روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 4 شنبه 29 آذر ماه سال 1391
نقد
وبررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " گرايش مثبت 1+5؟ "
"سرمقاله
نویس بدون آنکه بگوید که گیر واشکال کار در مذاکرات ماراتونی بیش از 10 ساله چیست
که تا کنون به ثمر نرسیده است؟ اما از موضع طلبکارانه ادعا کرده است که رژیم فاشیستی
مذهبی عوامفریب ايران همواره فعاليتهاي
هستهاي خود را در چارچوب مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي دنبال كرده و ميكند
و در برابر فشارها مقاومت كرده و به
فعاليتهاي قانوني خود ادامه داده است . بنابراین مذاكره با نمايندگان آژانس بينالمللي انرژي
هستهاي، همچنين گروه 1+5 و هر تلاش ديگري كه براي تعامل با آژانس در چارچوب قانون
و مقررات "ان. پي. تي" صورت بگيرد، نه به نفع حاکمان ایران و اهداف نظامی هسته ای شان
که به نفع ملت ايران خواهد بود . زیرا که تحریم های ناشی از پیگیری اورانیوم غنی
شده که شرایط مرگ بار و طاقت فرسایی بهشان
تحمیل کرده است مهم نیست ، بلکه در همين
چارچوب ميتوان اصل مذاكرات را گام مثبتي دانست و بايد ادامه يابد. تا در نهایت با ترفند
ادامه ی سیاست وقت کشی دست یابی به سلاح هسته ای امکان پذیر گردد"
آخر رژیم فاشیستی مذهبی که زیر پرده دین
اهداف ضد انسانی خود را 34 سال است که دنبال کرده است وفضا سرکوب و سانسور را
آنگونه نهادینه و تحمل نا پذیر نموده است
که توان تحمل مهره های کلیدی سابق شریک وسهیم
در هرم قدرت را بر نمی نابد و برای اینکه صدای اعتراضی شان را خاموش نمایند نه اینان را مورد بد ترین اتهامات همراه باتوهین
واهانت قرار داده و در حصر خانگی نگهداری کرده است ،که برای فرزندان برخی شان پرونده سازی
کرده و روانه زندان شان نموده است .همچننین اقلیت های مذهبی وقومی را تحمل نمی کند . بدتر
اینکه جنگ افروزی راموهبت الهی می داند وبا سیاست صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به
برون مرز مداخله گری آشکار در منطقه وکشور های همجوار نموده وموجب ناامنی وبی
ثباتی منطقه شده است .چگونه می تواند منادی گر پیشنهاد دهنده وحدت وقدرت بزرگ اسلامی
باشد . اما برخلاف ادعای سرمقاله نویس آنگونه نیست که آمریکا و اسراییل دانشمندان
هسته ای کشور های اسلامی را ترور کرده باشند ت و اجازه نداده باشند تا که کشور های اسلامی دارای سلاح هسته ای شوند . چونکه
پاکستان هم کشور مسلمان است هم دارای بمب اتمی می باشد .هم نا امن است چون
تنش با دو کشور هندوستان وافغانستان دارد
. همچنین در داخل هم در گیر نزاع های مذهبی می باشد. البته هم در پاکستان بیکار
وتماشا گرنیست. با این وجود چون سلاح اتمی پاکستان زیر کنترل شدید می باشد وتا کنون هیچ
کشوری از جمله اسراییل را تهدید به نابودی نکرده است . بنا براین شرایط بطور کلی
با رژیم فاشیستی مذهبی ایران فرق دارد که نه نا متعارف وبی ثبات می باشد ، بلکه
جنگ افروزی را موهبت الهی می داند و تبلیغ وعده دادن بهشت برای کشته شدگان جنگ می کند.چون بقای
ننگینش پیوند با جنگ افروزی وبحران آفرینی
و خفقان وترور و سانسور وتهدید کشور های منطقه و همسایه زده شده است . برای همین
رهبر و دولت مردان وسایر مسئولانش بی خیال
اوضاع نا بسامان اقتصادی ورشد تورم وگرانی وفقر وبیکاری ونا هنجاری روز افزون
اجتماعی شده اند و همه هم وغم شان پیگیری
دست یابی به سلاح هسته ای برای باج خواهی وتضمین بقا می باشد . بهرحال سرمقاله نویس در پایان بر خلاف ادعاهای
سابق خود که آژانس سازمان انرژی بین
المللی اتمی با اعضای گروه 5+1 همچون
انگلیس وفرانسه وانگلیس را متهم به آلت دست آمریکا مب کرد چونکه مدعی بوده است که اینان اهداف آمریکا را دنبال کرده اند و تأکید بر
بیهوده بودن ادامه مذاکرات هسته ای و یا خروج از عضویت آژانس اتمی می کرده
است . اما اکنون سرمقاله نویس بدون آنکه
بگوید که گیر واشکال کار در مذاکرات ماراتونی بیش از 10 ساله چیست که تا کنون به
ثمر نرسیده است؟ امااز موضع طلبکارانه ادعا کرده است که رژیم فاشیستی مذهبی عوامفریب ايران همواره فعاليتهاي هستهاي خود را در
چارچوب مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي دنبال كرده و ميكند و در برابر فشارها مقاومت كرده و به فعاليتهاي
قانوني خود ادامه داده است . بنابراین مذاكره با نمايندگان آژانس بينالمللي انرژي
هستهاي، همچنين گروه 1+5 و هر تلاش ديگري كه براي تعامل با آژانس در چارچوب قانون
و مقررات "ان. پي. تي" صورت بگيرد، نه به نفع حاکمان ایران و اهداف نظامی هسته ای شان
که به نفع ملت ايران خواهد بود . زیرا که تحریم های ناشی از پیگیری اورانیوم غنی
شده شرایط مرگ بار و طاقت فرسایی بهشان
تحمیل کرده است مهم نیست ، بلکه در همين
چارچوب ميتوان اصل مذاكرات را گام مثبتي دانست و بايد ادامه يابد. تا در نهایت با ترفند
ادامه ی سیاست وقت کشی دست یابی به سلاح هسته ای امکان پذیر گردد:
"منابع
مطلع، از گرايش مثبت گروه 1+5 براي ادامه مذاكره با ايران خبر ميدهند. هر چند
اظهارات مسئولان ايراني در اين زمينه تا حدودي غيرهمسان است، ولي به نظر ميرسد
غرب در جستجوي راهي براي حل مشكلاتي است كه خود در مسأله فعاليتهاي هستهاي ايران
پديد آورده است. كنوني،
دولتها و كشورهايي كه به زور پول و قدرت، خود را بالا كشيدهاند تنها راه استمرار
حكومت خود را ترور، خون ريزي و خشونت ميدانند و از اين طريق اهداف خود را محقق ميسازند.
در مقابل، از آنجا كه ساير ملتها به ويژه مسلمانان بر سر مسائل كوچك و قابل اغماض
به درگيري با همديگر مشغولند، همواره از پيشرفت بازمانده و دچار مشكلاتي هستند كه
قدرتهاي سلطه طلب براي آنها پديد ميآورند. در اين ميان، كشورهاي اسلامي به جاي آنكه به توصيه قرآني
"واعتصموا بحبلالله جميعاً ولاتفرقوا" عمل كنند و با كنار گذاشتن
اختلافات، به روي هم انباشتن قدرتهاي خود همت گمارند و راه را براي پديد آوردن يك
قدرت بزرگ اسلامي فراهم سازند، متأسفانه نيروها و امكانات خود را با نزاعهاي
بيهوده و جنگهائي كه با تحريكات قدرتهاي استعماري شكل ميگيرد، هدر ميدهند و هر
روز ضعيفتر ميشوند و بنيه خود را از بين ميبرند. اين، دقيقاً خواست دشمنان
اسلام و ملتهاي مسلمان است و دولتهاي حاكم بر كشورهاي مسلمان بايد با هوشياري در
مقابل چنين توطئهاي بايستند. علاوه بر اين، رژيم صهيونيستي اقدام به ترور
دانشمندان هستهاي ساير كشورها نموده است. صهيونيستها عامل قتل دانشمند علوم
ارتباطات مصر به نام سعيد بدير در سال 1359 بودهاند. در همين سال، رژيم صهيونيستي
"يحيي المشد" يكي از برجستهترين دانشمندان اتمي مصر را كه در طرح اتمي
عراق فعاليت داشت در هتل مريديان پاريس ترور كرد. در سال 1367 نيز رژيم صهيونيستي
"سمير نجيب" دانشمند ديگر هستهاي مصري را در ديترويت آمريكا به قتل
رساند. اين اقدامات نشان ميدهد رژيم صهيونيستي با آنكه خود سلاح اتمي در اختيار
دارد، براي ترور دانشمندان اتمي و يا از بين بردن تلاش كشورهاي اسلامي - عربي براي
دستيابي به تكنولوژي اتمي و يا طرحهاي موشكي بالستيك اقدامات زيادي كرده است. يك
نمونه از اين تلاشهاي خصمانه اينست كه وقتي آمريكا در دوران رياست جمهوري ريچارد
نيكسون با فروش رآكتور اتمي به مصر به منظور توليد برق موافقت كرد يك سال پس از
آن، رژيم صهيونيستي اين قرارداد را با فشار بر دولت آمريكا لغو كرد. قبل از آن، يك
دانشمند اتمي مصر ديگر، به نام خانم سميره موسي در سال 1331 توسط صهيونيستها در
آمريكا به قتل رسيده بود.تلاش آمريكا براي جلوگيري از
فعاليتهاي هستهاي كشورهاي اسلامي در سالهاي اخير و وادار كردن آنها به تعطيل
نمودن تأسيسات و دست كشيدن از فعاليتهاي هسته اي، همكاري تنگاتنگ دولتمردان
آمريكائي با رژيم صهيونيستي را افشا ميكند. اين همكاري شوم عليه جمهوري اسلامي
ايران در دو بخش سياسي و جنائي صورت گرفت و به موازات همديگر ادامه يافت. ايجاد
مشكلات سياسي بر سر راه فعاليتهاي هستهاي ايران در سالهاي اخير از يكطرف و ترور
دانشمندان هستهاي ايراني كه با طراحي موساد صورت گرفت از طرف ديگر، فشارهائي
بودند كه آمريكا و رژيم صهيونيستي مشتركاً بر ايران وارد آوردند تا بلكه ايران را
وادار به عقب نشيني كنند. لكن جمهوري اسلامي ايران كه همواره فعاليتهاي
هستهاي خود را در چارچوب مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي دنبال كرده و ميكند،
در برابر اين فشارها مقاومت كرد و به فعاليتهاي قانوني خود ادامه داد. جالب است
كه مديران كل آژانس نيز در گزارشهاي متعدد خود اعتراف كردهاند كه هيچ نشانهاي
از انحراف ايران به سوي نظامي كردن فعاليتهاي هستهاي خود ديده نشده است. هدف مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي
در خاورميانه اينست كه مانند اختاپوس بر پيكره كشورهاي مسلمان چنگ انداخته و
پيشرفت اين كشورها را سد كنند، زيرا پيشرفت آنها را مقدمهاي براي نابودي خود تلقي
ميكنند. بردباري
ايران در ماجراهائي كه از يك دهه قبل توسط آمريكا و صهيونيستها در زمينه فعاليتهاي
هستهاي ايجاد شده و تلاشهائي كه توسط طرف ايراني براي روشنگري و نشان دادن وجهه
قانوني فعاليتهاي هستهاي كشورمان صورت گرفته، در ناكامي توطئههاي مشترك آمريكا
و صهيونيستها مؤثر بوده است. مذاكره با نمايندگان آژانس بينالمللي انرژي
هستهاي، همچنين گروه 1+5 و هر تلاش ديگري كه براي تعامل با آژانس در چارچوب قانون
و مقررات "ان. پي. تي" صورت بگيرد، به نفع ملت ايران خواهد بود. در همين
چارچوب است كه ميتوان اصل مذاكرات را گام مثبتي دانست كه بايد ادامه يابد.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 29
آذر ماه سال 1391
گرايش مثبت 1+5؟