گزیده ها قسمت دوم 7 شهریور - 98
تقلای ناشیانه تحریفگران و موضع صریح «مذاکره سم است»
تقلای ناشیانه تحریفگران و موضع صریح «مذاکره سم است»
خبر آن لاین از قول مصاحبه ناصر هادیان
با روزنامه دنیای اقتصاد مدعی شد: ظریف بدون نظر مقامات عالی کاری نمیکند، باید
غنیسازی20درصدی را کلید بزنیم. شرایط امروز ما، مذاکره از موضع ضعف نیست.
این استاد دانشگاه تهران دعا کرد: احساس میکنم براساس گفتههای مقامات ایران، آمریکا و فرانسه، شرایط مذاکره فراهم شده است. همچنین با شناختی که نسبت به آقای ظریف دارم بعید میدانم ایشان کاری را بدون مجوز مقام عالی نظام انجام دهد.
او میافزاید: اتفاقاتی که در خلیجفارس درباره نفتکشها (توقیف نفتکش انگلیسی) و ساقط کردن پهپاد آمریکایی شاهد بودیم بیانگر اقتدار ایران است و نشان داد که جمهوری اسلامی ایران مرعوب نشده و آمادگی دفاع از خود را بهطور کامل دارد.
هادیان گفت: بنابراین موضع اقتدار و عزت مدنظر رهبری حدودا تامین شده و اکنون با تکیه بر مصلحت و کاربست حکمت امکان گفتوگو و سپس مذاکره افزایش یافته است.
تقلای هادیان برای جا انداختن مذاکره با ترامپ در حالی است که بلافاصله پس از اظهار آمادگی تلویحی روحانی، ترامپ و ماکرون از موضع اهانت و اتهام زنی و طلبکاری پاسخ روحانی را دادند. ضمن اینکه رهبر انقلاب چند ماه قبل در دیدار مسئولان نظام، مذاکره با دولت آمریکا را سم مضاعف خواندند و در دیدار نخستوزیر ژاپن هم، پذیرش پیام ترامپ را به خاطر عهدنشناسی او رد کردند.
رهبر انقلاب 24 اردیبهشت امسال در دیدار مسئولان نظام که آقای روحانی هم حضور داشت، فصل الخطاب را درباره مذاکره دوباره با آمریکا بیان کردند: «مذاکره با آمریکا سمّ است؛ تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست، به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده، مذاکره ما با این دولت کنونی آمریکا، یک سمّ مضاعف است».
در عین حال، اگر به اذعان هادیان جمهوری اسلامی قدرتمند شده، این نه به خاطر گردن کج کردن پیش دولتمردان آمریکا، بلکه بر عکس به خاطر مواجهه انقلاب با دشمنان و دست رد به سینه شان زدن بوده است. در همین حال، پمپئو وزیر خارجه آمریکا دیروز با اعتراف به تلخکامی آمریکا از اقتدار انقلابی ایران مدعی شد ایران باید این رویکرد انقلابی را کنار بگذارد تا با او مذاکره کنیم. یادآور میشود ناصر هادیان از عناصر نزدیک به «مادلین آلبرایت» (وزیر خارجه اسبق آمریکا در دولت بیل کلینتون و معروف به جانور سیاسی) است. آلبرایت او را در کنار برخی دیگر جزو «شاگردان خوب» و «فرزندان فکری» خود معرفی میکند و میگوید: من به فرزندان فکریام در ایران امیدوارم.
هادیان 4 شهریور 92 یادداشتی با عنوان «ابتکار یکجانبه در موضوع هستهای» در روزنامه زنجیرهای بهار منتشر کرد که در آن پیشنهاد «امتیاز دادن و نخواستن امتیاز» را مطرح کرده بود: «آنچه مسلم است آن است که تداوم مسیر پیشین در پرونده هستهای دیگر به صلاح نیست. اما راهحل چیست و چه باید کرد که ضمن حفظ منافع کشور و حقوق هستهای بتوان موضوع هستهای را حل کرد؟ یکی از پاسخها در سیاست «ابتکار یکجانبه» نهفته است. تاکنون موضوع هستهای، عمدتا تمرکز بر معامله (بده - بستان) بوده است، اما سیاست «ابتکار یکجانبه» خروج از این چارچوب را پیشنهاد و یک اقدام اعتمادساز یکطرفه را توصیه میکند. در واقع در موضوع هستهای، دستگاه دیپلماسی ایران باید دست به یک «ابتکار یکجانبه» اعتمادساز بزند. بدون آنکه بخواهد مابهازا و امتیازی در قبال آن دریافت کند».!!
هادیان در نشست دیپلماسی ایرانی در هفتم آبان ماه 1391 هم از سخنرانی در سنای آمریکا خبر داده بود.
کیان تاجبخش یکی از افراد دستگیر شده در فتنه سال 1388 در حاشیه اولین جلسه رسیدگی به اتهامات خود در نشست خبری از هادیان نام برد. او در معرفی پروژه مذاکره و گفتوگوی نیمه پنهان میان ایران و آمریکا موسوم به «ردیف 2» میگوید: «عوامل مستقیم فعال در پروژه «ردیف 2» آقایان «ناصر هادیان» و «هادی سمتی» بودند که به سوئد و سوئیس میرفتند و جریانات دیگر یعنی احزاب سیاسی اصلاحطلب مانند حزب مشارکت نیز از طریق این افراد با نهادهای آمریکایی ارتباط برقرار میکردند واشخاصی چون مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان از طریق عوامل پروژه مذکور در قالب پروژههای تحقیقاتی و عملیاتی با بنیاد سوروس و دیگر موسسات فعال در عرصه انقلابهای رنگین ارتباط برقرار میکردند.»
یادآور میشود شبیه دروغ پراکنی هادیان را حسام آشنا و محمد- م (از مشاوران و همکاران رسانهای دولت) انجام داده و در توییتر تلاش کردند خطای پر هزینه ظریف و روحانی را مورد تایید رهبری جا بزنند.
حسام آشنا، همزمان با اعلام آمادگی روحانی برای ملاقات با ترامپ، توییتی غیر صادقانه و تحریف آمیز زد؛ با این مضمون: «مسئول تدبیر نظام بر اساس {حکمت}- رهبری/ مسئول مدیريت راهبردی سیاست خارجی بر اساس {مصلحت} -رئیسجمهور/ مسئول اجرای سیاست خارجی بر اساس {عزت}- وزیر امور خارجه/ نتیجه: حصر ایران خواهد شکست».
اما برخلاف ادعای او، رفتار روحانی موجب توهین و تحقیر و طلبکاری از سوی ترامپ و ماکرون شد که مدعی بودند ایران باید محدودیتهای بیشتری را در قالب مذاکرات جدید (فرا برجامی) بپذیرد تا به ادعای آنها، امنیت جهان تامین شود و آنها مطمئن شوند ایران بمب هستهای نمیسازد و در منطقه هم نقش ایفا نمیکند!
پس از این توهین بود که روحانی گفت: تا برداشتن تحریمها، حاضر به ملاقات و عکس یادگاری نیست و ظریف تصریح کرد؛ تا قبل از انجام کامل تعهدات طرف مقابل، دیدار روحانی و ترامپ، قابل تصور نیست.
در واقع به فاصله کمتر از 24 ساعت، بانیان این رفتار پر خطر و به دور از عزت و حکمت و مصلحت، مجبور شدنداشتباه خود را پس بگیرند و به موضع درست نظام برگردند.
در واقع، انتظار آمریکا و فرانسه این است که جمهوری اسلامی ایران، همان اقتداری را که امثال هادیان بهانه توجیه مذاکره با ترامپ میدانند، پای میز مذاکره واگذار کند و دوباره وعدههای نسیه بگیرد. اما معلوم نیست اگر کشوری قدرت نظامی و موشکی و نفوذ منطقهای خود را فروخت، پس از آن چگونه میتواند اجرای تعهدات طرف مقابل را مطالبه کند و حق خود را بگیرد یا حتی از موجودیت و امنیت خود صیانت نماید.
این استاد دانشگاه تهران دعا کرد: احساس میکنم براساس گفتههای مقامات ایران، آمریکا و فرانسه، شرایط مذاکره فراهم شده است. همچنین با شناختی که نسبت به آقای ظریف دارم بعید میدانم ایشان کاری را بدون مجوز مقام عالی نظام انجام دهد.
او میافزاید: اتفاقاتی که در خلیجفارس درباره نفتکشها (توقیف نفتکش انگلیسی) و ساقط کردن پهپاد آمریکایی شاهد بودیم بیانگر اقتدار ایران است و نشان داد که جمهوری اسلامی ایران مرعوب نشده و آمادگی دفاع از خود را بهطور کامل دارد.
هادیان گفت: بنابراین موضع اقتدار و عزت مدنظر رهبری حدودا تامین شده و اکنون با تکیه بر مصلحت و کاربست حکمت امکان گفتوگو و سپس مذاکره افزایش یافته است.
تقلای هادیان برای جا انداختن مذاکره با ترامپ در حالی است که بلافاصله پس از اظهار آمادگی تلویحی روحانی، ترامپ و ماکرون از موضع اهانت و اتهام زنی و طلبکاری پاسخ روحانی را دادند. ضمن اینکه رهبر انقلاب چند ماه قبل در دیدار مسئولان نظام، مذاکره با دولت آمریکا را سم مضاعف خواندند و در دیدار نخستوزیر ژاپن هم، پذیرش پیام ترامپ را به خاطر عهدنشناسی او رد کردند.
رهبر انقلاب 24 اردیبهشت امسال در دیدار مسئولان نظام که آقای روحانی هم حضور داشت، فصل الخطاب را درباره مذاکره دوباره با آمریکا بیان کردند: «مذاکره با آمریکا سمّ است؛ تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست، به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده، مذاکره ما با این دولت کنونی آمریکا، یک سمّ مضاعف است».
در عین حال، اگر به اذعان هادیان جمهوری اسلامی قدرتمند شده، این نه به خاطر گردن کج کردن پیش دولتمردان آمریکا، بلکه بر عکس به خاطر مواجهه انقلاب با دشمنان و دست رد به سینه شان زدن بوده است. در همین حال، پمپئو وزیر خارجه آمریکا دیروز با اعتراف به تلخکامی آمریکا از اقتدار انقلابی ایران مدعی شد ایران باید این رویکرد انقلابی را کنار بگذارد تا با او مذاکره کنیم. یادآور میشود ناصر هادیان از عناصر نزدیک به «مادلین آلبرایت» (وزیر خارجه اسبق آمریکا در دولت بیل کلینتون و معروف به جانور سیاسی) است. آلبرایت او را در کنار برخی دیگر جزو «شاگردان خوب» و «فرزندان فکری» خود معرفی میکند و میگوید: من به فرزندان فکریام در ایران امیدوارم.
هادیان 4 شهریور 92 یادداشتی با عنوان «ابتکار یکجانبه در موضوع هستهای» در روزنامه زنجیرهای بهار منتشر کرد که در آن پیشنهاد «امتیاز دادن و نخواستن امتیاز» را مطرح کرده بود: «آنچه مسلم است آن است که تداوم مسیر پیشین در پرونده هستهای دیگر به صلاح نیست. اما راهحل چیست و چه باید کرد که ضمن حفظ منافع کشور و حقوق هستهای بتوان موضوع هستهای را حل کرد؟ یکی از پاسخها در سیاست «ابتکار یکجانبه» نهفته است. تاکنون موضوع هستهای، عمدتا تمرکز بر معامله (بده - بستان) بوده است، اما سیاست «ابتکار یکجانبه» خروج از این چارچوب را پیشنهاد و یک اقدام اعتمادساز یکطرفه را توصیه میکند. در واقع در موضوع هستهای، دستگاه دیپلماسی ایران باید دست به یک «ابتکار یکجانبه» اعتمادساز بزند. بدون آنکه بخواهد مابهازا و امتیازی در قبال آن دریافت کند».!!
هادیان در نشست دیپلماسی ایرانی در هفتم آبان ماه 1391 هم از سخنرانی در سنای آمریکا خبر داده بود.
کیان تاجبخش یکی از افراد دستگیر شده در فتنه سال 1388 در حاشیه اولین جلسه رسیدگی به اتهامات خود در نشست خبری از هادیان نام برد. او در معرفی پروژه مذاکره و گفتوگوی نیمه پنهان میان ایران و آمریکا موسوم به «ردیف 2» میگوید: «عوامل مستقیم فعال در پروژه «ردیف 2» آقایان «ناصر هادیان» و «هادی سمتی» بودند که به سوئد و سوئیس میرفتند و جریانات دیگر یعنی احزاب سیاسی اصلاحطلب مانند حزب مشارکت نیز از طریق این افراد با نهادهای آمریکایی ارتباط برقرار میکردند واشخاصی چون مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان از طریق عوامل پروژه مذکور در قالب پروژههای تحقیقاتی و عملیاتی با بنیاد سوروس و دیگر موسسات فعال در عرصه انقلابهای رنگین ارتباط برقرار میکردند.»
یادآور میشود شبیه دروغ پراکنی هادیان را حسام آشنا و محمد- م (از مشاوران و همکاران رسانهای دولت) انجام داده و در توییتر تلاش کردند خطای پر هزینه ظریف و روحانی را مورد تایید رهبری جا بزنند.
حسام آشنا، همزمان با اعلام آمادگی روحانی برای ملاقات با ترامپ، توییتی غیر صادقانه و تحریف آمیز زد؛ با این مضمون: «مسئول تدبیر نظام بر اساس {حکمت}- رهبری/ مسئول مدیريت راهبردی سیاست خارجی بر اساس {مصلحت} -رئیسجمهور/ مسئول اجرای سیاست خارجی بر اساس {عزت}- وزیر امور خارجه/ نتیجه: حصر ایران خواهد شکست».
اما برخلاف ادعای او، رفتار روحانی موجب توهین و تحقیر و طلبکاری از سوی ترامپ و ماکرون شد که مدعی بودند ایران باید محدودیتهای بیشتری را در قالب مذاکرات جدید (فرا برجامی) بپذیرد تا به ادعای آنها، امنیت جهان تامین شود و آنها مطمئن شوند ایران بمب هستهای نمیسازد و در منطقه هم نقش ایفا نمیکند!
پس از این توهین بود که روحانی گفت: تا برداشتن تحریمها، حاضر به ملاقات و عکس یادگاری نیست و ظریف تصریح کرد؛ تا قبل از انجام کامل تعهدات طرف مقابل، دیدار روحانی و ترامپ، قابل تصور نیست.
در واقع به فاصله کمتر از 24 ساعت، بانیان این رفتار پر خطر و به دور از عزت و حکمت و مصلحت، مجبور شدنداشتباه خود را پس بگیرند و به موضع درست نظام برگردند.
در واقع، انتظار آمریکا و فرانسه این است که جمهوری اسلامی ایران، همان اقتداری را که امثال هادیان بهانه توجیه مذاکره با ترامپ میدانند، پای میز مذاکره واگذار کند و دوباره وعدههای نسیه بگیرد. اما معلوم نیست اگر کشوری قدرت نظامی و موشکی و نفوذ منطقهای خود را فروخت، پس از آن چگونه میتواند اجرای تعهدات طرف مقابل را مطالبه کند و حق خود را بگیرد یا حتی از موجودیت و امنیت خود صیانت نماید.
وقتی قیمتها همچنان
بالا میرود از کدام تدبیر حرف میزنید؟!
گویا آقای نوبخت در
میان مردم نیست که از تدابیر اقتصادی دولت حرف میزند.
سایت اصلاحطلب «خرداد» ضمن انتشار این مطلب نوشت: حکایت میکنند روزی مردی مستمند در گوشهگذری نشسته و تمنای نان و آب میکرد، دکاندار که ناخشنود از حضور مرد سائل در محل کسب و کار خود بود، حجم عظیمی آب بر محل نشست آن مرد گدا ریخت تا او نتواند در آنجا بیتوته کند. مرد سائل که این وضع را دید به او گفت پدر جان من آب خواستم اما نه دیگه اینقدر!
حال حکایت وضعیت این روزهای تیم اقتصادی دولت و میدانداران اصلی آن است. مردم به جهات مختلف با تنگنا و فشار روبرو هستند.
حال در چنین فضایی گاهی برخی اظهارنظرهای عجیب و غریب دولت مردان به مثابه سرریز کردن آب بر خانه و کاشانه آنان است تا آنکه در تشنگی و فشار این روزهای تابستان گلوی آنان را تازه و خنک کند.
محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه که یکی از مهمترین (اگر نگوییم بازیگر اصلی) تیم اقتصادی دولت است، در آخرین اظهارنظر خود فرمودهاند: «باد قیمتها را پایین نیاورده بلکه ثبات در بازار ارز نشان از تدبیر و مدیریت دارد» ایشان در ادامه نیز تصریح کردهاند که: «سیاستهای دولت به صورتی بوده که به سفره مردم دقت داریم و تلاش میکنیم به آنها کمک
کنیم».
درست است که به مدد بارش نزولات جوی پر و پیمان در سال آبی اخیر مشکل دریاچه ارومیه تا حدود زیادی حل شد اما گویا آقای نوبخت سیری در وضعیت اقتصادی مردم و حضور در بازارهای مختلف ندارد که نمیداند، قیمت بسیاری از کالاها نه فقط پایین نیامده که هر روز در مسیر صعودی قرار دارد و این دقیقاً یکی از مهمترین انتقادات به تدابیر اقتصادی دولت است که چرا نتوانسته به رغم کاهش قیمت ارز قیمت کالاها و اجناس را هم منطبق با آن پایین بیاورد، نشان به آن نشانی که براساس آمار بانک مرکزی تورم سالیانه در رقم باورنکردنی 42 درصد در مرداد ماه امسال گزارش شده است.
نکته جالبتر آنکه تحلیلگران اقتصادی معتقدند قیمت واقعی دلار با همه شرایط موجود بیش از هشت هزار تومان نمیتواند باشد و همین الان که قیمت روی کانال یازده هزار تومان است، خود نشانهای از سیاستهای غلط دولت است. بگذریم که مافیای واردات و انحصارهای خاص حتی نگذاشته که قیمت کالاها مطابق با کاهش قیمت ارز پایین بیاید و سود خالص این عزیزان مخدوش شود.
حال باید از آقای نوبخت پرسید که از کدامین تدبیر سخن میگوید؟ فرض بگیریم که قیمت ارز هم با تدابیر دولت از قیمت فضایی چند صباح پیش، 40 درصد کاهش یافته! تأثیر آن دقیقاً بر سفره و معیشت مردم با تورم چهل و دو درصدی کجاست؟
آقای نوبخت همچنین خوب است توضیح دهند نتیجه تلاشهایی که از آن دم میزنند، کدام است و به طور ملموس از روند این تدابیر و تلاشها با مردم سخن گفته و حداقل به اصحاب رسانه کدهای مربوطه را ارائه دهند!
و البته دو صد گفتار چون نیم کردار نیست!
سایت اصلاحطلب «خرداد» ضمن انتشار این مطلب نوشت: حکایت میکنند روزی مردی مستمند در گوشهگذری نشسته و تمنای نان و آب میکرد، دکاندار که ناخشنود از حضور مرد سائل در محل کسب و کار خود بود، حجم عظیمی آب بر محل نشست آن مرد گدا ریخت تا او نتواند در آنجا بیتوته کند. مرد سائل که این وضع را دید به او گفت پدر جان من آب خواستم اما نه دیگه اینقدر!
حال حکایت وضعیت این روزهای تیم اقتصادی دولت و میدانداران اصلی آن است. مردم به جهات مختلف با تنگنا و فشار روبرو هستند.
حال در چنین فضایی گاهی برخی اظهارنظرهای عجیب و غریب دولت مردان به مثابه سرریز کردن آب بر خانه و کاشانه آنان است تا آنکه در تشنگی و فشار این روزهای تابستان گلوی آنان را تازه و خنک کند.
محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه که یکی از مهمترین (اگر نگوییم بازیگر اصلی) تیم اقتصادی دولت است، در آخرین اظهارنظر خود فرمودهاند: «باد قیمتها را پایین نیاورده بلکه ثبات در بازار ارز نشان از تدبیر و مدیریت دارد» ایشان در ادامه نیز تصریح کردهاند که: «سیاستهای دولت به صورتی بوده که به سفره مردم دقت داریم و تلاش میکنیم به آنها کمک
کنیم».
درست است که به مدد بارش نزولات جوی پر و پیمان در سال آبی اخیر مشکل دریاچه ارومیه تا حدود زیادی حل شد اما گویا آقای نوبخت سیری در وضعیت اقتصادی مردم و حضور در بازارهای مختلف ندارد که نمیداند، قیمت بسیاری از کالاها نه فقط پایین نیامده که هر روز در مسیر صعودی قرار دارد و این دقیقاً یکی از مهمترین انتقادات به تدابیر اقتصادی دولت است که چرا نتوانسته به رغم کاهش قیمت ارز قیمت کالاها و اجناس را هم منطبق با آن پایین بیاورد، نشان به آن نشانی که براساس آمار بانک مرکزی تورم سالیانه در رقم باورنکردنی 42 درصد در مرداد ماه امسال گزارش شده است.
نکته جالبتر آنکه تحلیلگران اقتصادی معتقدند قیمت واقعی دلار با همه شرایط موجود بیش از هشت هزار تومان نمیتواند باشد و همین الان که قیمت روی کانال یازده هزار تومان است، خود نشانهای از سیاستهای غلط دولت است. بگذریم که مافیای واردات و انحصارهای خاص حتی نگذاشته که قیمت کالاها مطابق با کاهش قیمت ارز پایین بیاید و سود خالص این عزیزان مخدوش شود.
حال باید از آقای نوبخت پرسید که از کدامین تدبیر سخن میگوید؟ فرض بگیریم که قیمت ارز هم با تدابیر دولت از قیمت فضایی چند صباح پیش، 40 درصد کاهش یافته! تأثیر آن دقیقاً بر سفره و معیشت مردم با تورم چهل و دو درصدی کجاست؟
آقای نوبخت همچنین خوب است توضیح دهند نتیجه تلاشهایی که از آن دم میزنند، کدام است و به طور ملموس از روند این تدابیر و تلاشها با مردم سخن گفته و حداقل به اصحاب رسانه کدهای مربوطه را ارائه دهند!
و البته دو صد گفتار چون نیم کردار نیست!
شرط مهار نقدینگی؛ اصلاح
نظام بانکی تسهیل تولید و پرهزینه کردن دلالی
وزارت اقتصادی و
دارایی در مهار نقدینگی از طریق روشهای موجود در دنیا کوتاهی میکند.
به نوشته «الف»، وزیر امور اقتصادی و دارایی در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین، گفت: عمدتا تورم یا ناشی از فشار تقاضا است یا فشار پول (نقدینگی) و یا تقاضای ارز که در ایران هر سه این موارد جاری است.
این عضو کابینه با بیان اینکه حجم نقدینگی در حال حاضر به 2 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است، رشد آن را در دو ماهه نخست سال جاری 25 درصد اعلام کرد. حجم نقدینگی 2 هزار هزار میلیارد تومان در زمان کنونی، نشان میدهد امسال نقدینگی 118 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
یکی از عوامل مهم در افزایش رشد نرخ تورم طی سالهای اخیر افزایش حجم پول بوده البته متغیرهای دیگری مانند افزایش نرخ ارز، افزایش هزینه عوامل تولید نیز اثرگذار بودند، از اینرو دولت باید میزان نقدینگی ملی را بهعنوان یکی از عوامل افزایش میزان تورم کنترل کند که متاسفانه تاکنون در این زمینه موفق عمل نکرد.
طی یک سال گذشته هجوم نقدینگی به سمت بازارهای ارز، طلا و سکه، مسکن و خودرو رخ داد و این بازارها را به هم ریخت و به تورمی عمومی و شدید تبدیل شد.
به نوعی باید گفت سیاستهای دولت در جهت کنترل رشد نقدینگی، ناکارآمد بوده زیرا نهتنها موفق به کنترل آن نشده، بلکه سرعت رشد آن نیز افزایش یافت.
دولت از نقش بانکها غافل شد. بانکها با خلق پول و اضافه برداشت از بانک مرکزی نقدینگی و به دنبال آن پایه پولی را افزایش دادند که نتیجه آن تورم است. دولت برای مهار و هدایت نقدینگی سرگردان در کشور به سمت تولید باید چند اقدام را انجام دهد: 1- افزایش ریسک دلالی و سفتهبازی و بازارهای غیرمولد مانند سکه و طلا، ارز، مسکن و خودرو و اخذ مالیات بر عاید سرمایه. 2- بهبود فضای کسب و کار و تسهیل فعالیتهای تولیدی و مولد با هدف کاهش قیمت تمام شده و افزایش سودآوری و کاهش ریسک. 3- اصلاح نظام بانکی و کاهش نرخ بهره بانکی با هدف کاهش هزینه تولید، زیرا با نرخهای کنونی، تولید نمیتواند فعالیت کند.
به نوشته «الف»، وزیر امور اقتصادی و دارایی در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین، گفت: عمدتا تورم یا ناشی از فشار تقاضا است یا فشار پول (نقدینگی) و یا تقاضای ارز که در ایران هر سه این موارد جاری است.
این عضو کابینه با بیان اینکه حجم نقدینگی در حال حاضر به 2 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است، رشد آن را در دو ماهه نخست سال جاری 25 درصد اعلام کرد. حجم نقدینگی 2 هزار هزار میلیارد تومان در زمان کنونی، نشان میدهد امسال نقدینگی 118 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
یکی از عوامل مهم در افزایش رشد نرخ تورم طی سالهای اخیر افزایش حجم پول بوده البته متغیرهای دیگری مانند افزایش نرخ ارز، افزایش هزینه عوامل تولید نیز اثرگذار بودند، از اینرو دولت باید میزان نقدینگی ملی را بهعنوان یکی از عوامل افزایش میزان تورم کنترل کند که متاسفانه تاکنون در این زمینه موفق عمل نکرد.
طی یک سال گذشته هجوم نقدینگی به سمت بازارهای ارز، طلا و سکه، مسکن و خودرو رخ داد و این بازارها را به هم ریخت و به تورمی عمومی و شدید تبدیل شد.
به نوعی باید گفت سیاستهای دولت در جهت کنترل رشد نقدینگی، ناکارآمد بوده زیرا نهتنها موفق به کنترل آن نشده، بلکه سرعت رشد آن نیز افزایش یافت.
دولت از نقش بانکها غافل شد. بانکها با خلق پول و اضافه برداشت از بانک مرکزی نقدینگی و به دنبال آن پایه پولی را افزایش دادند که نتیجه آن تورم است. دولت برای مهار و هدایت نقدینگی سرگردان در کشور به سمت تولید باید چند اقدام را انجام دهد: 1- افزایش ریسک دلالی و سفتهبازی و بازارهای غیرمولد مانند سکه و طلا، ارز، مسکن و خودرو و اخذ مالیات بر عاید سرمایه. 2- بهبود فضای کسب و کار و تسهیل فعالیتهای تولیدی و مولد با هدف کاهش قیمت تمام شده و افزایش سودآوری و کاهش ریسک. 3- اصلاح نظام بانکی و کاهش نرخ بهره بانکی با هدف کاهش هزینه تولید، زیرا با نرخهای کنونی، تولید نمیتواند فعالیت کند.
آصفی: حرفهای ماکرون
یعنی ماندن تحریمها و تعهدات بیشتر برای ایران!
سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: مواضع ضدایرانی رئیس جمهور فرانسه، ایران را از مذاکره دور و بر اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی نزدیکتر کرد.
در حالی که محافل مدعی اصلاحطلبی در حال بزک کردن مواضع ضدایرانی ماکرون هستند، حمیدرضا آصفی به روزنامه فرهیختگان گفت: «فرآیندی که از چند هفته قبل آغاز شده و در روزهای گذشته به اوج رسیده است، از حضور مشاور ویژه آقای مکرون در تهران تا مذاکرات بعدی روسای جمهور و وزرای خارجه دو کشور این تصور را برای آنهایی که چندان با سیاست خارجی ایران آشنا نیستند به وجود آورد که در روابط ایران و آمریکا تحولی در حال رقم خوردن
است.»
وی در توضیح نقش رئیس جمهور فرانسه در این تحولات افزود: «در این فضا ماکرون تا حدی کمتجربگی به خرج داد و پختگیای را که از رئیس جمهور کشوری چون فرانسه انتظار میرفت نشان نداد و ضمن عدم آشنایی کافی با فضای ایران، قدری نیز مرعوب ترامپ شد. او در کنفرانس مطبوعاتی همان نکاتی را گفت که قبلا پمپئو گفته بود.»
وی ادامه داد: «فعالیتهای ایران در منطقه، مذاکرات موشکی و بند غروب برجام و مواردی از این دست محورهایی بود که از سوی ماکرون مطرح شد در حالی که این محورها اساسا برای ایران موضوعیتی نداشته و همانطور که قبلا نیز بارها از سوی مقامات ایرانی گفته شده به کلی قابل مذاکره نیستند و بالعکس قرار بود تحریمهای هستهای ایران بهطور کامل برداشته شود طرفهای اروپایی هم به برجام پایبند باشند.»
آصفی خاطرنشان کرد: «ماکرون میگوید تحریمها برای مدتی کوتاه و به صورت محدود برداشته میشود و در ازای آن ایران این اقدامات را انجام دهد. یعنی ما فراتر از برجام به تعهداتی متعهد شویم و در عین حال تحریمها هم برداشته نشود.»
سفیر اسبق ایران در پاریس اضافه کرد: «روش آمریکاییها و بهطور کلی غربیها این است که ابتدا تهدید میکنند و اگر جواب نداد به فریب متوسل میشوند. رفتاری که در چند روز گذشته نیز مشاهده شد. خوشبختانه این عملیات فریب با اظهارات آقای روحانی منتفی شد.»
وی با بیان اینکه اظهارات ترامپ و ماکرون در کنفرانس خبری اخیر فاصله ما را با مذاکره نسبت به قبل بیشتر کرد، یادآور شد: «بالعکس این موضوع فاصله ایران با گام سوم را به لحاظ عملیاتی کمتر کرد. ما باید گام سوم را با جدیت برداریم چرا که دستپاچگی امروز غربیها همین گامهای کاهش تعهدات هستهای است.»
سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: مواضع ضدایرانی رئیس جمهور فرانسه، ایران را از مذاکره دور و بر اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی نزدیکتر کرد.
در حالی که محافل مدعی اصلاحطلبی در حال بزک کردن مواضع ضدایرانی ماکرون هستند، حمیدرضا آصفی به روزنامه فرهیختگان گفت: «فرآیندی که از چند هفته قبل آغاز شده و در روزهای گذشته به اوج رسیده است، از حضور مشاور ویژه آقای مکرون در تهران تا مذاکرات بعدی روسای جمهور و وزرای خارجه دو کشور این تصور را برای آنهایی که چندان با سیاست خارجی ایران آشنا نیستند به وجود آورد که در روابط ایران و آمریکا تحولی در حال رقم خوردن
است.»
وی در توضیح نقش رئیس جمهور فرانسه در این تحولات افزود: «در این فضا ماکرون تا حدی کمتجربگی به خرج داد و پختگیای را که از رئیس جمهور کشوری چون فرانسه انتظار میرفت نشان نداد و ضمن عدم آشنایی کافی با فضای ایران، قدری نیز مرعوب ترامپ شد. او در کنفرانس مطبوعاتی همان نکاتی را گفت که قبلا پمپئو گفته بود.»
وی ادامه داد: «فعالیتهای ایران در منطقه، مذاکرات موشکی و بند غروب برجام و مواردی از این دست محورهایی بود که از سوی ماکرون مطرح شد در حالی که این محورها اساسا برای ایران موضوعیتی نداشته و همانطور که قبلا نیز بارها از سوی مقامات ایرانی گفته شده به کلی قابل مذاکره نیستند و بالعکس قرار بود تحریمهای هستهای ایران بهطور کامل برداشته شود طرفهای اروپایی هم به برجام پایبند باشند.»
آصفی خاطرنشان کرد: «ماکرون میگوید تحریمها برای مدتی کوتاه و به صورت محدود برداشته میشود و در ازای آن ایران این اقدامات را انجام دهد. یعنی ما فراتر از برجام به تعهداتی متعهد شویم و در عین حال تحریمها هم برداشته نشود.»
سفیر اسبق ایران در پاریس اضافه کرد: «روش آمریکاییها و بهطور کلی غربیها این است که ابتدا تهدید میکنند و اگر جواب نداد به فریب متوسل میشوند. رفتاری که در چند روز گذشته نیز مشاهده شد. خوشبختانه این عملیات فریب با اظهارات آقای روحانی منتفی شد.»
وی با بیان اینکه اظهارات ترامپ و ماکرون در کنفرانس خبری اخیر فاصله ما را با مذاکره نسبت به قبل بیشتر کرد، یادآور شد: «بالعکس این موضوع فاصله ایران با گام سوم را به لحاظ عملیاتی کمتر کرد. ما باید گام سوم را با جدیت برداریم چرا که دستپاچگی امروز غربیها همین گامهای کاهش تعهدات هستهای است.»