نوروز اصفهان مبارک


نوروز اصفهان مبارک 11 بهمن - 97
 آب جاری چند قرن زاینده رود اصفهان قطع شده است وکشاورزان اصفهانی بیکار ومعترض شده است . ولی چون سالی یکبار برای چندروز آب در زاینده رود خشک شده  جاری می شود  . بنابراین از فرط خوشحالی  گزارشگر تبریک نوروزی گفته شده است .
زاینده رود
اکسیر جوانی، چهره اصفهان را صفا بخشید! در جشن چهل سالگی انقلاب، زاینده رود آب دارد. از آخرین بار که شهر اینگونه آبادان بود، دو سال، گذشته است و امروز مردم خوشحال هستند.
چند روزی بود که در حوالی آبادی خشکی زده، اصفهان، نجوای بازگشت صاحب‌خانه به گوش می‌رسید. آب، عصاره محبوب زندگانی اصفهان، قصد بازگشت کرد و دیگر هیچ‌کس نتوانست او را در تبعیدگاه نگاه دارد.
آب باز گشت. در مسیرش به پای پینه بسته پل‌ها، یادگاران تاریخ پر فراز و نشیب اصفهان، با ابهت و صلابت همیشگی‌اش بوسه زد. رخصت جست و بعد از حصول فرصت، از زیر آن‌ها عبور کرد و بالاخره امان دل بی‌سامان مردمی شد که چشم به حضور این مائده زلال داشتند.
در لحظه وقوع باد همراه مردم به نظاره رخداد این واقعه ایستاده بود. آرام نداشت. گاهی از ذوق بی حدش بستر رود را طوفان می‌کرد. پدربزرگ به خنده گفت: هوا بی طاقت شده!
بی طاقتی در مادربزرگ بر روی ویلچر هم نمایان است؛ "مادر ویلچر منو ببر نزدیکتر! "
کودک ۴ ساله، در آغوش مادر، دقیقاً نمی‌دانست چه رخدادی در شرف وقوع است. از زمانی که به قدرت ادراک دست یافته، یعنی حدود دوسال پیش تا کنون، چنین دریایی را در شهر ندیده بود! و بالاخره ذوق در او فریاد شد: الان دریامی‌شه یعنی؟
-آره مامان!
-مثل همون که توی شمال دیدیم.
-قشنگ‌تر.
دیگر اهالی شهر خشکی زده، چنان به دوردست‌ها و افق روشن چشم دارند که گویی قاصدی از مرزهای جنگی می‌رسد و پیغام آتش بس به همراه دارد. پس از چندی سکوت و نظاره، پیرمرد فریاد می‌زند "آب رسید"، اشک می‌ریزد، "آب رسید". پیرزن سجده می‌کند. پسران، دامادها و نوه‌ها، دست در گردن باد، خوشی را رقص و پایکوبی می‌کنند.
آقای پلیس اما این خوشی را ناهنجاری می‌داند و به قصد اصلاح شرایط پیش می‌آید تا تذکری بدهد و برود. خودش هم شاد است اما!
گویی اکسیر جوانی به کمک "شهر پیر" رسیده است. پیشانی ترک برداشته زمینش را چنان به نرمی نوازش می‌دهد که باز چهره جوان و بشاش می‌کند. دیگر اثری از جنگ و ظلم و بی‌آبی نیست! در کسری از ساعت، خاک رختیبراق و زلال به تن می‌کند. باد در گیسوان خشک بیدها می‌پیچد و این زلف‌های پریشان آب ندیده را، شانه می‌زند. نوروز می‌شود!
زاینده رود همیشه شهر را صفا می‌دهد، هوا را لطیف می‌کند، خلق شهروندان را خوش می‌کند و آوای حضور مردم را در شهر طنین انداز می‌کند. از آخرین بار که شهر اینگونه آبادان بود، دو سال گذشته است و امروز مردم خوشحال هستند.
آب در اصفهان به منزله نوین شدن روزها است. بی شک این نوروزِ زاینده بر اصفهان پر برکت است.

یادداشت از پرستو حسنی، ایسنا- منطقه اصفهان