نگاهی به حواشی انتشار یک فایل صوتی؛
«مالهکش اعظم» یا «خائن»؛ ظریف کدام است؟/ چه انگیزهای پشت پرده حملات اخیر به وزیر امورخارجه است؟/ ادامه بهرهبرداری سیاسی قالیباف از شهید سلیمانی9-اردیبهشت-1400
ایلنا انگیزهها از هجمههای هیجانی و حملات اخیر به محمدجواد ظریف را بررسی میکند.
با گذشت چند روز از انتشار فایل صوتی گفتوگوی محمدجواد ظریف با سعید لیلاز او همچنان در نقطه کانونی حملات یک جریان سیاسی در کشور قرار دارد. فایل صوتیای که بخشی از یک گفتوگوی هفت ساعته در قالب پروژه «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» و توسط مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری انجام شده است. از نخستین ساعات انتشار این فایل تا کنون حجم زیادی از تخریبها و توهینها نسبت به وزیر امور خارجه صورت گرفته، برخی او را "واداده" یا "خائن" مینامند و برخی معتقد به استیضاح و حتی محاکمهاش هستند.
در مقابل این گروه، حامیان ظریف نیز انتشار فایل را زیرسوال برده و میگویند انتشار دهندگان فایل مقاصدی همچون جلوگیری از کاندیداتوری احتمالی ظریف در انتخابات و ایجاد اختلال در روند مذاکرات وین را دنبال میکنند تا آخرین ضربات خود را به تلاشهای دیپلماتیک دولت روحانی در مسیر شکست و لغو تحریمها وارد کنند.
اما آنچه بیش از همه جلب توجه میکند عدم تأمل و تعمق کافی در رابطه با جزئیات این فایل صوتی است که باعث شده از نخستین دقایق و ساعات پس از انتشار موج بلندی از واکنشها آغاز شود، موج بلندی که هنوز فروکش نکرده و آن چنان کاربران و فعال فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داده که میتوان گفت چه در همان ساعات نخستین و چه تاکنون، برخی هنوز یک بار به صورت کامل این فایل را گوش نکرده اما با موج تخریب و هجمه به دولت و ظریف همراه شدهاند تا از قافله عقب نمانند.
ظریف در این فایل صوتی بارها با تمجید و احترام از سردار سلیمانی یاد کرده و به نقش مهم ایشان در صلح و ثبات منطقه اشاره میکند اما عین حال انتقاد او نسبت به «تقدم میدان بر دیپلماسی» جملهای است که طی این روزها به آلت دست گروههای تندروی داخلی تبدیل شده تا آن را بهعنوان ابزاری برای حمله به ظریف، دیپلماسی، دیپلماتها، دولت و حامیان دولت بهکار گیرند.
جنجالآفرینی و هیاهوی پیادهنظام مجازی مخالفان دولت که ظریف را جدیترین رقیب انتخاباتی خود میبینند، در مسیری است که به نظر میرسد تلاش دارند با ایجاد دو قطبی «میدان-دیپلماسی» و اشاره و تاکید بر اهمیت نقش میدان، دیپلماسی را تضعیف کرده و کمرنگ جلوه دهند؛ آنها برای این کار در شرایط عادی توفیق چندانی ندارند و این تئوری با اقبال زیادی مواجه نمیشود در نتیجه لحن گلایهآمیز ظریف نسبت به سیاستگذاری کلان نظام که میدان را نسبت به دیپلماسی ارجحیت میدهد را دستاویز خود قرار دادهاند. از مجموع صحبتهای ظریف که بخش زیادی از آن تازگی چندانی ندارد و پیش از این هم یا گفته شده یا مورد اشاره قرار گرفته است، تنها قسمتی از گفتوگو که میگوید:«من نتوانستم از میدان برای دیپلماسی کمک بگیرم اما همواره سردار سلیمانی از من در عرصه مذاکره اقدامی را مطالبه میکرد»، به تندروها این شانس را داده تا تلاش کنند با توسل به شهید سلیمانی بر ظریف بتازند.
این هجمهها در شرایطی انجام میشود که صحبتهای ظریف نه بهمعنای انتقاد به شهید سلیمانی و نه نشانهای از اختلاف شخصی با او بود بلکه مرور اخبار و وقایع سالهای ۹۲ تا ۹۸ از همکاری تنگاتنگ این دو چهره بینالمللی و اثرگذار نظام حکایت دارد. با نگاهی منصفانه میتوان گفت این حق طبیعی ظریف به عنوان سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور بوده است که بتواند در یک گفتوگو که به منظور ثبت در تاریخ شفاهی انجام میشده، بخشی از نظرات خود را بگوید و حتی انتقادی را نسبت به سیاستگذاری کشور مطرح کند.
مسالهای که ظریف صبح امروز با انتشار یک ویدئو از حضور خود در محل شهادت شهید سلیمانی که دو روز قبل و در جریان سفر به عراق انجام شد به همراه یک دلنوشته در صفحه اینستاگرامی خود به آن اشاره کرد و گفت: « بسیار تاسف خوردم که چگونه یک بحث نظری محرمانه پیرامون ضرورت همافزایی دیپلماسی و میدان —به منظور استفاده دولتمردان بعدی از تجربیات گرانبهای ۸ سال گذشته—به یک کشمکش داخلی تبدیل میشود و آسیب شناسی صادقانه و مشفقانه برخی روندها به مثابه انتقاد شخصی معرفی میگردد.»
دقت و تأمل در نظرات و صحبتهای ظریف در این فایل حرف تازهای نبود، همه آنها که اخبار و تحولات سیاسی را به صورت جدی دنبال میکنند، حتما وجود چنین اختلاف سلیقهها و تفاوت دیدگاههایی را حدس میزدند و از وجود آن آگاه بودند. مطلبی که او نیز در یادداشت اینستاگرامیاش آن را بیان نظر کارشناسی عنوان کرده و آورده است:« در ۴۰ سال گذشته کوشیدهام در تحلیل مجتهد و در اجرا مقلد باشم. در مقام کارگزار همواره تابع سیاستهای مصوب کشور بوده و از آنها با قدرت دفاع کردهام. اما در بیان نظر کارشناسی، عافیت طلبی، مماشات و خودسانسوری را خیانت دانستهام»
نکته دیگر این است که ظریف در تمام این سالها از تمامی مواضع نظام در همه عرصههای بینالمللی دفاع کرده و تا آنجا پیش رفته که اپوزوسیون و ضدانقلاب او را "ماله کش اعظم" نامیدهاند. بهکار بردن این واژه نسبت به وزیر امور خارجه نشان دهنده آن است که او از هیچ تلاش و اقدام و سخنی در دفاع از سیاستهای بینالمللی نظام فروگذار نکرده است. اما در مقابل گروهی در داخل حضور دارند که همصدا با اپوزیسیون او را مورد تخریب قرار داده و "خائن" مینامند.
بهنظر میرسد بیشتر از شخصیت فردی، دانش، تخصص، مهارت و کارنامه ظریف؛ این تلاشها و فعالیتهای او در مسیر کاهش تنش و اختلافات میان ایران و غرب و امضاء و احیای برجام است که به مذاق مخالفان او و دولت روحانی خوش نمیآید. اپوزیسیون از ظریف عصبانیاند چرا که تحریمهای آمریکا و مشکلات اقتصادی برای مردم را موجب تسهیل براندازی میبینند و ظریف را سد این راه و تندروهای داخلی نیز لغو تحریم و گشایش اقتصادی را به منزله پیروزی دولت و حامیان آن میدانند و به هیچ عنوان راضی به این اتفاق نیستند.
این حملات و هجمهها نسبت به وزیر امور خارجه در حالی صورت میگیرد که از ابتدای دولت تا زمان شهادت شهید سلیمانی، همکاری نزدیکی میان محمدجواد ظریف و ایشان در جریان بود و شخص سردار سلیمانی بارها از دولت و وزیر خارجه حمایت کردند، حمایت هایی که گاهی شدت زیاد آن به مذاق برخی افراد از میان همین گروههای تندرو خوش نمیآمد و ایشان را به دلیل حمایت از ظریف و دولت زیر سوال میبردند اما اکنون این سخنان ظریف را به دستاویزی بدل کردهاند تا انتقام شکستهای هشت سال اخیر خود از جناح مقابل را بگیرند.
با نگاهی به فضای مجازی و سیاسی ایران میتوان دریافت که تخریب ظریف در این روزها سکه رونق بازار است و خب هرجا که این عرصه مهیا باشد تا بتوان از نزدیکی به شهید سلیمانی بهرهای کسب کرد، این نام قالیباف است که میدرخشد. او در حالی وزیر امور خارجه را مورد نقد قرار میدهد که بهنظر میرسد فراموش کرده در تابستان ۹۱ حتی چندماه زودتر از حسن روحانی، ظریف را برای وزارت در کابینه خود انتخاب کرده بود، انتخابی که نشان میدهد مشی، روش و اندیشههای ظریف مطلوب نگاه قالیباف بوده است؛ اما اکنون تلاش دارد با موج تخریب ظریف همراه شود و با تکیه بر محوبیت شهید سلیمانی خود را به جریانات تندروی اصولگرا که در هیچ انتخاباتی کاندیدای مطلوبشان نبوده، نزدیک کند.
در رابطه با این فایل صوتی و انتشار آن سوالات و فرضیههای متنوعی مطرح است و اشکال کار اینجاست که اذهان عمومی اگر در زمان مناسب با پاسخ مواجه نشود، به صورت خودکار شروع به پاسخدهی به سوالات خود خواهد کرد. سوالهایی از این دست که این فایل صوتی چگونه سر از یک شبکه تلویزیونی فارسیزبان در لندن درآورده است؟ هدف و نیت اصلی افشاکنندگان این فایل چه بوده است؟ آیا آنها قصد آسیب زدن به جایگاه ظریف را دارند تا احتمال حضور او در انتخابات ریاست جمهوری را کاهش دهند؟ یا اینکه تلاش دارند با ایجاد فضای تنش و تشنج در سیاست داخلی کشور روند مذاکرات وین را که به منظور احیای برجام در حال انجام است با اختلال و شکست مواجه کنند؟