روزی نامه ی
حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 دی ماه
سال 1391
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری "
بدتر از غده سرطاني "
"سرمقاله
نویس با نادیده گرفتن فجایع سوریه و عراق و وارونه کردن آن از موضع بشدت ضد اسراییلی و عربستان وقطر مدعی شده است
که صاحبان دستهاي پشت پرده وقايع سوريه، با اين تحليل كه به زودي كار دولت
اين كشور را يكسره خواهند كرد، از هم اكنون درباره ورود به عراق و انجام همين
اقدامات در اين كشور سخن ميگويند. برای همین تحركات داخلي و خارجي عليه دولت عراق، كه اين
روزها شدت گرفته است و نشان دهنده همين نيت شوم است. اينكه آنها در سوريه اگربه اهداف شان برسند در عراق چه خواهند كرد؟ درصورتي كه مخالفان در اين دو كشور موفقيتي به دست بياورند، هدف
بعدي آنها كجاست؟البته نكات مهمي هستند كه فعلاً از طرح آنها خودداري ميكنيم و آن
را به وقت ديگري موكول مينمائيم. جالب است با وجود اینکه می داند پس از سقوط دو دیکتاتور جنایتکار
در دمشق و بغداد نوبت تهران است که عامل
اصلی ناامنی وبی ثباتی منطقه است ولی طوری پرسش کرده است که نمی داند پس از سقوط حاکمان
دمشق وبغداد نوبت بعدی کدامین کشور می باشد؟"
تظاهرات اخیر شهرهای عراق موجب تیز شدن شاخک
حسی سرمقاله نویس و پراندن چرتش شده و دچار آشفتگی ذهن و پریشان احوالی اش شده است . زیرا که مجبور به
اعتراف شده و اذعان کرده است آنچه در
سوريه جريان دارد، به عنوان يك الگو قرار است در عراق نيز پياده شود. برای اینکه سوريه اكنون شاهد يك شورش است كه
عوامل اجرائي آن مجموعهاي از افراد مسلح با تركيب 20 درصد داخلي و 80 درصد خارجي
هستند. یعنی آشکارا ضریب روز افزون مخالفت مردم سوریه را تعبیر و تشبیه به
جديدترين خبرها ی بدون ارائه منبع موثق کرده است که مدعیست حكايت از حضور 5 هزار
نيروي مسلح تونسي در سوريه دارد. در ادامه افزوده كما اينكه از كشورهاي ليبي،
افغانستان، پاكستان، چچن و تركيه نيز عناصري در صحنه نبرد عليه دولت سوريه حاضرند.
عجیب تر اینکه بدون اینکه توضیح دهد که مگر گروه تروريستي القاعده با تفكر سلفي و تكفيري چه
دارد که قادر است ، افراد جذب شده داخلي و خارجي را شستشوي مغزي کند و فتوا به مباح دانستن هر كاري براي رسيدن به هدف صادر
کند . پس اين اعتقاد انحرافي موجب ميشود
خون ريزي، تجاوز جنسي، اعمال خلاف اخلاق، سرقت، مصادره اموال مردم و هر كار ديگري
از نظر افراد مسلح بلااشكال ميشود و آنها بدون آنكه كمترين مانعي بر سر راه خود
ببينند، مرتكب هر جنايتي ميشوند و حتي چاشني "الله اكبر" را نيز با آن
همراه ميكنند! عجیب تر اینکه سرمقاله نویس متوجه وارونه گویی وخود زنی کردن خود
نشده است؟ که زمان زیادی از شکنجه و کشته شدن ستاربهشتی در زندان اوین نمی گذرد . یا اینکه پرونده شکنجه
وتجاوز و قتل بازداشتگاه کهریزک گشوده است که تکذیب شدنی
نیست. همچنین جنایات ضد انسانی که سپاه قدس و عوامل نفوذی درون دولت عراق همراه ب ونوری مالکی مزدوز دست نشانده هم انکار
کردنی نمی باشد. آری سرمقاله نویس بدون
توجه به جنایات روز مره نوری مالکی مزدور و دست نشانده حاکمان ایران که نه عراق را تبدیل به حیاط خلوت
حاکمان ایران کرده است ، بلکه وی تبدیل به یک مجری وغلامک حلقه بر گوش ویک خال بفرمان حاکمان ایران شده است وهر چه دستور صادر
از تهران صادر شودمی بایست بدون چون وچرا مو به مو اجرا کند . یعنی باید منتقدانش
را با الگوی برخورد با رقیب مغلوب در ایران ولی خونین تر سرکوب کند ودست به حذف
فیزیکی شان بزند. یا با بر پایی دادگاه نمایشی وفرمایشی حکم اعدام برای معاون رئیس
جمهور عراق طارق الهاشمی صادر نماید . یا
محافظان وزیر دارایی عراق را دستگیر وشکنجه ومجبور به اعتراف کند . یا اینکه رئیس
اقلیم کردستان عراق تهدید شود که چرا با دولت ترکیه رابطه دارد .یا از رئیس جمهور
دیکتاتور وجنایتکار بشار اسد حمایت نمی کند؟ همینطور نوری مالکی مزدور و دست نشانده باید بر اساس
دیپلماسی دیکته شده از ایران از هم پیمان رو به سقوط بشار اسد دیکتاتور جنایتکار پشتیبانی کامل کند
و مخالفت شدید با سیاست ترکیه در سوریه کند . بعلاوه بدلیل اینکه عربستان از مخالفان سوری حمایت می
کند . بنابراین باید متهم شود که عوامل عربستان همچون ائتلاف العراقیه عامل ترور ها وبمب گذاری واقدامات تروریستی
وانفجاری در عراق هستند . مهمتر اینکه مقتدا صدر هم با شدت سیاست قبیله ای نوری
مالکی مزدور ودست نشانده بدلیل خود محوری
وسر سپردگی ا ش به حاکمان ایران را محکوم می کند . ولی سرمقاله نویس با نادیده
گرفتن فجایع سوریه و عراق و وارونه کردن آن از موضع بشدت ضد اسراییلی و عربستان وقطر مدعی
شده است که صاحبان دستهاي پشت
پرده وقايع سوريه، با اين تحليل كه به زودي كار دولت اين كشور را يكسره خواهند
كرد، از هم اكنون درباره ورود به عراق و انجام همين اقدامات در اين كشور سخن ميگويند.
برای همین تحركات داخلي و خارجي عليه دولت
عراق، كه اين روزها شدت گرفته است و نشان دهنده همين نيت شوم است. اينكه آنها در
سوريه اگربه اهداف شان برسند در عراق چه خواهند كرد؟ درصورتي كه مخالفان در اين دو كشور موفقيتي به دست بياورند، هدف
بعدي آنها كجاست؟البته نكات مهمي هستند كه فعلاً از طرح آنها خودداري ميكنيم و آن
را به وقت ديگري موكول مينمائيم.
جالب است با وجود اینکه می داند پس از سقوط دو دیکتاتور جنایتکار در دمشق و
بغداد نوبت تهران است که عامل اصلی ناامنی
وبی ثباتی منطقه است ولی طوری پرسش کرده است که نمی داند پس از سقوط حاکمان دمشق
وبغداد نوبت بعدی کدامین کشور می باشد؟
"نگاه واقع بينانه به تحولاتي كه
در خاورميانه و بخش عمدهاي از جهان اسلام در جريان است، اين تحليل را تأييد ميكند
كه اوضاع در اين منطقه از جهان به شدت درحال دگرگوني است. اين برداشت، برمباني سه
گانهاي استوار است كه بدين قرارند:
1- آنچه
در سوريه جريان دارد، به عنوان يك الگو قرار است در عراق نيز پياده شود. سوريه
اكنون شاهد يك شورش است كه عوامل اجرائي آن مجموعهاي از افراد مسلح با تركيب 20
درصد داخلي و 80 درصد خارجي هستند. جديدترين خبرها حكايت از حضور 5 هزار نيروي
مسلح تونسي در سوريه دارند كما اينكه از كشورهاي ليبي، افغانستان، پاكستان، چچن و
تركيه نيز عناصري در صحنه نبرد عليه دولت سوريه حاضرند. گروه تروريستي القاعده با
تفكر سلفي و تكفيري، افراد جذب شده داخلي و خارجي را شستشوي مغزي ميدهند و به
مباح دانستن هر كاري براي رسيدن به هدف مورد نظر معتقد ميكنند. اين اعتقاد
انحرافي موجب ميشود خون ريزي، تجاوز جنسي، اعمال خلاف اخلاق، سرقت، مصادره اموال
مردم و هر كار ديگري از نظر افراد مسلح بلااشكال ميشود و آنها بدون آنكه كمترين
مانعي بر سر راه خود ببينند، مرتكب هر جنايتي ميشوند و حتي چاشني "الله
اكبر" را نيز با آن همراه ميكنند!
صاحبان دستهاي پشت پرده وقايع سوريه، با اين تحليل كه به زودي كار
دولت اين كشور را يكسره خواهند كرد، از هم اكنون درباره ورود به عراق و انجام همين
اقدامات در اين كشور سخن ميگويند. تحركات داخلي و خارجي عليه دولت عراق، كه اين
روزها شدت گرفته، نشان دهنده همين نيت شوم است. اينكه آنها در سوريه به اهدافشان
خواهند رسيد و در عراق چه خواهند كرد و درصورتي كه در اين دو كشور موفقيتي به دست
بياورند، هدف بعدي آنها كجاست، البته نكات مهمي هستند كه فعلاً از طرح آنها
خودداري ميكنيم و آن را به وقت ديگري موكول مينمائيم. 2-
ولخرجيهائي
كه آل سعود و شيوخ قطر با دلارهاي بادآورده براي دامن زدن به بحران سوريه ميكنند،
هدفي را دنبال ميكند كه مورد نظر آمريكا، انگليس، فرانسه و رژيم صهيونيستي نيز
هست. اين هدف مشترك، مهار كردن انقلابهاي مردمي در كشورهاي عربي و شمال آفريقا
براي حفاظت از رژيمهاي وابسته و مستبدي است كه در اين كشورها باقي ماندهاند.
منحرف ساختن مسير بيداري اسلامي از اهداف مشخص آن و مشغول كردن افكار عمومي ملتهاي
منطقه به مسائل ديگر، اين فرصت را به پادشاهان و خاندانهاي فاسد حاكم بر كشورهاي
عربي ميدهد كه اين موج را به نوعي از سر بگذرانند و حتي براي مصادره انقلابها
نيز اقداماتي انجام دهند. هدف مهم
ديگر اين مجموعه، مصون نگهداشتن رژيم صهيونيستي از پس لرزههاي انقلابهاي مردمي
در كشورهاي عربي و شمال آفريقاست. رژيم صهيونيستي با
اينكه از حزبالله لبنان و مردم غزه، ضربات سنگيني دريافت كرده و هيمنه دروغين خود
را فرو ريخته و بر باد رفته ميبيند، تلاش زيادي براي بازسازي آن به عمل ميآورد و
ضربه زدن به جبهه مقاومت را راهكار عملي رسيدن به اين هدف ميداند. به همين دليل
است كه بخش عمدهاي از دلارهاي نفتي عربستان و قطر خرج ضربه وارد كردن به حزبالله
لبنان و دولت سوريه ميشود و البته جمهوري اسلامي ايران نيز از حملات و ضربات
تبليغاتي و سياسي فراهم آمده از اين دلارها بينصيب نميماند. اينكه اجلاس سران
شوراي همكاري خليج فارس در بحرين، به جزاير سه گانه ايراني ميپردازد و دولت سوريه
را نيز محكوم ميكند ولي از رژيم صهيونيستي سخني به ميان نميآورد، گوشهاي از
همين سياست تهاجمي عليه ايران و حاميانه نسبت به رژيم اشغالگر قدس است. 3- مهمتر و خطرناكتر از اين دو، شكل گيري يك
جريان پرشتاب در جهان عرب و در ميان اهل سنت براي دامن زدن به اختلافات ميان سني و
شيعه در پوشش تفكر انقلابي و با مصادره انقلابهاي جديد كشورهاي عربي و شمال
آفريقاست. اين جريان، كه با هزينه شدن همان دلارهاي نفتي آل سعود و شيوخ قطر و
طراحي قدرتهاي غربي و صهيونيستها به راه افتاده، درصدد است كاري كند كه
"بيداري اسلامي" با برچسب "بهار عربي" به ضد خود تبديل شود.
ويژگي بيداري اسلامي اينست كه اسلام را در سطحي بالاتر از دعواها و اختلافات و با
هدف حاكم ساختن اصول قرآني وحدت و برادري اسلامي در كشورها حاكم ميكند و همين امر
موجب قطع شدن دست قدرتهاي سلطه گر از منابع مسلمانان ميشود و ملتهاي مسلمان در
كشورهاي مختلف به استقلال و آزادي و عزت در خور شأن خود ميرسند.. طراحان اين توطئه سنگين، نام جريان جعلي خود
را انقلاب ميگذارند و چنين وانمود ميكنند كه جهان اسلام در آستانه يك تحول بزرگ
انقلابي بامحتواي اسلامي قرار گرفته و همانگونه كه سلفيها ادعا ميكنند، اين جريان اكنون شكل گرفته و درحال تحكيم پايههاي خود و
سربازگيري از ميان طبقه متوسط به پائين مسلمانان است. با توجه به وقايع سوريه و
فجايعي كه در اين كشور توسط عناصر همين جريان رخ ميدهد و با توجه به تلاش مرموزي
كه اين جريان در كشورهاي انقلاب كرده عربي براي دردست گرفتن حاكميتها و پي گيري
اهداف شوم خود با استفاده از اهرم قدرت به عمل ميآورند، طبقات اثرگذار امت اسلامي
اعم از علماي مذهبي، دانشگاهيان، نويسندگان و فعالان سياسي وظيفه بزرگي براي
جلوگيري از پيشروي اين جريان بدتر از غده سرطاني برعهده دارند. پرداختن به اين
وظيفه اساسي، از اولويتهاي نخبگان امت اسلامي است"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 10 دی ماه سال 1391
بدتر از غده سرطاني