تحلیل عباس عبدی از اسامی کودکان تهرانی



عباس عبدی: يكي اينكه تعداد استفاده از اسامي مذهبي كاهش مي‌يابد، از‌سوي‌ديگر خلوص مذهبی این نام‌ها از طریق تركيب با اسامي ديگر رقيق مي‌شود. درحال‌حاضر ما هيچ نشانه و موردي را نمي‌توانيم پيدا كنيم كه اين خصوصيات نظیر تنوع‌طلبی، زیبایی‌شناسی، غیرمذهبی‌شدن و‌گرایش به خنثی‌شدن و ملی‌شدن و خوانش ساده در زبان‌های دیگر تغيير كند و روندي خلاف آن را در‌ پي داشته باشد.
به‌تازگي تحليلي درباره «تحول نام‌گذاري كودكان تهراني» در پژوهشگاه هنر، ارتباطات و رسانه منتشر شده است كه «عباس عبدي» در آن به بررسي اسامي انتخاب‌شده كودكان در سال‌هاي 75 تا 94 پرداخته است. گفتگوی روزنامه شرق با عباس عبدی را می‌خوانیم:
اسامی پرطرفدار کودکان در سال 96 را دیده‌اید؟ چه نکته‌ای به نظرتان می‌رسد؟ همان‌طور که مشاهده می‌شود، اسامی مذهبی هنوز جزء اسم‌های پرطرفدار است حالا شاید به شکل ترکیبی. این را ناشی از چه‌چیزی می‌دانید؟
بله من 20 نام اول محبوب دختران و پسران را كه به‌تازگي منتشر شده است، در خبرگزاري‌ها ديده‌ام. البته در‌نظر داشته باشيد اول اینکه اينها 20 نام محبوب است و نه همه نام‌ها و دوم اینکه مختص استان تهران است و در سطح كشور متفاوت مي‌شود. كاملا درست است که اسامي مذهبي هنوز هم جزء پرطرفدارترين نام‌ها هستند به‌‌ویژه در بين پسران، ولي وقتي ما از اين موضوع صحبت مي‌كنيم باید متوجه روند روبه‌كاهش مشهود آن نیز باشیم، اسامي مذهبي در گذشته همواره جزء اسامي پرطرفدار بوده است.
بله در تحقيق شما آمده است كه در مقاطعي اسامي اسلامي جزء پرطرفدار‌ها بوده‌اند، اما گه‌گاه روند كاهشي داشته است؛ مثل دوران حضور آقاي احمدي‌نژاد.
به‌هرحال مي‌بينيم چه در مورد پسران و چه در كل استان‌ها، روند انتخاب اسامي مذهبي كاهشي بوده است. انتخاب اسامي مذهبي در گذشته همواره درصدشان بالا بوده است، اوج آن در سال‌های اول انقلاب است که در کل به حدود ۶۵ درصد و در مورد پسران نزدیک به ۸۵ درصد رسید، ولی بعدها روند كاهش يافته و الان به حداقل خود در ۵۰ سال اخیر رسيده است. الان نه‌فقط نسبت به سال ۶۳ كه نسبت به سال ۴۵ هم اين روند كاملا كاهشي بوده و به پايين‌ترين ميزان خود رسيده است. در این دو سال را نمي‌دانم وضعيت چگونه است، اما بر‌اساس ۲۰ نام محبوب‌تر می‌توان حدس قریب‌به‌يقین زد که اين روند كاهشي ادامه داشته و احتمالا تشدید هم شده است. درصد نام‌های انتخاب‌شده برای کودکان تهرانی با ‌گرايش اسلامي در سال 1345 در بين دختران و پسران در حدود 58 درصد بوده است. اين روند افزايشي بود تا سال 60-61 كه افزايش يافت و به 65 درصد رسيد. اما از آن مقطع روند مذکور كاهشي شد تا ‌اينكه در سال 94 به نزديك 40 درصد رسيده كه كاهش زيادي است. فقط درصد نام‌ها نیست كه كاهشي بوده، بلكه بين اسامي ترکیبی صورت گرفته است که شدت مذهبی‌بودن نام‌ها را هم کمتر کرده است. مثلا نام‌های مذهبی مثل علی، حسین، مهدی و عباس را با «امير» تركيب مي‌كنند و غلظت مذهبي‌بودن اسامي را كم مي‌كنند. براي اولين‌بار است كه سه تا اسم با تركيب «امير» در بالاترين رتبه کاربرد قرار گرفته‌اند.
نكته‌اي ديگر كه در بين 20 اسم پركاربرد پسرانه مي‌بينيد، انتخاب چندین نام غيرمذهبي ( كيان، ساميار، آراد، ماهان، رادين، پارسا و... ) است كه در گذشته هيچ‌وقت در این سطح از کاربرد وجود نداشت. ایلیا هم اگر‌چه گفته می‌شود نام علی در عبری است، ولی چندان وجه مذهبی ندارد. تا‌به‌حال نداشتيم كه در بين 20 پرطرفدارها اين تعداد اسم غيرمذهبي وجود داشته باشد و به نسبت هم اسامي خيلي جديدي هستند. در بين اسامي دختران كه اين فرایند شديد‌تر است، در میان ۲۰ نام پر‌کاربردتر فقط سه نام فاطمه، زهرا و زينب به ‌چشم مي‌خورد. بقیه یا اسامي غيرمذهبي هستند يا به شكل خيلي رقيق از اسم‌هاي مذهبي استفاده شده است. اين نشانه يك تحول در ‌گرايش فرهنگي است.
شما پيش‌تر هم تحلیل کرده بودید انتخاب اسامی خود یک تحول فرهنگی است، الان هم بر اين نكته تأكيد مي‌كنيد. اکنون و با دیدن اسامی سال 96 همان تحلیل درست است؟ به‌‌ویژه این نکته که « نام‌های پسران حامل و معرف فرهنگ گذشته است درحالی‌که نام‌های دختران نگاه بر آینده دارد به عبارتی از این اسامی‌ گرایش به آینده را می‌توان متوجه شد».
توجه كنيد كه براي اظهار‌نظر دقيق و تحليل نياز هست تا حداقل 50 اسم برتر را داشته باشيم. اما در‌ بين همين 20 اسم هم مي‌توان مشاهده كرد كه این روند ادامه دارد و فكر مي‌كنم به‌اين‌زودي‌ها هم متوقف نخواهد شد.
هرچند فقط دو سال از تحلیل شما گذشته است، اما شما در آینده‌نگری در تحلیل دو دهه پیش عواملی نظیر تنوع‌طلبی، زیبایی‌شناسی، غیرمذهبی‌شدن و خنثی‌شدن و ملی‌شدن و هم‌آوایی با خوانش آن در زبان‌های دیگر را جزء نکته‌های انتخاب اسامی دانسته‌اید، آیا این نکته اکنون هم مشهود است؟
مي‌دانيد در تحليل تحول نام‌هاي انتخابی برای كودكان، اثرگذاری تمام اين عوامل را نشان مي‌دهد اما درباره غيرمذهبي‌شدن ما با دو اتفاق روبه‌رو هستيم.
يكي اينكه تعداد استفاده از اسامي مذهبي كاهش مي‌يابد، از‌سوي‌ديگر خلوص مذهبی این نام‌ها از طریق تركيب با اسامي ديگر رقيق مي‌شود. درحال‌حاضر ما هيچ نشانه و موردي را نمي‌توانيم پيدا كنيم كه اين خصوصيات نظیر تنوع‌طلبی، زیبایی‌شناسی، غیرمذهبی‌شدن و‌گرایش به خنثی‌شدن و ملی‌شدن و خوانش ساده در زبان‌های دیگر تغيير كند و روندي خلاف آن را در‌ پي داشته باشد.