانسته ارز
خود را به هیچیک از صرافیها بفروشد.
به گفته وی، صرافیها در پاسخ به چرایی
عدم خرید ارز از مشتریان میگویند «امروز دیگر نمیتوانند ارز خریداری شده را
بفروشند و سقف ۱۰۰ میلیون تومانی انتقال وجه آنها نیز پر شده است.» پیشتر کامران
سلطانیزاده، سخنگوی کانون صرافان ایرانیان درباره تلاش بانک مرکزی برای خرید ارز
صادرکنندگان توسط بانکها، اظهار کرده بود که در حال حاضر، صرافها بهدلیل اینکه
نمیتوانند ارز را بفروشند، خرید چندانی هم نمیکنند. سلطانیزاده با اشاره به
ایجاد محدودیت برای فروش ارز توسط صرافیها، اظهار کرد که ایجاد محدودیت فروش ارز
برای صرافیها سبب میشود تا بار دیگر معاملات زیرزمینی و غیرشفاف رونق گیرد که
این موضوع به صلاح اقتصاد شفاف کشور نیست.
قوه قضائیه پاسدار عدالت و چشم امید مردم
است، باید سرپنجههای عدالت گریبان مفسدان اقتصادی را بگیرد و ضمن برخورد قاطع با
آنها، روزنههای فساد در سیستم اقتصادی را شناسایی و مسدود کند. مبارزه با گران
فروشی، احتکار و کمفروشی بخشی از فشارهای مالی و معیشتی مردم را کاهش خواهد داد،
و زمینههای ثبات قیمتها و رشد اقتصادی را فراهم خواهد کرد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامهای
خطاب به سران قوا، ضمن بیان دغدغههای اقتصادی، با تاکید بر حمایت از اقشار جامعه،
بیتوجهی به امر نظارت و تصحیح عملکردها را عامل آسیبپذیر شدن کشور در مقابل
تحریمها عنوان کرد.
متن نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به
شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان
یکی از مردمیترین حکومتهای جهان توجه ویژهای به معیشت مردم و تامین رفاه و
عدالت اجتماعی دارد. پیشرفت مادی مردم در کنار رشد فضیلتها و معنویتها از اهداف
نظام اسلامی است و حاکمیت جامعه اسلامی عمیقاً پیگیر و ساعی در تحقق این مهم میباشد.نگاهی
به دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی نیز نشان میدهد که این اهداف در برخی موارد
تحقق صددرصدی داشته است و در برخی موارد نیز در آستانه تحقق است.
در این میان برخی بیتدبیریها در نحوه
مدیریت و سیاستگذاری اجرایی، مشکلات عمدهای را برای اقتصاد و معیشت مردم ایجاد
کرده است. افزایش روز افزون و افسار گسیخته قیمتها و بیتوجهی به امر نظارت و
تصحیح عملکردها، کشور را در مقابل تحریمها آسیبپذیر کرده است. شکلگیری بازارسیاه
و خلاءهای قانونی نیز برای متجاوزان به حقوق مردم فرصتی فراهم کرده است تا از این
ضعفها سوءاستفاده کرده و بر التهاب بازار بیفزایند. حقیقت آن است که به موقع عمل
نکردن و عدم باور به جنگ اقتصادی، فرصتها و ظرفیتهای بیشماری را سوزانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن بیان
دغدغهها و تاکید بر لزوم حمایت از مردم، این ولی نعمتان انقلاب اسلامی بیان میدارد:
۱- در شرایط پیچیده جنگ اقتصادی دشمن؛
مناسب است مجلس محترم با نظارت دقیق و موشکافانه بر قوانین، جهت تنظیم و تصحیح خلاءهای
قانونی اقدام کند و زمینههای ایجاد فساد و رانت را با تدوین قوانین پایدار از
میان بردارد.
۲- قوه قضائیه پاسدار عدالت و چشم امید
مردم است، باید سرپنجههای عدالت گریبان مفسدان اقتصادی را بگیرد و ضمن برخورد
قاطع با آنها، روزنههای فساد در سیستم اقتصادی را شناسایی و مسدود کند. مبارزه با
گران فروشی، احتکار و کمفروشی بخشی از فشارهای مالی و معیشتی مردم را کاهش خواهد
داد، و زمینههای ثبات قیمتها و رشد اقتصادی را فراهم خواهد کرد.
۳- دولتمردان و مدیران اقتصادی بدانند
نگاه به درون و توجه به ظرفیتهای داخلی و در یک کلام همانگونه رهبر معظم انقلاب
اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی) بارهها فرمودهاند: «توجه
به اقتصاد مقاومتی تنها راه حل عبور از مشکلات اقتصادی است». بنابراین در توافقات
بینالمللی و عمل به دستورات بانکهای جهانی، به وعدههای موهوم دول اروپایی
امیدوار نباشید و با اصلاح عملکردها و استفاده از مدیران خلاق و انقلابی موانع
پیشرفت کشور را برطرف و زمینههای تحقق عدالت اقتصادی را فراهم نمائید. در شرایط
کنونی تنها با تقویت اقتصاد ملی میتوان به مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با نظام
تحریمها پرداخت. پس تمام تلاش خود را بکار گیرید تا خروجی تمام تدابیر و اقدامات
دولتمردان در زندگی مردم منعکس و احساس شود و روح امید را با عمل خود به جامعه
تزریق کنید و بدانید تمام شأن وجودی شما برای خدمت به مردم و مستضعفین است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد یزدی