سه گزارش خبری ناامنی
اجتماعی . 4
شهریور- 93
دررژیم آدمکشان ضد بشر ولایت فقیه نامشروع نزدیک به
36 سال است که سیاست سرکوب و زندان وشکنجه واعدام ونامنی های اجتماعی ادامه داشته
و آنگونه گزارشات خبرهایش عادی شده است که انگاری مقوله ی امنیت اجتماعی هرروز
بیشتر رنگ می بازد و بی معنی ونامفهوم می شود. چون هرروز بطور زنجیره ای گزارشات
خبری قتل های ناموسی واجتماعی و.... بازتاب داده می شود.
بابک توضیح داد: «هشتسال قبل خانهای
را زیرنظر گرفتم و وقتی فهمیدم زنی میانسال در آنجا زندگی میکند و تنهاست به قصد
سرقت و آزارواذیت وارد خانه شدم اما آن زن در برابرم مقاومت کرد و درگیری میان ما
رخ داد که من او را هل دادم. آن زن به زمین افتاد و سرش به گوشه میز خورد پس از آن
از هوش رفت. وقتی فهمیدم آن زن مرده است به شدت ترسیدم و فرار کردم چون سرنخی از
خودم بهجا نگذاشته بودم در این مدت دستگیر نشدم.»ماموران بعد از شنیدن اعترافات بابک به
این نتیجه رسیدند که گفتههای او با یافتههای پلیس در محل جنایت مطابقت دارد. در همین
حال اتهامات تازهای علیه بابک مطرح و گفته شد که او برخی مالباختگان را مورد آزار
و اذیت نیز قرار داده است.بنابر این گزارش متهم در حال حاضر در
بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
مردی که همسرش را بهدلیل سوءظن به قتل
رسانده در بازداشت بهسر میبرد و پرونده او به جریان افتاده است. متهم به
قتل که جواد نام دارد چندروز قبل، نزد ماموران انتظامی استان خراسانرضوی رفت و
ادعا کرد همسرش را کشته است. او گفت: «بهدلیل عذاب وجدان تصمیم گرفتم خودم را
معرفی کنم.» ماموران بعد از شنیدن اظهارات این جوان، راهی
خانه او شدند و در آنجا جنازه زنی 20ساله بهنام مریم را در حالی که روسری دور
گردنش پیچیده و خفه شده بود، پیدا کردند. در ادامه، جواد تحت بازجویی قرار گرفت و
گفت: «من و مریم 50روز قبل با هم ازدواج کردیم اما از همان اول اختلافاتی داشتیم.
همسرم مرتب با تلفن همراهش مشغول بود و پیامکبازی میکرد؛ به همین دلیل به او
مشکوک شده بودم.» متهم
به قتل ادامه داد: «بعد از چندبار مشاجره، با هم قهر کردیم تا اینکه شب حادثه حدود
ساعت 11 به خانه بازگشتم اما هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد هر طور که بود داخل
خانه رفتم و برای خودم غذا درست کردم. بعد از آن مشغول استراحت شدم. زنم هم از
اتاق بیرون نیامد و همچنان پیامکبازی میکرد. وقتی شرایط را اینطور دیدم با پدر
مریم تماس گرفتم. در حال صحبت با او بودم که دیدم مریم لباسهایش را پوشیده تا از
خانه بیرون برود. پدرش به من گفت مانعش شوم. من هم همین کار را کردم. بعد از آن
بود که دوباره مشاجره بالا گرفت. زنم صدای تلویزیون را بلند کرد چون افسردگی دارم
صدای بلند آزارم میدهد این موضوع را به مریم گفتم و او جواب داد تو دیوانهای.
این حرفش مرا بهشدت عصبانی کرد و با هم به صورت فیزیکی درگیر شدیم و در نهایت او
را با روسری خفه کردم.»
جواد در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از درگیری، به خانه مادر و خواهرم رفتم؛ سپس تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم.»بنا بر این گزارش، متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد. در همین حال پرونده قتل زنی که زیر کتکهای شوهرش از هوش رفته و بعد فوت شده است، بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود. به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس تهران، آذر سال گذشته در جریان مرگ زنی جوان به نام ژاله قرار گرفتند و برای تحقیق در مورد این گزارش، به بیمارستان اعزام شدند. تحقیقات نشان داد ژاله توسط همسرش سبحان به بیمارستان برده شده و از همان ابتدا بیهوش بود. به این ترتیب بازجوییها از سبحان آغاز شد. این مرد در همان ابتدای تحقیقات به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: صبح بود که با بوی غذای سوخته از خواب بیدار و متوجه شدم ژاله قابلمه غذا را روی اجاق روشن گذاشته و بعد خوابیده است. او را بیدار کردم و سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و من بهشدت ژاله را کتک زدم. بعد به رختخوابم رفتم و خوابیدم. ظهر بود که بیدار شدم. به آشپزخانه رفتم تا چیزی برای خوردن برای خودم آماده کنم. ژاله دنبال من آمد و گفت اتفاق صبح عمدی نبوده و از من خواست کنار بروم تا او غذا درست کند. از اینکه زنم نسبت به غذا بیتوجهی کرده بود هنوز عصبانی بودم. کمربند را برداشتم و او را زدم و بعد هلش دادم که سرش به لبه میز برخورد کرد و به زمین افتاد. ژاله بلند شد و به گوشهای رفت. نشسته بود و حرفی نمیزد. من هم تریاک کشیدم و بعد هم دوباره برای استراحت به رختخوابم رفتم.» متهم گفت: «چندساعت بعد، یکی از آشنایانم بهنام سعید آمد. او همسرش را به خانه ما آورده بود. در را باز کردم و به اتفاق همسر سعید وارد خانه شدیم و من دیدم ژاله وسط هال روی زمین افتاده و بیهوش است. سعید ماشین را روشن کرده بود که برود. دنبالش دویدم تا بماند و ژاله را به بیمارستان ببریم. او را سوار ماشین کردیم و به بیمارستان رساندیم. هنوز نفس داشت. پزشکان دور تختش جمع شدند اما بعد از چند ساعت به ما گفتند او فوت شده است. من قصد کشتن همسرم را نداشتم و او را دوست داشتم. فقط آن روز از دستش عصبانی شده بودم.» این در حالی بود که اولیایدم ژاله بعد از اطلاع از مرگ دخترشان، علیه سبحان شکایت کردند و خواستار قصاص وی شدند. این پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم، برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد
جواد در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از درگیری، به خانه مادر و خواهرم رفتم؛ سپس تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم.»بنا بر این گزارش، متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد. در همین حال پرونده قتل زنی که زیر کتکهای شوهرش از هوش رفته و بعد فوت شده است، بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود. به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس تهران، آذر سال گذشته در جریان مرگ زنی جوان به نام ژاله قرار گرفتند و برای تحقیق در مورد این گزارش، به بیمارستان اعزام شدند. تحقیقات نشان داد ژاله توسط همسرش سبحان به بیمارستان برده شده و از همان ابتدا بیهوش بود. به این ترتیب بازجوییها از سبحان آغاز شد. این مرد در همان ابتدای تحقیقات به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: صبح بود که با بوی غذای سوخته از خواب بیدار و متوجه شدم ژاله قابلمه غذا را روی اجاق روشن گذاشته و بعد خوابیده است. او را بیدار کردم و سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و من بهشدت ژاله را کتک زدم. بعد به رختخوابم رفتم و خوابیدم. ظهر بود که بیدار شدم. به آشپزخانه رفتم تا چیزی برای خوردن برای خودم آماده کنم. ژاله دنبال من آمد و گفت اتفاق صبح عمدی نبوده و از من خواست کنار بروم تا او غذا درست کند. از اینکه زنم نسبت به غذا بیتوجهی کرده بود هنوز عصبانی بودم. کمربند را برداشتم و او را زدم و بعد هلش دادم که سرش به لبه میز برخورد کرد و به زمین افتاد. ژاله بلند شد و به گوشهای رفت. نشسته بود و حرفی نمیزد. من هم تریاک کشیدم و بعد هم دوباره برای استراحت به رختخوابم رفتم.» متهم گفت: «چندساعت بعد، یکی از آشنایانم بهنام سعید آمد. او همسرش را به خانه ما آورده بود. در را باز کردم و به اتفاق همسر سعید وارد خانه شدیم و من دیدم ژاله وسط هال روی زمین افتاده و بیهوش است. سعید ماشین را روشن کرده بود که برود. دنبالش دویدم تا بماند و ژاله را به بیمارستان ببریم. او را سوار ماشین کردیم و به بیمارستان رساندیم. هنوز نفس داشت. پزشکان دور تختش جمع شدند اما بعد از چند ساعت به ما گفتند او فوت شده است. من قصد کشتن همسرم را نداشتم و او را دوست داشتم. فقط آن روز از دستش عصبانی شده بودم.» این در حالی بود که اولیایدم ژاله بعد از اطلاع از مرگ دخترشان، علیه سبحان شکایت کردند و خواستار قصاص وی شدند. این پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم، برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد
مردی که برای تامین هزینههای موادمخدر
دهها مورد زورگیری انجام داده و یکی از قربانیان خود را به قتل رسانده است، از
دادگاه خواست به خاطر ناتوانی مالی شرایط اعسار او را قبول کند. به گزارش
خبرنگار ما این پرونده پنج سال قبل تشکیل شد. در آن زمان تعدادی از کارگران
ساختمانی به پلیس تهران خبر دادند هدف زورگیری قرار گرفتهاند. پس از آن
چند شکایت دیگر به دست پلیس رسید. تعداد زورگیریها رو به افزایش بود و همه
مالباختگان مشخصات یکسانی را از سارق ارایه میدادند. تحقیقات در این خصوص ادامه
داشت تا اینکه به پلیس خبر رسید جسد مردی جوان مقابل ساختمانی نیمهکاره رها شده است.
وقتی ماموران در محل حاضر شدند، پی بردند مقتول با واردآمدن ضربات متعدد جسمی نوکتیز
بر بدنش به قتل رسیده است. وقتی از اهالی محل تحقیق شد، آنها عنوان کردند شاهد
درگیری میان دو مرد جوان بودند اما ضارب بعد از وارد آوردن ضربات محل را ترک کرد.
کارآگاهان
متوجه شدند دوربینهای مداربسته یک شرکت در آن نزدیکی صحنه درگیری را ضبط کرده
است. فیلم به دست آمده جزییات درگیری را نشان داد و پلیس موفق شد از روی این فیلم
چهره ضارب را شناسایی کند. تحقیقات فاش کرد قاتل مهرداد نام دارد و در یک شرکت
هواپیمایی مشغول به کار بوده اما بعد از مدتی از آنجا اخراج شده است. پس از بهدستآمدن
آدرس محل زندگی این فرد، پلیس مهرداد را شناسایی و بازداشت کرد.
این درحالی بود که هنوز هویت مقتول و
اولیایدم او شناسایی نشده بود. مهرداد در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت:
«در شرکت هواپیمایی کار میکردم اما بعد از مدتی معتاد شدم و درآمدم کفاف هزینه
مواد را نمیداد. مدتی بعد بهخاطر اینکه کارم ضعیف شده بود، از آن شرکت اخراج
شدم و برای تامین هزینههای موادمخدر زورگیری میکردم. بعد تصمیم گرفتم بهعنوان
مامور از کارگران زورگیری کنم. به ساختمانهای نیمهکاره میرفتم و کارگران جوان
را سوالپیچ میکردم و از آنها میخواستم مدارکشان را بدهند. وقتی صحبت به
بازداشت کشیده میشد، به آنها میگفتم اگر پول بدهند مدارک را پسمیدهم و اینطوری
از آنها زورگیری میکردم. اگر طعمههایم مقاومت میکردند، با تهدید از آنها پول میگرفتم.»
متهم اعتراف کرد از 37 نفر با همین شیوه
اخاذی کرده است. این مرد درباره قتل گفت: «در خیابان جلوی مردی جوان را گرفتم و
به او گفتم مامور هستم و بعد از او پول خواستم. مقاومت کرد، وقتی سلاحم را دید،
باز هم نترسید و مقاومت کرد، من هم با واردآوردن ضرباتی بر بدن مقتول از محل دور
شدم؛ البته فکر نمیکردم او فوت شود.»مهرداد در ادامه تحقیقات توسط کارگرانی که از
آنها زورگیری شده بود، مورد شناسایی قرار گرفت. با تکمیل تحقیقات و با توجه به
اینکه اولیایدم همچنان شناسایی نشده بودند و هویت مقتول نامعلوم بود، دادستان
تهران از طرف رییس قوه قضاییه برای متهم درخواست مجازات کرد. به این ترتیب
کیفرخواست در این خصوص صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری
استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان
درخواست خود را مطرح کرد، سایر شاکیان نیز جزییات اخاذی را توضیح دادند و خواستار
مجازات متهم شدند. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و گفت
به خاطر اعتیاد مجبور به اخاذی شد و اگر دادستان قبول کند، حاضر است دیه مقتول را
پرداخت کند. قضات
بعد از پایان جلسه رسیدگی برای متهم سهسال حبس و 74 ضربه شلاق به خاطر زورگیری و
پنجسال حبس و پرداخت دیه به جرم آدمکشی در نظر گرفتند. رای صادره مورد تایید
دیوانعالی کشور قرار گرفت تا اینکه پنج سال بعد از صدور حکم، متهم درخواست اعسار
داد و گفت نمیتواند همه دیه را یکجا پرداخت کند. این متهم روز گذشته در
جلسه رسیدگی به درخواستش گفت: پنج سال است در زندان هستم و هیچ پساندازی ندارم.
درخواست دارم با توجه به وضعیتی که دارم دیه را اقساط پرداخت کنم. وی گفت: برای
اینکه پیشپرداخت اقساط دیه را بدهم، باید از پدرم کمک بگیرم، او هم نمیتواند همه
مبلغ را بدهد. بنابر این گزارش، هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه برای صدور رای
دادگاه وارد شور شدند.