ایمیل دریافتی : 2
شهریور- 93
چند جوک
برای خنده و زنگ تفریح
هدف ازبازتاب این جوک ها که همراه
بادستکاری است گذشته ازا ینکه برای خنده وزنگ تفریح وتنوع مطالب می باشد . از سوی
دیگردارای نکات واشارات طنزانتقادی هم می باشد . البته تهدید جک ها و رایج شدنش
نوعی تخلیه ی ا نرژی مخالفت با فضای اختناق
تحمیلی و منحرف یا کنترل شدن بستر مبارزه است. چون می تواند نقش سوپاپ داشته باشد.
به
یکی میگن انگیزت از خودکشی چی چی بود ؟!
میگه : وووی آمو ، حوصلم نمی شد نفس بکشم
مورد داشتیم طرف رفته خواستگاری، عروس
چایی آورده، داماد پاشده سینی چایی رو از عروس گرفته و بهش گفته عزیزم تو به خودت
فشار نیار برا بچمون ضرر داره
بعضی پرستارا طوری
آمپول میزنن كه انگار99درصد مشکلات زندگیشون تقصیر ..... بیمار است
رفیق غضنفر ازش پرسید،به نظرت واسه
تولدنامزدم چی بخرم که غافلگیر بشه؟ غضنفر گفت:شماره پاش رو بپرس، بعدبراش روسری
بخر. ایطوری غافلگیر ميشه
یعخانم میره ترب
بخره،میگه: تربش خوبه؟ فروشنده میگه: ببر اگه نگوزیدی بیار (توضیح
ترب به ویژه سیاهش بادآوره . اراکی ها بهش
کرسی گرم کن می گفتند)
غضنفرمیره تهران چیپس میخوره میگه تهران
لامصب نون خشکشم خوشمزس
ﻫﯿﭻ ﻟﺬﺗﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺲ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ
ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ ﮔﯿﺮ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺁﺩﻡ ﺑﺘﻮﻧﻪ ۲ﺗﺎ ﭼﺮﺧﺶ ﻣﺎﺷﯿﻨﺸﻮ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺭﺩ ﮐﻨﻪ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻟﺬﺗﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﮕﯿﺮ
مورد داشتیم تو
بيمارستان داشتن پانسمان مريضو عوض ميكردن .به همراه گفتن"یه گاز از پرستار
بگیر و بیا.هیچی دیگه هنوز پرستار کبوده
ﺍﺯغضنفر ﭘﺮﺳﻴﺪﻥ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ ﭼﻄﻮﺭ
ﺑﻮﺩ؟ﻣﻴﮕﻪ ﻓﻀﺎ ﻓﻀﺎﻱ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺳﻤﺘﻲ ﭘﻴﭽﻴﺪﻡ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﺩﻥ،،ﻳﺎ ﻋﻠﻲ،!،ﻳﺎ
ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ
ايا مي دونستيد چرا خوردن شراب حرام
شد؟؟اون زمان حضرت با یارانش داشتن شراب مي خوردن كه مزه كم مياد .يكي
از ياران پا ميشه بره مزه بياره پاش مي خوره به ظرف
و شرابا مي ريزه رو زمين. دادشد هوووووو...... حروم شد!
كه بقيه هم فكر كردن حرومه لامصب همينطوري حروم
موند كه موند
ﺗﻮ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ ﺍﺻﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻦ ﻃﻼﻕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ
ﻗﺮﺗﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻥﻫﻤﺴﺮﺷﻮﻥ ﯾﻪ ﺫﺭﻩ ﭘﺮﺭﻭ ﺷﻪ ﻣﯿ ﺨﻮﺭﻧﺶ هیچ چی رو
چشم بسته نپذیرید! حتی سخنان بزرگان را ،مثلا: سحرخیز باش تا کامروا شوی دروغه
باور نکنین.دور و بر ما، سحر خیز ها یا نانوا شدن یا کله پز
اگه به یه کچل بخندی حتما کچل میشی ولی
اگه به یه میلیاردر قهقه هم بزنی هیچ اتفاقی نمی افته ! کار خدا رو ببین
دختر خانومایی که می فرمایند همه پسرا
مث ِ همن. مگر همه پسرا امتحان شدند که نمره های شان یکی بوده باشد؟؟؟
بچه :مامان چرا لباس عروس شب عروسی
سفیده؟مامان :عزیزم چون عروسی بهترین خاطره زندگیشه.بچه :پس چرا داماد کت مشکی
میپوشه؟مامان :خفه شو برو تو اتاقت بچه
طرف قاطرش را میزد دانایی به
او رسید و گفت :نزن گناه است…گفت :شرمنده! نمی دانستم
فامیل شماست. دانا گفت :نه می ترسم
عاق والدین شوی
من یه عمه دارم خیلی مهربونه و خوبه !
خداییش حقش بود خاله باشه نه عمه.
یه بچه ای به باباش می گه بابا املا شدم
بیست باباش می گه پدرسگ مگه ده چه عیبی
داره که اینهمه بیخودی خودکار مصرف می کنی؟
به رندی میگن شیرین تر از عسل چی خوردی؟میگه ترشی مجانی