روحیه کشف و کنشگری روزنامه‌نگاری نابود شده است

علی‌اکبر قاضی‌زاده:

روحیه کشف و کنشگری روزنامه‌نگاری نابود شده است 15اردیبهشت-99

متأسفانه به سمتی پیش رفته‌ایم که روزنامه‌نگاران ما اغلب به میرزابنویس‌هایی تبدیل شده‌اند که از صندلی خود تکان نمی‌خورند و چند خبر از چند خبرگزاری برمی‌دارند و کنار هم، اسمش را تحلیل خبر می‌گذارند. یا منتظرند فلان مسئول و مدیر حرفی بزند و آن را منعکس کنند. چیزی که در این زمینه، لاغر و نابوده شده متأسفانه روحیه کشف و کنشگری است.
به گزارش ایسنا، علی‌اکبر قاضی‌زاده، روزنامه‌نگار، در یادداشتی در حاشیه روز جهانی آزادی مطبوعات در روزنامه ایران نوشت: «بی‌تردید آن چه امروز باید درباره آن به صراحت سخن گفت، کم شدن اقبال رسانه‌های مکتوب نزد مخاطبان است و دوری آنها از این بخش را باید در چند مسأله که یکی دغدغه و مسأله آزادی مطبوعات است، جست‌وجو کرد.
آزادی مطبوعات پروتکلی بود که سالیان دراز، در هر کشوری و قانونی وجود داشت و در نهایت مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ میلادی و در چهل‌وهشتمین اجلاس خود روز سوم ماه مه هر سال را به‌ عنوان «روز جهانی آزادی مطبوعات» اعلام کرد.
بخش مهمی از داستان کم‌شدن اقبال مخاطب مطبوعات، بی‌تردید گردن خود ما روزنامه‌نگاران است. بسیاری از ما کار خود را بلد نیستیم و تخصص لازم در این زمینه را نداریم و درست آموزش ندیده‌ایم و پرورده نشده‌ایم و از این بدتر، اصل تخصص را فراموش کرده‌ایم. به‌عقیده کسی مثل من که بازنشسته این حوزه و حرفه است، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای ۲۴ ساعته است که دو - سه‌ساعت کار پشت میز می‌طلبد؛ آن‌هم برای پیاده و مستقر کردن آن چه در روزها و ساعت‌های گذشته، درباره‌اش تحقیق کرده‌ایم و مطلب و یادداشت برداشته‌ایم.
متأسفانه به سمتی پیش رفته‌ایم که روزنامه‌نگاران ما اغلب به میرزابنویس‌‌هایی تبدیل شده‌اند که از صندلی خود تکان نمی‌خورند و چند خبر از چند خبرگزاری برمی‌دارند و کنار هم، اسمش را تحلیل خبر می‌گذارند. یا منتظرند فلان مسئول و مدیر حرفی بزند و آن را منعکس کنند. چیزی که در این زمینه، لاغر و نابوده شده متأسفانه روحیه کشف و کنشگری است. برخی می‌گویند ورود فناوری‌های نوین و اینترنت و ... باعث شده مردم نظر از مطبوعات کاغذی بگیرند و ... با چنین چیزی کاملاً مخالفم و می‌توان کشورهایی را شاهد مثال آورد که اتفاقاً آنها به لحاظ فناوری‌های نوین و شبکه‌های مجازی و ... از ما بسیار جلوتر و پیشرفته‌تر هستند اما مردم‌شان، همچنان مطبوعات کاغذی را دنبال می‌کنند و اهل کاغذ دست گرفتن هستند.
نکته اینجاست که طبیعی‌ است وقتی مردم پاسخ نیازهای خود را در رسانه‌ها نبینند دنبالش نمی‌روند، بابتش پول نمی‌دهند و وقتشان را پای رسانه‌های مکتوب نمی‌گذارند. متأسفانه سال‌های مدیدی‌ست که به جای تقویت مطبوعات، مدام مراقب بوده‌اند روزنامه‌نگار علیه جزء یا کلی از آن‌ چه مطلوب نظر آنهاست ورود نکند. اتفاقاً همان چیزهایی که با وسواس روی آن نظارت شد درست همان چیزهایی بوده که مردم طالب دانستنش بودند. حالا به عقیده‌ من مطبوعات از نیازهای مردم و مخاطبان تقریباً خالی شده‌ و تبدیل شده‌اند به بنگاه‌هایی که مرتب باید به آنها پول تزریق کرد تا سر پا بمانند و چیزی منتشر کنند که کمترین ارتباطی با مردم دارد.
قوانین جاری مربوط به مطبوعات باید بازنگری شود و ضروری است تا آنچنان دیر نشده است به فکر ۱۰ سال آینده باشیم. اطلاعات و آمار و ماده اولیه خبر و... نباید از مطبوعات، پنهان نگه‌داشته شود که چنین مسأله‌هایی باعث می‌شود به روزگار نه چندان مساعد و مناسب رسانه‌ مبتلا شویم و پیش خود فکر کنیم که یادبودهایی مثل روز خبرنگار و آزادی مطبوعات حالتی تشریفاتی گرفته که از واقعیت‌های خود دور شده است. منظور ما از آزادی، بی‌بندوباری و شیوه اروپایی و آمریکایی نیست، اما نگاه کنیم به کشورهایی مثل هند و پاکستان و اردن و بولیوی و برزیل و...
پایان سخن این که همه گناه را نمی‌شود گردن فناوری‌های نوین گذاشت. مگر در دنیا همه روزنامه‌نگاری را کنار گذاشته‌اند. کشورهای بسیاری در دنیا، هنوز با مطبوعات زندگی می‌کنند و رسانه‌های ورزشی یا حوادث‌شان‌ جزو پرفروش‌ترین رسانه‌های کاغذی‌شان هستد آیا ژاپن و کره مطبوعات خود را تعطیل و همه چیز را آنلاین کرده‌اند. باید از فناوری استفاده کرد برای رشد بیشتر فضاهای کاغذی. نمی‌توان به‌ همین راحتی با پاک‌کردن صورت مسأله، سنت کاغذ کتاب و روزنامه گرفتن را از مردم گرفت. آزادی مطبوعات، در گرو رابطه نزدیک مخاطب و رسانه است که تعریف می‌شود و اگر چنین رابطه نزدیک و متقابلی نباشد این پیکره هر روز لاغر و لاغرتر می‌شود و به سراشیب می‌رود.»