عرق ! (گفت و شنود)


عرق ! (گفت و شنود)
گفتم : گر رقیب  نداشته باشه حضور ، چگونه رهبر  کنه تقلب حماسی بشور
چرا سربازجوی مسلح به منقل و وافور؟ نظر از روی خماری  داده این منفور
گفت : این  بی ترمز و دنده عقب کننده ، وحشی تر از هر حیوان  وحشی و درنده
یه روز ی قیقاچ می روند که بود راننده ،  بلندسرود ای امام می خوند به خنده
اما پلیس متوقف میکنه این سربازجو ، تست میکنه دهانش که می داده بو
آیا عرق خوردی ازش  می پرسه پلیس؟ اماچنین جواب میده به افسر  این ابلیس
از بس  زر  زیادی زدم، عرق کرده دهانم ،عادت مخ زنی  دارم  هر جایی مهمانم
گرنه اعتیاد شدید  دارم  به مواد ، عرق نمی تونه بخوره کسیکه هست معتاد
گفت: برخي از سران و عوامل فتنه خيلي اصرار دارند وطن فروشي و جنايت هايي كه در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 مرتكب شده اند، به فراموشي سپرده شود.
گفتم: مگر آنهمه جنايت و مزدوري و آشوب آفريني به نفع آمريكا و اسرائيل و انگليس، ائتلاف با بهايي ها و منافقين و سلطنت طلب ها و اهانت به ساحت امام حسين(ع)، آتش زدن مسجد و كشتن زن و مرد بي گناه و... فراموش شدني است؟!
گفت: ولي يك جوري درباره شركت يا عدم شركت خود در انتخابات حرف مي زنند كه انگار قرار است بعد از آنهمه جنايت، باز هم آنها را به حريم مقدس نظام راه بدهند!
گفتم: چه عرض كنم؟! پليس، راننده اي را كه بدجوري قيقاج مي رفت متوقف كرد و دهانش را بو كرد و پرسيد؛ عرق كوفت كرده اي؟ و يارو گفت؛ نه قربان! افسر پليس پرسيد؛ پس چرا دهنت بوي عرق ميده؟ و يارو گفت؛ قربان! از بس حرف زيادي زده ام، دهنم عرق كرده!
گفت : سربازجوی پلید عوضی، آلوده به بیماری و هر مرضی
پارس کنان و  عربده کشان ،برای رقیب کشیده خط ونشان
گفتم: سر بازجو برای چه؟  باز از رقیب گرفته  پاچه؟
گفت : این پس بی بته وریشه،برحسب عادت ، مثل  همیشه
اتهامات تکراری کرده ردیف ، حواله داده بسوی  حریف
بسبک زندان اوینی  داده تحلیل، از فتنه آمریکایی گفته و اسراییل
همراه با انگلیس و بهایی و مخالفین ، رقیب همکاری کردحتی با مجاهدین
گفتم : برای چه سربازجوی مزدور؟چنین علیه رقیب ز ده است زور؟
گفت : به خاطر بر گزاری اتتخابات ،علیه ی رقیب کوک  کرده تبلیغات
با دجالی و رمالی و  سیاه بازی ،دست  زده به سناریو سازی
تا از طریق دروغ نامه کیهان ، تهدید کند  شورای نگهبان
تابا تأکید  سربازجوی پلید ،نامزدان رقیب نشوند تأیید
گفتم : گر رقیب  نداشته باشه حضور ، چگونه رهبر  کنه تقلب حماسی بشور
چرا سربازجوی مسلح به منقل ووافور؟ نظر از روی خماری  داده این منفور
گفت : این  بی ترمز و دنده عقب کننده ،وحشی تر از هر حیوان  وحشی و درنده
یه روز ی قیقاچ می روند که بود راننده،   بلندسرود ای امام می خوند به خنده
اما پلیس متوقف میکنه این سربازجو ، تست میکنه دهانش که می داده بو
آیا عرق خوردی ازش  می پرسه پلیس؟ اماچنین جواب میده به افسر  این ابلیس
از بس  زر  زیادی زدم، عرق کرده دهانم ،عادت مخ زنی  دارم  هر جایی مهمانم
گرنه اعتیاد شدید  دارم  به مواد ، عرق نمی تونه بخوره کسیکه هست معتاد