دو گزیده 21 شهریور - 95
هر چند دراین آشفته بازار سرگیجهآور، انواع واقسام رستورانهای مدرن و ایتالیایی و فرانسوی و چه و چه .... گفتن از یك سبك سنتی و البته كمیاز مد افتاده خیلی كار جالبی به نظر نمیرسد.اما فقط كافی است كه چند دقیقه ای در حال و هوای این اغذیه فروشیها گشتی بزنید تا ببینید كه نه به قدیمیو جدید بودن ربطی دارد و نه به از مد افتاده یا با كلاس بودن.هر چه از دل بر آید خوش آید!
گذشته از همه اینها ما ایرانیها به سبك خیلی از مردم آسیایی و شرقی، علاقه زیادی به میل كردن وعدههایی داریم كه نه میشود اسمش را گذاشت غذا و نه تنقلات.یك جورایی باز هم به قول خودمان چیزی كه ته دلمان را بگیرد... . اما درعوض تا دلتان بخواهد از این چیزهایی داریم كه ته دلمان را میگیرد و اتفاقا بی خیال ارزان یا گران بودنش هم حسابی مزه میدهد.حتما شما هم این را قبول دارید كه در یك ساعتهایی از روز هیچ چیز جای یك سمبوسه داغ و تند یا یك لیوان ذرت مكزیكی یا یك پیراشكی كرم دار داغ را نمیگیرد.چیزهایی كه اگرهم اسمشان را همان اغذیه هم بگذاریم این روزها خیلی سر و صدای زیاد یا بهتر است بگوییم مشتریهایی باسر و صدای زیادی را دوباره دور خود جمع كردهاند.در این گزارش سری زدیم به بورس بعضی از این خوراكیها كه دوباره بعد سالهای سال فعالیت با ظاهر و شكل جدیدی روی كار آمدهاند و اتفاقا همین تحول درسبك كاریشان باعث شده مشتریهای زیادتر از قبل هم نصیبشان شود.پیراشكی با طعم عصر معاصر
وقتی حرف از پیراشكی به عنوان یكی از این وعدههای بین روزی میشود، كمی ماجرا رنگ و بوی نوستالژی میگیرد.پیراشكی یا همان دونات اصلا وعده تغذیه ای سنتی ایرانی نیست و از اول و ازل هم ریشه غربی داشته. با این وجود وقتی میدانیم قدیمیترین پیراشكی فروشی تهران حوالی پل حافظ قدمتی بالای 60 سال دارد نمیشود از كنار این خوراكی محبوب ایرانیها راحت عبور كرد.اما از پیراشكیهای داغ كه به همان سبك سنتی در تشت پر از روغن سرخ میشد كه در پاتوقهای زیادی مثل ، چهارراه ولیعصر، میدان تجریش، میدان ولیعصر، میدان امام حسین و ... هم هنوز رونق دارند ، بگذریم این روزها پیراشكی یا بهتر است بگوییم پیراشكی فروشیهایی با سبك و سیاق مدرن حسابی رونق گرفتهاند و در بین مردم محبوبیت زیادی دارند.نه دیگر از آن پیراشكیهای گنده كه قطرههای روغن مدام در حال چكیدن از آنهاست خبری است و نه آن كاغذهای كوچك كه مثلا قراربود محافظ دست ما در برابر چرب شدن باشند و نه حتی بوی نه چندان خوشایند پخت این پیراشكیها.حالا فقط كافی است به یكی از شعبههای این نانهای فانتزی زنجیرهای و معروف سری بزنید تا از دیدن سیل جمعیتی كه فقط و فقط برای خریدن پیراشكی آمدهاند واقعا متعجب شوید.اما نه از آن پیراشكیها كه از این پیراشكیها .انواع و اقسام پیراشكیهای طرح دار، ساده و شكری و كرم دار آن هم در سایزهایی كه از یك بند انگشت شروع میشود و تا بزرگترین سایز پیراشكی پیش میرود.شما فقط نوع و سایز را انتخاب میكنید.خودشان پیراشكیها را داخل ظرف مخصوص میچینند و در حالی كه روی آن را غرق در انواع شكلات و كرمهای مخصوص میكنند، ظرف را به دست شما میدهند.خب چنگال و چاقو و ظروف یكبار مصرف و البته قسمت فروش شیر كاكائو و نسكافه هم به كمك شما میآیند تا همان جا یك گوشه دنج پیدا كنید و با یك نوشیدنی داغ این پیراشكیهای داغ و تازه از تنور درآمده را نوش جان كنید.
فومن همین نزدیكی
یكی دیگر از مغازههای تازه رونق گرفتهای كه اتفاقا مشتریهای زیادی هم دارند همین نانواییهای كوچك اما ساده و مختصری است كه در آنها نان و كلوچه و انواع خوراكیهای محلی و عمدتا شمالی پخته میشود.حتما شما هم مغازههایی را كه داخل سینیهای بزرگ آنها انواع كلوچه فومنی و نان شیر مال و نان خرمایی و رشته خشكار و ... چیده شده است دیده اید.این مغازههایی كه خیلی یك دفعهای در بعضی راستهها و خیابانها سر و كلهشان پیدا شد و مشتریهای ثابتی هم بیشتر وقتها پای این سینیهای داغ و خوشمزه ایستادهاند. فقط كافی است بیشتر ساعت صبحهای زود از جلوی یكی از این مغازهها رد شوید تا خودتان از نزدیك ببینید كه مردم و خصوصا كارمندان برای خرید یك میان وعده خوشمزه ،سنتی و سالم و البته داغ داغ چه سر و دستی میشكنند.هنوز سینیها از تنور بیرون نیامده كه پشت سر هم خالی میشوند ومدام سینی بعدی و سینی بعدی. شیرمال و نان قندی هم كه از قدیم پای بساط عصرانه خیلی از ما بوده و حالا هم كه دوباره سرو كله تازه آن و بدون مواد نگهدارنده و صنعتی پیدا شده است ، استقبالها دوبرابر شده و خیلیها ترجیحشان این است كه به جای اینكه در راه برگشت از سر كار به خانه چیپس و پفك و خوراكیهای صنعتی بخرند، یك بسته شیرمال یا نان قندی یا كلوچه محلی داغ در دست بگیرند و به خانه بروند.بوی اهواز در حوالی میدان انقلاب
اینجا میدان انقلاب است. یك عصر وسط هفته با همان هیاهو و شلوغیهای همیشگی این میدان كه خیلی وقتها نمیگذارد حواس آدم به كارش جمع باشد و اگر در این شلوغی مسیرتان را هم درست انتخاب كنید و ادامه بدهید، هنر كردهاید! پیدا كردنشان كار خیلی سختی نیست.درست نبش میدان و به طرف خیابان كارگر البته هم شمالی و هم جنوبی .دیدن اولین فلافل فروشی كافی است تا رد بقیه را هم كه مثل قطار به همدیگر چسبیدهاند پیدا كنید. این راسته حالا به راسته فلافل فروشیهای پر كن و بخور معروف شدهاند. البته نه اینكه این كار به خودی و خود و فی نفسه جدید باشد، نه بلكه تقلیدی موفق از نمونه فلافل فروشیهای شهرهای جنوبی مثل اهواز، آبادان وخرمشهر است.اینجا درست آدم را به حال و هوای خیابان معروف فلافل فروشی اهواز یعنی لشكرآباد میكشاند.جایی كه تا از نزدیك نروید و نبینید شاید با هیچ روایت و توصیفی قابل درك نباشد. خیابانی شبیه هیچ كجا.جایی كه از حوالی غروب كم كم چراغ مغازهها و دكههای كوچك و حتی چرخهای دستی فلافل فروشیهایش روشن میشود و از همان حوالی غروب تا نیمههای شب این خیابان غرق در مشتریها و مردمیاست كه آمدهاند تا طعم فلافلهای لشكر آباد اهوازرا بچشند. اما سبك این فلافلها هم متفاوت است.اینجا كسی به شما یك ساندویچ حاضر وآماده نمیدهد؛ یعنی فروشنده فقط به شما یك عدد نان باگت میدهد و بعد نوبت خودتان است تا دست به كارشوید و هر چقدر كه دوست دارید نانتان را از فلافل و انواع ترشی و گوجه فرنگی و خیارشور و كاهو و سبزیجات مختلف و انواع و اقسام سسهای تند بندری و .... پر كنید! همه این امكانات به ظاهر معمولی و ساده این فرصت را به شما میدهد كه یكی از بهترین انواع فلافل را فقط و فقط با نهایت دو هزار تومان میل كنید.اما جدای از خود ساندویچ و قیمت و طعم ومزه متفاوت،این هیاهو و شلوغی جمعیت آن هم فقط برای یك فلافل بندری واقعا تماشایی است.حالا همین سبك از فلافل فروشیهای زنجیرهای اصطلاحا پر كن و بخور مدتی است كه در حوالی میدان انقلاب تهران و البته چند جای دیگر رونق گرفته و اتفاقا به دلیل قیمت مناسبی هم كه دارند با استقبال زیادی روبرو شدهاند.اینجا هم قیمتها متفاوت است.از سه هزار تومان تا هفت هزار تومان آن هم بسته به نوع فلافل انتخابی دارد كه ساده باشد یا با قارچ و پنیر یا حتی مخصوص.اما مخلفات داخل ساندویچ دست خودتان است كه چقدر و كدام باشد.اینجا هم تا چشم كار میكند اكثر مشتریها جوانها هستند مخصوصا دانشجوهایی كه نمیخواهند هزینه زیادی برای غذایشان صرف كنند. ولی با همین مخاطبها هم حسابی غلغله است و برای همین فلافلهای ارزان اما خوشمزه دست و پا میشكنند.البته فقط فلافل نیست. سمبوسه و پیراشكی پیتزایی هم طرفدارهای خاص خودشان را در این راستههای غذایی پیدا كردهاند.ناگفته نماند كه بعضی از همین اغذیه فروشیها هم در یك ابتكار جالب هزینه نوشابه یا هر نوع نوشیدنی دیگر را رایگان اعلام كرده اند؛ یعنی مثلا اگر شما خوش شانس باشید و یكی از این فلافل فروشیها را امتحان كنید ، میتوانید نوشیدنی تان را هم با همان هزینه ساندویچ میل كنید.
هم كوچك و هم سریع
تقریبا با اینكه عمر بعضی از این خوراكیها و میان وعدهها خیلی زیاد نیست ولی در همین مدت كوتاه توانستهاند طرفداران زیادی برای خودشان دست و پا كنند.راستش شاید گفتن دقیقش كمیسخت باشد؛ اینكه برای اولین بار كی و كجا این دكههای فروش ذرت مكزیكی داغ از گوشه و كنار شهر سر در آوردند.
اما در همان اولین سالها هم حسابی سرشان شلوغ شد. شاید اصلا تا قبل از آن تصور اینكه ذرتهای دانه شده داغ را كه به كره و پنیر پیتزا و قارچ و انواع طعم دهندهها آغشته شده است، آن هم در یك لیوان پلاستیكی كوچك بخریم كمیعجیب بود. اما از زیاد شدن همین دكههای ذرت داغ مكزیكی به راحتی مشخص میشود كه سطح علاقه عموم مردم به خوبی از این میان وعده وارداتی استقبال كرده است.
آنقدر كه خیلیها حتی در خانههایشان هم حالا ذرت مكزیكی درست میكنند ! اما حالا هر جایی را كه به عنوان مقصد پیاده روی انتخاب میكنیم مثل پاساژ و مركز خرید و راستههای پر طرفدار و سینما و پارك و .... محال است كه در آن دكه ای نبینیم كه علاوه بر ذرت مكزیكی میان وعدههای سریع ، كوچك و خوشمزه دیگری به دستتان ندهد.انواع اسنكهای كوچك، مینی پیتزا، هاتداگهای كوچك و حتی سوسیسهای طعم دار در سیخهای چوبی .یعنی بدون صرف وقت زیاد و نه هزینه زیاد میتوانید همان طور كه در حال گشت و گذار هستید یك میان وعده سبك، ارزان و تا حدودی خوشمزه و قابل قبول میل كنید.البته بد نیست به این موضوع اشاره شود كه این روال یعنی راه اندازی دكههای میان وعدهای به جای رستورانهای بزرگ در بسیاری از مراكز خرید و پاساژهای معروف كشورهای دیگر هم روال و قدمت زیادی دارد و دیدن آنها بعد از این سالها در ایران نشانه خوبی است و میتواند نوید بخش راهاندازی بازارچههای غذای ثابت باشد؛ یعنی شما میتوانید از هر غذایی كه دوست دارید یك پیاله كوچك بخرید و در جایی همان گوشه و كنار بازارچه بنشینید و میل كنید. درست مثل همین لیوانهای كوچك اما پرطرفدار ذرت مكزیكی یا ظرفهای كوچك اسنك و...چه سرما خورده و چه نخورده نمیدانم چه كاری است كه خیلی از ما فكر میكنیم، آش، سوپ، عدسی و لوبیای داغ فقط برای وقتهای مریضی است و در حالت عادی جای زیادی در زندگی روزمره ندارد، آن هم به عنوان یك میان وعده سبك و سرپایی در یك مسیر همیشگی ! اما این روزها مغازههای آش، سوپ و عدسی و خلاصه خوراكهای داغی راه افتادهاند كه از همان یك قدمیآنهاها هم دست و پای همه آنهایی كه فكر میكنند این غذاها برای دوران بیماری است شل میشود و دل به دریا میزنند و یك كاسه آش رشته یا شله قلمكار داغ و پر از كشك و پیاز داغ و نعناع سفارش میدهند.حالا بازار عدسی و لوبیا و حتی سوپ هم در همان حوالی میدان انقلاب، ولیعصر و فردوسی و راه آهن و خلاصه خیلی جاهای دیگر حسابی داغ است. فكرش را بكنید ، دیگ داغ آش رشته حیاط مادربزرگها حالا به مغازههای كوچك و بزرگ آمده است تا اگر یك رهگذر دنبال یك غذای میان وعده سبك، تازه و ارزان بود بتواند هم یك كاسه آش بخرد و هم یادی از آن روزها كند.اتفاقا غلغله جمعیتی كه حالا دیگر روز و شب و ساعت هم سرشان نمیشود و همیشه خدا در حال سفارش آش یا خوراك یا سوپ محبوبشان هستند، نشان میدهد كه این فكر بكر یعنی علم كردن دیگ آش رشته خیلی هم موفق بوده و دقیقا به هدف خورده است.هر چند كه كلا بساط خیلی از این تنقلات در فصلهای گرم سال كمیاز رونق میافتد اما به محض زرد شدن آرام برگهای پاییزی و آمدن دوباره سرما باز هم بساطشان داغ داغ میشود.البته بی انصافی است كه در بین این میان وعدهها و تنقلاتهای تقریبا سنتی حرفی از چرخهای معروف لبو و باقالی و شلغم داغ نزد.چون آنها هم همه جا هستند واتفاقا خوردنشان آن هم كنار پیاده روی خیابان عجیب مزه میدهد.خلاصه كه تا هوا گرم نشده است و هنوز زل آفتاب دمار از روزگار در نیاورده قدر این بساط داغ را بدانید و اگر سر راهتان به یكی از آنها بر خوردید بیخیال شیك بودن یا نبودن این مغازههای كوچك دل را به دریا بزنید، كسی چه میداند شاید این متفاوتترین پیراشكی، سمبوسه، فلافل یا آشی باشد كه در زندگی تان خوردهاید ... !منبع: روزنامه همشهری شش و هفت
گذشته از همه اینها ما ایرانیها به سبك خیلی از مردم آسیایی و شرقی، علاقه زیادی به میل كردن وعدههایی داریم كه نه میشود اسمش را گذاشت غذا و نه تنقلات.یك جورایی باز هم به قول خودمان چیزی كه ته دلمان را بگیرد... . اما درعوض تا دلتان بخواهد از این چیزهایی داریم كه ته دلمان را میگیرد و اتفاقا بی خیال ارزان یا گران بودنش هم حسابی مزه میدهد.حتما شما هم این را قبول دارید كه در یك ساعتهایی از روز هیچ چیز جای یك سمبوسه داغ و تند یا یك لیوان ذرت مكزیكی یا یك پیراشكی كرم دار داغ را نمیگیرد.چیزهایی كه اگرهم اسمشان را همان اغذیه هم بگذاریم این روزها خیلی سر و صدای زیاد یا بهتر است بگوییم مشتریهایی باسر و صدای زیادی را دوباره دور خود جمع كردهاند.در این گزارش سری زدیم به بورس بعضی از این خوراكیها كه دوباره بعد سالهای سال فعالیت با ظاهر و شكل جدیدی روی كار آمدهاند و اتفاقا همین تحول درسبك كاریشان باعث شده مشتریهای زیادتر از قبل هم نصیبشان شود.پیراشكی با طعم عصر معاصر
وقتی حرف از پیراشكی به عنوان یكی از این وعدههای بین روزی میشود، كمی ماجرا رنگ و بوی نوستالژی میگیرد.پیراشكی یا همان دونات اصلا وعده تغذیه ای سنتی ایرانی نیست و از اول و ازل هم ریشه غربی داشته. با این وجود وقتی میدانیم قدیمیترین پیراشكی فروشی تهران حوالی پل حافظ قدمتی بالای 60 سال دارد نمیشود از كنار این خوراكی محبوب ایرانیها راحت عبور كرد.اما از پیراشكیهای داغ كه به همان سبك سنتی در تشت پر از روغن سرخ میشد كه در پاتوقهای زیادی مثل ، چهارراه ولیعصر، میدان تجریش، میدان ولیعصر، میدان امام حسین و ... هم هنوز رونق دارند ، بگذریم این روزها پیراشكی یا بهتر است بگوییم پیراشكی فروشیهایی با سبك و سیاق مدرن حسابی رونق گرفتهاند و در بین مردم محبوبیت زیادی دارند.نه دیگر از آن پیراشكیهای گنده كه قطرههای روغن مدام در حال چكیدن از آنهاست خبری است و نه آن كاغذهای كوچك كه مثلا قراربود محافظ دست ما در برابر چرب شدن باشند و نه حتی بوی نه چندان خوشایند پخت این پیراشكیها.حالا فقط كافی است به یكی از شعبههای این نانهای فانتزی زنجیرهای و معروف سری بزنید تا از دیدن سیل جمعیتی كه فقط و فقط برای خریدن پیراشكی آمدهاند واقعا متعجب شوید.اما نه از آن پیراشكیها كه از این پیراشكیها .انواع و اقسام پیراشكیهای طرح دار، ساده و شكری و كرم دار آن هم در سایزهایی كه از یك بند انگشت شروع میشود و تا بزرگترین سایز پیراشكی پیش میرود.شما فقط نوع و سایز را انتخاب میكنید.خودشان پیراشكیها را داخل ظرف مخصوص میچینند و در حالی كه روی آن را غرق در انواع شكلات و كرمهای مخصوص میكنند، ظرف را به دست شما میدهند.خب چنگال و چاقو و ظروف یكبار مصرف و البته قسمت فروش شیر كاكائو و نسكافه هم به كمك شما میآیند تا همان جا یك گوشه دنج پیدا كنید و با یك نوشیدنی داغ این پیراشكیهای داغ و تازه از تنور درآمده را نوش جان كنید.
فومن همین نزدیكی
یكی دیگر از مغازههای تازه رونق گرفتهای كه اتفاقا مشتریهای زیادی هم دارند همین نانواییهای كوچك اما ساده و مختصری است كه در آنها نان و كلوچه و انواع خوراكیهای محلی و عمدتا شمالی پخته میشود.حتما شما هم مغازههایی را كه داخل سینیهای بزرگ آنها انواع كلوچه فومنی و نان شیر مال و نان خرمایی و رشته خشكار و ... چیده شده است دیده اید.این مغازههایی كه خیلی یك دفعهای در بعضی راستهها و خیابانها سر و كلهشان پیدا شد و مشتریهای ثابتی هم بیشتر وقتها پای این سینیهای داغ و خوشمزه ایستادهاند. فقط كافی است بیشتر ساعت صبحهای زود از جلوی یكی از این مغازهها رد شوید تا خودتان از نزدیك ببینید كه مردم و خصوصا كارمندان برای خرید یك میان وعده خوشمزه ،سنتی و سالم و البته داغ داغ چه سر و دستی میشكنند.هنوز سینیها از تنور بیرون نیامده كه پشت سر هم خالی میشوند ومدام سینی بعدی و سینی بعدی. شیرمال و نان قندی هم كه از قدیم پای بساط عصرانه خیلی از ما بوده و حالا هم كه دوباره سرو كله تازه آن و بدون مواد نگهدارنده و صنعتی پیدا شده است ، استقبالها دوبرابر شده و خیلیها ترجیحشان این است كه به جای اینكه در راه برگشت از سر كار به خانه چیپس و پفك و خوراكیهای صنعتی بخرند، یك بسته شیرمال یا نان قندی یا كلوچه محلی داغ در دست بگیرند و به خانه بروند.بوی اهواز در حوالی میدان انقلاب
اینجا میدان انقلاب است. یك عصر وسط هفته با همان هیاهو و شلوغیهای همیشگی این میدان كه خیلی وقتها نمیگذارد حواس آدم به كارش جمع باشد و اگر در این شلوغی مسیرتان را هم درست انتخاب كنید و ادامه بدهید، هنر كردهاید! پیدا كردنشان كار خیلی سختی نیست.درست نبش میدان و به طرف خیابان كارگر البته هم شمالی و هم جنوبی .دیدن اولین فلافل فروشی كافی است تا رد بقیه را هم كه مثل قطار به همدیگر چسبیدهاند پیدا كنید. این راسته حالا به راسته فلافل فروشیهای پر كن و بخور معروف شدهاند. البته نه اینكه این كار به خودی و خود و فی نفسه جدید باشد، نه بلكه تقلیدی موفق از نمونه فلافل فروشیهای شهرهای جنوبی مثل اهواز، آبادان وخرمشهر است.اینجا درست آدم را به حال و هوای خیابان معروف فلافل فروشی اهواز یعنی لشكرآباد میكشاند.جایی كه تا از نزدیك نروید و نبینید شاید با هیچ روایت و توصیفی قابل درك نباشد. خیابانی شبیه هیچ كجا.جایی كه از حوالی غروب كم كم چراغ مغازهها و دكههای كوچك و حتی چرخهای دستی فلافل فروشیهایش روشن میشود و از همان حوالی غروب تا نیمههای شب این خیابان غرق در مشتریها و مردمیاست كه آمدهاند تا طعم فلافلهای لشكر آباد اهوازرا بچشند. اما سبك این فلافلها هم متفاوت است.اینجا كسی به شما یك ساندویچ حاضر وآماده نمیدهد؛ یعنی فروشنده فقط به شما یك عدد نان باگت میدهد و بعد نوبت خودتان است تا دست به كارشوید و هر چقدر كه دوست دارید نانتان را از فلافل و انواع ترشی و گوجه فرنگی و خیارشور و كاهو و سبزیجات مختلف و انواع و اقسام سسهای تند بندری و .... پر كنید! همه این امكانات به ظاهر معمولی و ساده این فرصت را به شما میدهد كه یكی از بهترین انواع فلافل را فقط و فقط با نهایت دو هزار تومان میل كنید.اما جدای از خود ساندویچ و قیمت و طعم ومزه متفاوت،این هیاهو و شلوغی جمعیت آن هم فقط برای یك فلافل بندری واقعا تماشایی است.حالا همین سبك از فلافل فروشیهای زنجیرهای اصطلاحا پر كن و بخور مدتی است كه در حوالی میدان انقلاب تهران و البته چند جای دیگر رونق گرفته و اتفاقا به دلیل قیمت مناسبی هم كه دارند با استقبال زیادی روبرو شدهاند.اینجا هم قیمتها متفاوت است.از سه هزار تومان تا هفت هزار تومان آن هم بسته به نوع فلافل انتخابی دارد كه ساده باشد یا با قارچ و پنیر یا حتی مخصوص.اما مخلفات داخل ساندویچ دست خودتان است كه چقدر و كدام باشد.اینجا هم تا چشم كار میكند اكثر مشتریها جوانها هستند مخصوصا دانشجوهایی كه نمیخواهند هزینه زیادی برای غذایشان صرف كنند. ولی با همین مخاطبها هم حسابی غلغله است و برای همین فلافلهای ارزان اما خوشمزه دست و پا میشكنند.البته فقط فلافل نیست. سمبوسه و پیراشكی پیتزایی هم طرفدارهای خاص خودشان را در این راستههای غذایی پیدا كردهاند.ناگفته نماند كه بعضی از همین اغذیه فروشیها هم در یك ابتكار جالب هزینه نوشابه یا هر نوع نوشیدنی دیگر را رایگان اعلام كرده اند؛ یعنی مثلا اگر شما خوش شانس باشید و یكی از این فلافل فروشیها را امتحان كنید ، میتوانید نوشیدنی تان را هم با همان هزینه ساندویچ میل كنید.
هم كوچك و هم سریع
تقریبا با اینكه عمر بعضی از این خوراكیها و میان وعدهها خیلی زیاد نیست ولی در همین مدت كوتاه توانستهاند طرفداران زیادی برای خودشان دست و پا كنند.راستش شاید گفتن دقیقش كمیسخت باشد؛ اینكه برای اولین بار كی و كجا این دكههای فروش ذرت مكزیكی داغ از گوشه و كنار شهر سر در آوردند.
اما در همان اولین سالها هم حسابی سرشان شلوغ شد. شاید اصلا تا قبل از آن تصور اینكه ذرتهای دانه شده داغ را كه به كره و پنیر پیتزا و قارچ و انواع طعم دهندهها آغشته شده است، آن هم در یك لیوان پلاستیكی كوچك بخریم كمیعجیب بود. اما از زیاد شدن همین دكههای ذرت داغ مكزیكی به راحتی مشخص میشود كه سطح علاقه عموم مردم به خوبی از این میان وعده وارداتی استقبال كرده است.
آنقدر كه خیلیها حتی در خانههایشان هم حالا ذرت مكزیكی درست میكنند ! اما حالا هر جایی را كه به عنوان مقصد پیاده روی انتخاب میكنیم مثل پاساژ و مركز خرید و راستههای پر طرفدار و سینما و پارك و .... محال است كه در آن دكه ای نبینیم كه علاوه بر ذرت مكزیكی میان وعدههای سریع ، كوچك و خوشمزه دیگری به دستتان ندهد.انواع اسنكهای كوچك، مینی پیتزا، هاتداگهای كوچك و حتی سوسیسهای طعم دار در سیخهای چوبی .یعنی بدون صرف وقت زیاد و نه هزینه زیاد میتوانید همان طور كه در حال گشت و گذار هستید یك میان وعده سبك، ارزان و تا حدودی خوشمزه و قابل قبول میل كنید.البته بد نیست به این موضوع اشاره شود كه این روال یعنی راه اندازی دكههای میان وعدهای به جای رستورانهای بزرگ در بسیاری از مراكز خرید و پاساژهای معروف كشورهای دیگر هم روال و قدمت زیادی دارد و دیدن آنها بعد از این سالها در ایران نشانه خوبی است و میتواند نوید بخش راهاندازی بازارچههای غذای ثابت باشد؛ یعنی شما میتوانید از هر غذایی كه دوست دارید یك پیاله كوچك بخرید و در جایی همان گوشه و كنار بازارچه بنشینید و میل كنید. درست مثل همین لیوانهای كوچك اما پرطرفدار ذرت مكزیكی یا ظرفهای كوچك اسنك و...چه سرما خورده و چه نخورده نمیدانم چه كاری است كه خیلی از ما فكر میكنیم، آش، سوپ، عدسی و لوبیای داغ فقط برای وقتهای مریضی است و در حالت عادی جای زیادی در زندگی روزمره ندارد، آن هم به عنوان یك میان وعده سبك و سرپایی در یك مسیر همیشگی ! اما این روزها مغازههای آش، سوپ و عدسی و خلاصه خوراكهای داغی راه افتادهاند كه از همان یك قدمیآنهاها هم دست و پای همه آنهایی كه فكر میكنند این غذاها برای دوران بیماری است شل میشود و دل به دریا میزنند و یك كاسه آش رشته یا شله قلمكار داغ و پر از كشك و پیاز داغ و نعناع سفارش میدهند.حالا بازار عدسی و لوبیا و حتی سوپ هم در همان حوالی میدان انقلاب، ولیعصر و فردوسی و راه آهن و خلاصه خیلی جاهای دیگر حسابی داغ است. فكرش را بكنید ، دیگ داغ آش رشته حیاط مادربزرگها حالا به مغازههای كوچك و بزرگ آمده است تا اگر یك رهگذر دنبال یك غذای میان وعده سبك، تازه و ارزان بود بتواند هم یك كاسه آش بخرد و هم یادی از آن روزها كند.اتفاقا غلغله جمعیتی كه حالا دیگر روز و شب و ساعت هم سرشان نمیشود و همیشه خدا در حال سفارش آش یا خوراك یا سوپ محبوبشان هستند، نشان میدهد كه این فكر بكر یعنی علم كردن دیگ آش رشته خیلی هم موفق بوده و دقیقا به هدف خورده است.هر چند كه كلا بساط خیلی از این تنقلات در فصلهای گرم سال كمیاز رونق میافتد اما به محض زرد شدن آرام برگهای پاییزی و آمدن دوباره سرما باز هم بساطشان داغ داغ میشود.البته بی انصافی است كه در بین این میان وعدهها و تنقلاتهای تقریبا سنتی حرفی از چرخهای معروف لبو و باقالی و شلغم داغ نزد.چون آنها هم همه جا هستند واتفاقا خوردنشان آن هم كنار پیاده روی خیابان عجیب مزه میدهد.خلاصه كه تا هوا گرم نشده است و هنوز زل آفتاب دمار از روزگار در نیاورده قدر این بساط داغ را بدانید و اگر سر راهتان به یكی از آنها بر خوردید بیخیال شیك بودن یا نبودن این مغازههای كوچك دل را به دریا بزنید، كسی چه میداند شاید این متفاوتترین پیراشكی، سمبوسه، فلافل یا آشی باشد كه در زندگی تان خوردهاید ... !منبع: روزنامه همشهری شش و هفت
گوشت مرغ رایجترین و پرمصرفترین ماده غذایی در میان خانوادههای ایرانی است که متأسفانه این روزها روی چندان خوشی به مردم نشان نمیدهد و حضورش را از میان مرغخوریهای تزئینشده چند ماه پیش که میزبان با افتخار در مقابل میهمان میگذاشت، کمرنگ کرده است.به گزارش ایسنا، اوایل خردادماه امسال بود که مرغ با قیمت هر کیلو 4800 تومان در میان مردم عرضه میشد و ما هم خوشحال از اینکه دوران گرانی و تورم به سرآمده و از این پس میتوانیم با خیالی راحت اقواممان را به منزلمان فرابخوانیم و با دستی پر از آنها پذیرایی کنیم، به بازار رفته و چند عدد مرغ درشت و گوشتی خریداری کردیم.و اما چند روزی از دلخوشیمان نگذشته بود که همهمههای افزایش قیمت مرغ به گوشمان رسید و خاطرمان را مکدر کرد، آری! با فرارسیدن ماه رمضان و آغاز ضیافتها قیمت مرغ خود را بالا کشیده و سری در میان سرها درآورد، آنجا بود که مرغ از میان سفرههایمان پرید!هرکسی از ظن خود حرفی میزد، برخی افزایش تقاضا و میهمانی ماه رمضان را علت اصلی افزایش قیمت تلقی میکردند و بعضی دیگر گرم شدن هوا و کمبود جوجهریزی در استانهای گرمسیر را عاملی برای گرانی قیمت مرغ برشمردند.روزها گذشت و ماه میهمانی خدا هم به پایان رسید اما همچنان در انتظار کاهش قیمت این گوشت پرمصرف بودیم. از انتظار خسته شدیم پس این بار باید سراغ مسئولان میرفتیم تا بتوانیم علت منطقی و اصلی افزایش قیمت مرغ را جویا شویم.به سراغ رئیس اتحادیه مرغ و ماهی همدان رفته و علت گران شدن گوشت مرغ را جویا شدیم.حسین عاشوری، رئیس اتحادیه مرغ و ماهی همدان، علت اصلی گران شدن قیمت مرغ را گرم شدن هوا و کاهش جوجهریزی در استانهای گرمسیر برشمرد و گفت: استان همدان برای جبران کمبود جوجهریزی در اینگونه شهرها مجبور به صادر کردن مرغ است که این امر در افزایش قیمت موثر بوده است.وی افزود: با خنک شدن هوا و آغاز و افزایش جوجهریزی در مناطق گرمسیر قیمت مرغ در همدان کاهش خواهد یافت.رئیس اتاق اصناف استان همدان نیز در اینباره به ایسنا اظهار کرد: گرم شدن هوا و صدور مرغهای همدان به مناطق گرمسیر و افزایش تقاضا در ماه رمضان علت گران شدن قیمت مرغ است.حمیدرضا فرساییوحید قیمت روز مرغ را 7500 تومان اعلام کرد و گفت: با خنک شدن هوا، قیمت مرغ تا حدودی کاهش خواهد یافت اما مردم انتظار کاهش قابل توجهی را نداشته باشند چرا که این قیمت باید برای مرغداران نیز پرمنفعت شود.وی قیمت منطقی مرغ را 6200 تا 6500 تومان دانست و افزود: این قیمت هم برای مصرفکنندگان و متقابلا برای مرغداران مناسب خواهد بود.و اما نزدیک به یکماه از گفتوگوی ما با مسئولان ذیربط گذشته و همچنان قیمت مرغ در 7600 باقیمانده است.دو روز گذشته که برای خرید مرغ در صف ایستاده بودم، صداهایی نظیر قیمت مرغ گران است و ما دیگر نمیتوانیم به اندازه کافی مرغ بخریم، در گوشم میپیچید، نگاهم را برگرداندم به سمت پیرزنی که در حال شمردن پولهایش برای خرید گوشت مرغ بود و همواره از قیمت آن گلایه میکرد.علت گلایهاش را جویا شدم، با بیحوصلگی تمام برایم حرف میزد و میگفت: چندین نوه و فرزند دارم که گاهی تعطیلات آخر هفته را به خانهام میآیند اما با توجه به قیمت 7600 تومانی مرغ، دیگر نمیتوانم به اندازه کافی مرغ بخرم و برایشان غذایی ساده درست کنم.وی از مسئولان خواست تا فکری به حال مادربزرگهایی که خانههایشان پر از میهمان است، بکنند و آگاه باشند که قیمت 7600 تومانی مرغ برای ما منطقی نیست.میان حرفهای پیرزن، حرکت مردی مسن و بلندقامت توجهم را به خود جلب میکند، او بدون اینکه مرغی بخرد از صف اول مرغ با پرخاشگری بیرون رفت و گفت: من راننده تاکسی هستم. از صبح کار کردهام اما هنوز به اندازه خرید دو تا مرغ نشده است.تحمل این صحنه برایم سخت میشود و با خود میگویم این پدری که پولش به خریدن دو عدد مرغ نرسید چگونه میخواهد با دستی خالی به منزل برود؟ نکند سرش را میان فرزندان و خانوادهاش به زیر بگیرد...این اتفاقات مرا بر آن داشت تا بازهم به سراغ مسئولان مربوطه بروم تا بدانم چرا با گذشت یکماه از گران شدن قیمت مرغ شاهد هیچگونه کاهشی در آن نبودهایم؟!افزایش ناگهانی قیمت ذرت، مانع کاهش قیمت مرغ
رئیس اداره تنظیم بازار سازمان جهادکشاورزی استان همدان به ایسنا گفت: افزایش و کاهش قیمت مرغ متاثر از قیمت نهادهها و خوراکی است که به مرغها میدهند.نجفیان اظهار کرد: با وجود اینکه قیمت ذرت در بازارهای جهانی ثابت بوده اما در ایران افزایش قیمت داشته و طی ماههای گذشته قیمت هر کیلو ذرت 300 تومان افزایش یافته است.وی تصریح کرد: اگر قیمت ذرت افزایش نمییافت، بیشک شاهد کاهش قیمت مرغ میبودیم اما متاسفانه افزایش قیمت نهاده و ذرت مانع از کاهش قیمت مرغ شده است.رئیس اداره تنظیم بازار سازمان جهادکشاورزی استان همدان با بیان اینکه در چندین ماه گذشته قیمت هرکیلو مرغ زنده 2900 تومان بوده است، تصریح کرد: طی افزایش قیمتی که پیش از ماه رمضان اتفاق افتاد، قیمت هر کیلو مرغ زنده از 2900 تومان به 5100 تومان رسیده است.وی با بیان اینکه قیمت 2900 تومانی مرغ زنده برای مرغداران خالی از سود بوده است، عنوان کرد: در حال حاضر قیمت 5100 تومان برای هرکیلو مرغ زنده، قیمتی منطقی بوده و کمتر از آن را به صلاح مرغداران نمیدانیم چرا که موجب زیان و فراری دادن آنها از تولید میشود.نجفیان بخشی از علت افزایش گران شدن مرغ را مربوط به سودهای دریافتی کاسبها دانست و گفت: سودهای کاسبها نیز موجب افزایش قیمت مرغ شده است که واحدهای نظارتی در حال پیگیری آن هستند.وی یکی دیگر از علل افزایش مرغ را گرمای هوا و کاهش جوجهریزی در مناطق گرمسیر دانست و افزود: از مهرماه و با خنک شدن هوا بدون شک حجم صادراتی مرغ از استان به این مناطق کمتر میشود که خود عاملی برای کاهش قیمت مرغ به شمار میآید.نجفیان با بیان اینکه با خنک شدن هوا و کاهش صادرات قیمت هر کیلو مرغ زنده به 4500 تومان خواهد رسید، اعلام کرد: این قیمت را اگر با 1800 تومان سود واسطهها تا تحویل آن به مشتری حساب کنیم، در ماههای خنک سال قیمت این گوشت به 6300 تومان خواهد رسید.وی با اشاره به اینکه جوجهریزی در تیرماه سال گذشته دو میلیون قطعه بوده است، اظهار کرد: تعداد جوجهریزی در تیرماه امسال با راهکارهای مدیریتی به یک میلیون و 700 قطعه رسیده است تا با مازاد عرضه در بازار و شکسته شدن بیش از حد قیمت نباشیم.نجفیان نگاههای مردم به قیمت مرغ را غیرکارشناسانه دانست و گفت: قیمتهای پایینی که مردم انتظارش را دارند، ضربه محکمی به واحدهای تولید مرغ خواهد زد.مردم مرغ منجمند بخرند
وی به توزیع مرغهای منجمد در بازار اشاره کرد و گفت: مرغهای منجمد با کیفیتی مطلوب و بهداشتی و با قیمت هرکیلو 5100 تومان به مردم ارائه میشود بنابراین به مردم توصیه میکنیم در صورت عدم توانایی برای خرید مرغ گرم از مرغهای منجمد استفاده کنند.معاون بهبود تولیدات دامی سازمان جهادکشاورزی استان همدان نیز به ایسنا گفت: مردم با توجه به قیمت قبل مرغ، اکنون احساس گرانی میکنند اما این درحالیست که قیمت کنونی مرغ، برای تولیدکنندگان مرغ بسیار منطقی است.محمد نظرپور با بیان اینکه عرضه مرغ مدیریت شده است، اعلام کرد: اگر بیش از حد تقاضا، مرغ تولید شود با کاهش تقاضا و در مقابل کاهش بیش از حد قیمت مرغ و ضرر و زیان مرغداران مواجه میشویم.وی با بیان اینکه صادرات مرغ و گرمای هوا نیز در افزایش قیمت آن موثر بوده است، تصریح کرد: قیمت نهادهها و خوراک مرغ نیز در افزایش قیمت مرغ بیتاثیر نبوده است.نظرپور با بیان اینکه به دنبال کاهش قیمت مرغ زنده نیستیم، اظهار کرد: این کاهش قیمت مرغ مرغداران را با خطر تعطیلی مواجه میکند.وی افزود: 520 واحد پرورش مرغ گوشتی با ظرفیت افزون بر 9 میلیون قطعه در هر دوره دراستان فعالیت میکنند که هر دوره برابر با 45 تا 60 روز است.نظرپور خنک شدن هوا و کاهش صادرات مرغ به مناطق گرمسیر را عاملی برای کاهش قیمت مرغ در ماههای آینده دانست و گفت: البته مردم نباید توقع داشته باشند که قیمت مرغ بیش از اندازه کاهش پیدا کند.به گزارش ایسنا: مردم عادی و قشر متوسط و رو به پایین جامعه زندگیشان درگیرودار همین افزایش قیمتهای هزار تومانی و دو هزار تومانی است. مرغ غذای متداول مردم و حذف آن از سبد خانوار با گرانی گوشت قرمز، زنگ خطری است. بنابراین این وظیفه مسئولان است تا بر قیمتها نظارت و کنترل داشته باشند و اجازه ندهند صادرات مرغ و دلایلی مانند آن منجر به گران شدن ناگهانی و سه هزار تومانی هرکیلو مرغ در عرض یکماه شود.اما آنچه از گفته مسئولان ذیربط برمیآید این است که حقوق تولیدکنندگان بیش از مصرفکنندگان مورد توجه قرار میگیرد و این باعث افسوس است.
رئیس اداره تنظیم بازار سازمان جهادکشاورزی استان همدان به ایسنا گفت: افزایش و کاهش قیمت مرغ متاثر از قیمت نهادهها و خوراکی است که به مرغها میدهند.نجفیان اظهار کرد: با وجود اینکه قیمت ذرت در بازارهای جهانی ثابت بوده اما در ایران افزایش قیمت داشته و طی ماههای گذشته قیمت هر کیلو ذرت 300 تومان افزایش یافته است.وی تصریح کرد: اگر قیمت ذرت افزایش نمییافت، بیشک شاهد کاهش قیمت مرغ میبودیم اما متاسفانه افزایش قیمت نهاده و ذرت مانع از کاهش قیمت مرغ شده است.رئیس اداره تنظیم بازار سازمان جهادکشاورزی استان همدان با بیان اینکه در چندین ماه گذشته قیمت هرکیلو مرغ زنده 2900 تومان بوده است، تصریح کرد: طی افزایش قیمتی که پیش از ماه رمضان اتفاق افتاد، قیمت هر کیلو مرغ زنده از 2900 تومان به 5100 تومان رسیده است.وی با بیان اینکه قیمت 2900 تومانی مرغ زنده برای مرغداران خالی از سود بوده است، عنوان کرد: در حال حاضر قیمت 5100 تومان برای هرکیلو مرغ زنده، قیمتی منطقی بوده و کمتر از آن را به صلاح مرغداران نمیدانیم چرا که موجب زیان و فراری دادن آنها از تولید میشود.نجفیان بخشی از علت افزایش گران شدن مرغ را مربوط به سودهای دریافتی کاسبها دانست و گفت: سودهای کاسبها نیز موجب افزایش قیمت مرغ شده است که واحدهای نظارتی در حال پیگیری آن هستند.وی یکی دیگر از علل افزایش مرغ را گرمای هوا و کاهش جوجهریزی در مناطق گرمسیر دانست و افزود: از مهرماه و با خنک شدن هوا بدون شک حجم صادراتی مرغ از استان به این مناطق کمتر میشود که خود عاملی برای کاهش قیمت مرغ به شمار میآید.نجفیان با بیان اینکه با خنک شدن هوا و کاهش صادرات قیمت هر کیلو مرغ زنده به 4500 تومان خواهد رسید، اعلام کرد: این قیمت را اگر با 1800 تومان سود واسطهها تا تحویل آن به مشتری حساب کنیم، در ماههای خنک سال قیمت این گوشت به 6300 تومان خواهد رسید.وی با اشاره به اینکه جوجهریزی در تیرماه سال گذشته دو میلیون قطعه بوده است، اظهار کرد: تعداد جوجهریزی در تیرماه امسال با راهکارهای مدیریتی به یک میلیون و 700 قطعه رسیده است تا با مازاد عرضه در بازار و شکسته شدن بیش از حد قیمت نباشیم.نجفیان نگاههای مردم به قیمت مرغ را غیرکارشناسانه دانست و گفت: قیمتهای پایینی که مردم انتظارش را دارند، ضربه محکمی به واحدهای تولید مرغ خواهد زد.مردم مرغ منجمند بخرند
وی به توزیع مرغهای منجمد در بازار اشاره کرد و گفت: مرغهای منجمد با کیفیتی مطلوب و بهداشتی و با قیمت هرکیلو 5100 تومان به مردم ارائه میشود بنابراین به مردم توصیه میکنیم در صورت عدم توانایی برای خرید مرغ گرم از مرغهای منجمد استفاده کنند.معاون بهبود تولیدات دامی سازمان جهادکشاورزی استان همدان نیز به ایسنا گفت: مردم با توجه به قیمت قبل مرغ، اکنون احساس گرانی میکنند اما این درحالیست که قیمت کنونی مرغ، برای تولیدکنندگان مرغ بسیار منطقی است.محمد نظرپور با بیان اینکه عرضه مرغ مدیریت شده است، اعلام کرد: اگر بیش از حد تقاضا، مرغ تولید شود با کاهش تقاضا و در مقابل کاهش بیش از حد قیمت مرغ و ضرر و زیان مرغداران مواجه میشویم.وی با بیان اینکه صادرات مرغ و گرمای هوا نیز در افزایش قیمت آن موثر بوده است، تصریح کرد: قیمت نهادهها و خوراک مرغ نیز در افزایش قیمت مرغ بیتاثیر نبوده است.نظرپور با بیان اینکه به دنبال کاهش قیمت مرغ زنده نیستیم، اظهار کرد: این کاهش قیمت مرغ مرغداران را با خطر تعطیلی مواجه میکند.وی افزود: 520 واحد پرورش مرغ گوشتی با ظرفیت افزون بر 9 میلیون قطعه در هر دوره دراستان فعالیت میکنند که هر دوره برابر با 45 تا 60 روز است.نظرپور خنک شدن هوا و کاهش صادرات مرغ به مناطق گرمسیر را عاملی برای کاهش قیمت مرغ در ماههای آینده دانست و گفت: البته مردم نباید توقع داشته باشند که قیمت مرغ بیش از اندازه کاهش پیدا کند.به گزارش ایسنا: مردم عادی و قشر متوسط و رو به پایین جامعه زندگیشان درگیرودار همین افزایش قیمتهای هزار تومانی و دو هزار تومانی است. مرغ غذای متداول مردم و حذف آن از سبد خانوار با گرانی گوشت قرمز، زنگ خطری است. بنابراین این وظیفه مسئولان است تا بر قیمتها نظارت و کنترل داشته باشند و اجازه ندهند صادرات مرغ و دلایلی مانند آن منجر به گران شدن ناگهانی و سه هزار تومانی هرکیلو مرغ در عرض یکماه شود.اما آنچه از گفته مسئولان ذیربط برمیآید این است که حقوق تولیدکنندگان بیش از مصرفکنندگان مورد توجه قرار میگیرد و این باعث افسوس است.