زمین کج است یا رئیس‌جمهور رقصیدن بلد نیست؟

زمین کج است یا رئیس‌جمهور رقصیدن بلد نیست؟  11 مهر-99

تازمانی  که شیب این معادله  ضد مردمی و ضد منافع ملی طی شود که طی 41 ساله به مرور از قدرت قانونی و اختیارات  اجرایی پست ریاست جمهوری و دولت کاسته و  پاسخگوی همه معضلات و بحران ها شده است در مقابل  بر قدرت  ولی فقیه ونهادهای زیر کنترلش افزوده شده است که نه پاسخگوی نمی باشند که با مداخله مداوم  و اخلال در امور اقدامات اجرایی دولت شده است که  به  روند رشد اختلافات وتضادهابا رئیس جمهور غیر خودی همراه با دولت دامن زده و موجب بحران ها در همه ابعاد شده است  که در مجموع  باعث شده  هیچگونه چشم انداز تغییر شرایط به نفع ملت وکشور وجود نداشته باشد . بنابراین باید بطور کلی باید عنوان جایگاه آقا بالاسر انتصابی ولی فقیه جذف گردد که  آنهم با تغییر رژیم ولایت فقیه شدنی است.

ensaf_100120.jpg

انصاف نیوز: علی مطهری به انصاف نیوز می‌گوید رئیس جمهور اختیارات کافی دارد اما در کار او دخالت می‌کنند، به همین دلیل باید از دخالت دیگر نهادها جلوگیری کند و مستقل عمل کند. مثلا باید با تشکیل سران شورای سه قوه مخالفت می‌کرد، اگر احمدی‌نژاد رئیس جمهور بود، با آن مخالفت می‌کرد. از سوی دیگر غلامحسین کرباسچی -دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی- می‌گوید: «در گذشته با همین شرایط و اختیارات در کشور موفقیت‌هایی بوده و خیلی کارها انجام گرفته است. دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی با همین شرایط با همه‌ی نهادها و کانون‌های تصمیم‌گیری و با رهبری كار كرده است. وقتی هم مشکلاتی پیش می‌آمد بالاخره به شکلی آن را حل‌وفصل و اداره می‌کردند. بحث‌های حاشیه‌ساز در این شرایط و با اين گرفتاری‌هایی كه مردم دارند كارساز نيست. اینها عموما حاشیه‌سازی است و ذهن‌ها را منحرف می‌كند

در روزهای اخیر تعدادی از نمایندگان مجلس و اشخاص دیگری مثل عباس عبدی پیشنهاد حذف نهاد ریاست‌جمهوری را مطرح کرده‌اند. این نگرانی وجود دارد که طرح این مسائل در نهایت منجر به انحلال نهاد ریاست‌جمهوری که نماد جمهوریت است شود. یکی از زمینه‌های ایجاد این بحث‌ها شاید ناکارآمد دانستن نهاد ریاست‌جمهوری در ایران باشد. از طرفی انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک است و به نظر می‌رسد میزان کارآمدی و اختیارات رئیس‌جمهور می‌تواند روی نحوه‌ی استقبال مردم از انتخابات تاثیر بگذارد. انصاف نیوز درمورد تاثیری که کم‌وزیاد شدن اختیارات ریاست‌جمهوری می‌تواند روی اوضاع کشور بگذارد با علی مطهری نایب رئیس مجلس دهم و غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و دبیرکل حزب کارگزاران گفت‌وگویی داشته است. متن این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

مطهری: دخالت در امور ریاست جمهوری، اقتدار او را کم می‌کند

علی مطهری ـ نماینده‌ی سابق تهران و نایب رئیس مجلس دهم ـ درباره‌ی اختیارات ریاست جمهوری در ایران به انصاف نیوز گفت: «اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی مشخص و در حد قابل قبولی است. طبق قانون اساسی رئیس جمهور دومین مقام و بالاترین مقام اجرایی کشور است. مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است. اگر دو قوه‌ی دیگر تخلفی از قانون اساسی داشته باشند رئیس جمهور می‌تواند به آنها تذکر دهد. همچنین رئیس جمهور حق عزل وزرا را دارد. اما نحوه‌ی استفاده از این اختیارات مهم است.

اگر رئیس جمهوری اجازه‌ی دخالت در کارش را به دیگران بدهد، طبیعی است که از اقتدار و قدرت او کم خواهد شد. به عنوان مثال، در قانون اساسی غیر از وزارت اطلاعات هیچ نهاد دیگری پاسخگوی مسائل امنیتی و اطلاعاتی کشور نیست. اما شاهد هستیم که نهادهای موازی با وزارت اطلاعات به وجود آمده و آنها کار خود را می‌کنند و گاهی در موضوعی وزارت اطلاعات نظر مخالف دارد اما آنها کار خود را انجام می‌دهند، مثل قضیه‌ی بازداشت محیط زیستی‌ها. یا وزارت امور خارجه زیر مجموعه‌ی دولت است، اما در برخی از موارد دیگران در کار او دخالت می‌کنند و تصمیمات خارج از دولت گرفته می‌شود، مثل ورود آقای بشار اسد به ایران، در حالی که آقای ظریف اصلا اطلاع نداشت.

رئیس جمهور باید با تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا مخالفت می‌کرد

او ادامه داد: همچنین اگر نحوه‌ی معرفی هیئت وزیران به مجلس را در دولت دوازدهم در نظر بگیرید، می‌بینید فهرست وزیران ابتدا در جاهای دیگر تایید شد و بعد به مجلس آمد، در حالیکه رئیس جمهور باید فهرست وزیران را مستقیما به مجلس بفرستد. این مسائل به شخصیت رئیس جمهور مربوط می‌شود. ضرورتی ندارد نهادهای خارج از مجلس لیست وزیران را تایید کنند. نتیجه‌ آن این بود که بعضی از وزرا انتخاب دهم یا بیستم رئیس جمهور بودند. این امر اقتدار دولت را کم می‌کند. این مسئله این شائبه را ایجاد می‌کند که رئیس جمهور می‌خواهد امتیازی به دیگران بدهد

علی مطهری معتقد است رئیس جمهور باید با تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا مخالفت می‌کرد و در این باره توضیح داد: «تشکیل این شورا در واقع از اختیارات دولت می‌کاهد و اقتدار دولت را کم می‌کند. سران دو قوه دیگر، چرا باید در مسائل اجرایی دخالت کنند. این تداخل قوا است. به نظر من رئیس جمهور نباید با تشکیل این شورا موافقت می‌کرد. مطمئن هستم اگر آقای احمدی‌‌نژاد رئیس جمهور بود دخالت رؤسای دو قوه‌ی دیگر در امور اجرایی را قبول نمی‌کرد.
نتیجه‌ی این موضوع را هم دیدیم که در قضیه‌ی بنزین اثر خوبی نداشت. دولت شورای عالی اقتصاد دارد، چرا باید شورای هماهنگی سران قوا تشکیل دهد. اینها تداخل قوا در یکدیگر است و رئیس جمهور نباید اجازه بدهد. اگر هر نهادی وظیفه‌ی خود را انجام دهد و در کار دیگران دخالت نکند، دولت بهتر می‌تواند به وظایف خود عمل کند. البته اگر باز هم دخالتی ‌شد رئیس جمهور باید با مردم صحبت کند و بگوید در اینجا نظر بنده این بود اما از بیرون دخالت کردند

صدا و سیما دولت موافق با خود را به آسمان و مخالف را به زمین می‌زند

او گفت: «البته صدا و سیما هم باید با دولت هماهنگ باشد. صدا و سیمای ما یک موجود بی‌ارتباط با قوای سه‌گانه است و نظارت مؤثری بر آن وجود ندارد. نه زیر نظر قوای سه‌گانه است و نه تحت نظارت رهبری. خود مقام رهبری تاکنون چند بار گفته‌اند «من فقط رئیس صدا و سیما را تعیین می‌کنم». یک نهاد رهاست، هر جوری مایل باشد عمل می‌کند، به همین جهت می‌تواند دولتی را که همسو با او نیست آزار بدهد و در مقابل، دولت همسو با خود را به آسمان ببرد. به نظر من نیازی به افزایش اختیارات رئیس جمهوری نیست. فقط رئیس جمهور باید با اقتدار رفتار کند

علی مطهری درباره‌ی اظهارات دو رئیس جمهور پیشین ایران، سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد مبنی بر کم بودن اختیارات رئیس جمهور در کشور می‌گوید: «به عقیده‌ی من منظور آنها هم همین دخالت‌ها بوده وگرنه اختیارات قانونی رییس جمهور کافی است. در قانون اساسی وظیفه هر نهادی مشخص شده است. رهبری از طریق سیاست‌های کلی بر دولت نظارت دارد. نهادهای نظامی هم نمی‌توانند در امور اجرایی دولتی دخالت کنند. اما گاهی در امور اقتصادی و کارهای عمرانی وارد می‌شوند در صورتیکه کارهای عمرانی هم باید تحت مدیریت دولت باشد

این نماینده‌ی سابق مجلس درباره‌ی مطرح شدن جایگاه نخست‌وزیری گفت: «جایگزینی نخست‌وزیری به جای ریاست جمهوری نمی‌تواند مانع این دخالت‌ها ‌شود و در آن صورت شاید بدتر شود چون ترکیب مجلس تا حد زیادی توسط شورای نگهبان شکل می‌گیرد و طبعاً نخست‌وزیر هم با سلیقه آنها انتخاب می‌شود در نتیجه نقش مردم در انتخاب مقام اول اجرایی کشور کمرنگ می‌شود. و در آن صورت دخالت در کار دولت هم افزایش می‌یابد.

نیازی به حذف جایگاه ریاست جمهوری نیست، باید یک افراد با ارادهای بیایند و جایگاه ریاست جمهوری را بالا ببرند. بستگی به شخصیت فردی که رئیس جمهور می‌شود دارد

کرباسچی: دولت هاشمی و خاتمی با همین شرایط با نهادها و رهبری كار كرده

انصاف نیوز: بارها پیش آمده که حسن روحانی از شکاف بین مسئولیت‌های رئیس‌جمهور و اختیارات این نهاد صحبت کرده است. میزان اختیارات رئیس‌جمهور چقدر می‌تواند روی کارآمدی او تاثیر بگذارد؟

غلامحسین کرباسچیاین فقط مختص آقای روحانی نبوده است؛ آقاي خاتمی، آقای احمدی‌نژاد و روسای جمهور سابق هم این را گفته‌اند.

در چه حوزه‌هایی باید به اختیارات رئیس‌جمهور اضافه شود تا اختیارات او متناسب با مسئولیت‌هایش شود؟

جواب این سوال را نمی‌توان در يک مصاحبه‌ی تلفنی داد. این بحث کارشناسی مهمی است. اساتيد حقوق و مسلط به قانون و قانون اساسی بايد بدون حب و بغض و جهت‌گیری‌های سياسی آن را بررسی کنند و درمورد آن تبادل نظر کنند؛ آنها باید از تجربيات دنيا استفاده كنند تا جمع‌بندی درستی به دست بیاید. حرف‌های یک نفر در مصاحبه‌ای كوتاه يا نوشته‌ی ژورناليستی زياد مفيد نيست؛ گاهی هم باعث دامن زدن به جنجال‌های بی‌حاصل و دعواهای حاشیه‌ساز می‌شود. كشور نیاز به کار و تلاش دارد تا زندگی مردم را راه بیندازند. این کار که هر روز سر اختیارات رياست‌جمهور و ساير قوا و نهادها جدال بی‌حاصل شود، دردی را دوا نمی‌کند و با این کار مشکلی حل نمی‌شود.

به نظر من در گذشته با همین شرایط و اختیارات در کشور موفقیت‌هایی بوده و خیلی کارها انجام گرفته است. دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی با همین شرایط با همه‌ی نهادها و کانون‌های تصمیم‌گیری و با رهبری كار كرده است. وقتی هم مشکلاتی پیش می‌آمد بالاخره به شکلی آن را حل‌وفصل و اداره می‌کردند. بحث‌های حاشیه‌ساز در این شرایط و با اين گرفتاری‌هایی كه مردم دارند كارساز نيست. اینها عموما حاشیه‌سازی است و ذهن‌ها را منحرف می‌كند؛ تمام دعوا سر این است که این پست را بگیریم، آن پست را نگیریم،‌ اینجا را بدهیم دست این گروه و آنجا را بدهیم دست آن گروه! اینها مسائلی را از کشور حل نمی‌کند. اگر قرار باشد در اختیارات رئیس‌جمهوری و قانون تغییراتی داده شود، نیاز به مطالعه و بررسی دارد؛ نه در مصاحبه‌ای سياسی درست می‌شود و نه با نطق‌های پیش از دستور یا میان دستور و کارهایی از این قبیل، باید خبرگانی بنشینند و این مسائل را کارشناسی کنند.

خيلی از مشكلات از صحبت‌های رئیس‌جمهور و وزرا در صداوسيما آغاز می‌شود

میزان اختیارات رئیس‌جمهوری در چه حوزه‌هایی به کشور آسیب زده و باعث ناکارآمد دانستن این نهاد شده است؟ به عنوان مثال اختیاراتی که رئیس‌جمهوری در مدیریت صداوسیما دارد تاثیری روی عملکرد او گذاشته است؟

رئیس‌جمهور می‌خواهد در صداوسیما چه کار بکند؟! رئیس‌جمهور آنجا دو نماینده دارد. این نماینده‌ها آنجا بایستند اگر حرفی دارند بزنند. رئیس‌جمهور بودجه‌ها و امکاناتی را در اختیار صداوسیما قرار می‌دهد؛ رئيس صداوسيما در [جلسات هیات] دولت حضور دارد. اگر فکر می‌کند صداوسیما درست کار نمی‌کند یا نماینده‌هایش آنجا کارشان را انجام نداده‌اند، خب نياز به وقت گذاشتن و ايجاد هماهنگی و كار است. این‌طور نیست که رئیس‌جمهور اختیارات نداشته باشد؛ بايد ديد به چه دلیلی از اختیارات‌شان استفاده نمی‌کنند. وانگهی اگر معتقدیم كه بايد تنوع بیشتری باشد و بخش‌های خصوصی یا غیرحكومتی كانال‌ها و شبكه‌های بیشتری داشته باشند كه مشكل بیشتر می‌شود. مگر الان دولت با مطبوعات و فضای مجازی كم مشكل دارد؟ اگر اظهارنظر و اطلاع‌رسانی، باز و بدون محدوديت باشد كار سخت‌تر می‌شود.

از اين گذشته الان نگاه كنيد خيلی از گرفتاری‌ها و مشكلات از صحبت‌ها و اظهارنظرهای رئیس‌جمهور و وزرا در همين صداوسيما آغاز می‌شود. گرفتاری از برخوردهای نسنجیده و حرف‌های بی‌پشتوانه و زايد هم كم نیست. نیروهای کارآمد باید بتوانند کشور را اداره کنند. من نفی نمی‌كنم كه اگر واقعا لازم باشد قانون اساسی عوض شود؛ ولی آن هم راهکار دارد و کارشناسان و مجلس خبرگان باید بنشینند و درمورد آن بحث و بررسی کنند. خبرگان اول در ابتدای انقلاب قانون اساسی را تصویب کرد، سپس خبرگان دوم تعیین شدند و تغییراتی را در قانون اساسی دادند؛ حالا هم همان خبرگان و کارشناسان باید این مسائل را بررسی کنند. جوسازی در جامعه و مدام فكروذهن مردم را به این‌ور و آن‌ور کشاندن، دردی را دوا نمی‌کند. این کار فقط بهانه‌ای دست مدیرانی می‌دهد که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند کار کنند كه بگویند قانون کم بوده است و اختیارات نداشتیم.

مردم با یک امیدی رای دادند

آیا اختیارات رئیس‌جمهوری می‌تواند تاثیری روی استقبال مردم از انتخابات ۱۴۰۰ بگذارد؟

میزان استقبال از انتخابات به شرایط کلی کشور مربوط است. مردم با یک امیدی آمدند رای دادند و توقع داشتند یک سری کارهایی انجام بشود ولی انجام نشده است؛ طبیعی است كه دلسرد شوند. اگر بنا باشد انتخاباتی باشد، باید دید که چگونه می‌توان مردم را دلگرم کرد. به نظر من مردم خیلی به این توجه نمی‌کنند که رئیس‌جمهور چقدر اختیار دارد یا ندارد که برویم در انتخابات شرکت کنیم یا نه؛ مردم گرفتارند و دنبال حل مشکلات زندگی روزمره‌شان هستند. باید امیدوار باشند که در صورت شرکت در انتخابات شرایط به نفع‌شان می‌شود و وضعیت بهتری برای زندگی‌شان تامین می‌شود.

به نظر شما به چه شکلی می‌توان این امیدواری را در مردم ایجاد کرد؟

اینها بحث‌هایی است که باید نزدیک انتخابات درموردشان صحبت کرد. هر چقدر مردم كار و تلاش مفيد از مسئولان ببینند و صداقت و كارآمدی بیشتری احساس كنند خب امیدوار می‌شوند؛ ولي می‌بینید که اینها کیمیا شده است.