چه ميدانم؟ (گفت و شنود)
گفت: خودمونيمها، انقلاب اسلامي بدجوري ادعاي دموکراسيخواهي آمريکاييها را به چالش کشيده و باعث رسوايي آنها شده است.
گفتم: آش دموکراسيطلبي آمريکا آنقدر شور شده که صداي آشپز را هم درآورده و برخي از رسانههاي آمريکايي را هم به اعتراض واداشته است.
گفت: فقط يک مقايسه ساده ميان راهحلهاي آمريکا و ايران براي حل بحرانهاي منطقه نشان ميدهد کداميک طرفدار دموکراسي و کداميک اهل وحشيگري هستند.
گفتم: مثلا راهحلهاي ايران براي بحرانهاي منطقه مثل بحران سوريه و... مراجعه به رأي مردم است و راهحل آمريکاييها، قتل و خونريزي و اعمال فشار و حرکتهاي تروريستي است و اين در حالي است که اولين گام دموکراسي مراجعه به رأي مردم است.
گفت: اوباما در نطق اخير خود گفته است آمريکا با جديت راهحلهاي دموکراتيک را به طور عملي دنبال ميکند!
گفتم: از يارو که خيلي ادعاي درک و شعور ميکرد درباره يک موضوع خيلي ساده سوال کردند. گفت؛ اجازه بدهيد عملا نشان بدهم، بعد از قوطي کبريت، سه تا چوب کبريت بيرون آورد، دو تاي آن را وارونه روي قوطي گذاشت، چوب کبريت سومي را از وسط شکست و با تيزي آن لاي دندانش را پاک کرد و گفت؛ چه ميدانم؟!