یک روانشناس گفت: عقب ماندگی ذهنی
شرایطی است که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایینتر از میانگین بوده و
همزمان با آن در رفتارهای انطباقی دوره رشد نارسائیهایی مشاهده میشود. علی
سلیمانی در گفتوگو با ایسنا، اظهارکرد: آنچه که از نوشتههای مذهبی و پزشکی
روزگاران باستان و قرون وسطی شهود است نمایانگر عدم آگاهی مردم از مسأله عقب
ماندگی ذهنی است. وی
افزود: در قرن نوزدهم واژه ضعف ذهنی پدیدار گشت و متعاقب آن اصطلاح اختلالات ذهنی
و سپس نارسائی ذهنی واژهای بود که کاربرد بیشتری داشت و از سالهای دهه 1920 به
بعد واژه "عقب ماندگی ذهنی" جای آنها را گرفت.
این روانشناس عنوان کرد: امروزه گرچه تعریفهای متعددی از عقب ماندگی ذهنی توسط روان شناسان به عمل آمده است اما تعریفی که جامعتر از همه شناخته شده و اکثر متخصصین فنی آن را پذیرفتهاند تعریفی است که گراسمن بیان داشته است.
وی تصریح کرد: بر اساس این تعریف عقب ماندگی ذهنی شرایطی است که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایین تر از میانگین بوده و همزمان با آن در رفتارهای انطباقی دوره رشد نارسائیهایی مشاهده میشود.
وی ذکر کرد: در این تعریف عملکرد کلی ذهن بر اساس نتیجه آزمونهای هوشی استاندارد شده مشخص میشود.
وی ادامه داد: رفتارهای انطباقی عبارت است از درجه رسیدن فرد به معیارهای مناسب سن و گروه اجتماعی در استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی(نضج) و بالأخره دوران رشد دورهای قراردادی از زمان تولد تا سن 18 سالگی است.
سلیمانی اعلام کرد: این تعریف به این معناست که اگر فردی بعد از سن 18 سالگی به اختلالات ذهنی دچار شود عقب مانده تلقی نمیشود.
سطوح عقب ماندگی وی با اشاره به اینکه برای آسانتر شدن امر مطالعه، عقب ماندگی ذهنی را بر حسب شدت آن به دستههای کوچکتری طبقه بندی میکنند، عنوان کرد: انجمن آمریکایی نارسائیهای ذهنی، عقب ماندگی ذهنی را بر حسب درجه معلولیت به چهار سطح معلولیت خفیف، متوسط، شدید و عمیق طبقه بندی میکند.
وی در رابطه با علل عقب ماندگی ذهنی اظهارکرد: در گذشتههای دور عامل اصلی عقب ماندگی را وراثت می دانستند ولی به تدریج عوامل محیطی نیز توجه اندیشمندان را به خود جلب کرد.
وی خاطرنشان کرد: اولین طبقه بندی که از علل عقب ماندگیهای ذهنی ارائه شده است تقسیم آنها به دو عامل ارثی و محیطی میباشد. سلیمانی ادامه داد: از نیمه دوم قرن بیستم به علت مطالعات و تحقیقات زیادی که در زمینه شناخت و طبقه بندی عقب ماندگیهای ذهنی به عمل آمد بیشتر از صد نوع عامل که در ایجاد عقب ماندگی ذهنی دخالت دارند شناسایی شد و طبقه بندیهای متعددی از عقب ماندگیهای ذهنی توسط صاحب نظران به عمل آمد.
وی ذکر کرد: این طبقه بندی علل عقب ماندگیهای ذهنی را بر اساس مراحل مختلف زندگی از تشکیل تخم گرفته تا زندگی جنینی و تولد و دوران کودکی مورد بررسی قرار داده است. بر اساس تعریف روانشناسان آنچه در زمان جنینی موجب عقب ماندگی ذهنی میشود، تاثیر داروهای شیمیایی، تاثیر الکل، تأثیر اشعه ایکس و پرتوهای رادیواکتیو، دخانیت، سن مادر، هیجان مادر و مسمومیت مادر است. وی افزود: عوامل موثر بر مبتلا شدن به عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد، انواع مننژیتها، مننژ و آنسفالیتهای ویروسی، ضربههای مغزی، اختلالات تشنجی، تب و تشنجهای همراه با آن، اسپاسمهای کودکان، فلجهای مغزی و مسمومیتها میباشد. وی یادآور شد: از مهمترین عواملی که در موقع تولد کودک میتوانند عقب ماندگی ذهنی ایجاد کنند میتوان به تولد پیش از موقع و صدمات ناشی از زایمان اشاره کرد.
این روانشناس عنوان کرد: امروزه گرچه تعریفهای متعددی از عقب ماندگی ذهنی توسط روان شناسان به عمل آمده است اما تعریفی که جامعتر از همه شناخته شده و اکثر متخصصین فنی آن را پذیرفتهاند تعریفی است که گراسمن بیان داشته است.
وی تصریح کرد: بر اساس این تعریف عقب ماندگی ذهنی شرایطی است که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایین تر از میانگین بوده و همزمان با آن در رفتارهای انطباقی دوره رشد نارسائیهایی مشاهده میشود.
وی ذکر کرد: در این تعریف عملکرد کلی ذهن بر اساس نتیجه آزمونهای هوشی استاندارد شده مشخص میشود.
وی ادامه داد: رفتارهای انطباقی عبارت است از درجه رسیدن فرد به معیارهای مناسب سن و گروه اجتماعی در استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی(نضج) و بالأخره دوران رشد دورهای قراردادی از زمان تولد تا سن 18 سالگی است.
سلیمانی اعلام کرد: این تعریف به این معناست که اگر فردی بعد از سن 18 سالگی به اختلالات ذهنی دچار شود عقب مانده تلقی نمیشود.
سطوح عقب ماندگی وی با اشاره به اینکه برای آسانتر شدن امر مطالعه، عقب ماندگی ذهنی را بر حسب شدت آن به دستههای کوچکتری طبقه بندی میکنند، عنوان کرد: انجمن آمریکایی نارسائیهای ذهنی، عقب ماندگی ذهنی را بر حسب درجه معلولیت به چهار سطح معلولیت خفیف، متوسط، شدید و عمیق طبقه بندی میکند.
وی در رابطه با علل عقب ماندگی ذهنی اظهارکرد: در گذشتههای دور عامل اصلی عقب ماندگی را وراثت می دانستند ولی به تدریج عوامل محیطی نیز توجه اندیشمندان را به خود جلب کرد.
وی خاطرنشان کرد: اولین طبقه بندی که از علل عقب ماندگیهای ذهنی ارائه شده است تقسیم آنها به دو عامل ارثی و محیطی میباشد. سلیمانی ادامه داد: از نیمه دوم قرن بیستم به علت مطالعات و تحقیقات زیادی که در زمینه شناخت و طبقه بندی عقب ماندگیهای ذهنی به عمل آمد بیشتر از صد نوع عامل که در ایجاد عقب ماندگی ذهنی دخالت دارند شناسایی شد و طبقه بندیهای متعددی از عقب ماندگیهای ذهنی توسط صاحب نظران به عمل آمد.
وی ذکر کرد: این طبقه بندی علل عقب ماندگیهای ذهنی را بر اساس مراحل مختلف زندگی از تشکیل تخم گرفته تا زندگی جنینی و تولد و دوران کودکی مورد بررسی قرار داده است. بر اساس تعریف روانشناسان آنچه در زمان جنینی موجب عقب ماندگی ذهنی میشود، تاثیر داروهای شیمیایی، تاثیر الکل، تأثیر اشعه ایکس و پرتوهای رادیواکتیو، دخانیت، سن مادر، هیجان مادر و مسمومیت مادر است. وی افزود: عوامل موثر بر مبتلا شدن به عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد، انواع مننژیتها، مننژ و آنسفالیتهای ویروسی، ضربههای مغزی، اختلالات تشنجی، تب و تشنجهای همراه با آن، اسپاسمهای کودکان، فلجهای مغزی و مسمومیتها میباشد. وی یادآور شد: از مهمترین عواملی که در موقع تولد کودک میتوانند عقب ماندگی ذهنی ایجاد کنند میتوان به تولد پیش از موقع و صدمات ناشی از زایمان اشاره کرد.