گزیده ها قسمت دوم 11 شهریور –
95
معاون
مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری مرد معتادی که پس از 20
سال اختلاف اقدام به قتل برادرش کرده بود، خبر داد.
به گزارش ایسنا، در ساعت 8:30 صبح روز سه شنبه از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره جنایت در خیابان سپیده جنوبی، خیابان گره گشا به کلانتری 153 شهرک ولیعصر اعلام شد که با حضور مأموران کلانتری در محل مشخص شد که فردی حدودا 55 ساله به نام عبدالرضا . ب بر اثر اصابت چاقو از ناحیه گردن دچار خونریزی شدید شده و بر اثر خونریزی و جراحت شدید فوت کرده است .
با اعلام خبر جنایت به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ ، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی ، تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل حاضر شدند و با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
بررسی تیم صحنه اداره دهم و عوامل تشخیص هویت پلییس آگاهی تهران بزرگ حکایت از آن داشت که مقتول ابتدا در خودرو سواری آردی شخصی اش مورد اصابت جسم تیز قرار گرفته و در ادامه مقتول پس از خروج از خودرو در فاصله ای حدودا سه متری از خودرو بر روی زمین افتاده و بر اثر خونریزی شدید فوت کرده است .
کارآگاهان اداره دهم با شناسایی محل سکونت مقتول اطلاع پیدا کردند که محل جنایت تا محل سکونت مقتول تنها چند ده متر فاصله داشته و طبق اظهارات اعضای خانواده مقتول ، وی در ساعت هشت صبح برای عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده که پس از دقایقی ، اعضای خانواده عبدالرضا با مراجعه همسایگان به در منزلش از وقوع جنایت و مرگ مقتول اطلاع حاصل کرده اند .
در بررسی میدانی محل جنایت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که محل پارک خودروی مقتول در محلی بوده که یک سوپر مارکت مجهز به دوربین های مداربسته در آنجا قرار دارد و دوربین های مغازه نیز دقیقا مشرف به محل پارک خودروی متعلق به مقتول بودند . بلافاصله تصاویر دوربین های مداربسته توسط کارآگاهان اداره دهم مورد بازبینی قرار گرفت و کارآگاهان با راهنمایی اعضای خانواده مقتول موفق به شناسایی هویت قاتل شدند .
با شناسایی هویت ضارب از طریق تصاویر به دست آمده از طریق دوربین مداربسته مشخص شد که قاتل کسی نبوده جز برادر مقتول به نام محمد 40 ساله که اعتیاد شدیدی نیز به مصرف موادمخدر داشته و همین موضوع از سال های گذشته باعث اختلاف شدید دو برادر با یکدیگر بوده است .
با شناسایی برادر مقتول به عنوان قاتل و متهم پرونده ، بلافاصله محل سکونت وی در منطقه خاوران – شهرک انقلاب شناسایی ، کارآگاهان به این محل مراجعه و او را در داخل خانه در حین مصرف موادمخدر دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .متهم پس از انتقال به اداره دهم صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: پس از سوار شدن برادرم به ماشین ، پیش از روشن کردن خودرو و در حالیکه به علت شدت گرما وی اقدام به پایین آوردن شیشه ماشین کرده بود ، به ماشین وی نزدیک شده و با چاقویی که آن را در داخل کیف دستی خود پنهان کرده بودم ، ضربه ای به سمت گردنش پرتاب کردم و در حالیکه برادرم از ناحیه گردن دچار خونریزی شدید شده بود از محل متواری شدم .
متهم در تحقیقات اولیه و در خصوص انگیزه جنایت ، علت مشخصی را بیان نکرد و صرفا عنوان داشت که اختلاف ما از حدود 20 سال پیش آغاز شد و نهایتا به اینجا ختم شد که تصمیم به قتل برادرم گرفتم .
بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب ، موضوع به بازپرس پرونده اعلام و برابر هماهنگی های لازم با مرجع قضایی مقرر شد تا متهم برای ارائه توضیحات و صدور قرار قانونی صبح روز چهارشنبه به دادسرای امور جنایی اعزام شود .
به گزارش ایسنا، در ساعت 8:30 صبح روز سه شنبه از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره جنایت در خیابان سپیده جنوبی، خیابان گره گشا به کلانتری 153 شهرک ولیعصر اعلام شد که با حضور مأموران کلانتری در محل مشخص شد که فردی حدودا 55 ساله به نام عبدالرضا . ب بر اثر اصابت چاقو از ناحیه گردن دچار خونریزی شدید شده و بر اثر خونریزی و جراحت شدید فوت کرده است .
با اعلام خبر جنایت به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ ، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی ، تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل حاضر شدند و با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
بررسی تیم صحنه اداره دهم و عوامل تشخیص هویت پلییس آگاهی تهران بزرگ حکایت از آن داشت که مقتول ابتدا در خودرو سواری آردی شخصی اش مورد اصابت جسم تیز قرار گرفته و در ادامه مقتول پس از خروج از خودرو در فاصله ای حدودا سه متری از خودرو بر روی زمین افتاده و بر اثر خونریزی شدید فوت کرده است .
کارآگاهان اداره دهم با شناسایی محل سکونت مقتول اطلاع پیدا کردند که محل جنایت تا محل سکونت مقتول تنها چند ده متر فاصله داشته و طبق اظهارات اعضای خانواده مقتول ، وی در ساعت هشت صبح برای عزیمت به محل کارش از خانه خارج شده که پس از دقایقی ، اعضای خانواده عبدالرضا با مراجعه همسایگان به در منزلش از وقوع جنایت و مرگ مقتول اطلاع حاصل کرده اند .
در بررسی میدانی محل جنایت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که محل پارک خودروی مقتول در محلی بوده که یک سوپر مارکت مجهز به دوربین های مداربسته در آنجا قرار دارد و دوربین های مغازه نیز دقیقا مشرف به محل پارک خودروی متعلق به مقتول بودند . بلافاصله تصاویر دوربین های مداربسته توسط کارآگاهان اداره دهم مورد بازبینی قرار گرفت و کارآگاهان با راهنمایی اعضای خانواده مقتول موفق به شناسایی هویت قاتل شدند .
با شناسایی هویت ضارب از طریق تصاویر به دست آمده از طریق دوربین مداربسته مشخص شد که قاتل کسی نبوده جز برادر مقتول به نام محمد 40 ساله که اعتیاد شدیدی نیز به مصرف موادمخدر داشته و همین موضوع از سال های گذشته باعث اختلاف شدید دو برادر با یکدیگر بوده است .
با شناسایی برادر مقتول به عنوان قاتل و متهم پرونده ، بلافاصله محل سکونت وی در منطقه خاوران – شهرک انقلاب شناسایی ، کارآگاهان به این محل مراجعه و او را در داخل خانه در حین مصرف موادمخدر دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .متهم پس از انتقال به اداره دهم صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: پس از سوار شدن برادرم به ماشین ، پیش از روشن کردن خودرو و در حالیکه به علت شدت گرما وی اقدام به پایین آوردن شیشه ماشین کرده بود ، به ماشین وی نزدیک شده و با چاقویی که آن را در داخل کیف دستی خود پنهان کرده بودم ، ضربه ای به سمت گردنش پرتاب کردم و در حالیکه برادرم از ناحیه گردن دچار خونریزی شدید شده بود از محل متواری شدم .
متهم در تحقیقات اولیه و در خصوص انگیزه جنایت ، علت مشخصی را بیان نکرد و صرفا عنوان داشت که اختلاف ما از حدود 20 سال پیش آغاز شد و نهایتا به اینجا ختم شد که تصمیم به قتل برادرم گرفتم .
بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب ، موضوع به بازپرس پرونده اعلام و برابر هماهنگی های لازم با مرجع قضایی مقرر شد تا متهم برای ارائه توضیحات و صدور قرار قانونی صبح روز چهارشنبه به دادسرای امور جنایی اعزام شود .
معاون ظریف در مورد احتمال سفر روحانی
به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: در حال بررسی این موضوع و
زمینههای آن هستیم تا تصمیم مناسب اتخاذ شود.
به گزارش ایسنا، مجید تخت روانچی، با اشاره به سفر هفته قبل وزیر خارجه کشورمان به شش کشور آمریکای لاتین تصریح کرد: این سفر از سی و یکم مردادماه تا هفتم شهریور به طول انجامید و آقای ظریف در این مدت با مقامات شش کشور آمریکای لاتین رایزنی و گفتوگو کردند.
او با اشاره همراهی یک هیات بزرگ اقتصادی در این سفر خاطرنشان کرد: این هیات قتصادی نیز در هر کشوری با همتایان خود در بخش خصوصی و دولتی جهت بررسی زمینههای گسترش روابط و همکاریهای بیشتر گفتوگو و رایزنی کردند.
این دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به برخی دیگر از برنامههای ظریف در اولین سفر منطقهییاش به آمریکای لاتین گفت: این سفر دستاوردهای خوبی به همراه داشت و انشاءالله در آینده شاهد گشترش هرچه بیشتر روابطهمان با این کشورها خواهیم بود.
معاون وزیر خارجه با اشاره به عضویت برخی از کشورهای این منطقه در جنبش غیرمتعهدها افزود: علاقهمندی برای گسترش روابط از سوی دو طرف وجود دارد و برخی از کشورهای این منطقه تلاشها و اقدامات خوبی برای تسهیل این موضوع انجام دادند با وجود این برخی دوست ندارند روابط ایران با این کشورها ارتقا پیدا کند و در صدد هستند که تصویر نامناسبی از این موضوع ارائه دهند.
روانچی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران اهمیت زیادی برای گسترش روابط با این منطقه قائل است چرا که زمینههای فراوانی در این ارتباط وجود دارد تاکید کرد: تصمیم جمهوری اسلامی ایران، گسترش روابط با تمامی کشورهای این منطقه است و ما مانع و مشکلی را نیز در این ارتباط نمیبینیم.
وی در پایان گفتوگوی خود با شبکه رادیویی جوان، در مورد سفر احتمالی ظریف و رییسجمهور به نیویورک جهت شرکت در هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد اظهار کرد: طبق برنامهریزیهای انجام شده آقای ظریف برای شرکت در این مجمع و رایزنی و گفتوگو با برخی از همتایان خود از دیگر کشورها به نیویورک سفر خواهند کرد. در مورد سفر آقای رییسجمهور نیز در حال بررسی هستیم تا با بررسی این موضوع و زمینههای آن، تصمیم مناسب در این ارتباط اتخاذ شود.
به گزارش ایسنا، مجید تخت روانچی، با اشاره به سفر هفته قبل وزیر خارجه کشورمان به شش کشور آمریکای لاتین تصریح کرد: این سفر از سی و یکم مردادماه تا هفتم شهریور به طول انجامید و آقای ظریف در این مدت با مقامات شش کشور آمریکای لاتین رایزنی و گفتوگو کردند.
او با اشاره همراهی یک هیات بزرگ اقتصادی در این سفر خاطرنشان کرد: این هیات قتصادی نیز در هر کشوری با همتایان خود در بخش خصوصی و دولتی جهت بررسی زمینههای گسترش روابط و همکاریهای بیشتر گفتوگو و رایزنی کردند.
این دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به برخی دیگر از برنامههای ظریف در اولین سفر منطقهییاش به آمریکای لاتین گفت: این سفر دستاوردهای خوبی به همراه داشت و انشاءالله در آینده شاهد گشترش هرچه بیشتر روابطهمان با این کشورها خواهیم بود.
معاون وزیر خارجه با اشاره به عضویت برخی از کشورهای این منطقه در جنبش غیرمتعهدها افزود: علاقهمندی برای گسترش روابط از سوی دو طرف وجود دارد و برخی از کشورهای این منطقه تلاشها و اقدامات خوبی برای تسهیل این موضوع انجام دادند با وجود این برخی دوست ندارند روابط ایران با این کشورها ارتقا پیدا کند و در صدد هستند که تصویر نامناسبی از این موضوع ارائه دهند.
روانچی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران اهمیت زیادی برای گسترش روابط با این منطقه قائل است چرا که زمینههای فراوانی در این ارتباط وجود دارد تاکید کرد: تصمیم جمهوری اسلامی ایران، گسترش روابط با تمامی کشورهای این منطقه است و ما مانع و مشکلی را نیز در این ارتباط نمیبینیم.
وی در پایان گفتوگوی خود با شبکه رادیویی جوان، در مورد سفر احتمالی ظریف و رییسجمهور به نیویورک جهت شرکت در هفتاد و یکمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد اظهار کرد: طبق برنامهریزیهای انجام شده آقای ظریف برای شرکت در این مجمع و رایزنی و گفتوگو با برخی از همتایان خود از دیگر کشورها به نیویورک سفر خواهند کرد. در مورد سفر آقای رییسجمهور نیز در حال بررسی هستیم تا با بررسی این موضوع و زمینههای آن، تصمیم مناسب در این ارتباط اتخاذ شود.
ستاره میخواهد 5000 سکهاش را ببخشد.
5000 سکه تمام بهاری که به عنوان مهریه از طرف شوهر ثروتمندش تعیین شده بود.
به گزارش جام جم آنلاین، حالا ستاره این مهریه را نمیخواهد و تنها قصدش جدایی از امیر است. میخواهد به زندگی ده ماهه با شوهرش برای همیشه پایان دهد. ستاره میگوید که نمیتواند خبرچینی شوهرش را تحمل کند و از اینکه امیر رازدار نیست، عذاب میکشد. عشق و علاقه این زن بعد از گذشت ده ماه به خاطر خبرچینیهای شوهرش به پایان رسید و با یک دادخواست طلاق پای خودش و شوهرش را به دادگاه خانواده باز کرد.
حالا آنها هردو روبهرو قاضی عموزادی، رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران نشستهاند تا درباره علت این درخواست جدایی توضیح دهند. وقتی قاضی از آنها میخواهد درباره اختلافشان صحبت کنند، زن جوان میگوید: ده ماه بیشتر نیست ازدواج کردهام. من و امیر در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. امیر خانواده ثروتمندی داشت. وضع مالی پدرمن هم بد نبود. من و امیر وقتی همدیگر را دیدیم یک دل نه صد دل عاشق شدیم و از همان روزهای اول تصمیم به ازدواج گرفتیم. من و امیر بشدت عاشق شده بودیم و نمیخواستیم دوران آشنایی طولانی داشته باشیم. برای همین با وجود مخالفتهای خانوادههایمان خیلی زود سر سفره عقد نشستیم و جشن عروسیمان را برگزار کردیم. به طوری که در عرض پنج ماه زندگی مشترکمان آغاز شد ولی درست بعد از ازدواج بود که کمکم عیب و ایرادهای امیر برایم آشکار شد و متوجه شدم که او یک اخلاق خیلی بد دارد. آن هم این است که نمیتواند رازدار باشد و حرفی را پیش خودش نگه دارد. اخلاقی که من بشدت از آن متنفرم و همیشه از این افراد دوری میکردم، ولی شوهرم این رفتار را داشت و همیشه بابت این اخلاقش مرا آزار میداد. امیر از همان روزهای اول این رفتارش را بروز داد و هر روز بیشتر مرا از خودش دلزده کرد.
او مثل بچهها هر اتفاقی که بینمان میافتاد و هر حرفی که با هم میزدیم را به مادر خودش یا مادر من میگفت. هرچه با او صحبت میکردم و میگفتم دلیلی ندارد کسی از صحبتهای خصوصی ما چیزی بداند، فایدهای نداشت. امیر انگار دست خودش نیست. رفتارهای مردانه ندارد. مرتب به دنبال خبرچینی است. باورتان نمیشود اما گاهی اوقات خصوصیترین و بیاهمیتترین صحبتهایمان را از زبان این و آن شنیده و متوجه شدهام که امیر آنها را برای دیگران تعریف کرده است.
خیلی سعی کردم این اخلاقش را تغییر دهم، ولی فایدهای نداشت و او روزبهروز بدتر شد. تا جایی که دیگر هیچ عشقی به شوهرم ندارم. جلوی خودش میگویم، من دیگر امیر را دوست ندارم و از زندگی در کنار او خسته شدهام. الان که به گذشته نگاه میکنم، با خودم میگویم ای کاش پیش از ازدواج زمان بیشتری را صرف شناختن امیر میکردم و عجولانه تصمیم نمیگرفتم. اما عشق چشمانم را کور کرده بود و فقط میخواستم هرچه زودتر زندگی مشترک با امیر را آغاز کنم. ولی حالا پشیمانم. دیگر نمیخواهم در کنار این مرد زندگی کنم. برای همین میخواهم 5000 سکهای را که روز خواستگاری از طرف امیر به عنوان مهریهام تعیین شدببخشم و از او جدا شوم. آن روز تصور میکردم که خوشبختترین زن دنیا هستم، ولی دیگر حتی ذرهای احساس خوشبختی نمیکنم. این مهریه هم نتوانست برایم خوشبختی بیاورد.
در این لحظه شوهر این زن نیز به قاضی میگوید: آقای قاضی شما صحبتهای ستاره را شنیدید حالا باید صحبتهای مرا هم بشنوید. این زن تصور میکند که خودش بهترین و کاملترین است. در صورتی که ستاره هم بدیهایی دارد، ولی من به خاطر عشق و علاقهای که همیشه به او داشتهام از این ایرادها و بدیها چشمپوشی کردم. هرکس ایراداتی دارد، اما به نظر من عشق و علاقه میتواند روی این ایرادها سرپوش بگذارد. برای همین تصور میکنم ستاره به من عشقی نداشته است، چراکه اگر عاشق بود زندگیاش را به همین سادگی نابود نمیکرد.
من چون روابط عمومی قوی دارم و با دوستانم صمیمی هستیم گاهی در مورد بعضی مسائل با آنها صحبت میکنم. ولی ستاره سر این موضوع زندگیمان را به جهنم تبدیل کرده است. با این حال به او قول میدهم دیگر خبرچینی نکنم و حاضرم اگر ستاره مرا ببخشد باز هم در کنارش زندگی کنم.
در ادامه قاضی از زن میخواهد از جدایی منصرف شود. ولی زن میگوید: آقای قاضی دیگر نمیتوانم در کنار امیر زندگی کنم. برای همین طلاق میخواهم.
در پایان قاضی پس از اصرار زن رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول میکند.
انتخاب را جدی بگیرید
دکتر مریم رامشت، روانشناس میگوید: بهتر است پیش از ازدواج، زن و مرد عشق و علاقه را کنار بگذارند و کمی هم با منطق و عقلشان جلو بروند. انتخاب مهمترین مساله در زندگی مشترک ایدهآل است که زن و مرد باید آن را جدی بگیرند، اما پیش از انتخاب طرف مقابل فرد باید ابتدا خودش را بشناسد. زن و مرد باید اول خودشان را انتخاب کنند. انتخاب خویش یعنی انتخاب هدف، دل خوشی نهایی و انتخاب حساسیتها. یعنی زوجها هدفها یا دغدغههای مختلف زندگیشان را بشناسند و بعد از آن با طرف مقابلشان مقایسه کنند. ممکن است این هدفها هیچ شباهتی به یکدیگر نداشته باشند. بنابراین شناختن هدف خیلی مهم است.
مرحله بعدی، انتخاب طرف مقابل به عنوان شریک زندگی است. انتخاب در این مرحله از اهمیت زیادی برخوردار است. اغلب زنان و مردانی که دوره آشنایی را میگذرانند، امید زیادی به آینده دارند. آنها احساس میکنند که عشق، تمام مسائل و اختلافات را حل میکند، اما باید این را در نظر بگیرند که آیا عشق تعیینکننده یک رابطه پایدار خواهد بود یا نه؛ در یک ازدواج موفق، زن و مرد، باید دیدگاهی روشن و شفاف درباره زندگی خانوادگی داشته باشند. از نقاط ضعف و قوت، سرگرمیها، علایق و مهارتهای خود آگاه باشند و این آمادگی را داشته باشند که برای پیشبرد این موارد، آنها را در شریک زندگی خود تقویت کنند.
زوجها باید، علاوه بر شناخت خویش، از شخصیت خاص همسر و ویژگیهای رفتاری او نیز آگاه شوند و با عقل و منطق بیشتری تصمیم بگیرند تا در آینده دچار مشکلات بیشتری نشوند. چرا که پیش از ازدواج ممکن است عشق و علاقه همه چیز را خوب و رویایی نشان دهد، اما بعد از ازدواج است که شخصیت و ویژگیهای طرف مقابل نمایان میشود.
به گزارش جام جم آنلاین، حالا ستاره این مهریه را نمیخواهد و تنها قصدش جدایی از امیر است. میخواهد به زندگی ده ماهه با شوهرش برای همیشه پایان دهد. ستاره میگوید که نمیتواند خبرچینی شوهرش را تحمل کند و از اینکه امیر رازدار نیست، عذاب میکشد. عشق و علاقه این زن بعد از گذشت ده ماه به خاطر خبرچینیهای شوهرش به پایان رسید و با یک دادخواست طلاق پای خودش و شوهرش را به دادگاه خانواده باز کرد.
حالا آنها هردو روبهرو قاضی عموزادی، رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده تهران نشستهاند تا درباره علت این درخواست جدایی توضیح دهند. وقتی قاضی از آنها میخواهد درباره اختلافشان صحبت کنند، زن جوان میگوید: ده ماه بیشتر نیست ازدواج کردهام. من و امیر در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. امیر خانواده ثروتمندی داشت. وضع مالی پدرمن هم بد نبود. من و امیر وقتی همدیگر را دیدیم یک دل نه صد دل عاشق شدیم و از همان روزهای اول تصمیم به ازدواج گرفتیم. من و امیر بشدت عاشق شده بودیم و نمیخواستیم دوران آشنایی طولانی داشته باشیم. برای همین با وجود مخالفتهای خانوادههایمان خیلی زود سر سفره عقد نشستیم و جشن عروسیمان را برگزار کردیم. به طوری که در عرض پنج ماه زندگی مشترکمان آغاز شد ولی درست بعد از ازدواج بود که کمکم عیب و ایرادهای امیر برایم آشکار شد و متوجه شدم که او یک اخلاق خیلی بد دارد. آن هم این است که نمیتواند رازدار باشد و حرفی را پیش خودش نگه دارد. اخلاقی که من بشدت از آن متنفرم و همیشه از این افراد دوری میکردم، ولی شوهرم این رفتار را داشت و همیشه بابت این اخلاقش مرا آزار میداد. امیر از همان روزهای اول این رفتارش را بروز داد و هر روز بیشتر مرا از خودش دلزده کرد.
او مثل بچهها هر اتفاقی که بینمان میافتاد و هر حرفی که با هم میزدیم را به مادر خودش یا مادر من میگفت. هرچه با او صحبت میکردم و میگفتم دلیلی ندارد کسی از صحبتهای خصوصی ما چیزی بداند، فایدهای نداشت. امیر انگار دست خودش نیست. رفتارهای مردانه ندارد. مرتب به دنبال خبرچینی است. باورتان نمیشود اما گاهی اوقات خصوصیترین و بیاهمیتترین صحبتهایمان را از زبان این و آن شنیده و متوجه شدهام که امیر آنها را برای دیگران تعریف کرده است.
خیلی سعی کردم این اخلاقش را تغییر دهم، ولی فایدهای نداشت و او روزبهروز بدتر شد. تا جایی که دیگر هیچ عشقی به شوهرم ندارم. جلوی خودش میگویم، من دیگر امیر را دوست ندارم و از زندگی در کنار او خسته شدهام. الان که به گذشته نگاه میکنم، با خودم میگویم ای کاش پیش از ازدواج زمان بیشتری را صرف شناختن امیر میکردم و عجولانه تصمیم نمیگرفتم. اما عشق چشمانم را کور کرده بود و فقط میخواستم هرچه زودتر زندگی مشترک با امیر را آغاز کنم. ولی حالا پشیمانم. دیگر نمیخواهم در کنار این مرد زندگی کنم. برای همین میخواهم 5000 سکهای را که روز خواستگاری از طرف امیر به عنوان مهریهام تعیین شدببخشم و از او جدا شوم. آن روز تصور میکردم که خوشبختترین زن دنیا هستم، ولی دیگر حتی ذرهای احساس خوشبختی نمیکنم. این مهریه هم نتوانست برایم خوشبختی بیاورد.
در این لحظه شوهر این زن نیز به قاضی میگوید: آقای قاضی شما صحبتهای ستاره را شنیدید حالا باید صحبتهای مرا هم بشنوید. این زن تصور میکند که خودش بهترین و کاملترین است. در صورتی که ستاره هم بدیهایی دارد، ولی من به خاطر عشق و علاقهای که همیشه به او داشتهام از این ایرادها و بدیها چشمپوشی کردم. هرکس ایراداتی دارد، اما به نظر من عشق و علاقه میتواند روی این ایرادها سرپوش بگذارد. برای همین تصور میکنم ستاره به من عشقی نداشته است، چراکه اگر عاشق بود زندگیاش را به همین سادگی نابود نمیکرد.
من چون روابط عمومی قوی دارم و با دوستانم صمیمی هستیم گاهی در مورد بعضی مسائل با آنها صحبت میکنم. ولی ستاره سر این موضوع زندگیمان را به جهنم تبدیل کرده است. با این حال به او قول میدهم دیگر خبرچینی نکنم و حاضرم اگر ستاره مرا ببخشد باز هم در کنارش زندگی کنم.
در ادامه قاضی از زن میخواهد از جدایی منصرف شود. ولی زن میگوید: آقای قاضی دیگر نمیتوانم در کنار امیر زندگی کنم. برای همین طلاق میخواهم.
در پایان قاضی پس از اصرار زن رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول میکند.
انتخاب را جدی بگیرید
دکتر مریم رامشت، روانشناس میگوید: بهتر است پیش از ازدواج، زن و مرد عشق و علاقه را کنار بگذارند و کمی هم با منطق و عقلشان جلو بروند. انتخاب مهمترین مساله در زندگی مشترک ایدهآل است که زن و مرد باید آن را جدی بگیرند، اما پیش از انتخاب طرف مقابل فرد باید ابتدا خودش را بشناسد. زن و مرد باید اول خودشان را انتخاب کنند. انتخاب خویش یعنی انتخاب هدف، دل خوشی نهایی و انتخاب حساسیتها. یعنی زوجها هدفها یا دغدغههای مختلف زندگیشان را بشناسند و بعد از آن با طرف مقابلشان مقایسه کنند. ممکن است این هدفها هیچ شباهتی به یکدیگر نداشته باشند. بنابراین شناختن هدف خیلی مهم است.
مرحله بعدی، انتخاب طرف مقابل به عنوان شریک زندگی است. انتخاب در این مرحله از اهمیت زیادی برخوردار است. اغلب زنان و مردانی که دوره آشنایی را میگذرانند، امید زیادی به آینده دارند. آنها احساس میکنند که عشق، تمام مسائل و اختلافات را حل میکند، اما باید این را در نظر بگیرند که آیا عشق تعیینکننده یک رابطه پایدار خواهد بود یا نه؛ در یک ازدواج موفق، زن و مرد، باید دیدگاهی روشن و شفاف درباره زندگی خانوادگی داشته باشند. از نقاط ضعف و قوت، سرگرمیها، علایق و مهارتهای خود آگاه باشند و این آمادگی را داشته باشند که برای پیشبرد این موارد، آنها را در شریک زندگی خود تقویت کنند.
زوجها باید، علاوه بر شناخت خویش، از شخصیت خاص همسر و ویژگیهای رفتاری او نیز آگاه شوند و با عقل و منطق بیشتری تصمیم بگیرند تا در آینده دچار مشکلات بیشتری نشوند. چرا که پیش از ازدواج ممکن است عشق و علاقه همه چیز را خوب و رویایی نشان دهد، اما بعد از ازدواج است که شخصیت و ویژگیهای طرف مقابل نمایان میشود.
عصر ایران نوشت: عارف نشان داده اهل
سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم
رقابت با اصولگرایان داد بزند.
«این روزها هر اتفاقی در مجلس شورای اسلامی میافتد، بخشی از جامعه و مهمتر از همه اصلاحطلبان از محمدرضا عارف انتظار دارند تا نقش پررنگی در مسائل و اتفاقات داشته باشد.
این انتظار نشان میدهد که عارف به عنوان رهبر در میدان اصلاحات پذیرفته شده است و جریان اصلاحات از او انتظار دارند در فضای سیاسی کشور فعال باشد و نقش تاریخی و مهم خود را بازی کند. امروز بعد از گذشت سه دوره اصلاحطلبان در مجلس بیش از 100 کرسی دارند. این حضور پررنگ باعث شده، رایدهندگان به فهرست امید انتظار تکاپوی سیاسی بیشتری از این فهرست و رییس آن یعنی محمدرضا عارف داشته باشند.
محمدرضا عارف اما از زمان آغاز مجلس دهم تا امروز نتوانسته است چهره فعالی از خود نشان دهد و همین باعث شده است سیل انتقادها به سوی او روانه شود. به نظر میرسد جریان اصلاحات در تعریف خود از نقش عارف دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
اصلاحات از عارف انتظار دارد جور تمام رهبران خود را به عنوان منتخب اول تهران در مجلس دهم به دوش بکشد. به نظر میرسد این انتظار از ابتدا هم اشتباه بوده است. با نگاهی به نقش عارف در سالهای گذشته میتوان پی به این معنا برد که او یک سیاستمدار آرام است. یا حتی میشود گفت نگاه او به سیاست عارفانه است نه سیاستورزانه.
عارف نشان داده اهل سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم رقابت با اصولگرایان داد بزند و نقشی همچون مطهری را در مجلس دهم بازی کند.
عارف در اوج درگیریهای سیاسی اصلاحطلبان و اصولگرایان در سال 88 و بعد از آن که تقریبا تمام فعالان سیاسی کشور درگیر آن بودند، روش میانه را انتخاب و بیشتر سکوت کرد و ترجیح داد وارد حوادث آن سال نشود. البته باید گفت حضور او در صحنه سیاسی کشور در این سالها به ویژه بعد از 92 مدیون همین سکوت او در سال 88 بود. بسیاری از اصلاحطلبان به خاطر حضور در حوادث بعد از انتخابات سال 88 از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
جریان اصلاحات از عارف باید اندازه محمدرضا عارف انتظار داشته باشد. عارف «سیاستمدار – چریک» نیست و این را رایدهندگان به فهرست امید باید بدانند. عارف باید در مجلس دهم نقش ستون خیمه اصلاحطلبان را بازی کند اما رقابت میدانی با رقیب را دیگر اصلاحطلبان نظیر حضرتی، کواکبیان، تابش و ... بازی کنند.
شاید قبل از انتخابات از عارف چهرهای غیرواقعی ساخته شد. حالا اما حداقل میشود این نگاه را تغییر داد و از عارف اندازه عارف انتظار داشت. عارف نشان داده است، اهل معجزه نیست، چون سیاست دنیای معجزه نیست بلکه سپهر سیاست دنیای واقعیت است. پس باید باد واقعیت عارف کنار آمد.»
«این روزها هر اتفاقی در مجلس شورای اسلامی میافتد، بخشی از جامعه و مهمتر از همه اصلاحطلبان از محمدرضا عارف انتظار دارند تا نقش پررنگی در مسائل و اتفاقات داشته باشد.
این انتظار نشان میدهد که عارف به عنوان رهبر در میدان اصلاحات پذیرفته شده است و جریان اصلاحات از او انتظار دارند در فضای سیاسی کشور فعال باشد و نقش تاریخی و مهم خود را بازی کند. امروز بعد از گذشت سه دوره اصلاحطلبان در مجلس بیش از 100 کرسی دارند. این حضور پررنگ باعث شده، رایدهندگان به فهرست امید انتظار تکاپوی سیاسی بیشتری از این فهرست و رییس آن یعنی محمدرضا عارف داشته باشند.
محمدرضا عارف اما از زمان آغاز مجلس دهم تا امروز نتوانسته است چهره فعالی از خود نشان دهد و همین باعث شده است سیل انتقادها به سوی او روانه شود. به نظر میرسد جریان اصلاحات در تعریف خود از نقش عارف دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
اصلاحات از عارف انتظار دارد جور تمام رهبران خود را به عنوان منتخب اول تهران در مجلس دهم به دوش بکشد. به نظر میرسد این انتظار از ابتدا هم اشتباه بوده است. با نگاهی به نقش عارف در سالهای گذشته میتوان پی به این معنا برد که او یک سیاستمدار آرام است. یا حتی میشود گفت نگاه او به سیاست عارفانه است نه سیاستورزانه.
عارف نشان داده اهل سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم رقابت با اصولگرایان داد بزند و نقشی همچون مطهری را در مجلس دهم بازی کند.
عارف در اوج درگیریهای سیاسی اصلاحطلبان و اصولگرایان در سال 88 و بعد از آن که تقریبا تمام فعالان سیاسی کشور درگیر آن بودند، روش میانه را انتخاب و بیشتر سکوت کرد و ترجیح داد وارد حوادث آن سال نشود. البته باید گفت حضور او در صحنه سیاسی کشور در این سالها به ویژه بعد از 92 مدیون همین سکوت او در سال 88 بود. بسیاری از اصلاحطلبان به خاطر حضور در حوادث بعد از انتخابات سال 88 از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
جریان اصلاحات از عارف باید اندازه محمدرضا عارف انتظار داشته باشد. عارف «سیاستمدار – چریک» نیست و این را رایدهندگان به فهرست امید باید بدانند. عارف باید در مجلس دهم نقش ستون خیمه اصلاحطلبان را بازی کند اما رقابت میدانی با رقیب را دیگر اصلاحطلبان نظیر حضرتی، کواکبیان، تابش و ... بازی کنند.
شاید قبل از انتخابات از عارف چهرهای غیرواقعی ساخته شد. حالا اما حداقل میشود این نگاه را تغییر داد و از عارف اندازه عارف انتظار داشت. عارف نشان داده است، اهل معجزه نیست، چون سیاست دنیای معجزه نیست بلکه سپهر سیاست دنیای واقعیت است. پس باید باد واقعیت عارف کنار آمد.»