نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان
سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب. 10 اردیبهشت – 97
سهم خواهي
و اختلاف اصلاح طلبان در شوراي شهر تقصير اصولگراهاست!
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به انتخاب شهردار جديد تهران و اختلافات ميان اعضاي شوراي شهر در اين زمينه پرداخته و جريان اصولگرايي را متهم ساخت که به دنبال ايجاد چنين اختلافي است!
سرويس سياسي- در بخشي از اين يادداشت آمده است:«بايد اذعان كرد رقيب محافظه کار در پي آن است که شوراي دوره پنجم در همان مسيري گام بردارد که شوراي اول رفت و در اين ميان با ترفندهاي مختلف سعي در برهم زدن اتحاد و انسجام شورا دارد. همچنان سعي مي کند که شورا را از اهداف و سياست هاي اعلامي دور کند و آنها را وادار به محافظه کاري و حرکت در مسير شوراي چهارم کند. اگر موفق به اختلاف نشود، قطعا استراتژي دوم را پيگيري مي کند. بنابراين توجه بايد کرد که مسير هماني است که دکتر نجفي آغاز کرد و در همان چارچوب شهردار بعدي بايد حرکت کند».
درباره اين نوشته بايد به اين واقعت تاکيد کرد که اختلاف در شوراي شهر مسئله اي است که روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاحات در روزهاي گذشته بارها به آن پرداخته اند، اين اختلاف امري واقعي و عيني است که برخي مي خواهند با فرافکني و فرار به جلو آن را به گردن منتقدين خود و اصولگرايان بيندازند.
با اين وجود زنجيره اي ها در روزهاي گذشته بارها به اين مسئله اذعان کرده اند که اهالي شورا دچار سهم خواهي و اختلاف شده اند.
کافي است تنها به يک نمونه از يادداشت هاي روزنامه هاي زنجيره اي در روزهاي گذشته در اين زمينه اشاره کنيم که به ماهيت اصلي اختلافات در شوراي شهر مي پردازد.
روزنامه ابتکار در شماره پنجشنبه گذشته خود طي گزارشي با عنوان «سهم خواهي از بهشت» به اختلافات احزاب اصلاح طلب و جنگ قدرت در ميان اصلاح طلبان در انتخاب شهردار تهران پرداخته و نوشته بود:«اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد.»
ابتکار در گزارش خود آورده بود:«انتخاب شهردار آينده با سياسي کاري و سهم خواهي احزاب سياسي از مسير اصلي خود خارج شده است و ممکن است که شهردار بعدي شخصي باشد که نه بر اساس تخصص و معيارهاي شوراي شهر بلکه به دليل توان بالاي آن فرد و حاميانش در لابي گري انتخاب شود».
اين روزنامه در ادامه به سياسي کاري و لابي گري اصلاح طلبان براي انتخاب شهردار آينده اشاره و تصريح کرد: «احزاب سياسي هم در تلاش هستند تا نامزد مورد نظر خود را پررنگ تر از سايرين نشان دهند که احزاب اتحاد ملي و اعتماد ملي در زمره چنين احزابي قرار دارند که در شرايط کنوني رقابت بيشتري ميان آنها وجود دارد. گفتني است که شرايط به وجود آمده ميان اصلاح طلبان و اختلاف دروني بر سر اين مسئله شبهاتي درخصوص سياسي کاري و لابي گري براي انتخاب شهردار آينده را ايجاد مي کند. با اين حساب، چنين اتفاقي ممکن است در نگاه مردم نسبت به کارکرد شوراي شهر و حتي اصلاح طلبان ايجاد شود.»
اين روزنامه در ادامه نوشته بود:«لازم به يادآوري است که انتخابات مجلس در سال 98 هم نزديک است اما اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد».
در پسابرجام قيمت دلار کنترل شد!
روزنامه آرمان در سرمقاله امروز نوشت: «در فضاي ناشي از برجام توانستيم از وارد شدن ضربه بيشتر به اقتصاد جلوگيري کرده و ديگر اينکه تورم اوج گيرنده را کنترل کنيم. حداقل اينکه در دو سال گذشته درصد بالا رفتن ارزش دلار در برابر ريال ايران تا حدود زيادي کنترل شد».
ادعاي مضحک اين روزنامه زنجيره اي درخصوص «کنترل قابل قبول افزايش دلار در برابر ريال در پسابرجام» در حالي است که افزايش افسارگسيخته و حيرت انگيز نرخ دلار و التهاب بازار ارز در سال گذشته و ابتداي سال جاري، در صدر اخبار قرار گرفت.
اتفاقات تلخ در حوزه اقتصاد و کاهش پي در پي ارزش پول ملي در پسا برجام در حالي رخ داد که دولت روحاني مدعي بود در سايه برجام، مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم حل خواهد شد. روحاني تاکيد داشت که «آنچنان گشايشي براي مردم درست مي کند که اصلا نيازي به يارانه نداشته باشند»!
اما در همه اين سال ها، دولت با پافشاري متعصبانه روي دستاوردهاي نداشته برجام، همه توجه خود از ظرفيت هاي داخلي را به غرب و گشايش از آن سو معطوف کرد و از توان داخلي به معني واقعي غفلت کرد.
بي تفاوتي و کم رغبتي وزراي دولت!
محمود نگهبان سلامي عضو فراکسيون اميد مجلس در مصاحبه با روزنامه آفتاب يزد گفت: «مسئله اي که خيلي عام شده و مي توان آن را در وزرا ديد کم انگيزگي، عدم فعاليت، کم رغبتي و حتي عدم دفاع جانانه از دولت توسط آنهاست. به هر حال وقتي دولت يک وزيري را به عنوان نماد خود به مجلس (براي تاييد) معرفي مي کند بايد متعهد شود که در طول چهار سال، تمام قد در برابر انتقادهايي که راجع به آن وزارتخانه مي شود بايستد و دفاع کند، اما در اکثريت قريب به اتفاق يک حالت بي تفاوتي در آن هاست، به هر حال شايد وزيري که چند دوره وزير بوده و سن و سالي از او گذشته انگيزه ندارد.»
سلامي افزود: «کمتر مي بينيم وزرا در استان ها يا بخش هاي مختلف بازديدهاي ميداني داشته باشند و با مردم سخن بگويند، طبيعي است وقتي چنين چيزي نباشد نارضايتي اجتماعي نيز زيادتر مي شود. يعني حتي حضور فيزيکي وزير در محل هاي مختلف هم از لحاظ بار رواني براي مردم مثبت است که وزرا آن را هم دريغ مي کنند.»
در حال حاضر مطالبه اصلي مردم از دولت، سامان دادن به وضعيت اقتصادي و معيشتي است اما متاسفانه چشم انداز روشني براي اين مطالبه از سوي دولت وجود ندارد. علي رغم سپري شدن قريب به پنج سال از عمر دولت روحاني،هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست.
پيش از اين نيز روزنامه هاي زنجيره اي تاکيد کرده بودند که دولت روحاني ارتباط عميق و دقيقي با مردم ندارد و اين مسئله مي تواند در آينده براي دولت چالش هاي بيشتري به وجود بياورد.
نبايد تهديد غرب را با تهديد پاسخ دهيم ، عصباني مي شوند!
روزنامه ابتکار در گزارشي با عنوان «ناجي اروپايي برجام!» درباره موضع مقامات کشورمان درباره خروج از ان پي تي در صورت خروج آمريکا از برجام ، به سفر ماکرون و مرکل به واشنگتن اشاره کرد و مدعي شد در شرايطي که اروپايي ها در حال تلاش براي حفظ برجام اند!، هرگونه پاسخي از سوي ايران به تهديدات غرب باعث پيچيده تر شدن اوضاع خواهد شد. اين روزنامه نوشت:«هر چند بنا بر گفته مقامات کشورمان، ايران گزينه هايي را براي خروج احتمالي آمريکا روي ميز دارد و مي تواند در عرض 4 روز به غني سازي 20 درصد بازگشته يا حتي از NPT خارج شود، اما سوال مهم در اين ميان آن است که اين اقدامات که همگي نيز قابل تحقق است چه ميزان هزينه و فايده براي کشور در بر خواهد داشت.؟.. وارد يک کارزار همه جانبه شدن با آنها نيز مي تواند بسيار براي ايران در شرايط کنوني هزينه افزا و فرساينده باشد.»
ابتکار همچنين نوشت:«در چنين وضعيتي اتخاذ ادبيات تهديد در پاسخ به تهديدهاي طرف مقابل صحه گذاشتن بر مدعاي رقباي منطقه اي ايران خواهد بود تا پس از مسائل هسته اي، موضوع موشکي بهانه اي براي ايجاد اجماع و تخليه ظرفيت استراتژيک ايران باشد.»
گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي از ابتداي توافق هسته اي با زمينه سازي و ماموريت بزک چهره خبيث شيطان بزرگ، خسارت محض برجام را به ملت و نظام با عناوين غلوآميزي همچنون فتح الفتوح و توافق قرن قالب کردند و پس از آن نيز هر روز و حتي با ژست چاپ دوم به دنبال دستاوردسازي براي برجام بودند و از سوي ديگر هرگونه هشدار دلسوزان کشور مبني بر غير قابل اعتماد بودن آمريکا را با عبارات توهين آميز مي نواختند. اکنون با مشخص شدن نقض عهدهاي مکرر آمريکا و دستاورد تقريبا هيچ برجام و نيز مشخص شدن هدف اصلي آمريکا از مذاکرات که همان پروژه نرمال سازي پله به پله (هسته اي– موشکي– منطقه اي) و در نهايت و تسليم ايران بوده است، وقيحانه توصيه مي کنند که در برابر چنين فاجعه تمام عياري حتي نبايد لب به اعتراض گشود که مبادا به عهدشکنان بر بخورد.
حقوق هاي بي ضابطه در شهرداري از جيب مردم افزايش پيدا کرده است!
روزنامه قانون نيز در گزارشي به افزايش حقوق هاي بي ضابطه از جيب مردم در شهرداري تهران همزمان با ادعاي بدهکاري شهرداري پرداخت.
در اين گزارش آمده است:«حقوق ها بي ضابطه از جيب مردم افزايش پيدا مي کنند. اين خلاصه انتقاد نمايندگان خانه ملت نسبت به وضعيت حقوق هاي شهرداري تهران است. در روزهايي که مسئولان شهرداري تهران از بدهي هاي سنگين شهرداري سخن مي گويند، تعداد حقوق بگيران شهرداري تهران افزايش پيدا کرده است. موضوعي که نه توسط سازمان هاي نظارتي به آن رسيدگي مي شود و نه مجلسي ها عزمي براي رسيدگي به آن دارند.»
در اين گزارش سعي شده است که تقصير موضوع به گردن شهردار و مديران قبلي انداخته شود تا اندکي از بار ناکامي و ناکارآمدي ها کاسته شود ولي توجه به ابتداي نوشته و اينکه حقوق هاي بي ضابطه از جيب مردم افزايش پيدا مي کند و اين در شرايط کنوني که شهرداري مدعي بدهکاري است نيز ساري و جاري است حقيقت مطلب را نشان مي دهد.
مشي مدعيان اصلاحات همواره اين گونه بوده که تقصيرها را به گردن پيشينيان و يا رقباي خود بيندازند ولي از آنجا که دروغ گو کم حافظه است در ميانه سطور نوشته هاي خود دچار تناقض مي شوند و به حقايق اعتراف مي کنند.
توهين هاي زنجيره اي از پشت نقاب «کرامت انسان»
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره روز گذشته خود به موضوع بازداشت مديرمسئول يکي ديگر از روزنامه هاي زنجيره اي پرداخت.
در اين يادداشت آمده: «بازداشت محمدمهدي رحمانيان، مدير مسئول محترم روزنامه شرق موضوعي تاسف انگيز است. محمدمهدي رحمانيان كه سوابق روشن و مشخصي در حوزه مديريت سياسي در جايگاه هاي مهم و رسمي داشته و از سوي ديگر يكي از مهم ترين و موثر ترين روزنامه هاي كشور با مديريت ايشان منتشر مي شود فردي قابل احترام و داراي جايگاه فرهنگي و اجتماعي است و هيچ دليل و بيمي كه منجر به بازداشت او شود وجود نداشت و اساسا اين اقدام مقام قضايي كه اين روزها خبرهاي بازداشت از سوي ايشان باعث نگراني هايي نيز شده قابل تامل است.»
به گزاره هايي که در متن بالا آمده توجه کنيد که درباره رحمانيان چه نوشته: «سوابق روشن و مشخص»، «مديريت سياسي در جايگاه هاي مهم و رسمي» و «فردي قابل احترام در حوزه فرهنگي». اين نوشتار با عنايت به اين گزاره ها نسبت به اينکه مديرمسئول روزنامه شرق بازداشت شده اعتراض کرده است. شايد اين سوال پيش بيايد که او به چه جرمي بازداشت شده است؟
روزنامه تحت مديريت رحمانيان گزارشي را در مورد يکي از محلات حاشيه اي شهر مشهد منتشر کرد. گزارشي که متاسفانه در آن اتهامات بسيار زشت و ناروا عليه «تمام مردم آن ناحيه» ايراد شد. اين گزارش با عباراتي سخيف و ناشايست همه اهالي آن منطقه را فاحشه خوانده است!
حالا بايد از مدعيان اصلاح طلبي و قانونگرايي پرسيد: شعار «کرامت انساني»تان چه شد؟ چطور مي شود که يک روزنامه مدعي اصلاح طلبي همه مردم يک ناحيه را به عملي زشت و ناشايست متهم کند؟ اگر اين موضوع که در اين روزنامه منتشر شده را محکوم مي کنيد پس چرا مديرمسئول شرق بايد مستثني شود؟ و اگر محکوم نمي کنيد و با اين روزنامه در اين توهين زننده به مردم هم نوا هستيد که ديگر کلامي باقي نمي ماند...
در اين باره بايد اين را هم افزود که متاسفانه اين روزها در رسانه هاي طيف مدعي اصلاح طلب توهين هاي زنجيره اي به مردم، خانواده شهدا و مقدسات صورت مي گيرد و پس از اعتراض مردم با يک عذرخواهي نصف و نيمه همه چيز را ظاهرا ختم به خير! مي کنند اما تجربه نشان داده که چندي بعد دوباره عقده اي ديگر از جايي ديگر سر باز مي کند.
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به انتخاب شهردار جديد تهران و اختلافات ميان اعضاي شوراي شهر در اين زمينه پرداخته و جريان اصولگرايي را متهم ساخت که به دنبال ايجاد چنين اختلافي است!
سرويس سياسي- در بخشي از اين يادداشت آمده است:«بايد اذعان كرد رقيب محافظه کار در پي آن است که شوراي دوره پنجم در همان مسيري گام بردارد که شوراي اول رفت و در اين ميان با ترفندهاي مختلف سعي در برهم زدن اتحاد و انسجام شورا دارد. همچنان سعي مي کند که شورا را از اهداف و سياست هاي اعلامي دور کند و آنها را وادار به محافظه کاري و حرکت در مسير شوراي چهارم کند. اگر موفق به اختلاف نشود، قطعا استراتژي دوم را پيگيري مي کند. بنابراين توجه بايد کرد که مسير هماني است که دکتر نجفي آغاز کرد و در همان چارچوب شهردار بعدي بايد حرکت کند».
درباره اين نوشته بايد به اين واقعت تاکيد کرد که اختلاف در شوراي شهر مسئله اي است که روزنامه هاي زنجيره اي و مدعيان اصلاحات در روزهاي گذشته بارها به آن پرداخته اند، اين اختلاف امري واقعي و عيني است که برخي مي خواهند با فرافکني و فرار به جلو آن را به گردن منتقدين خود و اصولگرايان بيندازند.
با اين وجود زنجيره اي ها در روزهاي گذشته بارها به اين مسئله اذعان کرده اند که اهالي شورا دچار سهم خواهي و اختلاف شده اند.
کافي است تنها به يک نمونه از يادداشت هاي روزنامه هاي زنجيره اي در روزهاي گذشته در اين زمينه اشاره کنيم که به ماهيت اصلي اختلافات در شوراي شهر مي پردازد.
روزنامه ابتکار در شماره پنجشنبه گذشته خود طي گزارشي با عنوان «سهم خواهي از بهشت» به اختلافات احزاب اصلاح طلب و جنگ قدرت در ميان اصلاح طلبان در انتخاب شهردار تهران پرداخته و نوشته بود:«اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد.»
ابتکار در گزارش خود آورده بود:«انتخاب شهردار آينده با سياسي کاري و سهم خواهي احزاب سياسي از مسير اصلي خود خارج شده است و ممکن است که شهردار بعدي شخصي باشد که نه بر اساس تخصص و معيارهاي شوراي شهر بلکه به دليل توان بالاي آن فرد و حاميانش در لابي گري انتخاب شود».
اين روزنامه در ادامه به سياسي کاري و لابي گري اصلاح طلبان براي انتخاب شهردار آينده اشاره و تصريح کرد: «احزاب سياسي هم در تلاش هستند تا نامزد مورد نظر خود را پررنگ تر از سايرين نشان دهند که احزاب اتحاد ملي و اعتماد ملي در زمره چنين احزابي قرار دارند که در شرايط کنوني رقابت بيشتري ميان آنها وجود دارد. گفتني است که شرايط به وجود آمده ميان اصلاح طلبان و اختلاف دروني بر سر اين مسئله شبهاتي درخصوص سياسي کاري و لابي گري براي انتخاب شهردار آينده را ايجاد مي کند. با اين حساب، چنين اتفاقي ممکن است در نگاه مردم نسبت به کارکرد شوراي شهر و حتي اصلاح طلبان ايجاد شود.»
اين روزنامه در ادامه نوشته بود:«لازم به يادآوري است که انتخابات مجلس در سال 98 هم نزديک است اما اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد».
در پسابرجام قيمت دلار کنترل شد!
روزنامه آرمان در سرمقاله امروز نوشت: «در فضاي ناشي از برجام توانستيم از وارد شدن ضربه بيشتر به اقتصاد جلوگيري کرده و ديگر اينکه تورم اوج گيرنده را کنترل کنيم. حداقل اينکه در دو سال گذشته درصد بالا رفتن ارزش دلار در برابر ريال ايران تا حدود زيادي کنترل شد».
ادعاي مضحک اين روزنامه زنجيره اي درخصوص «کنترل قابل قبول افزايش دلار در برابر ريال در پسابرجام» در حالي است که افزايش افسارگسيخته و حيرت انگيز نرخ دلار و التهاب بازار ارز در سال گذشته و ابتداي سال جاري، در صدر اخبار قرار گرفت.
اتفاقات تلخ در حوزه اقتصاد و کاهش پي در پي ارزش پول ملي در پسا برجام در حالي رخ داد که دولت روحاني مدعي بود در سايه برجام، مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم حل خواهد شد. روحاني تاکيد داشت که «آنچنان گشايشي براي مردم درست مي کند که اصلا نيازي به يارانه نداشته باشند»!
اما در همه اين سال ها، دولت با پافشاري متعصبانه روي دستاوردهاي نداشته برجام، همه توجه خود از ظرفيت هاي داخلي را به غرب و گشايش از آن سو معطوف کرد و از توان داخلي به معني واقعي غفلت کرد.
بي تفاوتي و کم رغبتي وزراي دولت!
محمود نگهبان سلامي عضو فراکسيون اميد مجلس در مصاحبه با روزنامه آفتاب يزد گفت: «مسئله اي که خيلي عام شده و مي توان آن را در وزرا ديد کم انگيزگي، عدم فعاليت، کم رغبتي و حتي عدم دفاع جانانه از دولت توسط آنهاست. به هر حال وقتي دولت يک وزيري را به عنوان نماد خود به مجلس (براي تاييد) معرفي مي کند بايد متعهد شود که در طول چهار سال، تمام قد در برابر انتقادهايي که راجع به آن وزارتخانه مي شود بايستد و دفاع کند، اما در اکثريت قريب به اتفاق يک حالت بي تفاوتي در آن هاست، به هر حال شايد وزيري که چند دوره وزير بوده و سن و سالي از او گذشته انگيزه ندارد.»
سلامي افزود: «کمتر مي بينيم وزرا در استان ها يا بخش هاي مختلف بازديدهاي ميداني داشته باشند و با مردم سخن بگويند، طبيعي است وقتي چنين چيزي نباشد نارضايتي اجتماعي نيز زيادتر مي شود. يعني حتي حضور فيزيکي وزير در محل هاي مختلف هم از لحاظ بار رواني براي مردم مثبت است که وزرا آن را هم دريغ مي کنند.»
در حال حاضر مطالبه اصلي مردم از دولت، سامان دادن به وضعيت اقتصادي و معيشتي است اما متاسفانه چشم انداز روشني براي اين مطالبه از سوي دولت وجود ندارد. علي رغم سپري شدن قريب به پنج سال از عمر دولت روحاني،هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست.
پيش از اين نيز روزنامه هاي زنجيره اي تاکيد کرده بودند که دولت روحاني ارتباط عميق و دقيقي با مردم ندارد و اين مسئله مي تواند در آينده براي دولت چالش هاي بيشتري به وجود بياورد.
نبايد تهديد غرب را با تهديد پاسخ دهيم ، عصباني مي شوند!
روزنامه ابتکار در گزارشي با عنوان «ناجي اروپايي برجام!» درباره موضع مقامات کشورمان درباره خروج از ان پي تي در صورت خروج آمريکا از برجام ، به سفر ماکرون و مرکل به واشنگتن اشاره کرد و مدعي شد در شرايطي که اروپايي ها در حال تلاش براي حفظ برجام اند!، هرگونه پاسخي از سوي ايران به تهديدات غرب باعث پيچيده تر شدن اوضاع خواهد شد. اين روزنامه نوشت:«هر چند بنا بر گفته مقامات کشورمان، ايران گزينه هايي را براي خروج احتمالي آمريکا روي ميز دارد و مي تواند در عرض 4 روز به غني سازي 20 درصد بازگشته يا حتي از NPT خارج شود، اما سوال مهم در اين ميان آن است که اين اقدامات که همگي نيز قابل تحقق است چه ميزان هزينه و فايده براي کشور در بر خواهد داشت.؟.. وارد يک کارزار همه جانبه شدن با آنها نيز مي تواند بسيار براي ايران در شرايط کنوني هزينه افزا و فرساينده باشد.»
ابتکار همچنين نوشت:«در چنين وضعيتي اتخاذ ادبيات تهديد در پاسخ به تهديدهاي طرف مقابل صحه گذاشتن بر مدعاي رقباي منطقه اي ايران خواهد بود تا پس از مسائل هسته اي، موضوع موشکي بهانه اي براي ايجاد اجماع و تخليه ظرفيت استراتژيک ايران باشد.»
گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي از ابتداي توافق هسته اي با زمينه سازي و ماموريت بزک چهره خبيث شيطان بزرگ، خسارت محض برجام را به ملت و نظام با عناوين غلوآميزي همچنون فتح الفتوح و توافق قرن قالب کردند و پس از آن نيز هر روز و حتي با ژست چاپ دوم به دنبال دستاوردسازي براي برجام بودند و از سوي ديگر هرگونه هشدار دلسوزان کشور مبني بر غير قابل اعتماد بودن آمريکا را با عبارات توهين آميز مي نواختند. اکنون با مشخص شدن نقض عهدهاي مکرر آمريکا و دستاورد تقريبا هيچ برجام و نيز مشخص شدن هدف اصلي آمريکا از مذاکرات که همان پروژه نرمال سازي پله به پله (هسته اي– موشکي– منطقه اي) و در نهايت و تسليم ايران بوده است، وقيحانه توصيه مي کنند که در برابر چنين فاجعه تمام عياري حتي نبايد لب به اعتراض گشود که مبادا به عهدشکنان بر بخورد.
حقوق هاي بي ضابطه در شهرداري از جيب مردم افزايش پيدا کرده است!
روزنامه قانون نيز در گزارشي به افزايش حقوق هاي بي ضابطه از جيب مردم در شهرداري تهران همزمان با ادعاي بدهکاري شهرداري پرداخت.
در اين گزارش آمده است:«حقوق ها بي ضابطه از جيب مردم افزايش پيدا مي کنند. اين خلاصه انتقاد نمايندگان خانه ملت نسبت به وضعيت حقوق هاي شهرداري تهران است. در روزهايي که مسئولان شهرداري تهران از بدهي هاي سنگين شهرداري سخن مي گويند، تعداد حقوق بگيران شهرداري تهران افزايش پيدا کرده است. موضوعي که نه توسط سازمان هاي نظارتي به آن رسيدگي مي شود و نه مجلسي ها عزمي براي رسيدگي به آن دارند.»
در اين گزارش سعي شده است که تقصير موضوع به گردن شهردار و مديران قبلي انداخته شود تا اندکي از بار ناکامي و ناکارآمدي ها کاسته شود ولي توجه به ابتداي نوشته و اينکه حقوق هاي بي ضابطه از جيب مردم افزايش پيدا مي کند و اين در شرايط کنوني که شهرداري مدعي بدهکاري است نيز ساري و جاري است حقيقت مطلب را نشان مي دهد.
مشي مدعيان اصلاحات همواره اين گونه بوده که تقصيرها را به گردن پيشينيان و يا رقباي خود بيندازند ولي از آنجا که دروغ گو کم حافظه است در ميانه سطور نوشته هاي خود دچار تناقض مي شوند و به حقايق اعتراف مي کنند.
توهين هاي زنجيره اي از پشت نقاب «کرامت انسان»
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره روز گذشته خود به موضوع بازداشت مديرمسئول يکي ديگر از روزنامه هاي زنجيره اي پرداخت.
در اين يادداشت آمده: «بازداشت محمدمهدي رحمانيان، مدير مسئول محترم روزنامه شرق موضوعي تاسف انگيز است. محمدمهدي رحمانيان كه سوابق روشن و مشخصي در حوزه مديريت سياسي در جايگاه هاي مهم و رسمي داشته و از سوي ديگر يكي از مهم ترين و موثر ترين روزنامه هاي كشور با مديريت ايشان منتشر مي شود فردي قابل احترام و داراي جايگاه فرهنگي و اجتماعي است و هيچ دليل و بيمي كه منجر به بازداشت او شود وجود نداشت و اساسا اين اقدام مقام قضايي كه اين روزها خبرهاي بازداشت از سوي ايشان باعث نگراني هايي نيز شده قابل تامل است.»
به گزاره هايي که در متن بالا آمده توجه کنيد که درباره رحمانيان چه نوشته: «سوابق روشن و مشخص»، «مديريت سياسي در جايگاه هاي مهم و رسمي» و «فردي قابل احترام در حوزه فرهنگي». اين نوشتار با عنايت به اين گزاره ها نسبت به اينکه مديرمسئول روزنامه شرق بازداشت شده اعتراض کرده است. شايد اين سوال پيش بيايد که او به چه جرمي بازداشت شده است؟
روزنامه تحت مديريت رحمانيان گزارشي را در مورد يکي از محلات حاشيه اي شهر مشهد منتشر کرد. گزارشي که متاسفانه در آن اتهامات بسيار زشت و ناروا عليه «تمام مردم آن ناحيه» ايراد شد. اين گزارش با عباراتي سخيف و ناشايست همه اهالي آن منطقه را فاحشه خوانده است!
حالا بايد از مدعيان اصلاح طلبي و قانونگرايي پرسيد: شعار «کرامت انساني»تان چه شد؟ چطور مي شود که يک روزنامه مدعي اصلاح طلبي همه مردم يک ناحيه را به عملي زشت و ناشايست متهم کند؟ اگر اين موضوع که در اين روزنامه منتشر شده را محکوم مي کنيد پس چرا مديرمسئول شرق بايد مستثني شود؟ و اگر محکوم نمي کنيد و با اين روزنامه در اين توهين زننده به مردم هم نوا هستيد که ديگر کلامي باقي نمي ماند...
در اين باره بايد اين را هم افزود که متاسفانه اين روزها در رسانه هاي طيف مدعي اصلاح طلب توهين هاي زنجيره اي به مردم، خانواده شهدا و مقدسات صورت مي گيرد و پس از اعتراض مردم با يک عذرخواهي نصف و نيمه همه چيز را ظاهرا ختم به خير! مي کنند اما تجربه نشان داده که چندي بعد دوباره عقده اي ديگر از جايي ديگر سر باز مي کند.
