دوگزارش قتل وناامنی های اجتماعی

دوگزارش قتل وناامنی های اجتماعی 1 دی - 93
اعتراف مرد شیشه‌ای به قتل مرد جوان و زن باردار
مرد شیشه‌ای که به دلیل اختلاف‌های خانوادگی مرد جوان و خواهر باردارش را در یکی از محله‌های شیراز از پای در آورده بود، پس از یک ماه دستگیر شد.به گزارش جام جم، هفدهم آبان امسال مردی با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و از کشته شدن خواهر و برادری در محله شیشه گری شیراز خبرداد.ماموران با اطلاع از وقوع این دو جنایت به محل حادثه اعزام شده و پس از ورود به خانه با جسد زن بارداری مقابل در ورودی روبه رو شدند که آثار کبودی روی گردنش حکایت از خفه کردن او داشت. جسد مرد جوان هم در فاصله چند متری او قرار داشت که با ضربه های چاقو به قتل رسیده بود.با گزارش وقوع این جنایت به بازپرس ویژه قتل دادسرا، اجساد قربانیان به پزشکی قانونی منتقل و با تشکیل پرونده قضایی تحقیقات پلیس برای رازگشایی از این دو جنایت آغاز شد. بررسی های پلیسی نشان داد پس از قتل، طلاهای زن جوان به سرقت رفته که این موضوع احتمال قتل با انگیزه سرقت را مطرح کرد. اما با توجه به سرقت نشدن وسایل با ارزش خانه، کارآگاهان احتمال دادند سرقت طلاها برای تغییر مسیر تحقیقات بوده است.با گذشت یک ماه از این جنایت، ماموران سرنخ هایی به دست آوردند که نشان می داد، مرد جوان با یکی از بستگانش به نام میثم اختلاف داشته است. با کشف این سرنخ، میثم به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرارگرفت و سرانجام روزهای پایانی هفته گذشته مخفیگاه وی شناسایی و کارآگاهان جنایی او را دستگیر کردند.رئیس پلیس آگاهی استان فارس در این باره به جام جم گفت: با انتقال متهم به پلیس آگاهی، او در بازجویی مقدماتی اظهارات متناقضی را بیان کرد، اما در ادامه تحقیقات به قتل خواهر و برادر شیرازی اعتراف کرد و درباره انگیزه اش گفت که من موادمخدر شیشه مصرف می کردم. مدتی پیش بر سر مسائل خانوادگی با مرد جوان اختلاف پیدا کرده و با هم درگیر شدیم. از آن موقع از او کینه به دل گرفتم و قصدانتقامگیری داشتم تا این که روز حادثه پس از مصرف شیشه به خانه او رفتم که با هم درگیر شدیم و با برداشتن یک آچار ضربه هایی به وی زدم که زخمی و بی هوش شد. بعد با چاقویی که همراه داشتم چند ضربه به وی زدم. در حال ترک کردن خانه بودم که خواهرش سر رسید. او قصد داشت از همسایه ها کمک بخواهد که او را خفه کرده و برای تغییر مسیر تحقیقات، طلاهایش را سرقت کردم.سرهنگ سیروس حیدری افزود: با اعتراف متهم و صدور قرار قانونی برای وی، تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.

زن جوان که متهم است پس از شکنجه کودک بیست ماهه خواهرشوهرش او را به قتل رسانده است، با نقض حکم تبرئه‌اش از قتل عمد برای دومین بار پای میز محاکمه قرار می‌گیردبه گزارش جام جم، سحر ظرف سوپ را از آشپزخانه برداشت و به پذیرایی آمد. هلیا کوچولو در حال بازی با اسباب بازی ها بود. روبه روی دخترک نشست و قاشق سوپ را به سوی دهان او برد. هلیا دهانش را محکم به هم دوخته بود و علاقه ای به خوردن سوپ نداشت. سحر خواست به زور سوپ را به او بدهد اما دخترک با پا ضربه ای به کاسه سوپ زد و غذا روی فرش ریخت. زن جوان وقتی مقاومت دخترک را دید، کنترل خود را از دست داد و سر هلیا را چند بار به زمین کوبید.
 
دختر بیست ماهه بیهوش روی زمین افتاده بود. سحر چند بار او را صدا کرد اما هلیا چشمانش را باز نمی کرد. خودش را به تلفن رساند و با مادرشوهرش تماس گرفت. «هلیا در حال بازی بود که سرش به دیوار خورد و بیهوش شد.»  مادربزرگ سریع خود را به خانه رساند. هلیا بیهوش در آغوش زن دایی بود. زن میانسال چند ماه قبل وقتی فهمید دختر و دامادش معتاد هستند، سرپرستی هلیا را به عهده گرفت و هر وقت می خواست از خانه خارج شود او را به خانه عروسش می برد.
همراه عروسش، هلیا را به بیمارستان بردند اما تلاش پزشکان برای نجات جان دختر بیست ماهه موثر واقع نشد و او جان باخت. پزشکان هنگام معاینه دخترک متوجه آثار کودک آزاری روی بدن او شدند، به همین دلیـل موضوع را به پلیس اطلاع دادنددر ادامه تیمی از کارآگاهان جنایی همراه بازپرس ویژه قتل در بیمارستان حاضر شده و پس از بررسی های مقدماتی، پدر و مادر هلیا به نام های سعید 33 ساله و شیدا 30 ساله را دستگیر کردندتحقیقات اولیه نشان داد، پدر و مادر هلیا اعتیاد داشته و به همین علت مقتول از همان زمان تولد، تحت سرپرستی دو مادربزرگش بوده استمادربزرگ هلیا ـ مادر شیدا ـ در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: دختر و دامادم اعتیاد شدید به شیشه و کراک داشته و به همین علت صلاحیت نگهداری بچه را نداشتند و از همان زمان تولد، هلیا نزد من و دیگر مادربزرگش نگهداری می شد. روز حادثه قصد رفتن به بهشت زهرا(س) را داشتم و به همین علت هلیا را نزد عروسم سحر (زن دایی هلیا) گذاشتم اما پس از گذشت یک ساعت، سحر با من تماس گرفت و مدعی شد که سر هلیا، حین بازی به دیوار خورده و بیهوش شده است.  با توجه به اطلاعات به دست آمده، کارآگاهان آخرین روز اردیبهشت سال 91 سحر را دستگیر کردند و به پلیس آگاهی انتقال دادند.
 
سحر در تحقیقات مقدماتی، در اظهاراتی متفاوت ابتدا مدعی شد که سر هلیا حین بازی به دیوار خورده اما پس از گذشت چند ساعت از شروع تحقیقات در اظهارات دیگری عنوان کرد هلیا در حال بازی روی بالکن منزل بوده که کنترل خود را از دست داده و به پایین پرت شده است.
 
با توجه به اظهارات متفاوت و متناقض و همچنین اعلام نظریه پزشکی قانونی در باره وجود آثار ناشی از ضرب و جرح، سحر به ناچار لب به اعتراف گشود و در اولین اعترافات خود بیان کرد: اظهارات قبلی من درباره مرگ هلیا دروغ بود. روز حادثه، مادر شوهرم هلیا را به خانه ما آورده بود و در حالی که حدود یک ربع در خانه ما حضور داشت، هلیا و دخترم به نام عسل مشغول بازی بودند. زمانی که مادرشوهرم قصد رفتن به بهشت زهرا را داشت، دخترم عسل از او خواست که اجازه دهد تا هلیا در خانه بماند و با او بازی کند.
 
وی اضافه کرد: من نیز با وجود آن که به دلیل ناراحتی اعصاب در وضع مناسبی قرار نداشتم، نتوانستم از مادرشوهرم بخواهم که هلیا را پیش من نگذارد. بعد از رفتن مادر شوهرم، هلیا و عسل در حال بازی بودند که ناگهان سر هلیا به دیوار خورد، اما چون آثاری نداشت من نیز توجهی نکرده و پس از دادن آب به هلیا، او را آرام کردم. پس از گذشت مدت کوتاهی قصد داشتم تا به هلیا و عسل سوپ بدهم که هلیا از خوردن سوپ امتناع کرد. در حالی که به دلیل فشار ناشی از بیماری اعصاب، از حالت عادی خارج شده بودم چند مرتبه سر هلیا را گرفته و به زمین کوبیدم و وقتی سر او را بلند کردم متوجه شدم که صــورت و زیر چانه اش کبوده شده است. بلافاصله با مادرشوهرم تماس گرفتم و با توجه به این که قبل از آن، یک بار هلیا در زمان بازی سرش به دیوار خورده بود، به دروغ به او گفتم که هلیا حین بازی به زمین خورده است.
 
با تکمیل تحقیقات، پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه زن جوان که در شعبه 71 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست برای متهم تقاضای مجازات قانونی کرددر ادامه مادر هلیا برای متهم به قتل دخترش درخواست قصاص کرد و گفت: متهم دخترم را بشدت مورد آزار و اذیت قرار داده بود و به همین دلیل حاضر به گذشت نیستمرئیس دادگاه با تفهیم اتهام به سحر از او خواست به دفاع از خود بپردازد. زن جوان با رد اتهامش گفت: من هلیا را مانند دختر خودم دوست داشتم. 10 روز قبل از این حادثه قرص های اعصابم را قطع کردم که این موضوع مرا پرخاشگر کرده بود. در یک لحظه کنترلم را از دست داده و سر او را محکم به زمین کوبیدم. از مادرشوهرم بپرسید تا به شما بگوید من چگونه با هلیا رفتار می کردم و او را مثل دختر خودم دوست داشتم. مدت هاست که در زندان هستم و دلم برای دخترم تنگ شده، حالا یک مادر با احساس مادری چگونه می تواند باعث قتل شودپس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و قتل را غیرعمد تشخیص دادندبا اعتراض اولیای دم به حکم دادگاه، پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی حکم دادگاه را نقض کردند و پرونده را برای رسیدگی نهایی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستادندزن جوان بزودی باید در برابر اتهامش در برابر پنج قاضی جنایی از خود دفاع کند