فقر اقتصادی زمینهساز جرایم اجتماعی۸شهریور-۱۴۰۱
افشای فساد ۹۲ هزارمیلیاردتومان یا ۳ میلیارددلار فولادمبارکه اصفهان به وضوح بیانگراین واقعیت غیرقابل انکاراست که ساختاررژیم ولایت فقیه با رهبرانتصابی ام الفساد مادامالعمری اش به شدت غوطه ور درفساد وغارتگری وتبعیض است وعامل شکاف طبقاتی وفقر ومحرومیت است که بسترساز جرائم اجتماعی می باشد.
شهراد شاهرخی طهرانی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان فقر اقتصادی زمینهساز جرایم اجتماعی نوشت: وقتی صحبت از فقر اقتصادی میکنیم در حقیقت فکرمان به سمت یک ویرانی و آنارشی در جامعه کشیده میشود و درخواهیم یافت که فقر در یک جامعه باعث میشود که انسانها بیاختیار و بر خلاف تمایلشان پای روی یکسری قوانین و اصول انسانی بگذارند و از عرف و مسیر صحیح اخلاقی جامعه خارج شوند. به راستی چه چیزی سبب میشود که انسانها در جامعه دست به هنجارشکنی بزنند و قوانین جامعه و اجتماع را به هم بزنند و از دایره قانون خارج شوند؟! این سوالی است که البته جواب آن را همه خوب میدانیم، اما طرح این سوال تلنگری است بر آقایان مسوول که البته اگر بیدار شوند و فروپاشی اقتصادی را در کشور ببینند و مشاهده کنند که جامعه چطور در فقر و مصیبت و فلاکت فرو رفته است و مردم هر روز با گرانی و تورم دست و پنجه نرم میکنند و خودشان را به آب و آتش میزنند که بلکه نانی برای خوردن بر سفره بیاورند و متاسفانه در این میان میبینیم که عدهای سرگرم اختلاسهای وحشتناک و غارت منابع مالی کشور و مردم هستند؛ در حقیقت جامعه نیازمند حمایت مالی و همهجانبه از طرف مسوولان و مدیران اقتصادی است تا مردم کمی از این وضعیت رهایی یافته و به زندگی نرمال خود باز گردند. در واقع در این زمان در جامعه قشر متوسط نداریم، چرا که جامعه ما از نظر اقتصادی به دو گروه فرودست و گروه مرفه تقسیم شده است و فشار طبقه مرفهین بیدرد همچنان بر اقشار فرودست و مخصوصا طبقه کارگر فشار وارد کرده است و کمر طبقه ضعیف جامعه به واسطه حجم سنگین مشکلات و تورم و گرانی کالاها بهشدت خم شده و در حال شکستن است؛ این حجم فشار سبب شده که برخی اقشار کمدرآمد و ضعیف جامعه به سمت و سوی قانونشکنی و جرایم پیش رفته و دست به آسیبهای اجتماعی بزنند، زیرا وقتی فقر گلوی یک انسان از قشر فرودست را بگیرد آن فرد مجبور است که دست و پا بزند و خود را به هر نحوی که هست از این منجلاب نجات بدهد...بر این اساس به هر راهی که به ذهنش میرسد پناه میبرد و این اصلا به نفع جامعه و اجتماع نیست و دودش نه تنها به چشم عموم مردم بلکه به چشم مرفهین بیدرد جامعه که بیتفاوت به مشکلات فرودستان هستند هم میرود و عواقب خوبی نخواهد داشت.
یکی از عوامل فقر در جامعه رشد بیکاری است و این یعنی تولید واقعی ما رشد نکرده است و مسوولان در زمینه کارآفرینی سرمایهگذاری نکردهاند و قشر کثیری از جامعه علاوه بر بیکاری به شغلهای کاذب و نافرجام بدون پوشش بیمهای رجوع میکنند و این یعنی فاجعه در دل جامعه.
سیاستگذاریهای غلط برخی مدیران اقتصادی باعث شده که تورم و بیکاری در جامعه گسترش یافته و مردم در تهیه مایحتاج اولیه زندگی خود دچار مشکل و آسیب و بحران شوند.
آسیبهای اجتماعی هویت و ماهیت یک جامعه را مورد هدف قرار میدهد، فقر و نابرابریهای اقتصادی از مهمترین معضلات جامعه بشری و بدترین آسیبهای اجتماعی و نیز زمینه ساز جرایم اجتماعی است.
آسیبشناسان اجتماعی تاکید دارند با بررسی هر یک از آسیبهای اجتماعی از جمله تنفروشی، روسپیگری، دزدی و زورگیری، باید گفت بروز این آسیبها به دلیل فقر است. با وجود فقر در جامعه افراد نیز توانایی تطبیق خود با شرایط کنونی را ندارند. این امر میتواند جزو ضعف کارکردهای فرهنگی کشور نیز تلقی شود. در واقع فقر مادر آسیبهای اجتماعی است که باید با سیاستگذاریهای صحیح اقتصادی و به دور از تعارفات سیاست داخلی مدیران و بلکه صادقانه، مسوولان بنشینند و چاره اندیشند تا مگر کمی حال خوش به جامعه و مردم باز گردد و سر و سامانی به اوضاع اقتصادی نابسامان کشور دهند.