شهرهای انسانی به جای ناکجا شهرها

به مناسبت «روز جهانی شهرها»؛

شهرهای انسانی به جای ناکجا شهرها 10-آبان-99

شهرهای انسانی به جای ناکجا شهرها

ایسنا/یزد یک پژوهشگر و دکتری برنامه‌ریزی شهری با بیان این که شهر با انسان‌هایش، شهر می‌شود نه با خیابان‌ها و اتومبیل‌هایش، شهرهای آینده را شهرهایی با فضاهای باز برای گفتگو، پیاده محور و انسانی خواند.

۳۱ اکتبر هر سال به نام «روز جهانی شهرها» نام‌گذاری شده است؛ البته موضوع عام روز جهانی شهرها، «شهر بهتر، زندگی بهتر» است اما همه‌ ساله موضوعی که موفقیت‌های شهری‌ شدن یا چالش‌های ناشی از آن را منعکس کند نیز ذیل این موضوع انتخاب می‌شود.

«ابوالفضل رزم‌آور» پژوهشگر حوزه شهری به همین بهانه در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا شهرها را مهمترین کنشگرانی دانست که هم تاثیرگذارند و هم تاثیرپذیرند.

وی افزود: بدیهی‌ترین امر در شهر، رابطه انسان و محیط است چرا که انسان برای تامین مایحتاج خود، محیط را دست‌کاری می‌کند و سپس، این محیط است که تاثیر خود را بر انسان القا می‌کند به عبارتی «انسان هر کاری کند، به خودش باز می‌گردد.»

وی در ادامه خاطرنشان کرد: اندازه فضای عملکرد انسان بر اساس نظریات فلاسفه، شهرسازان و جغرافی‌دانان متفاوت است، مثلاً افلاطون معتقد است اندازه شهر نه باید خیلی بزرگ باشد و نه آن‌قدر کوچک، جمعیت شهر هم باید ۴۰ تا ۵۰ خانوار باشد به طوری که این شهر بتواند نیازهای ساکنین خود را برآورده کند یا ارسطو معتقد است که اندازه شهر باید با عملکردش مرتبط و محدود باشد و شهروندان بتوانند شخصیت یکدیگر را بشناسند.

باغشهر؛ معجزه قرن بیستم

رزم آور با اشاره به این که «هاوارد»، «باغشهری» را پیشنهاد داد که کارشناسان در کنار اختراع «هواپیما»، آن را یکی از معجزات قرن بیستم دانستند، تاکید کرد: در میان همه این نظرات آنچه نادیده یا کمتر دیده شده، این بوده است که آیا شهرها برای انسانها هستند یا انسان‌ها فرایندی از این شهرها هستند.

وی با طرح این سوال که آیا شهرها به همین خیابان‌ها و ساختمان‌های افراشته و اتومبیل‌هایش شناخته می‌شوند یا عاملی دیگر به شهرها هویت می‌دهند؟ تصریح کرد: تا دوره پیش از پسامدرن تعریف شهر، همین بود اما از دهه هفتاد میلادی، نگرش‌های جدیدی شکل گرفت که فضاهای شهری را تغییر داد و معتقدند شهرها زاییده فرایند انبوه ساختمان‌ها نیستند و از حقوقی صحبت کردند که تا پیش از آن کسی به آن توجه نداشت.

این پژوهشگر شهری تاکید کرد: بر اساس این دیدگاه فضاهای شهری به سه بخش تقسیم می شود که شامل؛ فضاهای باز نظیر بوستان‌ها و خیابان‌ها که استفاده همگان از آن آزاد و رایگان هست، دوم فضاهای عمومی بسته نظیر سینما یا کتابخانه‌های خاص که برای حضور در آن باید شرایط خاص داشت یا هزینه داد و نوع سوم فضا شامل فضاهای باز نیمه‌عمومی مثل محوطه دانشگاه‌ها و زمین‌های ورزش است.

وی تاکید کرد: بنده معتقدم در بین این فضاها، برنامه‌ریزان و کنشگران شهری و مدیران شهری باید بر توسعه فضاهای باز اهتمام بیشتری داشته باشند زیرا در شهرهای آینده، زندگی نه درون ساختمان‌ها بلکه زندگی بین ساختمان‌هاست به عبارتی Life Between building هست.

رزم آور گفت: به عقیده «فوکو»، شهروندانی که داخل ساختمان هستند، داخل شهر نیستند و حتی پا را فراتر از این می‌گذارد و می‌گوید؛ «افرادی که داخل ماشین هستند و از خیابان عبور می کنند، این افراد هم داخل شهر نیستند، زیرا ارتباط فضایی و مکانی خودرا با شهر قطع کرده‌اند.»

حس‌ها به شهر هویت می‌دهند

این عضو سابق شورای اسلامی شهر اردکان ادامه داد: معتقدم که ما  در گذشته ناکجا شهر و یا دگر جایی درست کرده‌ایم. در این شهرها انسانها به شتاب می‌گذرند و به عتاب می‌نگرند! دوستی‌ها و آشنایی‌ها و رفاقت‌ها، بوقی هست! همدیگر را آن طور که داخل اتومبیل‌هایمان نشسته‌ایم و بعضاً در سرچهارراه‌ها پشت چراغ راهنمایی به هم می‌رسیم و با زدن بوق و تکان دادن دست، نسبت به هم ابراز محبت می‌کنیم و از هم دور می‌شویم.

وی با بیان این که مدیران شهری ما باید به این باور برسند که هم سبک طراحی شهرها عوض شده و هم مدیریت آنها دیگر به سبک و سیاق گذشته میسر نیست، تاکید کرد: معتقدم  وقتی می‌توان‌ عنوان شهر را به مکانی داد که آن مکان را بتوان با احساس پنجگانه آدمی تعریف کرد زیرا شهرها همانند انسان موحوداتی زنده هستند که هم می‌توانند ببویند و هم قابل بوییدن است، می‌شود آن را لمس کرد،  می شود زیبایی هایش را دید، ‌در و دیوارش با انسان حرف می زند و می توان حرف‌هایش را شنید و حتی قابل مزمزه کردن است.

وی تاکید کرد: این حس‌ها هستند که به شهر هویت می‌دهند و شهر اگر این‌ها را نداشته باشد، بی‌هویت است و شهر بی‌هویت، یک شهر گیج و منگ است. 

رزم آور با بیان این که مدیریت در این شهرها کاملا مشارکتی و از پایین به بالاست، گفت: در طراحی و ساخت فضاهای عمومی این شهرها  رفتار ساکنین به عنوان یک ظرفیت محیطی باید در نظر گرفت، به گونه‌ای که محور طراحی در این شهرها، طراحی برای مردم و همراه مردم به شمار می رود زیرا شهرها با انسان‌ها، شهر می‌شود نه با خیابان ها و اتومبیل هایش لذا شهرهای آینده، شهرهایی با فضاهای باز برای گفتگو، پیاده محور و انسانی، هستند.