نگاه سربازجویانه اوین نامه ی کیهان به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب


نگاه سربازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب .  8 اردیبهشت – 97
انتخابات 98 نزديک است با جنگ بر سر انتخاب شهردار آبروريزي نکنيد!
    
سرويس سياسيروزنامه زنجيره اي ابتکار در گزارشي با عنوان «سهم خواهي از بهشت» به اختلافات احزاب اصلاح طلب و جنگ قدرت در ميان اصلاح طلبان در انتخاب شهردار تهران پرداخت و نوشت : «اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد».
    ابتکار در گزارش خود آورده است : «انتخاب شهردار آينده با سياسي کاري و سهم خواهي احزاب سياسي از مسير اصلي خود خارج شده است و ممکن است که شهردار بعدي شخصي باشد که نه بر اساس تخصص و معيارهاي شوراي شهر بلکه به دليل توان بالاي آن فرد و حاميانش در لابي گري انتخاب شود».

    اين روزنامه در ادامه به سياسي کاري و لابي گري اصلاح طلبان براي انتخاب شهردار آينده اشاره و تصريح کرد : «احزاب سياسي هم در تلاش هستند تا نامزد مورد نظر خود را پررنگ تر از سايرين نشان دهند که احزاب اتحاد ملي و اعتماد ملي در زمره چنين احزابي قرار دارند که در شرايط کنوني رقابت بيشتري ميان آنها وجود دارد. گفتني است که شرايط به وجود آمده ميان اصلاح طلبان و اختلاف دروني بر سر اين مسئله شبهاتي درخصوص سياسي کاري و لابي گري براي انتخاب شهردار آينده را ايجاد مي کند. با اين حساب، چنين اتفاقي ممکن است در نگاه مردم نسبت به کارکرد شوراي شهر و حتي اصلاح طلبان ايجاد شود

    اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت : «لازم به يادآوري است که انتخابات مجلس در سال 98 هم نزديک است اما اين اختلافي که ميان احزاب اصلاح طلب بر سر جايگاه شهرداري تهران به وجود آمده است، نگراني هايي براي انسجام اين افراد در انتخابات پيش رو به وجود مي آورد».

    گفتني است طي روزهاي گذشته جنگ قدرت ميان حزب اتحاد ملت (اعضاي حزب منحله مشارکت) و حزب کارگزاران (به رياست کرباسچي) و اوضاع به هم ريخته شوراي شهر و شهرداري تهران، موجب نگراني بسياري از اصلاح طلبان شده است.

    چندي پيش غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران و شهردار اسبق تهران با تاکيد بر اينکه تصور نمي کنم کارايي و توان اجرايي يک شهردار ملاک انتخاب اعضاي شوراي شهر تهران براي انتخاب اين هفت نفر بوده باشد، گفت : درواقع اين ليست حاصل قول و قرارهايي است که دوستان با هم در شورا گذاشته اند.

    وي تاکيد کرد : در صورت کلي مهم اين است که شهردار آينده، تهران را بشناسد، سابقه فعاليت شهرداري داشته و بتواند با مسئولان مختلف نظام هماهنگي و تعامل داشته باشد و توجه آنها را براي حل مشکلات شهري جلب کند.کرباسچي در پاسخ به اين سوال که تا چه حد يارکشي حزبي مي تواند به زندگي مردم و شهر تهران صدمه بزند، بيان کرد: «متاسفانه بسيار زياد و مردم صدمه اين يارکشي را خواهند ديد

    
    
    
برجام منطقه اي را با بده بستان امتياز، کليد بزنيم!
    روزنامه آرمان در سرمقاله روز پنج شنبه نوشت:«مسائل مورد مناقشه غرب با ايران همچنان مطرح است و تا زماني که شرايط به همين شکل باشد، مناقشه وجود خواهد داشت...ايران مي تواند به آساني به دليل برتري که در منطقه دارد تعيين کننده جهت مذاکره ها باشد و امتيازهاي خود را به دست آورد. ديپلماسي مستلزم گرفتن و دادن امتياز است».

    مدعيان اصلاحات در رويکردي مغاير با منافع ملي اصرار دارند تا خسارت محض برجام در ديگر مولفه هاي قدرت کشورمان نيز تکرار شود. در موضوع هسته اي در شرايطي که ايران به غني سازي 20 درصد رسيده بود پاي ميز مذاکره رفت ولي در نهايت، اقدامات نقد دولت ايران در مقابل وعده هاي نسيه طرف مقابل موجب شد تا به اذعان مقامات ارشد دولت هيچ 

    دستاوردي از اين توافق عايد ايران نشود.

    برجام يک تجربه مهم و البته پرهزينه براي کشورمان است. تجربه اي که به هيچ عنوان قابليت تکرار ندارد. دشمن در پي برجاميزه کردن توان موشکي و قدرت منطقه اي کشورمان است و متاسفانه روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاحات با اين اقدام ضدايراني همنوا شده اند.

    
    
    
خسارت برجام هم تقصير قبلي ها بود!
    روزنامه ايران در شماره روز پنج شنبه طي يادداشتي رويکرد منتقدان دولت در عرصه سياست خارجي را داراي بيشترين هزينه دانست اما جالب اينکه در بخش ديگري از اين مطلب، در تناقضي آشکار اعتراف کرد که در موضوع هسته اي هزينه سنگيني را پرداخت کرده ايم. البته تقصير آن را هم گردن دولت هاي نهم و دهم انداخت! و اين نشان مي دهد که پرداخت اين هزينه سنگين در دولت روحاني بوده است وگرنه آن را تقصير دولت هاي قبل نمي انداخت

    ايران نوشت: «...اين همان رويکرد راديکال و تهاجمي است که به اشتباه از آن با عنوان رويکرد انقلابي ياد و دفاع مي شود. حاصل اين رويکرد در گذشته اين بوده است که ما درحالي که مي توانستيم براي بسياري از مسائل داخلي و خارجي مان هزينه کمتري بپردازيم، بيشترين هزينه ممکن را پرداخته ايم و شواهد اين ادعا را نيز مي توان در گستره اي از رويدادها، از گروگانگيري در سال 1358 تا پرونده هسته اي جست و جو کرد

    اين ادعا در شرايطي است که سياست خارجي مدعيان اصلاحات مبتني بر امتيازدهي به حريف و تقديم دستاوردها به طرف غربي است و نتيجه آن، در دو دوره اصلاحات و اعتدال، خسارت محض بوده است. البته اين موضوع بارها مورد تاکيد مقامات ارشد دولت و تيم مذاکره کننده هسته اي قرار گرفته است. ظريف تصريح کرد که «هنوز حتي يک حساب بانکي نمي توانيم در انگليس باز کنيم.» عراقچي گفته بود که «تحريم ها روي کاغذ برداشته شده است.» سيف هم تاکيد کرده بود که «برجام تقريبا هيچ دستاوردي براي ايران نداشته است

    در بخش ديگري از اين يادداشت که مطلبي در تضاد با ادعايش را مطرح کرده، آمده است: «اگر قبل از مذاکراتي که منجر به برجام شد ما در زمينه هسته اي به جاي شعارهاي راديکال و انقلابي چون کاغذ پاره خواندن قطعنامه هاي شوراي امنيت و امثالهم برخورد نکرده بوديم شايد چنين هزينه سنگيني براي هسته اي پرداخت نمي کرديم؟»

    مدت هاست که تشت رسوايي برجام از بام افتاده. توافق يکطرفه هسته اي که قرار بود در روز نخست اجراي آن تمام تحريم ها بالمره برداشته شود، از همان روز اجرا، جسم و روحش نقض شد. اکنون حاميان برجام در تکاپوي فرافکني و فرار از پذيرش مسئوليت اين خسارت محض اند.

    آنچه دستاورد تقريبا هيچ برجام را رقم زد، دادن امتيازات نقد در برابر وعده هاي نسيه بود و لحاظ نکردن قواعد بديهي همچون «توازن تعهدات»، «همزماني اجراي تعهدات»، «اخذ تضمين از طرف مقابل» و «پيش بيني برگشت پذيري امتيازات واگذار شده در صورت نقض عهد» افراطيون مدعي اصلاحات اما اين روزها عصباني اند و در حال فرافکني. آن هم از نوع نخ نما شده تقصير دولت قبل! چراکه براي اين خسارت محض سنگ تمام گذاشتند، آن را معجزه قرن و فتح الفتوح و آفتاب تابان ناميدند و تيتر زدند که سازمان تحريم ها فرو پاشيد!

    
    
    
ضعف حافظه زنجيره اي ها 
    گويا بي دستاوردي برجام، روزنامه هاي زنجيره اي را دچار ضعف حافظه کرده است. روزنامه آفتاب يزد در گزارشي نوشت:« با توجه به اينکه اتحاديه اروپا بارها بر اهميت اقتصادي و امنيتي برجام تاکيد کرده بايد برخي مقامات اظهاراتي که اين روزها مطرح مي کنند تامل بيشتري به خرج دهند. بهتر است به جاي برخي گفته ها همچون خروج از ان پي تي منتظر تصميم ترامپ باشيم و حتي بعد از آن نيز نبايد بي محابا اظهاراتي را انجام داد. لازم است ابتدا با اروپا رايزني کنيم تا مشخص شود بدون آمريکا با آنها مي توان به چه نقطه اي رسيد. بعد از آن مي توانيم تصميم بگيريم». 

    نکته قابل تامل اينجاست که اين روزنامه زنجيره اي در ماههاي گذشته، اعتماد به اروپا را ساده لوحي و دلخوشي دولت به برجام را فرصت سوزي و برجام بدون آمريکا را نيز بي معنا عنوان کرده بود.

    روزنامه آفتاب يزد-شهريور 96- در مطلبي نوشت:«بدون آمريکا هرچند به نظر مي رسد در هر صورت وضعيت ايران بدتر از قبل از تحقق برجام نخواهد شد و تبادلات اقتصادي بهتر مي شود، اما شرکت هاي بزرگتر اروپايي بدون آمريکا همکاري با ايران نخواهند داشت. اين يعني اينکه عملاً بدون آمريکا برجام معنايي نخواهد داشت».

    آفتاب يزد همچنين-بهمن 96- در مطلبي نوشته بود:«اينکه تصور کنيم اروپا کاملاً در طرف ايران قرار خواهد گرفت ساده لوحانه است چرا که پيوند ساختاري اروپا و آمريکا در تبادلات اقتصادي و امنيتي موجب شده اين دو قدرت به يکديگر وابستگي متقابلي داشته باشند».

    اين روزنامه زنجيره اي همچنين-اسفند 96- در مطلبي نوشت: «دولت ماه ها پس از توافق هسته اي، به هواي چيدن ميوه هاي برجام نشست و بر پايه اين دلخوشي، برنامه ها و سياست هاي کاري خود-دوران پسابرجام- را نوشت اما ماحصل اين انتظار، فرصت سوزي، از دست رفتن منابع موجود به هواي گشايش برجام و در نهايت کاهش صبر اجتماعي با استمرار فشارهاي اقتصادي بود».

    گفتني است رويکرد غلط «اجراي برجام بدون آمريکا» در حالي است که اکنون مسئله، «اصل برجام» است نه «برجام با آمريکا يا بدون آمريکا». برجام اکنون نعش متعفني است که جز سرخوردگي براي يک ملت و گستاخي دشمن، هيچ عايدي ديگري براي ما نداشت.

    از سوي ديگر انفعال دولت و امتناع از اقدام متقابل و بي توجهي به 29 شرط اجراي برجام، تنها به افزايش گستاخي طرف مقابل و گسترده شدن دامنه تحريم ها منجر خواهد شد.

    
    
    
تورم در سال جديد
    روزنامه اعتماد در شماره پنج شنبه در صفحه اقتصادي در گزارشي با عنوان «تورم در سايه انتظارات قيمتي» به موضوع افزايش تورم در ماه اخير پرداخت

    در اين گزارش آمده است: «تازه ترين گزارش اعلامي بانك مركزي از شاخص هاي تورمي نشان مي دهد كه در فروردين ماه ١٣٩٧ شاخص كل به 112/9 رسيد كه نسبت به ماه قبل از آن (اسفند ٩٦) 1/3 درصد افزايش را نشان مي دهد... براساس همين گزارش شاخص قيمت در گروه عمده «خوراكي ها و آشاميدني ها و دخانيات» نسبت به ماه قبل 2/3درصد و در گروه عمده «كالاهاي غيرخوراكي و خدمات» 0/9 درصد افزايش را نشان مي دهد. براساس همين گزارش، در گروه خوراكي ها و آشاميدني ها، ميوه و خشكبار بالاترين ميزان تورم (١١) و شير و پنير كمترين تورم (٢،٢-) را به خود اختصاص داده اند

    در ادامه اين گزارش آمده: «بسته به اينكه سبد مصرفي يك خانوار چيست و هر كالا چه سهمي از سبد خانوار را شامل مي شود، افزايش سطح قيمت مي تواند باعث افزايش يا كاهش رفاه خانوارها شود چراكه آمار اعلامي براي تورم ميانگين وزني از قيمت بالغ بر ٢٠٠ كالا و خدمات است ولي هر خانوار كالاها و خدمات محدودي مصرف مي كند

    اين نوشتار سپس افزوده است: «از سوي ديگر بانك مركزي براي هر كالا در محاسبه تورم، وزن خاصي را بسته به اهميت آن در نظر مي گيرد. به طور مثال مسكن و اجاره با اهميتي بيش از ٣٠ درصد، بالاترين ميزان اثرگذاري در محاسبه تورم را به خود اختصاص داده است. در نتيجه افزايش قيمت اين بخش اثر قابل ملاحظه اي بر محاسبه تورم كل خواهد داشت. ولي براساس آمار منتشر شده اين بخش نسبت به ماه گذشته رشدي 0/8 درصدي را تجربه كرده است كه از ميزان كل تورم كه برابر با 1/3 بوده، كمتر است. عمده افزايش قيمت ها مربوط به گروه خوراكي ها بوده است به طوري كه ميوه و خشكبار (١١)، گوشت قرمز (3/4) و گوشت سفيد و فرآورده هاي آن (3/1) به ترتيب بالاترين ميزان تورم را تجربه كرده اند

    اين گزارش نتيجه مي گيرد: «بنابراين آنچه از اين نتايج استنباط مي شود اين است كه سهم كالاهاي ضروري در سبد مصرفي خانوارها نسبت به ماه گذشته افزايش قابل ملاحظه اي داشته است. منظور از كالاهاي ضروري، كالاهايي است كه خانوار با وجود كاهش درآمد، همچنان مصرف خود از آنها را ادامه مي دهد و خانوارها نسبت به تغييرات قيمتي اين كالاها از حساسيت كمتري برخوردار هستند. يعني اگر قيمت كالا به اندازه يك واحد بيشتر شود خانوار مصرفش را از اين كالاها (مثل گوشت، مرغ، نان و...) به ميزاني كمتر از يك واحد كاهش مي دهد