نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری به دیروزنامههای زنجیرهای جناح مغلوب رقیب . 8 آبان - 99
به جای گزافهگویی علیه شورای نگهبان حساب وعدههای پوچتان را پس دهید
سرویس سیاسی ـ
روزنامه آرمان دیروز گفتوگویی را با مصطفی معین از مدعیان اصلاحات منتشر کرد. وی گفته است: «انتخاب رئيسجمهور به عنوان دومين مقام کشور با انتخابات نمايندگان مجلس قابلمقايسه نيست و کميت رايدهندگان و کيفيت برگزاري آن از نظر آزاد و سالم و رقابتيبودن، پيامدهاي مهم داخلي و بازتاب جهاني خواهد يافت. بنابراين ميتوان احتمال داد که با اشاره مسئولان عالي نظام، انعطاف بيشتري در بررسي صلاحيت نامزدان گروههاي اصلاحطلب از سوي شوراي نگهبان و جلوگيري از تخلفهاي انتخاباتي و مهندسي شدن نتايج آن مشاهده شود. البته هنوز اظهارنظر قطعي در اين موارد زود است. در هر صورت دو گزينه شرکت بيقيد و شرط در هر انتخابات و معرفي نامزد يا تحريم آن قابلقبول و منطقي نيست. شرکت مشروط (به شرط وجود فرصتهاي برابر انتخاباتي براي کانديداهاي مختلف) يا در صورت ردصلاحيت يکطرفه و گسترده نامزدان اصلاحات، عدمشرکت و ندادن راي، دو گزينهاي است که از منطق عقلاني و سياسي بيشتري برخوردار است.»
مدعیان اصلاحات به جای گندهگویی و گزافهگویی علیه شورای نگهبان، باید حساب وعدههای پوچ و فجایع تحمیل کرده به زندگی مردم را پس دهند.
تکرار دروغ «نامزد نداشتیم»!
این روزنامه همچنین، گفتوگویی را با حسین کاشفی، رئیسسابق خانه احزاب منتشر کرد. وی مدعی شده است: «قطعا انتخاب اول ما آقاي روحاني نبود ولي وقتي نيروهاي موثر را از صحنه خارج ميکنند و اجازه نميدهند در صحنه رقابتي حضور داشته باشند نگاه به مسئله انتخابات به عنوان اصلي مثبت تغيير ميکند.»
دروغگویی مصاحبه شونده در حالی است که اصلاحطلبان در تمام انتخابات گذشته نامزد کافی داشتهاند. این طیف هم در سال 92 و هم سال 96، عارف و جهانگیری را در میان نامزدها داشتند اما در نظرسنجیها اطمینان پیدا کردند که نامزد آنها بیش از 8 تا 10 درصد رای ندارد و آنها را وادار به انصراف کردند. در انتخابات مجلس گذشته نیز این طیف 4 فهرست ارائه داد اما نفر مشترک آنها 67 هزار رای بیشتر در تهران به دست نیاورد. مدعیان اصلاحات بهجای دروغگویی، فرافکنی و حاشیهسازی برای فرار از مسئولیتپذیری، باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
دوگانه تحریم و معیشت شکست خورد
جنگ و صلح را برجسته کنیم!
این روزنامه مدعی اصلاحات طی یادداشت دیگری نوشت: «گفتمان مذاکره با آمريکا در سالهاي اخير تحت تاثير ناکارآمدي برجام، در ضعيفترين موقعيت خود در 42 سال اخير قرار گرفته و لذا اين گفتمان براي ورود به عرصه انتخابات سيزدهم ايران به دوگانه قويتري از «دوگانه شکست خورده تحريم و معيشت» نياز دارد و چه بسا به برجستهسازي «دوگانه جنگ و صلح» اقدام کند. به هر روي، پيروزي بايدن و بازي سياسي وي در زمين دولت دوازدهم، ميتواند همچون سوختي باشد که چرخ دولت دوازدهم را در ردايي جديدتر تا 4 سال ديگر نيز بچرخاند؛ و در مقابل پيروزي مجدد دونالد ترامپ، شايد ميخي باشد بر تابوت «گفتمان مذاکره با آمريکا» در سياست خارجي ايران.»
نوشته فوق، بیانگر خباثت مدعیان اصلاحطلبی در قربانی کردن معیشت مردم پای اهداف نامشروع خود است.
عبور مصلحتی از روحانی به عشق انتخابات 1400!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «اصلاحطلبان شورا از دولت فاصله میگیرند» نوشت: «شوراي شهر تمام اصلاحطلب تهران به مدد بدنه اجتماعي اميدوار به اصلاحات در سال ۹۶ روي كار آمد. كانديداها به مدد هيات نظارت مجلسي كه دستكم فراكسيوني اصلاحطلب هر چند در اقليت داشت، تاييد صلاحيت شدند و انتخاب شهردار از سوي اصلاحطلبان اگرچه با حواشي بسياري روبهرو بود كه عملا 2 سال از عمر اين شورا را گرفت اما در 2 سال پاياني وضعيت شورا به ثبات نسبي رسيد هر چند هنوز فشارهاي سياسي بر شورا و شهرداري ادامه دارد. اما چرخشهاي سياسي حسن روحاني-كه علاوهبر اصلاحطلبان و در راس آن سيد محمد خاتمي كه به[در] روي كار آمدنش نقش داشتند آيتالله هاشميرفسنجاني و طيف سياسي نزديك به او هم موثر بود- به اضافه ناكارآمديهاي 2 سال گذشته باعث شد بسياري از اصلاحطلبان با دولت زاويه بگيرند و البته هزينه اين حمايت را به قيمت از دست دادن بخشي از بدنه اجتماعي بپردازند؛ زاويهاي كه در ميان اعضاي شوراي شهر و دولت نيز ديده ميشود. همچنين اگر اظهارات محسن هاشمي را به عنوان رئيس شوراي شهر پايتخت بررسي كنيم اين گلايهها غيرفني نيست، اگرچه در آن بعد اقتصادي و امنيتي كمتر در نظر گرفته شده اما محسن هاشمي عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران را كه اتفاقاً مسئوليت كميته انتخابات اين تشكل اصلاحطلب را برعهدهدارد و يكي از گزينههاي احتمالي رياستجمهوري سال ۱۴۰۰ است، نميتوان بدون رويكرد سياسي و صرفا به عنوان اختلافات امروزي ميان شورا و دولت بررسي كرد. كما اينكه او به عنوان فرزند ارشد آيتالله هاشمي احتمالا نگران ريزش پايگاه راي پدرش پس از اتمام دولت روحاني هم هست كه ميتواند به ضرر او به عنوان يك گزينه بالقوه رياستجمهوري تمام شود.»
گفتنی است، از انتخابات 96 که اصلاحطلبان روحانی را نسخه شفابخش کشور معرفی کردند تا امروز که ناکارآمدی و بیکفایتیهای دولت با دلار 30 هزار تومانی، سکه 14 میلیونی، پراید 130 میلیونی و افزایش چند صددرصدی قیمت کالاهای اساسی به اوج خود رسیده، به تدریج انتقادهای اصلاحطلبان هم افزایش یافته و حالا اصلاحطلبان که خود هم نقش موثری در پیروزی و تشکیل دولت داشتند و هم بخش مهمی از دولت را همچنان در اختیار دارند، منتقد عملکرد روحانی شدهاند و امیدوارند که بتوانند این بار از مسیر جدایی از روحانی بدنه ریزش یافته خود را جمعوجور کرده و خود را بازسازی کنند، امری که البته به این سادگیها نیست و اساساً امروز یک سؤال مهم این است که آیا مردم باور میکنند که اصلاحطلبان از دولت جدا شدهاند و نقشی در ناکارآمدیهای آن ندارند؟ پاسخ اولیه در انتخابات مجلس داده شده، باید منتظر انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه آینده بود.
مردم بر همان موضع اسفند سال گذشته هستند
روزنامه شرق در شماره دیروز خود نوشت: «محمود صادقی گفت: شنیدهام که برخی نیروها[!!] در محفلهایی[!!] گفتهاند اگر مردم کمتر مشارکت کنند، ما پیروز میشویم.»
به جملات بالا دقت کنید. تمام ارکان آن از مجهولات تشکیل شده است. این نماینده مجلس پیشین که عضو فراکسیون امید بود و در جرگه طیف موسوم به اصلاحطلب قرار دارد، معلوم نیست ادعایی را که مطرح کرده از چه کسی شنیده و یا منبع این ادعا کیست. در ادامه با مجهول بعدی مواجه میشویم: «برخی نیروها»! و در ادامه این مجهولات با عباراتی مانند «محفلهایی» امتداد مییابند. چنین سخن گفتن و مدعی شدن به راحتی آب خوردن است و هر کسی میتواند چنین ادعاهایی را مطرح کند.
متأسفانه محمود صادقی سابقه این گونه اظهارات را دارد. وی در مواردی سخنان بیپایه و اساسی را در مورد شخصیتهای برجسته سیاسی و یا مذهبی مطرح کرد و سپس با مشخص شدن عدم صحت اظهاراتش مجبور به عذرخواهی شد. یکی از نمونههای آن در مورد توئیتی است که در آن صادقی مدعی رابطه کاری میان «مدلل» یکی از تاجرهای متهم به سوءاستفاده مالی با آیتالله مکارم شیرازی شده بود. وی پس از اینکه معلوم شد ادعای او کذب بوده؛ گفت: «پس از تحقیقات صورت گرفته محرز شد که آقای سامان مدلل -که جزء بدهکاران است- هیچ ارتباطی با آیتالله مکارم شیرازی ندارد؛ روز گذشته هم در سخنرانی علنی که در دانشگاه گیلان داشتم به این نکتهاشاره کردم که امیدواریم ایشان پوزش ما را بپذیرند و معذرتخواهی کردم.»
در ادامه نوشتار مذکور آمده: «این دیدگاه بسیار خطرناک است؛ زیرا نباید شرایط بهگونهای شود که رئیسجمهور هم مانند نمایندگان مجلس یازدهم با آرای حداقلی پیروز شود... تجربه سالهای 92 و 96 نشان داد فضای عمومی جامعه دیگر حمایت از نامزد ائتلافی را نمیپذیرد[!!]؛ از طرفی ما نباید بر نامزدهایی سرمایهگذاری کنیم که امکان تغییر اوضاع را ندارند. بنابراین باید به سمت نامزدهایی برویم که هم کاملا اصلاحطلب باشند، هم مقبولیت اجتماعی داشته باشند و هم بتوانند کاری بکنند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره میزان مشارکت سرمایه اجتماعی اصلاحطلب در انتخابات 1400 نیز خاطرنشان کرد: «...تغییری در تصمیم مردم نسبت به آنچه در اسفند سال گذشته دیدیم، مشاهده نمیشود.»
اگر 3 دهه گذشته را مرور کنید، حتی یکبار سخنی از جریان اصولگرا مبنی بر عدم شرکت در انتخابات و یا تحریم انتخابات و سخنانی از این دست نخواهیم یافت. این در حالی است که اینگونه موضعگیریها در میان طیف موسوم به اصلاحطلب به وفور دیده میشود. تصور کنید طیفی که بارها سخن از تحریم انتخابات و یا عدم شرکت در انتخابات گفته، جریان دیگری را که همواره بر شرکت پرشور در انتخابات تاکید کرده به مواردی از این دست متهم میکند که خواهان انتخاباتی حداقلی هستند! نکته مهم در اظهارات صادقی این است که اذعان کرده تغییری در مردم نسبت به اسفند سال گذشته مشاهده نمیشود. اسفند سال گذشته مردم با مشاهده عمکرد ضعیف اصلاحطلبان در دولت، مجلس پیشین، شهرداری و شورای شهر تهران به صورت گسترده به جریان اصولگرا متمایل شدند.