واکنش دفتر رفسنجانی به موج تخریبهای اخیر
گروهی با بغض و کینه، خود را بلندگوی نظام میدانند 16 شهریور -95
گروهی با بغض و کینه، خود را بلندگوی نظام میدانند 16 شهریور -95
اگر دست
خامنه ای و اطلاعات وامنیت پاسداران در
پشت پرده درکار نباشد و پشتیبانی نکنند محال است این گروه قادرباشند با سخنگوی رژیم وارونه ولایت فقیه شدن با بغض
وکینه در فضای مجازی حمله به رفسنجانی و اعضای خانواده اش کنند.
بخش خبری: دفتر آیتالله
هاشمی رفسنجانی به موج تخریبهای اخیر واکنش نشان داد. در اطلاعیه دفتر آیتالله
هاشمی رفسنجانی آمده است:
آغاز دور جدید و هماهنگ حملات رسانهای با عبارات و جملات متشابه، به شخصیتی که سخنگوی شورای عالی دفاع در زمان جنگ تحمیلی و به حکم امام راحل، فرمانده هشت سال دفاع مقدس بوده و بعدها به عنوان رئیس جمهور، بیشترین نقش را در تقویت بنیههای دفاعی کشور داشته، آن هم به اتهام «تضعیف قوای نظامی کشور!!» نشان از یک توطئه منسجم است و این احتمال زمانی قویتر میشود که توهینها و تهمتهای زنجیرهای به یکباره در رسانههای ریز و درشت یک جریان خاص، تکرار میشود. البته همگان میدانند که دلیل اصلی آشفتگی رسانهای آن جریان ـ لااقل در این ماجرا ـ دلسوزی برای تقویت بنیه نظامی کشور نیست، چرا که اگر با هر هدفی سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، غیر گزینشی و به طور کامل بازشنوایی شود، چنین استنباطی از آن نمیشود، مگر اینکه تعبیر «دوره دوم دولت روحانی» گناهی نابخشودنی و مجوّز اخلاقی و شرعی برای تعابیری باشد که حتی دشمنان انقلاب اسلامی نیز با همه کینهای که از انقلاب اسلامی و شخصیتهای موثر آن دارند، درباره شخصیتهای نظام بکار نبرده و نمیبرند تا جایی که یکی دیگر از رسانههای مجازی همان جریان، در مطلبی با عنوان «نگاهی به سرنوشت تعطیلی کوتاه مدت ارتش در ژاپن و آلمان» ضمن به اصطلاح تحلیل!! سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، صراحتاً میگوید: «مفهم خطرناک این سخنان (سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی) آنجا بیشتر نمایان میشود که بیان میکند که "مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند".»
اگر چه تصمیمسازان و مجریان سناریوی تخریب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که مدتهاست در فضای مسموم سیاسی و جناحی، خود را به خواب سنگین تغافل زدهاند، به خوبی میدانند که فحوای کلام ایشان در اجلاس 30 مرداد مدیران و روسای آموزش و پرورش چه بوده است، آنگونه که کاملاً میدانند نسبت دادن جمله «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست و نه موشکها» یک دروغ توئیتری و بیاخلاقیترین کار در دنیای سیاست است، اما صرفاً جهت تنویر افکار عمومی، به نکات ذیل اشاره میشود:
ـ سخنرانی آیتالله هاشمی رفسنجانی در جمع مدیران و روسای آموزش و پرورش کشور درباره دو ویژگی درونزایی و بروننگری اقتصاد مقاومتی با تکیه بر توسعه دانشمحور و تقویت شرکتهای دانشبنیان بود و با یادآوری خرابیهای 8 سال جنگ تحمیلی، در مقام مقایسه دو کشور، آلمان و ژاپن را مثال زدند که پس از جنگ مخرب جهانی دوم، با اینکه برای مسایل نظامی ممنوع بودند، با تکیه بر دانش و با سوق دادن بودجههای نظامی به توسعه صنعت و تولید، چنان اقتصاد پایداری ساختهاند که الان کاملاً محکم حتی در مقابله با کشورهای خارجی و مستحکم هستند.
صد البته که معنای این بخش از سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، به هیچ وجه زیر سوال بردن توان نظامی و به تعبیر منتقدین، دعوت از دشمنان برای حمله به کشور نیست، بلکه تاکیدی بر علمی بودن تولیدات نظامی و متکی شدن به پیشرفت تکنولوژی کشور و همچنین تاکیدی بر نقش علم و دانش برای مصونیت جامعه از آسیبهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی طمع دشمنان خارجی است.
ـ ممنوعیت وجود ارتش در آلمان و ژاپن که در کلام آیتالله هاشمی رفسنجانی آمده، نه یک ادعای شخصی از سوی ایشان و نه یک قانون برای همیشه تاریخ بود که بعضی از نویسندگان مطالب انتقادی در ماجرای اخیر، با تمسّک به آن، اجتهاد سیاسی کردهاند که «جناب هاشمی برای جمهوری اسلامی ایران نسخه سلطه پذیری و تن دادن به قیومیت آمریکا و متحدانش را میپیچد!!!»
اگر منتقدین که گویا ماموریت داشته و دارند که با بهانه یا بیبهانه به صورت همزمان به این مساله بپردازند، به جای جستجوی هزینههای نظامی و سالانه ژاپن و آلمان و تهیه مقالات آماری، برای دیدگاههای آیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص نقش و جایگاه مهم نیروهای نظامی، اعم از: سپاه، ارتش و بسیج، ضرورت تقویت بنیه و پایههای نظامی کشور و اهمیت دفاع با تکیه بر صنایع موشکی، جستجو میکردند، برای ذهن متغافل و مغرض خویش، اسناد فراوانی در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا میکردند که اولاً، حفظ ارتش در سالهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی را یکی از هوشمندیهای امام عزیز در مقام رهبر جامعه اسلامی میدانند و ثانیاً این جریان و رسانههای آنها آنقدر گرفتار «خود سانسوری» شدهاند که اگر بغض سیاسی به آنها اجازه میداد، میتوانستند به خبری که حدود 6 ماه پیش (16/1/95) در رسانههای کشور منتشر شده مراجعه نمایند که آیتالله هاشمی رفسنجانی در دیدار گروههای متعدد از باشگاه پژوهشگران جوان، جمعی از مردم ترکمن صحرا و نیروهای پشتیبانی جنگ جهاد در دوران دفاع مقدس و جهاد نصر با ابراز تاسف از تحریف و با ابراز تاسف از تحریف و تقطیع خودسرانه جمله (مربوط به موشک و گفتمان) و سوء برداشت از آن و تعجیل بعضی از جریانها و گروهها برای سوء استفاده از این جمله، گفت: «اولاً به عنوان کسی که در طول دوران زندان ستمشاهی، قرآن تفسیر میکردم، مصداق و تفسیر عملی آیه «وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّالله وَعَدُوَّکُم» را در شرایط موجود که دشمنان، انقلاب، ایران و اسلام را تهدید میکنند، تجهیز قوای نظامی کشور، از جمله تقویت قدرت موشکی کشور را لازم میدانم. ثانیاً اگر عامه مردم هم ندانند، مسوولان به ویژه نظامیها، به خوبی میدانند که صنایع موشکی در زمان جنگ که من فرماندهی آن را داشتم، از صفر توسط نیروهای جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و ارتش شروع شد و بعدها در زمان ریاست جمهوریام تقویت شد و من همیشه بر ضرورت تکمیل و تقویت پروژه موشکی ایران به عنوان قدرت دفاعی و بازدارنده تاکید داشته و دارم.»
یا در تاریخ 18/5/95، یعنی حدود یک ماه پیش، بهانهگیریهای غرب در مسیر پیشرفتهای موشکی ایران را به خاطر ناراحتی آنان از پیشرفتهای علمی، فنی و تکنولوژی جوانان ایرانی دانست و با تاکید بر ماهیت دفاعی صنایع موشکی برای همه کشورها به ویژه ایران، گفت: تناقضات گفتاری و رفتاری غرب در این موضوع چنان است که هیچکس نمیتواند باور کند، چون تلاش ایران برای پیشرفتهای علمی را تهدیدی برای جهانیان میدانند و دسترسی رژیم اشغالگر قدس به 200 کلاهک هستهای با بردهای قاره پیمایی را، سلاحی دفاعی میدانند!!
واقعاً انسان برای نظام اسلامی نگران میشود، وقتی میبیند که گروهی با بغض و کینه، خود را بلندگوی نظام میدانند و برای دفاع از منطقی که ندارند، به هر شیوه غیرمنطقی دست میزنند که این غرق شدن آنها در بغض و کینه یادآور آن مثل عربی است که میگوید: «الغریق یتشبث بکل حشیش».
مسوول دفتر
آغاز دور جدید و هماهنگ حملات رسانهای با عبارات و جملات متشابه، به شخصیتی که سخنگوی شورای عالی دفاع در زمان جنگ تحمیلی و به حکم امام راحل، فرمانده هشت سال دفاع مقدس بوده و بعدها به عنوان رئیس جمهور، بیشترین نقش را در تقویت بنیههای دفاعی کشور داشته، آن هم به اتهام «تضعیف قوای نظامی کشور!!» نشان از یک توطئه منسجم است و این احتمال زمانی قویتر میشود که توهینها و تهمتهای زنجیرهای به یکباره در رسانههای ریز و درشت یک جریان خاص، تکرار میشود. البته همگان میدانند که دلیل اصلی آشفتگی رسانهای آن جریان ـ لااقل در این ماجرا ـ دلسوزی برای تقویت بنیه نظامی کشور نیست، چرا که اگر با هر هدفی سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، غیر گزینشی و به طور کامل بازشنوایی شود، چنین استنباطی از آن نمیشود، مگر اینکه تعبیر «دوره دوم دولت روحانی» گناهی نابخشودنی و مجوّز اخلاقی و شرعی برای تعابیری باشد که حتی دشمنان انقلاب اسلامی نیز با همه کینهای که از انقلاب اسلامی و شخصیتهای موثر آن دارند، درباره شخصیتهای نظام بکار نبرده و نمیبرند تا جایی که یکی دیگر از رسانههای مجازی همان جریان، در مطلبی با عنوان «نگاهی به سرنوشت تعطیلی کوتاه مدت ارتش در ژاپن و آلمان» ضمن به اصطلاح تحلیل!! سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، صراحتاً میگوید: «مفهم خطرناک این سخنان (سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی) آنجا بیشتر نمایان میشود که بیان میکند که "مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند".»
اگر چه تصمیمسازان و مجریان سناریوی تخریب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که مدتهاست در فضای مسموم سیاسی و جناحی، خود را به خواب سنگین تغافل زدهاند، به خوبی میدانند که فحوای کلام ایشان در اجلاس 30 مرداد مدیران و روسای آموزش و پرورش چه بوده است، آنگونه که کاملاً میدانند نسبت دادن جمله «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست و نه موشکها» یک دروغ توئیتری و بیاخلاقیترین کار در دنیای سیاست است، اما صرفاً جهت تنویر افکار عمومی، به نکات ذیل اشاره میشود:
ـ سخنرانی آیتالله هاشمی رفسنجانی در جمع مدیران و روسای آموزش و پرورش کشور درباره دو ویژگی درونزایی و بروننگری اقتصاد مقاومتی با تکیه بر توسعه دانشمحور و تقویت شرکتهای دانشبنیان بود و با یادآوری خرابیهای 8 سال جنگ تحمیلی، در مقام مقایسه دو کشور، آلمان و ژاپن را مثال زدند که پس از جنگ مخرب جهانی دوم، با اینکه برای مسایل نظامی ممنوع بودند، با تکیه بر دانش و با سوق دادن بودجههای نظامی به توسعه صنعت و تولید، چنان اقتصاد پایداری ساختهاند که الان کاملاً محکم حتی در مقابله با کشورهای خارجی و مستحکم هستند.
صد البته که معنای این بخش از سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی، به هیچ وجه زیر سوال بردن توان نظامی و به تعبیر منتقدین، دعوت از دشمنان برای حمله به کشور نیست، بلکه تاکیدی بر علمی بودن تولیدات نظامی و متکی شدن به پیشرفت تکنولوژی کشور و همچنین تاکیدی بر نقش علم و دانش برای مصونیت جامعه از آسیبهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی طمع دشمنان خارجی است.
ـ ممنوعیت وجود ارتش در آلمان و ژاپن که در کلام آیتالله هاشمی رفسنجانی آمده، نه یک ادعای شخصی از سوی ایشان و نه یک قانون برای همیشه تاریخ بود که بعضی از نویسندگان مطالب انتقادی در ماجرای اخیر، با تمسّک به آن، اجتهاد سیاسی کردهاند که «جناب هاشمی برای جمهوری اسلامی ایران نسخه سلطه پذیری و تن دادن به قیومیت آمریکا و متحدانش را میپیچد!!!»
اگر منتقدین که گویا ماموریت داشته و دارند که با بهانه یا بیبهانه به صورت همزمان به این مساله بپردازند، به جای جستجوی هزینههای نظامی و سالانه ژاپن و آلمان و تهیه مقالات آماری، برای دیدگاههای آیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص نقش و جایگاه مهم نیروهای نظامی، اعم از: سپاه، ارتش و بسیج، ضرورت تقویت بنیه و پایههای نظامی کشور و اهمیت دفاع با تکیه بر صنایع موشکی، جستجو میکردند، برای ذهن متغافل و مغرض خویش، اسناد فراوانی در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا میکردند که اولاً، حفظ ارتش در سالهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی را یکی از هوشمندیهای امام عزیز در مقام رهبر جامعه اسلامی میدانند و ثانیاً این جریان و رسانههای آنها آنقدر گرفتار «خود سانسوری» شدهاند که اگر بغض سیاسی به آنها اجازه میداد، میتوانستند به خبری که حدود 6 ماه پیش (16/1/95) در رسانههای کشور منتشر شده مراجعه نمایند که آیتالله هاشمی رفسنجانی در دیدار گروههای متعدد از باشگاه پژوهشگران جوان، جمعی از مردم ترکمن صحرا و نیروهای پشتیبانی جنگ جهاد در دوران دفاع مقدس و جهاد نصر با ابراز تاسف از تحریف و با ابراز تاسف از تحریف و تقطیع خودسرانه جمله (مربوط به موشک و گفتمان) و سوء برداشت از آن و تعجیل بعضی از جریانها و گروهها برای سوء استفاده از این جمله، گفت: «اولاً به عنوان کسی که در طول دوران زندان ستمشاهی، قرآن تفسیر میکردم، مصداق و تفسیر عملی آیه «وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّالله وَعَدُوَّکُم» را در شرایط موجود که دشمنان، انقلاب، ایران و اسلام را تهدید میکنند، تجهیز قوای نظامی کشور، از جمله تقویت قدرت موشکی کشور را لازم میدانم. ثانیاً اگر عامه مردم هم ندانند، مسوولان به ویژه نظامیها، به خوبی میدانند که صنایع موشکی در زمان جنگ که من فرماندهی آن را داشتم، از صفر توسط نیروهای جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و ارتش شروع شد و بعدها در زمان ریاست جمهوریام تقویت شد و من همیشه بر ضرورت تکمیل و تقویت پروژه موشکی ایران به عنوان قدرت دفاعی و بازدارنده تاکید داشته و دارم.»
یا در تاریخ 18/5/95، یعنی حدود یک ماه پیش، بهانهگیریهای غرب در مسیر پیشرفتهای موشکی ایران را به خاطر ناراحتی آنان از پیشرفتهای علمی، فنی و تکنولوژی جوانان ایرانی دانست و با تاکید بر ماهیت دفاعی صنایع موشکی برای همه کشورها به ویژه ایران، گفت: تناقضات گفتاری و رفتاری غرب در این موضوع چنان است که هیچکس نمیتواند باور کند، چون تلاش ایران برای پیشرفتهای علمی را تهدیدی برای جهانیان میدانند و دسترسی رژیم اشغالگر قدس به 200 کلاهک هستهای با بردهای قاره پیمایی را، سلاحی دفاعی میدانند!!
واقعاً انسان برای نظام اسلامی نگران میشود، وقتی میبیند که گروهی با بغض و کینه، خود را بلندگوی نظام میدانند و برای دفاع از منطقی که ندارند، به هر شیوه غیرمنطقی دست میزنند که این غرق شدن آنها در بغض و کینه یادآور آن مثل عربی است که میگوید: «الغریق یتشبث بکل حشیش».
مسوول دفتر