دروغ نامه کیهان ۵ شنبه ۹ دی ماه ۱۴۰۰
یادداشت روز اوین نامه کیهان "چگونه
با تحریف برخورد کنیم؟"
بعید است مردم ایران که روزانه شاهد و ناظر ادعاها و وعده های پوچ
رهبران وکارگزاران رژیم وارونه وعوامفریب ولایت فقیه بوده اند که چگونه همه ادعاها و قول های داده شان غیرواقعی و دروغ و
عوامفریبانه بوده است . لذادیگر جای ابهام
برای شان باقی نمانده است که وارونه گویی
وکتمان حقایق ووارونه گویی تبدیل به گفتمان رایج شان شده است . به خصوص
جناح هارغالب که باطرح مهندسی وتاکتیک
اتهام زنی وتحریف ودروغ ووعده های پوچ ووابسته دشمن بیگانه کردن نه جناح رقیب
مغلوب راازصحنه حذف کرد که رژیم تروریستی ولایت فقیه را یک دست کرد . بنابراین چون
مدعیان جدید قادر به پاسخ گویی وعده های
دروغ داده شده خودنیستند پس برای خاموش
کردن صدای اعتراضی و بستن دهان مهره های نقاد وشکستن قلم منتقدان رسانه های
خبری جناح رقیب مغلوب ازصحنه حذف شده از
موضع فرافکنی روی به تاکتیک تحریف ووارونه
گویی وطلبکاری انتقادی آورده شده است . زیرا پیرامون تحریف مربوط به فضای مجازی و رسانه های رقیب مغلوب چنین مانور تبلیغاتی همراه باتحلیل وتفسیر داده شده است:
تحریف»، یکی از مهمترین معضلات حال حاضر فضای سیاسی و رسانهای
ایران است که اهمیت رسیدگی به آن کم از اهمیت رسیدگی به «معضلات اقتصادی» ندارد و
چه بسا مقدمه حل بسیاری از معضلات اقتصادی و غیراقتصادی است. «تحریف» یک ابزار
است. با ابزار تحریف است که واقعیات را وارونه جلوه میدهند، به مردم و حتی
مسئولین آدرس غلط میدهند، جای شاکی و متشاکی را عوض میکنند، تولید نارضایتی و یا
حتی رضایت میکنند و امکان تشخیص واقعیت از غیرواقعیت را سخت و بعضا غیرممکن میکنند
و در نهایت، آب به آسیاب دشمن میریزند. گاهی کار به جایی میرسد که به قول «ژان
بودریار» در نظریه «حاد واقعیت»، واقعیتی را که ساخته و پمپاژ میکنند، جای واقعیت
اصلی را گرفته و قدرت تشخیص را از مردم سلب میکند: «فرا واقعیت امری به غایت
شبیه امر واقعی، بلکه عین امر واقعی و تسخیرکننده جایگاه آن است. بهطوری که غیاب
و نبود امر واقعی را پنهان میسازد. کسی متوجه این جابهجایی و این پنهانکاری
نیست. در این حالت، فرا واقعیت، واقعیتر از امر واقعی میشود! به بیان دیگر، چنان
ماهرانه جایش را اشغال میکند که واقعیتر از خود آن جلوهگری میکند. حاد
واقعیت(فرا واقعیت)، نه تنها جای امر واقعی را میگیرد، بلکه هیچ ربطی هم بدان
ندارد؛ یعنی رونوشتی از امر واقعی نیست.»
«تحریف»، ماحصل «جنگ روایتها» است و نه فقط تبعات اقتصادی، که تبعات سیاسی،
فرهنگی و اجتماعی زیادی نیز دارد. اهمیت این موضوع تا بدانجاست که عدهای معتقدند،
در جریان جنگ سرد آنچه در نهایت باعث شکست شوروی از آمریکا شد، نه ضعف نظامی، بلکه
ضعف در روایت اخبار و تحولات بود. به بیان دیگر، این دست برتر آمریکا در جنگ روایتها
بود که زمینه و بستر لازم برای فروپاشی شوروی را فراهم کرد. به این نکته هم توجه
کنید که در آن ایام اینترنت و ماهواره و بهطور کلی تکنولوژیهای ارتباطی به شکل
امروزی آن نبود و آمریکا توانست با کمک ابزار ساده رادیو، تلویزیون، فیلم و سینما
و روزنامه و... به هدف خود برسد. امروز که عصر تکنولوژیهای بسیار گسترده و متنوع
رسانهای است، طبیعتاً کسی پیروز میدان است که، بیشترین دسترسی و بالاترین و
بهترین استفاده را از این ابزار قدرتمند و موثر دارد و با همین ابزار هم میتوان،
تا حدی به مبارزه با تحریف رفت. اما تا زمانی که تحریفکننده هست، تحریف هم هست و
تقویت توان رسانهای و رفع ضعفها، در کنار برخورد با تحریفکننده است که به نتیجه
مطلوب میرسد. بهعنوان تنها یک نمونه، میتوانید به قوانین «هادویی» و «لوپسی»
مصوب سال ۲۰۰۹ فرانسه رجوع کنید! و ببینید صاحبان ارزشهایی همچون آزادی
گردش اطلاعات و آزادی بیان که از قضا قویترین رسانههای دنیا را هم دراختیار
دارند، چگونه کاربران ناقض قوانین شبکه و رسانه را تنبیه و از دسترسی به آن محروم
میکند!
2- امروز کمهوشترین
و فراموشکارترین افراد هم میدانند که دولت فعلی چه شرایطی را از دولت قبلی به ارث
برده و غیرپیگیرترین افراد هم میبینند، رئیسجمهور و دولتمردان چگونه شبانهروز
تلاش میکنند تا خسارتها را جبران نمایند. در برخی حوزهها هم نتایج این تلاشها
طی همین 4 ماهی که دولت روی کار آمده، خیلی واضح خود را نشان داده است. حل معضل و
بحرانی به بزرگی «کرونا» و کاستن تلفات روزانه آن از 800 نفر به حدود 40 نفر،
نتیجه همین تلاشها است. برای پی بردن به میزان اهمیت و فوریت حل این معضل همین بس
که، در کنار نجات جان مردم، کمک بزرگی به اقتصاد کشور کرده است. فقط کافی است در
موتورهای جستوجوگر اینترنتی «تبعات اقتصادی کرونا» را جستوجو کنید تا پی به
اهمیت اقتصادی حل این معضل ببرید. جمع شدن بساط صفهای خجالتآور واکسن، مرغ، گوشت
و تخممرغ هم قطعا نتیجه مذاکره مستقیم با آمریکا یا پیوستن و FATF نبود. همینطور:
- عضویت
ایران در سازمان همکاری شانگهای پس از 20 سال
- راهاندازی سامانه هوشمند توزیع کالاهای اساسی
- سامانه هوشمند صدور کارت بازرگانی که یکی از حلقههای سامانه جامع تجارت است.
(با این سامانه بساط بسیاری از تخلفات اقتصادی جمع شد و مثلا متخلف دیگر قادر
نخواهد بود به نام یک پیرزن روستایی 700 پورشه وارد کند!)
- وصول برخی از درآمدهای ارزی
- افزایش فروش نفت به یک و نیم میلیون بشکه در روز، با وجود تشدید تحریمها. (در
دولت قبل میزان صادرات نفت با وجود آن همه مذاکره و امتیازهای یک طرفه به 300 هزار
بشکه در روز رسیده بود)
- آغاز ساخت 700 هزار مسکن ذیل «طرح نهضت ملی مسکن». (مسکن بهعنوان یکی از اصلیترین
نیازهای مردم در دولت قبل تقریبا رها شده بود چرا که برخی مسئولین وقت چنین طرحهایی
را «مزخرف» و برخی نیز آن را «قوطی» مینامیدند و همین نگاه باعث انباشت تقاضای 6
میلیونی مسکن و در نتیجه، وضعیتی فعلی آن شده است. در حالی که میشد ضعفهای چنین
طرحهایی را رفع و مانع از بحران فعلی مسکن شد)
وجدان خود را قاضی کنید و میزان تلاشهای دو رئیسجمهور فعلی و قبلی را کنار هم
بگذارید. همینطور واکنش رسانههای جریان تحریف را نسبت به تلاشهای دو دولت و
ثمرات آن. اصلا قابل مقایسه هست؟! آنجا که نمیشود موفقیتهای دولت جدید را پنهان
کرد، مصادرهاش میکنند و آنجا که میشود، پنهانش میکنند. جایی هم که چیزی برای
پنهان کردن یا مصادره نمییابند خبری را جعل و روی آن مانور میدهند. جالب است، در
انتهای همه تحلیلهایشان در همه حوزهها نیز صرفا یک راهحل میدهند: مذاکره با
آمریکا آن هم مستقیم و بر سر همه چیز ما و از موضع عقبنشینی!
3- جریان تحریف، فقط روی اقتصاد و معیشت مردم متمرکز نیست. آنها تاریخ را هم تحریف
میکنند. نه فقط تاریخ دور را. تاریخ نزدیک را هم بهگونهای دیگر روایت میکنند.
اخیرا یکی از آنها که امضای کری را تضمین دانسته و تیتر کرده بود، با نزدیک شدن به
سالگرد شهادت سردار سلیمانی، کلید تحریف این شخصیت بینظیر را هم زد و او را در
کنار آمریکاییها قرار داد؛ آنجا که نوشت، آمریکاییها و سردار سلیمانی در مبارزه
با داعش، با هم همکاری داشتند. آمریکاییها از آسمان و سردار سلیمانی از روی زمین،
با داعش میجنگیدند! همینقدر وقیح! سردار سلیمانی فقط 2 سال است که به شهادت
رسیده، آن هم به دست همین آمریکاییها! اظهارات، سخنرانیها و نوشتههای این شهید
بزرگوار هم موجود است. امروز هم که روز نهم دیماه است، اگر سری به روزنامههایشان
بزنید. به احتمال قوی، حماسه 9 دی را یا سانسور کردهاند، یا تحریف! با چنین
موجوداتی چگونه باید برخورد کرد؟
«گری بکر»،
اقتصاددان دانشگاه شیکاگو میگوید «جرم، محصول محاسبات سوداگرانه منطقی است. وقتی
مزایای جرم بیش از هزینه آن باشد، فرد جرم را مرتکب خواهد شد.»(!) تحریفکننده
مادامی که بداند هزینهای بابت اقداماتش نمیدهد، یا اگر میدهد آن اندازهای نیست
که نتوان پرداختش کرد، به خبرسازی و جعل و تحریف ادامه خواهد داد. حال تصورش را
بکنید که، عدهای از آنها از کنار کار تحریف، پول هم به جیب میزنند! در کنار
مبارزه جدی با مفسدان اقتصادی، دشمنان خارجی و کار و تلاش شبانهروزی، باید مبارزه
با جریان تحریف را هم جزو اولویتها قرار داد؛ چرا که به تعبیر رهبر انقلاب، «اگر
جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعا شکست خواهد خورد. زیرا که عرصه، عرصه
جنگ ارادههاست. وقتی جریان تحریف شکست بخورد و اراده ملت ایران همچنان قوی و
مستحکم باقی بماند، قطعا بر اراده دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد».
جعفر بلوری
* منابع مورد استفاده در این مقاله، در آرشیو کیهان موجود است.