مسافرت به آلمان تنها مسیری بود تا
قربانی اسیدپاشی خانوادگی در آرامش زیر تیغ جراحان برود.
به گزارش ایران، میگوید وقتی در تهران بود حمایتهای زیادی از او شد اما همیشه از ترس پدر و برادرش که از زندان آزاد شده بودند کابوس میدید و حالا در آلمان شرایط سختی را تحمل میکند تا با آرامش تحت درمان قرار گیرد. این درحالی است که صبح دیروز حکم محکومیت پدر این دختر به تحمل 7سال زندان و پرداخت ارش و دیه در دادگاه کیفری استان قزوین صادر شد.
ساعت 2 بعدازظهر دومین روز خردادماه سال گذشته دختر جوانی در قزوین که حاضر نبود به خاطر اعتیاد شوهرش با وی زندگی کند در خانه پدریاش وقتی دید وسایل جهیزیهاش فروخته شده است اعتراض کرد که عاقبت شومی داشت.
تهمینه 29 ساله قربانی خشم پدرش شد و مرد عصبانی ابتدا او را به باد کتک گرفت سپس با همدستی پسر کوچکترش به صورت تهمینه اسید پاشید. روز 15 مهرماه سال 92 جلسه رسیدگی به پرونده اسیدپاشی در شعبه 102 دادگاه انقلاب و عمومی قزوین کلید زده شد و پدر و برادر 22 ساله در ادعایی عجیب گفتند که ما روز حادثه در خانه نبودیم و متوجه شدیم تهمینه با اسیدپاشی روی خودش قصد خودکشی داشته است. تهمینه و خواهرش در این مدت از سوی خانوادهشان با تهدیدهای مرگباری روبهرو شدند و جایی جز بهزیستی نداشتند تا شب را در آنجا سپری کنند.
سفر به آلمان
تهمینه به سفارت اسپانیا در ایران رفت و سفیران بعد از بررسیهای ابتدایی پرونده پزشکی دختر جوان و شرایط وی با دادن ویزای شینگن مقدمات سفر وی و خواهرش به آلمان را فراهم کردند. تهمینه و خواهرش برای سفر به آلمان نیاز به پول داشتند که یکی از دوستانشان به آنها کمک کرد و دو خواهر در آخرین روزهای مهرماه سال گذشته تهران را به مقصد آلمان ترک کردند.
تهمینه که شرایط روحی خوبی ندارد گفت: خیلی سخت بود که ایران را ترک کنم اما مجبور بودم چون هم از سوی خانوادهام تهدید میشدم هم جایی برای زندگی نداشتم و شنیدم که در آلمان متخصصان خوبی برای درمانم وجود دارد. به کمک یکی از دوستانم به آلمان آمدم و چون جایی برای زندگی ندارم با هماهنگیهایی که صورت گرفته به طور موقت و تا زمان پایان مراحل درمان اجازه اقامت گرفتیم.
وی افزود: بعد از سفر به آلمان چهار ماه در بیمارستان روانی بستری بودم و هر روز تحت نظر قرار داشتم تا اینکه توانستم کمی به آرامش برسم ولی همه آینده و چهرهام به خاطر خشونت پدریام سوخته است.
تهمینه ادامه داد: شرایط زندگی در اینجا هم سخت است و سختتر از همه اینکه برای صحبت کردن با دیگران با مشکل روبه رو هستم چون یادگیری زبان آلمانی خیلی سخت است.
تهمینه درباره رفتار آلمانیها افزود: هر کسی مرا میبیند و سرنوشتم را میشنود برایش غیرباورکردنی است. در این مدت که تحت درمانهای ابتدایی قرار گرفتهام هزینههای داروییام را یک مؤسسه خیریه پرداخت کرده ولی هزینه درمانم بالای 800 میلیون تومان است و نمیدانم چطور میتوانم آن را تهیه کنم.
وی با ناراحتی گفت: پدر و برادرم آزادانه زندگی میکنند و وقتی با قاضی پروندهام صحبت کردم متوجه شدم که هیچ تغییری در روند پروندهام صورت نگرفته و به پروندهام رسیدگی نمیشود تا این دو اسیدپاش به مجازات خود برسند و دیهام را پرداخت کنند تا بتوانم با این پول سوختگیهایم را جراحی کنم.
دختر جوان افزود: تا وقتی با عاملان اسیدپاشی برخورد جدی نشود این حوادث ادامه دارد.
خواستههای دختر جوان
تهمینه میگوید: شرایط سختی را سپری میکنم و امیدوارم به پرونده من و همه کسانی که هدف اسیدپاشی قرار گرفتند رسیدگی شود تا دیگر شاهد قربانیان اسیدپاشی نباشیم.
وی در پایان گفت: از سفارت ایران در آلمان میخواهم کمکم کنند تا بیشتر از این احساس تنهایی نکنم تا خندههایم به زندگی واقعی شود و از دیدن خودم در آینه وحشت نداشته باشم نه مثل امروز که وقتی خودم را در آینه میبینم به جای تصویر خودم، آینده سوخته، بیهدف و سختیهای پیشرویم را مشاهده میکنم.
به گزارش ایران، میگوید وقتی در تهران بود حمایتهای زیادی از او شد اما همیشه از ترس پدر و برادرش که از زندان آزاد شده بودند کابوس میدید و حالا در آلمان شرایط سختی را تحمل میکند تا با آرامش تحت درمان قرار گیرد. این درحالی است که صبح دیروز حکم محکومیت پدر این دختر به تحمل 7سال زندان و پرداخت ارش و دیه در دادگاه کیفری استان قزوین صادر شد.
ساعت 2 بعدازظهر دومین روز خردادماه سال گذشته دختر جوانی در قزوین که حاضر نبود به خاطر اعتیاد شوهرش با وی زندگی کند در خانه پدریاش وقتی دید وسایل جهیزیهاش فروخته شده است اعتراض کرد که عاقبت شومی داشت.
تهمینه 29 ساله قربانی خشم پدرش شد و مرد عصبانی ابتدا او را به باد کتک گرفت سپس با همدستی پسر کوچکترش به صورت تهمینه اسید پاشید. روز 15 مهرماه سال 92 جلسه رسیدگی به پرونده اسیدپاشی در شعبه 102 دادگاه انقلاب و عمومی قزوین کلید زده شد و پدر و برادر 22 ساله در ادعایی عجیب گفتند که ما روز حادثه در خانه نبودیم و متوجه شدیم تهمینه با اسیدپاشی روی خودش قصد خودکشی داشته است. تهمینه و خواهرش در این مدت از سوی خانوادهشان با تهدیدهای مرگباری روبهرو شدند و جایی جز بهزیستی نداشتند تا شب را در آنجا سپری کنند.
سفر به آلمان
تهمینه به سفارت اسپانیا در ایران رفت و سفیران بعد از بررسیهای ابتدایی پرونده پزشکی دختر جوان و شرایط وی با دادن ویزای شینگن مقدمات سفر وی و خواهرش به آلمان را فراهم کردند. تهمینه و خواهرش برای سفر به آلمان نیاز به پول داشتند که یکی از دوستانشان به آنها کمک کرد و دو خواهر در آخرین روزهای مهرماه سال گذشته تهران را به مقصد آلمان ترک کردند.
تهمینه که شرایط روحی خوبی ندارد گفت: خیلی سخت بود که ایران را ترک کنم اما مجبور بودم چون هم از سوی خانوادهام تهدید میشدم هم جایی برای زندگی نداشتم و شنیدم که در آلمان متخصصان خوبی برای درمانم وجود دارد. به کمک یکی از دوستانم به آلمان آمدم و چون جایی برای زندگی ندارم با هماهنگیهایی که صورت گرفته به طور موقت و تا زمان پایان مراحل درمان اجازه اقامت گرفتیم.
وی افزود: بعد از سفر به آلمان چهار ماه در بیمارستان روانی بستری بودم و هر روز تحت نظر قرار داشتم تا اینکه توانستم کمی به آرامش برسم ولی همه آینده و چهرهام به خاطر خشونت پدریام سوخته است.
تهمینه ادامه داد: شرایط زندگی در اینجا هم سخت است و سختتر از همه اینکه برای صحبت کردن با دیگران با مشکل روبه رو هستم چون یادگیری زبان آلمانی خیلی سخت است.
تهمینه درباره رفتار آلمانیها افزود: هر کسی مرا میبیند و سرنوشتم را میشنود برایش غیرباورکردنی است. در این مدت که تحت درمانهای ابتدایی قرار گرفتهام هزینههای داروییام را یک مؤسسه خیریه پرداخت کرده ولی هزینه درمانم بالای 800 میلیون تومان است و نمیدانم چطور میتوانم آن را تهیه کنم.
وی با ناراحتی گفت: پدر و برادرم آزادانه زندگی میکنند و وقتی با قاضی پروندهام صحبت کردم متوجه شدم که هیچ تغییری در روند پروندهام صورت نگرفته و به پروندهام رسیدگی نمیشود تا این دو اسیدپاش به مجازات خود برسند و دیهام را پرداخت کنند تا بتوانم با این پول سوختگیهایم را جراحی کنم.
دختر جوان افزود: تا وقتی با عاملان اسیدپاشی برخورد جدی نشود این حوادث ادامه دارد.
خواستههای دختر جوان
تهمینه میگوید: شرایط سختی را سپری میکنم و امیدوارم به پرونده من و همه کسانی که هدف اسیدپاشی قرار گرفتند رسیدگی شود تا دیگر شاهد قربانیان اسیدپاشی نباشیم.
وی در پایان گفت: از سفارت ایران در آلمان میخواهم کمکم کنند تا بیشتر از این احساس تنهایی نکنم تا خندههایم به زندگی واقعی شود و از دیدن خودم در آینه وحشت نداشته باشم نه مثل امروز که وقتی خودم را در آینه میبینم به جای تصویر خودم، آینده سوخته، بیهدف و سختیهای پیشرویم را مشاهده میکنم.