يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "ستون پنجم"

 اوین نامه ی کیهان 2 شنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1397
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "ستون پنجم"
معاون سربازجو شریعت نداری در اوین نامه ی کیهان برای اینکه مدعیان اصلاح طلب را متهم به ستون پنجم پیاده نظام دشمن معرفی کند  در ابتدای یادداشت خود برای پیش مقدمه اتهامات زنجیره ای دیگر این چنین از فرمانده سپاه ژنرال فرانکو دیکتاتور سابق اسپانیا نقل قول کرده است :
«من با چهار ستون سرباز و تجهيزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوي شهر در حرکتم،اما شما فقط روي اين چهار ستون حساب نکنيد بلکه ستون ديگري هم داريم که در داخل شهر و حتي در ميان جمع شما هستند که براي ما فعاليت مي کنند! آنها «ستون پنجم» ما هستند. اگر از چهار ستون اعزامي واهمه نداريد از اين ستون پنجم بترسيد که در تمام امور و شئون شما «نفوذ» دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار مي کنند
    
آنچه خوانديد، بخش هايي از نامه اي است که فرمانده سپاه ژنرال فرانکو (رهبر جريان فاشيستي اسپانيا ) در خلال جنگ هاي سه ساله داخلي اين کشور خطاب به جمهوري خواهاني که شهر مادريد را در اختيار داشتند، نوشته بود. متن نامه خيلي زوتر از آنچه که جمهوري خواهان فکرش را مي کردند عملياتي شد و «ستون پنجم» دشمن موفق شدند با ايجاد «وحشت گرسنگي» و «ناکارآمد نشان دادن جمهوري خواهان» براي رفع قحطي،روحيه مردم را درهم شکسته تا به سادگي دروازه ها براي ورود سپاهيان ژنرال فرانکو باز شود
    
عبارت «ستون پنجم» که با اين نامه وارد فرهنگ لغات سياسي شد، بعدها در همه کشورهاي جهان مصاديق متعددي پيدا کرد و همه از آن به عنوان جماعتي منفور و خائن به وطن ياد کردند.

«
من با چهار ستون سرباز و تجهيزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوي شهر در حرکتم،اما شما فقط روي اين چهار ستون حساب نکنيد بلکه ستون ديگري هم داريم که در داخل شهر و حتي در ميان جمع شما هستند که براي ما فعاليت مي کنند! آنها «ستون پنجم» ما هستند. اگر از چهار ستون اعزامي واهمه نداريد از اين ستون پنجم بترسيد که در تمام امور و شئون شما «نفوذ» دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار مي کنند
    
آنچه خوانديد، بخش هايي از نامه اي است که فرمانده سپاه ژنرال فرانکو (رهبر جريان فاشيستي اسپانيا ) در خلال جنگ هاي سه ساله داخلي اين کشور خطاب به جمهوري خواهاني که شهر مادريد را در اختيار داشتند، نوشته بود. متن نامه خيلي زوتر از آنچه که جمهوري خواهان فکرش را مي کردند عملياتي شد و «ستون پنجم» دشمن موفق شدند با ايجاد «وحشت گرسنگي» و «ناکارآمد نشان دادن جمهوري خواهان» براي رفع قحطي،روحيه مردم را درهم شکسته تا به سادگي دروازه ها براي ورود سپاهيان ژنرال فرانکو باز شود
    
عبارت «ستون پنجم» که با اين نامه وارد فرهنگ لغات سياسي شد، بعدها در همه کشورهاي جهان مصاديق متعددي پيدا کرد و همه از آن به عنوان جماعتي منفور و خائن به وطن ياد کردند.
    
در جنگ تحميلي عراق عليه کشورمان هم بودند جماعتي که با رفتار گوناگون، بعنوان ستون پنجم دشمن عمل کردند و بارها باعث وارد آمدن ضرباتي به ايران يا ناکام ماندن عمليات هاي ما شدند.
    
واقعيت اين است که جنگ پايان نيافته و ما هر روزه در معرض تهديد دشمناني هستيم که به چيزي کمتر از نابودي ايران و ايراني راضي نيستند.
    
قطعا اصلاح طلبان از بيان اين حقيقت ناخرسندند و همچون هميشه، دوست ندارند مردم با حقيقت مواجه شوند! آنها دلشان مي خواهد با کلماتي مثل «توهم توطئه» به هر آدم بيدار و فهميده اي برچسب بزنند،اما حقيقت را نمي توان پنهان کرد، آن هم وقتي از زبان روساي جمهور آمريکا در همه ادوار،ما محور شرارت بوده ايم و بايد ريشه ملتمان کنده مي شده!
    
آمريکا به گواهي تاريخ 40 ساله انقلاب اسلامي، هيچ روزي را براي دشمني با ما از دست نداده و بدون اغراق در همه اين سال ها «چهار ستون» از چهار جهت براي سرنگوني ما گسيل داشته است،اما راه به جايي نبرده و نخواهد برد ان شاءالله.
    
اگر موضوع همين بود،مثل همه اين سالها جوابش را مي داديم اما ماجرا به همان «ستون پنجم» مشهور بر مي گردد که دشمن خيلي به آن دل خوش کرده است. اگر در زمان جنگ ستون پنجم، عمليات را لو مي داد و گراي نقاط حساس و مهم شهرها را مي داد،اکنون به تعبير رهبر انقلاب، ستون پنجم در پي «تغيير باورهاي مسئولان و نفوذ در مراکز تصميم ساز و تصميم گير» است.
    
اين را با صدها قرينه و نمونه مي توان ثابت کرد.
    
اکنون ستون پنجم در يک گام مهم،به مرحله «افکارسازي» هم فکر مي کند.
    
شايد تا به حال به صورت موضوعي به اين مسئله توجه نکرده ايد، اما با اين مقدمه براي شما هم اين ابهام پيش مي آيد که چه اتفاقي افتاده که عده اي در کشور، فقط و فقط منتظرند تا يک نفر به جرم جاسوسي براي بيگانه، همکاري با دشمن و عناوين مشابه بازداشت شود تا بوق و کوس بدست بگيرند و در رثاي آزادي ناله کنند!
    
فلان هنرپيشه سينما و تلويزيون که به اقرار خودش ،بيش از 5 سال است حتي يک کتاب نخوانده واز تلفظ يک نام ساده عاجز است،ناگهان کارشناس امنيتي مي شود!فلان ورزشکار،فلان مجري و...ودهها نمونه ديگر هر اقدام دستگاه هاي امنيتي و اطلاعاتي يا دستگاه قضايي را تخطئه مي کنند و بذر رعب در دل مردم مي کارند!کار آنها شبيه عوامل جريان فاشيستي اسپانيا نيست!؟
    
راستي اين همه آدم مطلع از همه امور داريم!؟ آدم هايي که توانايي دارند تنها چند لحظه پس از انتشار خبر دستگيري يک شخص مرتبط با بيگانه،تشخيص بدهند که او بي گناه است!؟
    کار وقتي بدتر مي شود که برخي نمايندگان مجلس هم ژست هاي فضاي مجازي را به اداي وظيفه نمايندگي ترجيح دهند و اگر براي دلار 6 هزار توماني مهر سکوت به لب زدند، در برابر هر اقدامي براي تامين امنيت مردم،به دفاع از دشمن بپردازند!
    
راستي ستون پنجم چه تعريفي جز اين دارد!؟ جماعتي که آگاهانه و ناآگاهانه، حرف دشمن را مي زنند و جاده او را هموار مي کنند!
    
آن هم درست در زماني که شواهد از در و ديوار مي بارد! نگاهي به برخي پروژه هاي مهم و کليدي چند سال اخير بکنيد تا بدانيد دشمن چه خيز بزرگي براي بهره گيري از ستون پنجم و باز کردن دروازه هاي کشور به روي لشگر جنايتکار خود برداشته است.
    
بعوان نمونه، چتر علم و سواد و تخصص، يکي از بهترين حربه ها براي نفوذ است. زير همين پوشش بود که ده ها سند و پروتکل بين المللي به کشور قالب شد و اصلا نهضت جهاني شدن به راه افتاد!
    1- سند 2030 را به ياد داريد!؟ عده اي به عنوان دانشمند و متخصص آن را تجويز کردند و جاده صاف کن ها بدون طي مراحل قانوني، آن را اجرا کردند و مي کنند! کسي نيست که اندک بهره اي از انصاف و خرد داشته باشد و متوجه زيان هاي بي شمار آن سند نباشد، اما ستون پنجم مصمم به فتح سيستم آموزش فرزندان اين سرزمين بوده و هست!
    2
- حدود 60 سال است که کنوانسيون بذر(UPOV) در جهان مورد قبول و پذيرش برخي کشورهاست. ايران حتي قبل از انقلاب هم آن را نپذيرفته بود و کشاورزي ما با هر سختي، به حيات خود ادامه داده بود. اکنون کدام ستون پنجم است که فشار مي آورد تا اين سند در قالب لايحه دولت يازدهم، در مجلس به تصويب برسد!؟کدام جماعت است که ريشه کشاورزي چند هزار ساله ايران را نشانه رفته و قصد نابودي آن را دارد!؟
    3- ماجراي اف. اي.تي.اف را به ياد داريد!؟ وزير اقتصاد دولت يازدهم، برخلاف تصريح دو اصل قانون اساسي و بدون اطلاع مراجع رسمي در جريان يک سفر کاري ايران را به مفاد اف. اي.ي.اف متعهد کرد! مدتي بعد خبر اين اقدام عجيب از سوي رسانه هاي بيگانه منتشر شد و تازه از پرده برون افتاد که چه اتفاق مهمي رخ داده است! تعهدي که داده شد،گرفتن دست دشمن و آوردنش به پستوي خانه و نشان دادن زير و بم زندگي اقتصادي ايران بود که سخاوتمندانه انجام شد! وقتي کيهان درباره همين سند خيانت بار افشاگري کرد، حضرات جوابيه فرستادند که «ما در حال بازکردن گره هاي کور تحريمي هستيم و اين مهم، از درک امثال شما خارج است و نياز به تدبير دولت تدبير و اميد دارد»! حالا مي بينيم ثمره آن تدبير اين شده که مقامات ارشد بانکداري ما بايد به انگليس بروند و در کلاس آموزشي شرکت کنند تا هرچه دقيق تر و بهتر، همه اطلاعات تراکنش هاي مالي کشور را به دشمن تقديم کنند و در مقابل ،به گفته رئيس جمهور محترم «با گوني دلار بياوريم»! اين تدبير کدام ستون پنجم براي فتح سيستم بانکي ايران بود!؟
    4
- در همين فقره اخير درباره پيمان پالرمو، ديديد چه اتفاق عجيبي رخ داد!؟ واقعا در کدام کشور دنيا شاهد اين هستيم که متن پيماني تعهدآور براي کشور را به نحوي ترجمه کنند که کسي متوجه خطرات آن نباشد و بعد که مرکز هوشيار و آگاهي مثل شوراي نگهبان، مشت خاطيان را باز کرد، ادعا شود «غلط تايپي» بوده است!؟ حقيقتا تاريخ بايد اين کارها را به عنوان صفحات سياه و عبرت آموز خود ثبت و ضبط کند تا فردا آيندگان و فرزندان ما بدانند آمريکايي ها براي شکست انقلاب اسلامي،چه کارها که نکردند و چه راهها که نرفتند! تا بدانند انقلاب اسلامي از چه طوفان ها و گردنه هايي عبور کرده است!
    5-
و بالاخره در همين ماجراهاي جاسوسان حوزه محيط زيست و آب، ديديم که نفوذ تا مرحله معاونِ معاون رئيس جمهور هم رخ داد و حتي پروژه فرار متهم پرونده با ورود مستقيم وزارت اطلاعات و درخواست لغو ممنوع الخروجي کاوه مدني عملياتي شد! در همين پروژه بود که ديديم جماعت سلبريتي و برخي نمايندگان و افراد شهرت طلب، هياهو به راه انداختند و براي نخبه(!) فراري از کشور مرثيه خواندند و چنان وانمود کردند که گويي هرکه در ايران درس خوانده بي سواد است و هرکه از آن سوي دنيا مدرک دارد،نخبه است! اين همه توهين به ايران و ايراني براي انجام يک ماموريت، تعجب آور نيست!؟ اين همه تزريق روحيه حقارت و بدبختي و فلاکت، عجيب نيست!؟راستي ستون پنجم قرار بود چه کار کند!؟
    
اين صورت مسئله اي بود که کم و بيش همه مي دانند و چيدن قطعات پازل کنار يکديگر، موارد خاص و مهمي را به ما نشان مي دهد که سر آن به پروژه ناراضي کردن مردم و ناکارآمد نشان دادن نظام برمي گردد و رد پاي مديريت آن، به اتاق فکر هاي مهم آمريکا و انگليس مي رسد.
    
اما سه پرسش درباره ستون پنجم وجود دارد: نخست آنکه، در کجاي دنيا اين آزادي غلط و نادرست وجود دارد که يک نفر در هر کسوتي (هنرپيشه، بازيگر، ورزشکار، مدرس دانشگاه و...) بيايد و درباره يک شبکه وسيع و مخوف جاسوسي که زير نظر پيچيده ترين سازمان هاي جاسوسي در تلاش براي براندازي نظام حاکم هستند، اظهار نظر کند و مقامات کشور را به خاطر هوشياري و اقدام به موقع، مورد طعن و لعن قرار دهد و افکار عمومي را عليه آنها سازمان دهي کند!؟
    
دوم آنکه اگر نيروهاي نظامي کشور، مسئول مبارزه با آن «چهار ستون» نظامي و آشکار دشمن هستند،چه کسي مسئول مبارزه با «ستون پنجم» است!؟ يعني هيچ کس مسئوليت ندارد يک نفر را که علي الدوام بذر نااميدي و نفرت از اقدامات مراکز امنيتي و قضايي در دل مردم مي کارد، مورد سوال قرار دهد!؟ واقعا معناي آزادي اين است که هرکس درباره هرچيز، هرچه دلش خواست بگويد!؟ در کجاي دنيا آزادي اينگونه مسخره و وارونه معنا مي شود!؟ کدام عقل سليم اجازه مي دهد زحمت چند ماهه و حتي چند ساله يک سرويس امنيتي و گمنام براي کشف يک شبکه جاسوسي، به وسيله مثلا يک مدرس دانشگاه، ورزشکار يا هنرپيشه سينمايي يا تلويزيوني بر باد برود!؟ آيا ستاره هاي هاليوود اين اجازه را دارند!؟ متاسفانه مماشات و تعارف دستگاه قضايي باعث اين وضع شده تا جايي که حتي عده اي به خود جرات دفاع از تروريست هاي سفاک و قاتلان فرزندان ايران را هم مي دهند!
    
و بالاخره، آيا قرار است با دستگيري يک يا دو جاسوس،شبکه او رها شده و به کار خود ادامه دهد!؟ اگر نه (که منطقا هم بايد اينگونه باشد)چرا زمينه سازان تصويب و ارائه طرح هاي بنيان برانداز فرهنگي و اقتصادي و امنيتي، کماکان به فعاليت خود ادامه مي دهند و بازهم از اين لقمه ها براي مردم مي گيرند!؟ ديگر چه اتفاقي بايد بيفتد تا يک نفر ستون پنجمي قلمداد شود!؟ نويسنده: حسين شمسيان