برگ‌های برنده ایران در مذاکرات هسته‌ای (نگاه)

 برگ‌های برنده ایران در مذاکرات هسته‌ای (نگاه)۹-شهریور-۱۴۰۱

برنامه هسته ای که دردوران جنگ خانمانسوز۸ ساله ایران و عراق ازسوی پاسداران جنایتکار طراحی شد وتا بیش از۲۰ سال پیش  که فاش شد بطور  مخفی  دنبال می شد برنامه ای بسیار پرهزینه و ضدمردمی وضدمنافع ملی بود بنابراین نه برگ برنده برای کشور نبوده است که درست برعکس بابیش از دوهزارمیلیارد دلار هزینه خسارت بار ضد منافع ملی ومطالبات مردم ایران بوده است.

 

مهدی امامقلی
ذخایر اثبات‌شده نفت آمریکا رو به کاهش است. آمریکایی‌ها طی چند سال گذشته روی تولید نفت شیل و روش جدید اکتشاف و استخراج یعنی فراکینگ (ایجاد شکاف در سنگ‌های رسوبی حاوی هیدروکربن‌ها) سرمایه‌گذاری کرده‌اند؛ روش‌هایی که معضلات و مشکلات زیست‌محیطی آن اعتراضات گسترده‌ای را در آمریکا در پی داشت و پیش از آن در انگلیس، فرانسه و آلمان به حالت تعلیق درآمد. اروپایی‌ها هم اعلام کرده‌اند که با توجه به تحولات کنونی جهان (جنگ روسیه و اوکراین، کرونا، مشکلات اقتصادی و ...) و زمستانی که در پیش است، با بحران انرژی روبه‌رو هستند. چند روز پیش CNN نوشت «بحران انرژی در انگلیس بزرگ‌تر از بحران پاندمی کرونا است». اردیبهشت ۱۴۰۱ هم بر اساس گزارش بانک جهانی اعلام شد که نرخ تورم انگلیس و آمریکا به بالاترین سطح خود در ۴۰ سال گذشته رسیده و دلیل اصلی آن بحران سوخت است.
از سوی دیگر آمریکا در پروژه‌های بین‌المللی خود (عراق، سوریه، یمن، ونزوئلا، کره و شمال آفریقا) به‌طور فاجعه‌آمیزی شکست خورده و در داخل هم با مشکلاتی مانند بحران اقتصادی، بدهی عمومی دولت آمریکا (نزدیک به 30 تریلیون دلار و البته به گفته برخی منابع خارجی نزدیک به 200 تریلیون دلار)، کسری بودجه، خشونت اجتماعی‌(کشتار و تیراندازی‌های گسترده و داشتن بیشترین آمار زندانی در جهان)، جنبش‌ها و اعتراضات نژادپرستی، شکاف دوقطبی بین دموکرات و جمهوری‌خواه (تا جایی که رسانه‌های داخلی آمریکا بارها امکان بروز و ظهور جنگ داخلی را هشدار داده‌اند)، زیرساخت‌های فرسوده و... روبه‌روست.
اغلب کارشناسان و اندیشکده‌های خارجی صریحاً اعلام می‌کنند که آمریکا امروزه رو به افول بوده و در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد؛ از همین رو آمریکای امروز در مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران برگ برنده‌ای ندارد و تنها به همراهی کج‌دار و مریز اروپایی‌ها، عملیات روانی و رسانه‌ای سرویس‌های اطلاعاتی و فرمانبرداری رژیم صهیونیستی دل خوش کرده است.
بحران انرژی و سایر مشکلاتی که به آن اشاره شد، صرفاً منحصر به آمریکا نیست؛ بلکه اروپائی‌ها هم تقریباً با همین دردسرها دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
از سوی دیگر نزدیک 9 ماه از آغاز مذاکرات هسته‌ای در دولت سیزدهم می‌گذرد؛ مذاکراتی که اکنون به طرح پیشنهادی اروپا و ردوبدل شدن پاسخ‌ها بین ایران و آمریکا رسیده و هنوز جزئیات دقیقی از آن در دسترس نیست.
بااینکه تیم دیپلماسی دولت سیزدهم تاکنون با طرح شروط اصلی ایران (لغو تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و ارائه تضمین) بر انتفاع اقتصادی و استیفای حقوق ملت ایران ایستادگی کرده‌اند اما برخی به‌عنوان شبکه نیابتی دشمن در داخل در تلاش‌اند القا کنند که ایران در مذاکرات هسته‌ای، جز عقب‌نشینی از شروط اصلی و راضی شدن به حداقل امتیازها چاره دیگری ندارد.
نکته حائز اهمیت آن‌که برخلاف تلاش محکوم به شکست پادوهای داخلی غرب، تمرکز بر پیگیری «مقاومت» در مذاکرات جواب داده چه آن که از یک‌سو طرف‌های غربی در موقعیت ضعف و شکنندگی قرار دارند و از سوی دیگر ایران در این دوره از حیات خود در دولت سیزدهم، برگ‌های برنده و مهمی در مذاکرات هسته‌ای دارد؛ 1. ذخایر نفتی و گازی، 2. برخورداری از ذخایر هسته‌ای، 3. همراهی چین، روسیه و دیپلماسی منطقه‌ای که در دولت سیزدهم دنبال می‌شود، 4. وحدت و انسجام ملی، 5. قدرت بازدارندگی، 6. نقش محوری در جبهه مقاومت و 7. تجربه 44 ساله ایران در قبال تحریم‌ها.
اکنون فصل امتیازگیری حداکثری است به‌شرط این که بر اساس همین برگ‌های برنده، با برجسته‌سازی امتیازات ایران و محدودیت‌های طرف‌های غربی، رویکرد «مقاومت» را بااقتدار ادامه داده و در برابر باج‌خواهی و طلبکاری آمریکا و اروپا همچنان ایستادگی کنند؛ حداقل تا زمانی که محدودیت‌های طرف مقابل آشکارتر شود و سیلی سرد زمستان طرف‌های غربی را هشیارتر کند.
باید توجه داشت که در طول 9 ماه گذشته همین مسئله مقاومت بوده که طرف‌های غربی را به چالش کشانده و استراتژی‌های آنان در قبال ایران را خنثی کرده است. در آغاز مذاکرات در دولت رئیسی (آذرماه 1400) غربی‌ها وقتی با شروط اصلی ایران روبه‌رو شدند، به قهر و کارشکنی روی آوردند‌، بعد هم به طرح‌هایی مانند گام‌به‌گام‌، توافق موقت و بعد هم به تعیین ضرب‌الاجل‌های پی‌درپی و تحت ‌فشار گذاشتن ایران با فعال کردن لابی صهیونیسم‌، خرابکاری، ترور و دزدی دریایی و ... اما طی این چند ماه حتی با وجود شکست مذاکرات در وین و دوحه، مواضع و شروط ایران به ادبیات و چالش‌های اصلی طرف‌های مقابل تبدیل شد؛ البته آنان به‌نوعی عقب‌نشینی کرده‌اند و همین فرسایشی شدن مذاکره و عدم امکان گفت وگوی مستقیم با ایران برای آنان هزینه‌ساز شده است ولی بازهم می‌توان به بازی بزدل (Game of Chicken) ادامه داد و به نظام سلطه فهماند که درنهایت جز تسلیم شدن در برابر ملت ایران راه دیگری ندارند.