روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 3 شنبه 5 اسفند ماه سال 1393
سرمقاله : روزی نامه جمهوری
اسلامی " افزایش درآمدهای مالیاتی بایدها و نبایدها "
دولت در لایحه بودجه سال آینده افزایش 5/22 درصدی
درآمدهای مالیاتی را پیشنهاد کرده است. این پیشنهاد دولت حرف و حدیثهای فراوانی
را به دنبال داشته و نقطهنظرات مختلفی در مورد آن اعلام شده است.
نکته حائز اهمیتی که قدر مشترک تمامی مباحث مطرح در مورد درآمدهای مالیاتی سال آینده به حساب میآید، نحوه کسب چنین درآمدی است. افزایش درآمدهای مالیاتی در مباحث نظری اقتصاد از سه راه ممکن است؛ افزایش پایه مالیاتی یا همان مقدار مالیاتی که مشمولان پرداخت مالیات باید پرداخت کنند. کاهش فرارهای مالیاتی و گسترش مشمولان پرداخت مالیات.
به عبارت دیگر اگر دولتی بخواهد درآمدهای خود را از محل مالیات بالا ببرد، از سه طریق میتواند این هدف را محقق کند؛ یا باید از همان مودیانی که تا به حال مالیات پرداخت میکردند، مالیات بیشتری دریافت کند، یا دایره معافیتهای مالیاتی را تنگ کند تا بر تعداد اشخاص حقیقی و حقوقی که باید مالیات پرداخت کنند، اضافه شود و در حالت سوم نیز با دقیقتر کردن نظارتها و تعریف ابزارهای کنترلی جدید از فرار مالیاتی کسانی که ملزم به پرداخت مالیات هستند ولی از آن شانه خالی میکنند حتیالمقدور جلوگیری کند.
برهمین مبنا، دولت یازدهم هم که قصد دارد برای استقلال بیشتر اقتصاد کشور از درآمدهای نفتی و جبران درآمدهای کاهش یافته نفت در سال آینده، درآمدهای خود را از محل مالیات افزایش دهد چارهای غیر از روی آوردن به همین سه روش مورد اشاره ندارد.
حال پرسش اینست که هر کدام از این سه روش تا چه حد در اقتصاد ایران و با توجه به قابلیتها و تواناییهای سازمان امور مالیاتی به عنوان متولی جمعآوری مالیات قابل انجام هستند؟
روش اول یعنی افزایش مالیات دریافتی از مالیات دهندگان تنها درصورتی ممکن و منطقی است که در سال آینده شاهد بهبود فضای کسب و کار و افزایش درآمدها باشیم. بدون شک در شرایطی که رکود از اقتصاد ایران کاملاً رخت برنبسته است و بسیاری از کسب و کارها به خصوص در لایههای میانی و خرد همچنان گرفتار رکود هستند، امید به افزایش درآمدهای مالیاتی از محل افزایش پایه مالیاتی چندان صحیح نخواهد بود، ضمن اینکه این روش به عاملی برای افت انگیزه مالیات دهندگان برای فعالیت بیشتر و کسب درآمدهای بالاتر، آسیب میزند.
از سوی دیگر دولت و مجلس با پیشنهاد و تصویب دریافت مالیات ازقرارگاههای سازندگی و آستانهای مقدس، به دنبال افزایش درآمدهای مالیاتی از محل کاهش معافیتها هستند. این روش به طور قطع با توجه به گردش مالی قابل توجه این موسسات حقوقی میتواند به افزایش درآمدهای مالیاتی کمک کند مشروط بر اینکه سازوکار مشخصی برای اجرای این قانون تدوین شود.
راه سوم که به نظر میرسد از دیگر روشها، تعیین کنندهتر خواهد بود، جلوگیری از فرارهای مالیاتی است. بررسیها نشان میدهند برای افزایش درآمد مالیاتی پیشنهاد شده در لایحه بودجه، فرار مالیاتی دستکم باید 40 درصد کاهش پیدا کند و این یعنی امری تقریباً ناممکن آن هم برای تنها یک سال.
دشواری و احتمال ضعیف تحقق این اتفاق از آن جهت تشدید میشود که طی سالهای اخیر، تحول خاصی را در حوزه ابزارها و روشهای نظارت و دریافت مالیات شاهد نبودهایم. بنابر این پرسش اساسی این خواهد بود که سازمان امور مالیاتی با کدام ابزار میتواند و میخواهد درآمدهای مالیاتی را در این سطح افزایش دهد؟ تنها پاسخ ممکن و منطقی این است که دولت باید بدون خوشبینی غیرعملی و ناشدنی برای افزایش تدریجی درآمدهای مالیاتی طی سالهای آینده برنامهریزی کند و از هدفگذاریهای رویایی بپرهیزد چرا که در این صورت علاوه بر عدم تحقق درآمدها و کسری بودجه، فرصت ایجاد سازوکار مناسب برای افزایش درآمدهای مالیاتی در آینده نیز از بین میرود.
نکته حائز اهمیتی که قدر مشترک تمامی مباحث مطرح در مورد درآمدهای مالیاتی سال آینده به حساب میآید، نحوه کسب چنین درآمدی است. افزایش درآمدهای مالیاتی در مباحث نظری اقتصاد از سه راه ممکن است؛ افزایش پایه مالیاتی یا همان مقدار مالیاتی که مشمولان پرداخت مالیات باید پرداخت کنند. کاهش فرارهای مالیاتی و گسترش مشمولان پرداخت مالیات.
به عبارت دیگر اگر دولتی بخواهد درآمدهای خود را از محل مالیات بالا ببرد، از سه طریق میتواند این هدف را محقق کند؛ یا باید از همان مودیانی که تا به حال مالیات پرداخت میکردند، مالیات بیشتری دریافت کند، یا دایره معافیتهای مالیاتی را تنگ کند تا بر تعداد اشخاص حقیقی و حقوقی که باید مالیات پرداخت کنند، اضافه شود و در حالت سوم نیز با دقیقتر کردن نظارتها و تعریف ابزارهای کنترلی جدید از فرار مالیاتی کسانی که ملزم به پرداخت مالیات هستند ولی از آن شانه خالی میکنند حتیالمقدور جلوگیری کند.
برهمین مبنا، دولت یازدهم هم که قصد دارد برای استقلال بیشتر اقتصاد کشور از درآمدهای نفتی و جبران درآمدهای کاهش یافته نفت در سال آینده، درآمدهای خود را از محل مالیات افزایش دهد چارهای غیر از روی آوردن به همین سه روش مورد اشاره ندارد.
حال پرسش اینست که هر کدام از این سه روش تا چه حد در اقتصاد ایران و با توجه به قابلیتها و تواناییهای سازمان امور مالیاتی به عنوان متولی جمعآوری مالیات قابل انجام هستند؟
روش اول یعنی افزایش مالیات دریافتی از مالیات دهندگان تنها درصورتی ممکن و منطقی است که در سال آینده شاهد بهبود فضای کسب و کار و افزایش درآمدها باشیم. بدون شک در شرایطی که رکود از اقتصاد ایران کاملاً رخت برنبسته است و بسیاری از کسب و کارها به خصوص در لایههای میانی و خرد همچنان گرفتار رکود هستند، امید به افزایش درآمدهای مالیاتی از محل افزایش پایه مالیاتی چندان صحیح نخواهد بود، ضمن اینکه این روش به عاملی برای افت انگیزه مالیات دهندگان برای فعالیت بیشتر و کسب درآمدهای بالاتر، آسیب میزند.
از سوی دیگر دولت و مجلس با پیشنهاد و تصویب دریافت مالیات ازقرارگاههای سازندگی و آستانهای مقدس، به دنبال افزایش درآمدهای مالیاتی از محل کاهش معافیتها هستند. این روش به طور قطع با توجه به گردش مالی قابل توجه این موسسات حقوقی میتواند به افزایش درآمدهای مالیاتی کمک کند مشروط بر اینکه سازوکار مشخصی برای اجرای این قانون تدوین شود.
راه سوم که به نظر میرسد از دیگر روشها، تعیین کنندهتر خواهد بود، جلوگیری از فرارهای مالیاتی است. بررسیها نشان میدهند برای افزایش درآمد مالیاتی پیشنهاد شده در لایحه بودجه، فرار مالیاتی دستکم باید 40 درصد کاهش پیدا کند و این یعنی امری تقریباً ناممکن آن هم برای تنها یک سال.
دشواری و احتمال ضعیف تحقق این اتفاق از آن جهت تشدید میشود که طی سالهای اخیر، تحول خاصی را در حوزه ابزارها و روشهای نظارت و دریافت مالیات شاهد نبودهایم. بنابر این پرسش اساسی این خواهد بود که سازمان امور مالیاتی با کدام ابزار میتواند و میخواهد درآمدهای مالیاتی را در این سطح افزایش دهد؟ تنها پاسخ ممکن و منطقی این است که دولت باید بدون خوشبینی غیرعملی و ناشدنی برای افزایش تدریجی درآمدهای مالیاتی طی سالهای آینده برنامهریزی کند و از هدفگذاریهای رویایی بپرهیزد چرا که در این صورت علاوه بر عدم تحقق درآمدها و کسری بودجه، فرصت ایجاد سازوکار مناسب برای افزایش درآمدهای مالیاتی در آینده نیز از بین میرود.