گزیده خبرهای 9
اسفند-93
باراک
اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در واکنش به قتل بوریس نمتسف، رهبر مخالفان دولت
روسیه، ضمن محکوم کردن آن خواستار رسیدگی "فوری، بی طرفانه و شفاف" درباره
مرگ این سیاستمدار منتقد ولادیمیر پوتین شد.مقامهای روسیه روز جمعه (۲۷ فوریه)
اعلام کردند بوریس نمتسف، معاون اسبق نخست وزیر روسیه و از منتقدان اصلی ولادیمیر
پوتین، در مسکو به ضرب گلوله کشته شده است.بنابر
گزارش مقامهای روسیه، یک مهاجم ناشناس به نمتسف در حالی که مشغول قدم زدن با یک
زن در حوالی کاخ کرملین بوده از پشت چهار بار شلیک کرده و او را از پای درآورده
است.در بیانیه منتشر شده توسط کاخ سفید، رئیس جمهوری آمریکا از
نمتسف به عنوان "فعالی خستگی ناپذیر که در تلاش برای احیای حقوق مشروع مردمش
بود" یاد کرده و از وی به علت "تلاشهایش برای مبارزه با فساد"
تمجید کرده است.کرملین هم اعلام کرده ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری قتل
نمتسف را محکوم کرده است.همزمان توربیان یاگلان، دبیرکل شورای
اروپا، در توییتر نوشته که از قتل نمتسف شگفت زده شده و خواستار پیدا کردن و
مجازات عاملان آن شده است.نمتسف، ۵۵ ساله، در دهه ۹۰ و همزمان با
دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین، از معاونان نخست وزیری روسیه بود. اما با روی
کار آمدن ولادیمیر پوتین، او به منتقد جدی وی تبدیل شد و در سالهای اخیر از وی به
عنوان رهبر مخالفان دولت آقای پوتین یاد میشد.مرگ او همزمان شد با راهپیمایی اعتراضی
مخالفان جنگ در اوکراین که نمتسف هم ساعاتی قبل از مرگش مردم را بری شرکت در آن
دعوت کرده بود. این راهپیمایی قرار است روز یکشنبه (اول مارس) برگزار شود.نمتسف در
یکی از آخرین مصاحبههایش ( ۱۰ فوریه) گفته بود می ترسد ولادیمیر پوتین او را به
علت مخالفت با جنگ در اوکراین "بکشد".
٢٢ اسفند ٧٨.
خیابان بهشت تهران بهیکباره جهنم میشود. «سعید» روی دو پا ایستاده و به سمت
ساختمان شورایشهر در حرکت است که شلیک گلولهای در کمین او را به زمین میزند.
حالا به دشواری راه میرود و زبانش سنگینتر از همیشه، جملهها را پشتسرهم ردیف
میکند. شاید همانطور که رسانهها فردای ترور حجاریان تیتر زدند: «شلیک به
اصلاحات».حجاریان روز پنجشنبه به دعوت انجمن اسلامی جامعه پزشکی
دانشگاه شهید بهشتی در مجمع عمومی این انجمن شرکت کرد و از خاطره روز ترور گفت. نخست به
رسم سپاس از تیم پزشکی دکتر محمدرضا ظفرقندی تشکر میکند و تمام تلاشهایی که شاید
به درستی به حیات این روزهای او ختم شده، اگرنه همه بهخوبی میدانستند که هدف از
آن ترور، حذف کامل «سعید» بود نه ماندن و تداوم حیات؛ او حادثه ترورش را با یک ضربالمثل
به این صورت توضیح میدهد: «وقتی یک نادان سنگی را در چاه میاندازد ٤٠عاقل نمیتوانند
آن را دربیاورند. در آن زمان نادانی با گلوله قصد کشتن من را داشت و سپس یک تیم
پزشکی بهعنوان عاقلان سعی کردند مرا نجات دهند.»حجاریان ادامه داد: «گلولهای که
به من شلیک شد، مخچهام را هدف گرفت؛ اما نتوانست ذهن و مغز مرا هدف قرار دهد.» او مدیریت
احمدینژاد در هشتسال گذشته را متفاوت از این ضربالمثل ندانسته و در ابعاد ملی
حضور هشتساله احمدینژاد در قدرت را بهنوعی درچاهافتادن میداند: «در این سالها
کشور به سمت پرتگاه رفته و حالا همه عاقلان کشور باید دست به دست هم دهند تا مملکت
را نجات داده و وضعیت را به سمتوسوی بهتری هدایت کنند. طی این هشتسال، احمدینژاد
کشور را به مزرعهای سوخته تبدیل کرد که الان روحانی بهتنهایی نمیتواند آن را
آباد کند.»گلوله خیابان بهشت از اسلحه سعید عسگر به سمت سعید حجاریان
شلیک شد. عسگر درست مقابل شهرداری تهران و هنگام ورود حجاریان به ساختمان شورای
شهر او را هدف قرار داد. حجاریان پس از انتقال به بیمارستان سینا توانست زنده
بماند. تلاش تیم پزشکی دکتر ظفرقندی بدون تردید نقش موثری در زندهنگهداشتن
حجاریان و ناکامکردن ایده «ترور» داشت. اما ترور حجاریان را از لحاظ جسمانی بسیار
ضعیف کرده است.
جوان ۲۸ ساله برای انتقامجویی از
خانواده خواهرش، نقشه قتل تنها فرزند آنها را اجرا کرد. به گزارش همشهری،
تحقيقات پليس مشهد براي كشف راز اين جنايت با ناپديد شدن پسربچه 8سالهاي به نام
سيدمحمد شروع شد. يكشنبه سوم اسفند، مادر سيدمحمد با پليس تماس گرفت و گفت كه
پسربچه 8سالهاش از مدرسه به خانه برنگشته است. با شروع تحقيقات، مأموران راهي
مدرسه پسربچه شدند. مادر
يكي از دانشآموزان ظهر آن روز شاهد ربوده شدن سيدمحمد بوده است. اين زن به
مأموران گفت: براي برگرداندن پسرم به مدرسهاش رفتم، جواني قدبلند و هيكلي را ديدم
كه به سمت سيد محمد رفت و دستش را گرفت تا او را با خودش ببرد. پسربچه ميگفت:
دايي، نميخواهم با تو بيايم اما آن مرد توجهي به حرفهايش نكرد و او را با خودش
برد. با اين اطلاعات دستور بازداشت دايي پسربچه
صادر شد. اين مرد در محل زندگياش دستگير شد و در بازجوييها لب به اعتراف گشود و
پرده از راز جنايتي هولناك برداشت. او گفت: از مدتي قبل با خانواده خواهرم اختلاف
داشتم. همسرم حدود 8ماه قبل قهر كرد و رفت و من عامل رفتن او را يكي از اقوام
شوهرخواهرم ميدانستم. براي
همين با آنها دچار اختلاف شدم و تصميم گرفتم انتقام بگيرم. آن روز به مقابل مدرسه
خواهرزادهام رفتم و وقتي مدرسه تعطيل شد، او را با خودم به زمينهاي كشاورزي
اطراف مشهد بردم. از قبل طنابي تهيه كرده بودم و وقتي به محلي خلوت رسيديم، با
استفاده از طناب سيدمحمد را خفه كردم و جسدش را در گودالي كه آنجا بود انداختم و
به خانه برگشتم تا اينكه دستگير شدم. قاضي سيدجواد حسيني،
بازپرس ويژه قتل مشهد كه رسيدگي به اين پرونده را برعهده دارد، ميگويد: با
اعترافات متهم براي او قرار بازداشت صادر شد و ما راهي محل رها شدن جسد شديم. 3روز
بعد از جنايت، جسد مقتول از داخل گودال بيرون كشيده شد و هماكنون تحقيقات درخصوص
اين پرونده ادامه دارد.
با اظهارات
متناقض جوان 25ساله اي که پس از قتل نامزدش، اقدام به خودزني کرده بود، اين پرونده
جنايي وارد مرحله جديدي شد.
به گزارش خراسان، شب چهارشنبه گذشته وقتي تماس هاي تلفني پدر «احسان» (جواني که به خاطر گذراندن خدمت سربازي در مشهد زندگي مي کرد) بدون پاسخ ماند وي با نگراني از يکي از بستگانش خواست تا به آپارتمان محل سکونت پسرش در بولوار نبوت مشهد برود و از حال او جويا شود. ساعتي بعد وقتي آن مرد به محل سکونت احسان رسيد در آپارتمان را بسته ديد و درحالي که به شدت مضطرب شده بود با آتش نشاني تماس گرفت. دقايقي بعد وقتي ماموران امداد و نجات آتش نشاني قفل واحد آپارتماني را گشودند با صحنه اي وحشتناک روبه رو شدند.جسد زن 23ساله اي که دچار کبودي نعشي شده بود درحالي داخل اتاق قرار داشت که نامزد وي نيز با دستاني خون آلود و بي حرکت روي زمين افتاده و شيرگاز نيز باز بود. ماموران آتش نشاني با مشاهده اين صحنه و تماس با اورژانس بلافاصله مرد 25ساله را که هنوز نفس مي کشيد به بيمارستان منتقل کردند و ماجراي مرگ مشکوک زن جوان را نيز به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند.پاسي از شب گذشته بود که قاضي سيد جواد حسيني به همراه عوامل بررسي صحنه جرم و پزشک قانوني ، عازم محل حادثه شد. خون زيادي داخل يک سيني ريخته بود که چاقو و تيغي نيز داخل آن قرار داشت و 2 بطري خالي دلستر نيز کف اتاق وجود داشت. به دستور مقام قضايي جسد زن جوان که هيچ گونه آثار و علايم ظاهري ناشي از ضرب و جرح روي پيکرش وجود نداشت براي انجام معاينات به پزشکي قانوني حمل شد و بدين ترتيب با حضور قاضي حسيني در مرکز درماني، تحقيقات از مرد جوان ادامه يافت.وي که سعي مي کرد با تمارض از پاسخگويي به سوالات قاضي طفره برود در نهايت ناچار به اعتراف شد و گفت: حدود ساعت 23 شب بود که همسرم با هواپيما از بندرعباس به مشهد آمد، اما ساعتي بعد به خاطر مسائل خانوادگي مشاجرهاي بين ما شروع شد که من يک سيلي به صورت او زدم. همسرم با اين ضربه به زمين خورد و بي حرکت ماند. من روز بعد هم سرکار نرفتم و تصميم به خودکشي گرفتم اين درحالي بود که جسد همسرم را روي تشک گذاشتم و کنار او ماندم. تا اين که شير گاز را باز گذاشتم و ساعدم را با تيغ بريدم.گزارش خراسان حاکي است: متهم به قتل در حالي اين سخنان را بر زبان مي راند که رگ دستش را نبريده بود اما به خاطر خراش سطحي که روي ساعد دستانش ايجاد کرده، خون زيادي از آن جاري شده بود.ولي ماجراي اين پرونده از آن جا پيچيده تر شد که پزشک قانوني علت دقيق مرگ زن جوان را تحت آزمايش اعلام کرد و سپس مرد جوان در اظهاراتي متناقض به قاضي شعبه 811 ناحيه 8 دادسراي مشهد گفت: من تعداد زيادي قرص به او خوراندم که بيهوش شد و ديگر حرکت نکرد.بنابراين گزارش، به دستور قاضي ويژه قتل عمد، مرد جوان با صدور دستور بازداشت موقت در اختيار کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت تا بررسي هاي بيشتري درباره ادعاهاي وي و همچنين روشن شدن زواياي پنهان اين پرونده جنايي انجام شود.
به گزارش خراسان، شب چهارشنبه گذشته وقتي تماس هاي تلفني پدر «احسان» (جواني که به خاطر گذراندن خدمت سربازي در مشهد زندگي مي کرد) بدون پاسخ ماند وي با نگراني از يکي از بستگانش خواست تا به آپارتمان محل سکونت پسرش در بولوار نبوت مشهد برود و از حال او جويا شود. ساعتي بعد وقتي آن مرد به محل سکونت احسان رسيد در آپارتمان را بسته ديد و درحالي که به شدت مضطرب شده بود با آتش نشاني تماس گرفت. دقايقي بعد وقتي ماموران امداد و نجات آتش نشاني قفل واحد آپارتماني را گشودند با صحنه اي وحشتناک روبه رو شدند.جسد زن 23ساله اي که دچار کبودي نعشي شده بود درحالي داخل اتاق قرار داشت که نامزد وي نيز با دستاني خون آلود و بي حرکت روي زمين افتاده و شيرگاز نيز باز بود. ماموران آتش نشاني با مشاهده اين صحنه و تماس با اورژانس بلافاصله مرد 25ساله را که هنوز نفس مي کشيد به بيمارستان منتقل کردند و ماجراي مرگ مشکوک زن جوان را نيز به قاضي ويژه قتل عمد اطلاع دادند.پاسي از شب گذشته بود که قاضي سيد جواد حسيني به همراه عوامل بررسي صحنه جرم و پزشک قانوني ، عازم محل حادثه شد. خون زيادي داخل يک سيني ريخته بود که چاقو و تيغي نيز داخل آن قرار داشت و 2 بطري خالي دلستر نيز کف اتاق وجود داشت. به دستور مقام قضايي جسد زن جوان که هيچ گونه آثار و علايم ظاهري ناشي از ضرب و جرح روي پيکرش وجود نداشت براي انجام معاينات به پزشکي قانوني حمل شد و بدين ترتيب با حضور قاضي حسيني در مرکز درماني، تحقيقات از مرد جوان ادامه يافت.وي که سعي مي کرد با تمارض از پاسخگويي به سوالات قاضي طفره برود در نهايت ناچار به اعتراف شد و گفت: حدود ساعت 23 شب بود که همسرم با هواپيما از بندرعباس به مشهد آمد، اما ساعتي بعد به خاطر مسائل خانوادگي مشاجرهاي بين ما شروع شد که من يک سيلي به صورت او زدم. همسرم با اين ضربه به زمين خورد و بي حرکت ماند. من روز بعد هم سرکار نرفتم و تصميم به خودکشي گرفتم اين درحالي بود که جسد همسرم را روي تشک گذاشتم و کنار او ماندم. تا اين که شير گاز را باز گذاشتم و ساعدم را با تيغ بريدم.گزارش خراسان حاکي است: متهم به قتل در حالي اين سخنان را بر زبان مي راند که رگ دستش را نبريده بود اما به خاطر خراش سطحي که روي ساعد دستانش ايجاد کرده، خون زيادي از آن جاري شده بود.ولي ماجراي اين پرونده از آن جا پيچيده تر شد که پزشک قانوني علت دقيق مرگ زن جوان را تحت آزمايش اعلام کرد و سپس مرد جوان در اظهاراتي متناقض به قاضي شعبه 811 ناحيه 8 دادسراي مشهد گفت: من تعداد زيادي قرص به او خوراندم که بيهوش شد و ديگر حرکت نکرد.بنابراين گزارش، به دستور قاضي ويژه قتل عمد، مرد جوان با صدور دستور بازداشت موقت در اختيار کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت تا بررسي هاي بيشتري درباره ادعاهاي وي و همچنين روشن شدن زواياي پنهان اين پرونده جنايي انجام شود.
پرونده مرگ مرموز دو برادر در حوالی
دامغان با گزارش پزشکی قانونی وارد مرحله تازهای شد و بررسیها نشان میدهد برادر
کوچکتر پس از قتل برادرش دست به خودکشی زده است. به گزارش جام جم، ساعت
2 و 30 دقیقه بامداد سی ام بهمن امسال مرد چوپانی همراه صاحب گله ای که از آن
نگهداری می کرد در حال بازگشت به خانه شان بودند که با مشاهده یک دستگاه وانت مزدا
که کنار جاده منتهی به روستای اگره شهرستان دامغان رها شده بود توقف کردند. آنها زمانی
که اطراف را جستجو کردند اثری از سرنشینان خودرو به دست نیاوردند بنابراین به
جستجو در اطراف ادامه دادند تا این که 200 متر جلوتر از جاده با جسد دو مرد جوان
روبه رو شدند که غرق در خون داخل کانالی افتاده بودند. آنها با کشف این اجساد
موضوع را به پلیس گزارش دادند. دقایقی پس از این تماس نخستین گروه ماموران از
کلانتری 17 دیباج به محل حادثه اعزام شدند. همزمان با شروع
تحقیقات ماموران در بازرسی از خودروی رها شده در 200 متری محل کشف اجساد مدارکی به
دست آوردند که نشان می داد قربانیان حادثه دو برادر بوده و مصطفی و مجتبی نام
دارند و ساکن شهرستان ساری هستند. بررسی های اولیه پلیس
نشان می داد این دو نفر با شلیک گلوله از پای درآمده اند. با مشخص شدن هویت این دو
قربانی والدین آنها شناسایی و به پلیس آگاهی فراخوانده شدند. در تحقیق از این
خانواده معلوم شد این دو برادر مدتی پیش با یکدیگر مشاجره کرده اند و هردو دست به
خودکشی زده بودند که با حضور بموقع اعضای خانواده در خانه و یافتن آنها در اتاق
هایشان آنها را به بیمارستان منتقل کرده بودند.
روز حادثه هردو برادر خانه را برای انجام کاری ترک کرده و گفته بودند بزودی بازمی گردند که دیگر از آنها خبری نشده و در تماس پلیس با خانه شان متوجه شدند هردوی آنها با شلیک گلوله کشته شده اند. کارآگاهان جنایی در شاخه دیگری از تحقیقات به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد یکی از این دو برادر روز حادثه از مردی یک قبضه سلاح شکاری و تعدادی فشنگ خریده است بنابراین جستجوی پلیس روی فروشنده سلاح متمرکز شد تا این که چند روز پیش متوجه شدند فروشنده یکی از آن دو مرد چوپانی بوده که اجساد را یافته و به پلیس خبر داده است. در این مرحله مرد چوپان به پلیس آگاهی فراخوانده شد و در اظهاراتش گفت: سلاح را همراه چهار عدد فشنگ به یکی از این دو برادر جوان فروختم. نمی دانستم او با این سلاح قصد چه کاری را دارد. نیمه شب زمانی که خودروی او را دیدم اطراف را جستجو کردم تا این که با جسد همان خریدار سلاح و برادر وی روبه رو شدم. ترسیدم پای خودم نیز به این ماجرا باز شود، بنابراین پیش از این که ماجرا را به صاحب گله اطلاع دهم سلاح را از محل حادثه دزدیدم و در کوهستان پنهان کردم. سردار محمدرضا میرزایی، فرمانده انتظامی استان سمنان در این باره گفت: با ثبت اظهارات وی، سلاح نیز از او کشف و روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد تا این که پزشکان قانونی نظر دادند که برادر بزرگ تر با شلیک سلاح به قتل رسیده و برادر کوچک تر با همان سلاح خودکشی کرده است بنابراین کارآگاهان در این زمینه به تحقیقات خود ادامه دادند و به سرنخ هایی دست یافتند که گفته های پزشکی قانونی را تائید می کرد و نشان می داد مرد سی و یک ساله با شلیک گلوله به سر برادرش وی را به قتل رسانده و سپس با شلیک گلوله دوم به سر خودش، خودکشی کرده است.
روز حادثه هردو برادر خانه را برای انجام کاری ترک کرده و گفته بودند بزودی بازمی گردند که دیگر از آنها خبری نشده و در تماس پلیس با خانه شان متوجه شدند هردوی آنها با شلیک گلوله کشته شده اند. کارآگاهان جنایی در شاخه دیگری از تحقیقات به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد یکی از این دو برادر روز حادثه از مردی یک قبضه سلاح شکاری و تعدادی فشنگ خریده است بنابراین جستجوی پلیس روی فروشنده سلاح متمرکز شد تا این که چند روز پیش متوجه شدند فروشنده یکی از آن دو مرد چوپانی بوده که اجساد را یافته و به پلیس خبر داده است. در این مرحله مرد چوپان به پلیس آگاهی فراخوانده شد و در اظهاراتش گفت: سلاح را همراه چهار عدد فشنگ به یکی از این دو برادر جوان فروختم. نمی دانستم او با این سلاح قصد چه کاری را دارد. نیمه شب زمانی که خودروی او را دیدم اطراف را جستجو کردم تا این که با جسد همان خریدار سلاح و برادر وی روبه رو شدم. ترسیدم پای خودم نیز به این ماجرا باز شود، بنابراین پیش از این که ماجرا را به صاحب گله اطلاع دهم سلاح را از محل حادثه دزدیدم و در کوهستان پنهان کردم. سردار محمدرضا میرزایی، فرمانده انتظامی استان سمنان در این باره گفت: با ثبت اظهارات وی، سلاح نیز از او کشف و روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد تا این که پزشکان قانونی نظر دادند که برادر بزرگ تر با شلیک سلاح به قتل رسیده و برادر کوچک تر با همان سلاح خودکشی کرده است بنابراین کارآگاهان در این زمینه به تحقیقات خود ادامه دادند و به سرنخ هایی دست یافتند که گفته های پزشکی قانونی را تائید می کرد و نشان می داد مرد سی و یک ساله با شلیک گلوله به سر برادرش وی را به قتل رسانده و سپس با شلیک گلوله دوم به سر خودش، خودکشی کرده است.
مونا 23 سال داشت و چندی قبل با جوان 25
سالهای به نام احسان ازدواج کرد. به گزارش ایران، داماد
جوان که خانوادهاش ساکن یکی از شهرهای شمالی کشور هستند دوران سربازی را در مشهد
سپری میکرد و خانواده مونا نیز در جنوب کشور زندگی میکنند. دوشنبه سوم اسفندماه
نوعروس جوان با هواپیما از بندرعباس به مشهد آمد تا چند روزی در آپارتمان وی
میهمان نامزدش باشد. شب ششم اسفندماه – سه
روز بعد- بود که اهالی ساختمان در تماس با پلیس 110 از مورد مشکوکی داخل آپارتمان
کوچک خبر دادند و از این بابت اظهار نگرانی کردند. مأموران کلانتری 24 طبرسی
جنوبی مشهد و تیم آتشنشانی روز ششم اسفندماه ساعت 22:50 در محل حاضر شدند و
با هماهنگی مقام قضایی، مأموران آتشنشانی در آپارتمان را باز کردند. عقربهها
ساعت 23 را نشان میداد که نیروهای امدادی با صحنهای وحشتناک در این
آپارتمان کوچک روبهرو شدند. جسد مونا داخل
اتاق خواب در حالی که آثار کبودی در ناحیه سر و گردن و قسمت چپ بدن دیده میشد با
دهان خونآلود روی زمین افتاده بود. پیکر نیمه جان همسرش نیز که رگهای دست راستش
بریده شده در گوشه دیگر افتاده بود. از طرف دیگر شیر گاز خانه باز بود و هر آن
امکان انفجار میرفت. با گزارش موضوع به
بازپرس ویژه قتل، قاضی سیدجواد حسینی در محل حاضر شد و دستور انتقال جسد به پزشکی
قانونی را صادر کرد. امدادگران فوریتهای پزشکی 115 پیکر نیمه جان داماد جوان
را نیز به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل کردند و او تحت مراقبتهای ویژه
پزشکی قرار گرفت. بازپرس سیدجواد حسینی، پنجشنبه گذشته -هفتم
اسفندماه – در مرکز درمانی حضور یافت و گفتوگوی کوتاهی با داماد جوان انجام
داده است اما تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی در این باره ادامه دارد.