یادداشت|
خواصِ بیبصیرت 8 شهریور-98
فراموش نشده این واژه بی بصیرت درمورد
رفسنجانی در 88 بکاربرده شد تا بستر ساز برکناری وی از امام جمعه موقت تهران
وشورای خبرگان شود تادر نهایت موجب حذف همیشگی اش شود . اکنون مشخص نیست این
سناریورا اطلاعات سپاه پاسداران برای کدامین مهره های جناح مغلوب تدارک دیده است؟
خواص بیبصیرت همانانی هستند که بعضا
”خودشان ظاهرا» به سپاه دشمن نمیپیوندند اما با تلطیف دشمن و تضعیف امام، ذائقهسازی
منفی کرده و موجب انبوهی و کثرت سپاه دشمن میشوند.
خبرگزاری فارس مازندران- هادی ابراهیمی| عاشورا
به همان اندازه که نتیجه حاکمیت معاویه و یزید بر جهان اسلام بود، به همان اندازه
و شاید هم بیشتر، محصول بی بصیرتی خواصی مانند شریح قاضی است که علیرغم اعتبار
مکتسبه از حکومت امام علی(ع)، صرفا بخاطر عدم تدبر و تفکر در کنه مواضع و یا عدم
ارزیابی نهایی تبعات فتوا در پاسخ به استفتاء حکومت جور، افکار عمومی را
تعدیل و زمینه پذیرش تبلیغات دشمن مبنی بر خروج امام حسین(ع) از حکومت اسلامی و در
نتیجه مهدورالدم بودن آن حضرت را فراهم و تقویت کردند.
خواصی که قادر به درک درست تبعات کنار
کشیدن خود از اطراف مسلم بن عقیل(ع) در کوفه و نیز ترک سپاه امام حسین(ع) در کربلا
نبوده و روزی که امام را تنها می گذاشتند، شاید هرگز تصور پرت کردن مسلم را از
بالای دارالاماره و نیز برنیزه رفتن سر امام و یارانش را نمی کردند!
خواصی که با محاسبات اشتباه، و اتخاذ
مواضع دوپهلو و اینکه دلشان با امام است، اما شرایط دفاع از امام را نداشته و یا
قبلا به اندازه کافی در جنگها شرکت کرده و برای آخرت به قدر کفایت ذخیره پیش
فرستادند، اوج گمان آنها به این بود که امام به حکومت کوفه نمی رسد و به مدینه بر
میگردد، این خواص با ساده لوحی، یا سازش امام با یزید را محتمل میدانستند و یا
اینکه دیگران امام را یاری میکنند و پس از پیروزی امام، اینها یکی یکی از مخفیگاهها
و تاریکخانه هایشان بیرون آمده و با جور کردن بهانههایی، مقدمات کسب قدرت و
مسؤولیتهای حکومتی را برای خودشان فراهم میکردند!
خواص بی بصیرت، فاقد غیرت دینی اند و بیش از آنکه دین اندیش باشند، خودخواه عمل میکنند و در تکاپوی طراحی شخصیت سیاسی دوگانه برای صدرنشینی در هر نوع حکومت اعم از دینی و غیردینی اند.
خواص بی بصیرت، فاقد غیرت دینی اند و بیش از آنکه دین اندیش باشند، خودخواه عمل میکنند و در تکاپوی طراحی شخصیت سیاسی دوگانه برای صدرنشینی در هر نوع حکومت اعم از دینی و غیردینی اند.
این خواص مدعی با ترجیح تشخیص و یا
مواضع خود، نه تنها امام را یاری نمیکنند، بلکه با ایجاد تردید و ارائه الگوی
غلط، اراده شکنی کرده و مروج باطلگرایی و حق ستیزی میشوند.
خواصی که با حضور در سقیفه و غصب حق
خلافت، زمینه خانه نشینی و عزلت گزینی امام علی(ع) را فراهم کرده و اگر هم مانند
طلحه و زبیر، در مقطعی خوب عمل کرده و حتی در بازپسگیری حق علی(ع) خوب عمل کردهاند
اما در مقطع دیگر بخاطر دنیاگرایی و زیاده خواهی، حتی جنگ جمل را برپا میکنند و
یا از جبهه علوی در صفین، تا قعر خوارج شدن در نهروان سقوط میکنند!
این خواص در سقیفه، هرگز بیت الاحزان و
شهادت حضرت زهرا(س) را متصور نبودند و یا به ایجاد جریانی که نهایتا به
معاویه و یزید و مروان و از این قبیل جرثومه ها منجر می شود، تعمق نداشتند!
در کربلا نیز کسانی قتل امام را رقم زدند که فقط نمی خواستند، امام را یاری کنند، اما در تصورشان هم نمیگنجید که تبعات این فاصله، پیوستن به قافله دشمن به هر بهانه واهی مثل تهدید و تطمیع و تزویر است.
در کربلا نیز کسانی قتل امام را رقم زدند که فقط نمی خواستند، امام را یاری کنند، اما در تصورشان هم نمیگنجید که تبعات این فاصله، پیوستن به قافله دشمن به هر بهانه واهی مثل تهدید و تطمیع و تزویر است.
خواص بیبصیرت همانانی هستند که بعضا
”خودشان ظاهرا» به سپاه دشمن نمیپیوندند اما با تلطیف دشمن و تضعیف امام، ذائقهسازی
منفی کرده و موجب انبوهی و کثرت سپاه دشمن میشوند.
عاشورا، مظهر تکلیفگریزی و در عین حال
توجیهگری خواص تا مرز حفظ اعتبار و کسب وجهه در نزد دشمن است. با اینحال بسیار
بجاست که ما عاشورا را با برشهای متنوع رصد کرده و پندها و عبرتهای کاربردی و
مبتلابه امروزی را از آن استخراج کنیم تا بصیرانه مانع از تکرار تلخ واقعیتهایی
شویم که میتوانند بسترهای کامیابی موقت دشمن را مهیا سازند.