يادداشت ميهمان اوین نامه کیهان "سناريويي براي سال 98 !"


اوین نامه کیهان  3 شنبه 11 دی ماه سال 1397
يادداشت ميهمان   اوین نامه کیهان "سناريويي براي سال 98 !"
آنچه كه در باره فتنه 88 و نهايتا پاسخ قاطع ملت در 9 دي به آمريكا و فتنه گران گفته و يادآوري مي شود، مبتني بر رويكرد گذشته محور است. اما آنچه كه ملت ضمن توجه به تجربه گذشته بايد بداند و نسبت به آن هوشيار باشد، رويكرد مبتني بر آينده محور است و اين همان هشدار اخير رهبر معظم انقلاب است درخصوص اينكه «ممكن است نقشه را براي سال 98 كشيده باشند». لذا براي اينكه دشمن موفق به فتنه اي ديگر نشود بايد تحولات داخلي و خارجي را با اين نگاه مورد تحليل و بررسي قرار داد. در باره تصميم رئيس جمهور آمريكا براي خروج از سوريه آنچه كه تاكنون آشكار شده اين است كه اين موضوع هم به مسائل داخلي و خارجي آمريكا و هم به مسائل داخلي و خارجي ايران ارتباط دارد
1- خروج نظاميان آمريكايي از سوريه مي تواند زمينه برطرف كردن و يا حداقل كاهش تهديدهاي امنيتي در سوريه و همچنين در منطقه را فراهم كند، اما نمي توان باور كرد كه آمريكا بدون برنامه ريزي و هدف، صادقانه تصميم گرفته باشد از سوريه خارج شود. لذا با توجه به نقشه هايي كه آمريكا در سر دارد ممكن است اين تهديدات به شكل ديگري بروز كنند. آنچه موجب شك و ترديد فراوان مي شود اين است كه دليل اصلي آمريكا براي انداختن تروريست ها به جان و مال و ناموس مردم سوريه، جداكردن اين كشور از محور مقاومت و تامين امنيت اسرائيل از طريق مقابله با حزب الله و ايران بود. اكنون نيز مشكل اصلي آمريكا بدون اينكه سوريه را از محور مقاومت جدا كرده باشد، حضور محور مقاومت در سوريه و در مرزهاي اسرائيل است كه همواره بر خروج نيروهاي مقاومت تاكيد داشته است. لذا حال چگونه بدون تحقق اين خواسته هايش راضي شده به ميل خود و بدون نقشه اي ديگر سوريه را رها كند؟ اينكه ترامپ گفته هفت تريليون دلار در منطقه هزينه كرديم و اينكه وزير سابق خارجه آمريكا در انديشكده صندوق مارشال آلمان در بروكسل گفته بود «حجم اقتصاد آمريكا هفده تريليون دلار است و ما از هر دلاري كه خرج مي كنيم يك پني آن را براي اجراي سياست هايمان در سوريه اختصاص مي دهيم»، نشان مي دهد ادعاي خروج از سوريه يك فريب است و آمريكايي ها سناريوي ديگري با جابه جايي نيروهايشان در سر دارند. نكته قابل تامل اين است كه با اعلام خروج آمريكا از سوريه موجي از تحليل هاي مختلف در فضاي رسانه اي و سياسي محور غربي - عربي - عبري راه افتاد مبني بر امتيازاتي كه ايران از خروج آمريكا به دست خواهد آورد!. بايد توجه داشت در صورتي اين تصميم مي تواند پيامدها و آثار مثبتي داشته باشد كه با هماهنگي دولت سوريه باشد و ارتش و نيروهاي سوري خلا ناشي از خروج نيروهاي آمريكايي را پر كنند و حاكميت يكپارچه سوريه حفظ شود، در غير اين صورت مي تواند آثار و تبعات منفي و حتي پيش بيني نشده به همراه داشته باشد. با توجه به اهميت فوق العاده تحولات نظامي - سياسي سوريه، اقدام آمريكا در باطن خود داراي تهديدات جديدي خواهد بود. خط خبري - تحليلي گفته شده از همان اول شك برانگيز بود و هرچه بيشتر مي گذشت، آشكارتر مي شد كه اولا اين بخشي از سناريوي انحراف افكار عمومي و سرگرم كردن محور مقاومت است. ثانيا پازلي از سناريوي تشديد ايران هراسي در جهان و منطقه است. ثالثا اقدامي براي بر هم زدن توازن قدرت ايجاد شده در منطقه و مختل كردن روند سياسي آغازشده در نشست هاي آستانه و تشكيل كميته تدوين قانون اساسي سوريه است. چنان كه ترامپ در سفر مخفيانه چند ساعته به عراق در پايگاه نظامي الاسد گفته «در صورت لزوم از عراق به عنوان پايگاه خود عليه سوريه استفاده خواهيم كرد». لذا بايد در مقابل نقشه هاي احتمالي آمريكا كه بعد از خروج از سوريه براي منطقه و تاثيرگذاري بر سياست خارجي جمهوري اسلامي طراحي كرده غافل نشد و به دستاوردهاي ظاهري خروج آمريكا از سوريه دلخوش و خوشبين نبود. يكي از سناريوهاي آمريكا براي منطقه تجزيه سوريه و تشكيل دولت كوچكي در منطقه اي در شرق فرات است كه به آن سوريه حاصل خيز و غني از منابع نفت و گاز و آب گفته مي شود. به همين دليل آمريكا اين منطقه استراتژيك را تحت سلطه خود گرفت و پس از شكست در رفراندوم در كردستان عراق، نيروهاي موسوم به دموكراتيك سوري را به نيروي زميني خود در سوريه تبديل كرد. چنين دولتي اولا به اسرائيلي جديد در منطقه ثانيا به مركزي براي حمايت از رژيم صهيونيستي تبديل مي شود ثالثا امنيت ملي پنج كشور تركيه، روسيه، عراق، سوريه و به ويژه ايران و همچنين كشورهاي خليج فارس را نيز تهديد مي كند.خروج آمريكا از اين منطقه بعد از حضور دوساله و آموزش تروريست ها و كردها و تجهيز آنها به انواع تجهيزات و سلاح هاي پيشرفته را بايد در اين جهت ارزيابي كرد. خروج از سوريه قولي بود كه باراك اوباما در سال 2016 به اردوغان قول داده بود و ترامپ اكنون با توجه به شرايط آن را اجرا مي كند. رابعا آمريكا تلاش دارد با تحريك تركيه براي حمله به شمال سوريه زمينه پيچيدگي اوضاع و تجزيه سوريه را فراهم كند كه البته با ورود نيروهاي مقاومت و ارتش سوريه به منبج تا حدودي اين نقشه آمريكا براي منطقه و همچنين براي اينكه تركيه در دام آمريكا بيفتد، با مانع و شكست مواجه شده است.
2- اما درخصوص پيامدهاي تصميم خروج آمريكا از سوريه بر تحولات داخلي ايران بايد گفت رسانه هاي غربي- عربي نقشه لو رفته آمريكا براي سال آينده در باره جمهوري اسلامي را رسانه اي كردند. شبكه العربيه عربستان پس از تغيير مقامات سعودي و بركناري افراد نزديك به بن سلمان و به ويژه عادل الجبير وزير خارجه ادعا كرد «در ماه هاي آينده شاهد تغييرات ريشه اي در ايران خواهيم بود و بعد از اين تغيير، روابط كشورهاي حاشيه خليج فارس و در راس آنها عربستان با ايران بهبود خواهد يافت!» واشنگتن پست و اسكاي نيوز عربي هم به نقل از منابع سياسي آمريكا اعلام كردند «ارتش آمريكا با انتقال نيروهاي خود از سوريه، به همراه نيروهاي سوريه دموكراتيك، در اربيل اتاق عمليات مشترك به منظور سازماندهي و هماهنگي فشارهاي عليه ايران ايجاد مي كند».اين همان اتفاقي است كه در فتنه 88 و همچنين در بحران افزايش قيمت دلار و نابساماني هاي اقتصادي در اوايل امسال رخ داد. خروج آمريكا از سوريه، با تمايلات مايك پمپئو و جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريكا و در حقيقت به نوعي با تمايلات منافقين و ضدانقلاب ها و سلطنت طلب هاي فراري و نفوذي هاي داخلي هماهنگ است كه بولتون و پمپئو حامي و بلندگوي اصلي آنها هستند و هدف متمركز شدن بر تلاش هاي امنيتي و نظامي براي رقم زدن تحولات جديدي در ايران در سال 98 است و اين سياست آمريكا در چارچوب هشدار اخير رهبر معظم انقلاب قابل ارزيابي دقيق تر است كه تاكيد كردند «ملت ايران و همه حواسشان جمع باشد و با چشم بيدار مسائل را در طوفان امروز دنيا ببينيد، ممكن است نقشه را براي سال 98 كشيده باشند». از اين رو واشنگتن نيروهاي خود را از سوريه به سمت برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس سوق داد تا شايد بتواند بر تحولات داخلي ايران بمدد تحريم ها و سياست تغيير نظام ايران تمركز كند. آمريكايي ها با اعزام ناو و انتقال نيروها و تشكيل اتاق مشترك در مرزهاي ايران تلاش دارند بار ديگر به كمك نفوذي هاي داخلي خود در آستانه انتخابات سال آينده مجلس «سناريوي القاي جنگ و صلح» و ترساندن مردم براي راي دادن به ليستي به اصطلاح آنها ميانه رو و همسو با غرب را اجرا و نسخه پيچي كنند! در همين زمينه خط دهي رسانه هاي غربي به برخي جريان هاي سياسي غربگراي داخلي براي «تحريم انتخابات» و «فراهم كردن زمينه اختلاف افكني و آماده كردن ميدان بازي براي دشمن» مشهود است تا جايي كه بي بي سي و برخي خبرگزاري ها فارسي زبان و غيرفارسي زبان از جمله المانيتور هفته گذشته اين خط دهي را در پيش گرفتند كه «با توجه به عملكرد منفي دولت مورد حمايت اصلاح طلبان، اكنون اصلاح طلبان با خطر از دست دادن سرمايه سياسي خود مواجه اند، خطري كه احتمالا آنها را به شكل بي سابقه اي در وضعيت دشواري قرار خواهد داد. به همين خاطر اصلاح طلبان درباره شركت كردن يا تحريم انتخابات آتي ايران هنوز به موضع گيري واحدي دست پيدا نكرده اند». راهبرد اصلي نفوذي ها و رسانه هاي خط دهنده آنها نيز اين است كه با مخالفت خواني با اوضاع كنوني كه خود مسبب آن هستند، و هدف قرار دادن رهبري به جاي دولت و مسئولان اجرايي كه مسئول برآورده كردن مطالبات اقتصادي مردم هستند، و به جاي ادعاي«تقلب»، با شعار «تغيير قانون اساسي تا 1400» به ميدان بيايند. هرچند برخي تئوريسين هاي آنها معتقدند«اين راهبرد غير واقعگرايانه است زيرا اصلاح طلبان اين راه را در گذشته امتحان كرده اند و به نتيجه اي نرسيدند».
3- دليل سياسي- انتخاباتي ديگري كه مي توان براي تصميم ترامپ متصور بود اين است كه ترامپ در مبارزات انتخاباتي وعده خروج نيروهاي آمريكايي از سوريه و عراق و افغانستان را داده بود و اكنون با سياست منفعت گرايانه و جابه جايي نيروها در منطقه، تظاهر به انجام شعارهايش مي كند تا شايد بتواند براي چهار سال ديگر بر كرسي رياست جمهوري آمريكا تكيه زند. نويسنده: دكتر محمدحسين محترم