نامه نراقی به احمدی نژاد در دست وکیل مجاهدین !

مگر امکان دارد که در روند رقابت وتضاد واختلافات باندهای مافیایی  ناشی از جنگ قدرت وثروت که با شدت ادامه دارد سازمان مجاهدین مخالف وجدی متشکل  فراموش شود . به خصوص در شرایط کنونی که کلید تبلیغاتی رقابت ریاست جمهوری دوره یازدهم زده شده است  . مهمتر اینکه نام رحیم مشایی بعنوان یکی از نامزدان ریاست جمهوری دوره ی یازدهم مطرح است و از سوی رئیس جمهور احمدی نژاد  بشدت حمایت می شود؟ بنابراین  مچ گیری و افشاگری علیه ی  رئیس جمهور و رحیم مشایی شروع شده است . بهمین دلیل  محمدحسین جعفریان در روزنامه تهران امروز  برای اینکه رئیس جمهور و رحیم مشایی زیر سئوال برده باشد  قلمزنی کرده  وگفته است برخی اوقات اخبار تکان‌دهنده‌ای در هیاهوی رسانه‌ای کشور منتشر و خیلی زود  به فراموشی سپرده  می‌شود و افزوده دسته‌ای از این خبرها به‌شدت‌ تاثرآور و سوال برانگیزندزیرا با وجود آنکه به رسانه‌ها راه می‌یابند ولی کسی خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌داند. در ادامه  اشاره به نکته عجیب پرونده مزدور معدوم احسان نراقی  می کند  تا که  خطاب به مسئولان و نهادهای‌ امنیتی کشور  هشدار داده باشد که نباید به سادگی از کنارش بگذرند. برای اینکه  در سال 2009 و همزمان با فتنه‌های پس از  کودتای 22 خرداد  88 در ایران، «ایو بونه» رئیس سابق سازمان ضدجاسوسی فرانسه کتابی علیه کشورمان و نهادهای امنیتی آن منتشر می‌کند که  عمده مطالب این کتاب کپی عینی نوشته‌های سایت مجاهدین بود. این کتاب در جهت تخریب ایران و انقلاب‌ اسلامی، مورد توجه وسیع رسانه‌های فرانسه قرار گرفت. طوریکه روزنامه فیگارو در صفحه نخست خود مفصل از آن تمجید نمود .برای اینکه در بخش‌هایی از این کتاب اتهامات عجیب و غریبی به مسئولان نظام، چهره‌های بریده و فراری از سازمان  و برخی افراد دیگر وارد شده است. سپس نویسنده منتقد وعصبی در دنباله به عنصر خود فروخته دو نظام شاه وشیخ احسان نراقی  اشاره می کند و می گوید وی یکی از این افراد بود او وکیلی گرفت و علیه این کتاب، نویسنده و ناشر آن در دادگاه‌های فرانسه طرح دعوی حقوقی کرد. در دادگاه‌ نراقی برنده شد و دادگاه نویسنده و ناشر را به پرداخت خسارتی سنگین محکوم کرد. مجاهدین با آنکه تمام امکانات خود را بسیج کرده و انبوهی از شاهدها را روانه دادگاه کردند اما شکست حقوقی سختی خوردند. پس از آنها «ایو بونه» را تحریک کردند تا تقاضای استیناف بدهد. قلمزن منتقد رئیس جمهور ورحیم مشایی و  دشمن مجاهدین بدون  اینکه  سخنی از نقش فعال وزارت بدنام اطلاعات و وزارت  ترور وجاسوسی خارجه به ویژه دیپلمات تروریست سفیر  فاشیستی – مذهبی – کودتایی  نا متعارف در پاریس کند  و بگوید  مزدور منفور احسان نراقی بشدت از سوی اینان حمایت می شد. یا اینکه به سایر مزدوران همکار وی در این دادگاه اشاره ای کند . اماا ذعات کرده  در دادگاه دوم نویسنده و ناشر به شدت محکوم شدند.  بالاخره وی  جوش آورده وهمچون هم پالگی های قلم زن خود و رهبر وسایر مسئولان از موضع ضد صهیونیستی تعجب  عجیب خود را به نمایش گذاشته و گفته است   " در حین جلسه دادگاه اتفاق عجیبی افتاد. وکیل منافقین که از صهیونیست‌های مشهور فرانسه بود ناگهان سندی شگفت‌انگیز را به قاضی داد. دست نوشته‌ای از احسان نراقی خطاب به دفتر ریاست‌جمهوری ایران. نامه‌ای که در آن او برای پرداخت هزینه‌های دادگاه از احمدی‌نژاد درخواست کمک کرده بود" جالب است که  قلمزن  منتقد رئیس جمهور و رحیم مشایی و دشمن مجاهدین برای اینکه تعجب عجیب بیشتر خود را بازتاب داده با شد افزوده " افشای این سند که معلوم نبود چگونه به دست مجاهدین رسیده بود حال نراقی را دگرگون کرد به‌طوری که برای حفظ سلامتی‌اش، لحظاتی او را از سالن دادگاه به فضای آزاد بردند؟نراقی بعدها متحیر از این اتفاق گفت: نامه‌ای که من به صورت خصوصی برای رئیس‌جمهور فرستاده و آن را تحویل دفتر آقای مشایی داده بودم، نمی‌دانم از کجا به دست منافقین افتاده ...؟ در ادامه  افزوده شده  دستگاه اداری ادعا می‌کند بدون اطلاع ما بوده و دنبال این هستیم که چگونه این نامه خصوصی به دست مجاهدین رسیده است. شما دارید با دنیای غرب مواجه می‌شوید و نمی‌توانید دستگاه خودتان را از دستبرد محفوظ دارید؟ در خاتمه  قلمزن  منتقد پرسش گر رئیس جمهور و رحیم مشایی و دشمن مجاهدین برای پیگیری دلیل مات شدگی دسترسی مجاهدین به دست نوشته مزدور منفور احسان نراقی  و رو کردنش در دادگاه این مزدور منفور معدوم  همینطور برای اینکه هدف نهایی  خود را به نمایندگی از سوی مردم ایران برای سئوالش آشکار کرده باشد  گفته است " در آن دادگاه منافقین شکست خورده و نویسنده و ناشر آن کتاب موهن محکوم شدند. احسان نراقی هم مرد. اما آیا کسی نمی‌خواهد جواب سوال او را و حالا سوال کل مردم ایران را بدهد؟آن نامه خصوصی خطاب به آقای احمدی‌نژاد و تحویل شده به دفتر آقای مشایی، چطور به دست منافقین و وکیل صهیونیست آنها رسیده است؟
محمدحسین جعفریان در روزنامه تهران امروز نوشت:برخی اوقات اخبار تکان‌دهنده‌ای در هیاهوی رسانه‌ای کشور منتشر شده و خیلی زود فراموش می‌شوند.دسته‌ای از این خبرها به‌شدت‌ تاثرآور و سوال برانگیزند. با آنکه به رسانه‌ها راه می‌یابند کسی خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌داند. چند روزی در این نشریه و آن سایت در معرض تماشایند و بعد در جنجال‌های جدید گم می‌شوند.یکی از این خبرهای تکان‌دهنده و عجیب در شماره پیشین مجله «پنجره» منتشر شد. آنجا پرونده‌ای کار شده بود به مناسبت درگذشت «احسان نراقی».اینجا سر پرداختن به شخصیت او را ندارم. اما نکته عجیبی در این پرونده بود که مسئولان و نهادهای‌ امنیتی کشور نباید به سادگی از کنارش بگذرند.در سال 2009 و همزمان با فتنه‌های پس از انتخابات 88 در ایران، «ایو بونه» رئیس سابق سازمان ضدجاسوسی فرانسه کتابی علیه کشورمان و نهادهای امنیتی آن منتشر می‌کند. عمده مطالب این کتاب کپی عینی نوشته‌های سایت منافقین بود.این کتاب در جهت تخریب ایران و انقلاب‌ اسلامی، مورد توجه وسیع رسانه‌های فرانسه قرار گرفت. فیگارو در صفحه نخست خود مفصل از آن تمجید کرد. در بخش‌هایی از این کتاب اتهامات عجیب و غریبی به مسئولان نظام، چهره‌های بریده و فراری از سازمان منافقین و برخی افراد دیگر وارد شده است. احسان نراقی نیز یکی از این افراد بود. او وکیلی گرفت و علیه این کتاب، نویسنده و ناشر آن در دادگاه‌های فرانسه طرح دعوی حقوقی کرد. در دادگاه‌ نراقی برنده شد و نویسنده و ناشر را به پرداخت خسارتی سنگین محکوم کرد.منافقین با آنکه تمام امکانات خود را بسیج کرده و انبوهی از شاهدها را روانه دادگاه کردند اما شکست حقوقی سختی خوردند. پس از آنها «ایو بونه» را تحریک کردند تا تقاضای استیناف بدهد.در دادگاه دوم نیز نویسنده و ناشر به شدت محکوم شدند. اما در حین جلسه دادگاه اتفاق عجیبی افتاد. وکیل منافقین که از صهیونیست‌های مشهور فرانسه بود ناگهان سندی شگفت‌انگیز را به قاضی داد. دست نوشته‌ای از احسان نراقی خطاب به دفتر ریاست‌جمهوری ایران. نامه‌ای که در آن او برای پرداخت هزینه‌های دادگاه از احمدی‌نژاد درخواست کمک کرده بود.افشای این سند که معلوم نبود چگونه به دست منافقین رسیده بود حال نراقی را دگرگون کرد به‌طوری که برای حفظ سلامتی‌اش، لحظاتی او را از سالن دادگاه به فضای آزاد بردند.نراقی بعدها متحیر از این اتفاق گفت: نامه‌ای که من به صورت خصوصی برای رئیس‌جمهور فرستاده و آن را تحویل دفتر آقای مشایی داده بودم، نمی‌دانم از کجا به دست منافقین افتاده ...خود دستگاه اداری ادعا می‌کند بدون اطلاع ما بوده و دنبال این هستیم که چگونه این نامه خصوصی به دست مجاهدین رسیده است. شما دارید با دنیای غرب مواجه می‌شوید و نمی‌توانید دستگاه خودتان را از دستبرد محفوظ دارید؟
در آن دادگاه منافقین شکست خورده و نویسنده و ناشر آن کتاب موهن محکوم شدند. احسان نراقی هم مرد. اما آیا کسی نمی‌خواهد جواب سوال او را و حالا سوال کل مردم ایران را بدهد؟آن نامه خصوصی خطاب به آقای احمدی‌نژاد و تحویل شده به دفتر آقای مشایی، چطور به دست منافقین و وکیل صهیونیست آنها رسیده است؟