3 گزیده گزارش خبرچگونگی
امنیت اجتماعی!3شهریور-93
برخلاف ادعاهای مضحکی که از سوی خامنه
ای واحمدی نژادوسایر مسئولان رژیم نامشروع ولایت فقیه محورامنیت وۀزادی شده که امنیت وآزادی درایران در جهان بیب دیل است .
ولی آنچه در عمل واقعیت دارد هویدا شدن روز افزون ناامنی های اجتماعی می باشد .
بنابراین 3 گزیده گزارش خبرچگونگی عدم امنیت اجتماعی ضمیمه شده مشتی ازخروار است
که روزانه بازتاب داده می شود .
پدری معتاد که به علت اعتیاد به مواد
مخدر و اختلاف با پسرش در شهرستان سرخس خراسان رضوی، خانه او را به آتش کشیده بود
دستگیر شد. به گزارش فرهیختگان، در پی اعلام مرکز فوریتهای
پلیس مبنی بر یک مورد آتشسوزی عمدی در شهرستان سرخس خراسان رضوی بلافاصله ماموران
انتظامی و نیروهای امداد به همراه عوامل آتشنشانی در محل حضور یافتند. در این
راستا صاحبخانه عنوان کرد: پدرم معتاد است و روز گذشته برای خرید مواد مخدر از من
تقاضای پول کرد و من از دادن پول امتناع کردم و حالا او منزلم را به آتش کشید. در ادامه
با دستور مقام قضایی پدر وی دستگیر و به کلانتری منتقل شد. با کمک اهالی محل و آتشنشانی
آتشسوزی مهار شد. این حادثه تلفات جانی در بر نداشت و خسارات مالی آن در دست
بررسی است.
پسر جوان ناپدید شده بود و حتی جستوجوهای
خانوادهاش نیز نتیجهای در برنداشت. این درحالی بود که هیچکس فکرش را هم نمیکرد
راز ناپدید شدن مرد جوان در چاه غیرمجازی باشد که خانواده او از چند وقت پیش درحال
حفر آن بودند.
گزارش یک مفقودی
بعدازظهر روز چهارشنبه 29 مردادماه بود
که ماموران نیروی انتظامی فهرج در جریان ماجرای ناپدید شدن مرد جوانی در روستای
میرآباد انصاری از توابع شهرستان فهرج قرار گرفتند. پدر و مادر مرد جوان وقتی خود
را هراسان به پاسگاه نیروی انتظامی رساندند به ماموران گفتند از ظهر پسر جوانشان
که دچار مشکلات ذهنی نیز هست ناپدید شده و هیچ خبری از وی ندارند و تا به آن ساعت
همه تلاشهایشان برای پیدا کردن پسرشان بینتیجه بوده. با ثبت اظهارات زن و
مرد روستایی ماموران پلیس با در دست داشتن مشخصات وی بررسیهای پلیسی خود را آغاز
کردند اما تلاشهای ماموران نیروی انتظامی هم راه به جایی نبرد و سرنوشت مرد جوان
همچنان در پردهای از ابهام باقی ماند. با گذشت چند ساعت از اعلام ناپدید شدن مرد
جوان دیگر امیدی باقی نمانده بود تا اینکه یک روز بعد اولین سرنخ از سرنوشت پسر
ناپدیدشده درچاه 60 متری خانهشان به دست آمد.
درخواست کمک
صبح روز پنجشنبه 30 مردادماه بود که مردی
هراسان با آتشنشانی شهرستان فهرج تماس گرفت و خبر از سقوط فرزندش در داخل چاهی
عمیق را داد. امدادگران پس از دریافت خبر بلافاصله راهی محل حادثه در روستای
میرآباد انصاری از توابع شهرستان فهرج شدند. همزمان با حضور امدادگران آتشنشانی و
هلالاحمر ماموران نیروی انتظامی نیز با حضور در محل حادثه تحقیقات پلیسی خود را
برای روشن شدن ماجرا آغاز کردند. بررسیهای اولیه ماموران حاکی از آن بود که عمق
چاه 60 متر است و مرد جوان در عمق 20متری گیر کرده است. اما این تمام ماجرا
نبود چراکه باپرس و جوهای ماموران از اهالی خانه متوجه شدند فرد گرفتار در عمق چاه
همان مرد جوانی است که روز گذشته خانوادهاش اعلام مفقودی کرده بودند. از آنجایی
که ماجرا مشکوک به نظر میآمد پدر و مادر مرد جوان تحت بازجویی قرار گرفتند و در
اظهاراتشان درباره پیدا شدن پسرشان در چاه گفتند: از مدتی قبل در خانهمان یک چاه
زده بودیم و آب مورد نیاز خانهمان را از این طریق تأمین میکردیم اما صبح پنجشنبه
وقتی برای بیرون کشیدن آب به سر چاه رفتیم متوجه شدیم پمپ به درستی کار نمیکند به
همین خاطر دست به کار شدیم تا علت ماجرا را جویا شویم در همین زمان بود که وقتی با
چراغ قوه به داخل چاه نگاهی انداختیم متاسفانه متوجه شدیم پسرمان به دور از چشم ما
به داخل چاه افتاده است و ما برای پیدا کردن او همه جا را زیر پا گذاشته بودیم.
اظهارات زن و مرد روستایی ثبت شد و این درحالی بود که امدادگران عملیات خود را
برای بیرون کشیدن جسد مرد جوان آغاز کرده بودند. دهقان رئیس هلالاحمر
فهرج در مورد این عملیات سخت به «شهروند» گفت: بهدنبال گزارش روز پنجشنبه
29 مرداد مبنی بر سقوط یک جوان 32ساله در یک چاه 60متری غیرمجاز در روستای میرآباد
انصاری از توابع بخش مرکزی شهر فهرج بلافاصله امدادگران هلالاحمر به محل حادثه
اعزام شدند.وی ادامه داد: با توجه به گرفتار شدن این جوان در عمق
18متری چاه وقتی امدادگران تصمیم گرفتند برای خارج کردن مرد جوان اقدام کنند متوجه
کوچک بودن دهانه و قطر چاه شدند به همین خاطر با همکاری تیمهای آتشنشان که از
همان ساعتهای اولیه در محل حادثه حضور داشتند تصمیم گرفتیم که یک حلقه چاه در
کنار این چاه بزنیم. کار حفر چاه با تلاش بیوقفه امدادگران آغاز شد تا اینکه
سرانجام پس از کلی تلاش کار حفر چاهی در کنار چاه قدیمیتر در ظهر روز شنبه اول
شهریورماه به پایان رسید. با کندن یک چاه به طول 20 متر و زدن کانال بهسوی چاه آب
غیرمجاز و با بیش از گذشت 50 ساعت سرانجام جسد این جوان از چاه خارج شد.دهقان در ادامه
گفت: علت این حادثه از سوی مراجع قضایی و انتظامی درحال بررسی است و به گفته
خانواده وی، این جوان عصر روز چهارشنبه گذشته به درون چاه سقوط کرده است.
هیچکس از اتفاقی که برای وی رخ داده اطلاعی نداشته است.این درحالی است که
طولانی شدن این عملیات سبب نگرانی مردم روستای میرآباد انصاری در این حادثه دلخراش
شده بود، لذا لازم است مسئولان زمینه تجهیز مرکز آتشنشانی فهرج به امکانات لازم
را فراهم آورند تا خدماترسانی به مردم این منطقه شتاب بیشتری گیرد.
مادر و دختر زندگی مرفهی داشتند، پدر
درآمد خوبی داشت! باور کردن اینکه زن و دخترش تنها از روی هیجان به سرقت از مغازهها
دست میزدند سخت است. به گزارش ایران، از
چندی پیش مأموران کلانتری 127 نارمک در برابر دستبردهای زیرکانه از مغازههای
خیابان آیت قرار گرفتند و تیم ویژهای از مأموران تجسس برای ردیابی عامل این دزدیها
وارد عمل شدند. پلیس در گام نخست تحقیقات پی برد دو زن جوان
به بهانه خرید وارد مغازهها شده و در فرصتی مناسب اقدام به سرقت لباس، عطر و دیگر
اجناس کردهاند. در این مرحله، مأموران آلبوم مجرمان زن را پیش روی طعمههای این
دزدان قرار دادند اما سرنخی از دو زن تبهکار به دست نیامد. تجسسها در حالی ادامه
داشت که دو زن جوان به سرقتهایشان ادامه میدادند و یکی از مغازهداران آرایشی و
بهداشتی به مأموران گفت: مادر و دختر جوان به مغازهام آمدند و به بهانه خرید،
عطرهای زیادی را تست کردند و پس از دقایقی با یک عذرخواهی از مغازه بیرون رفتند و
پس از رفتنشان وقتی داشتم عطرها را سر جایشان میگذاشتم متوجه سرقت دو عطر
گرانقیمت شدم. خیلی زود از مغازه خارج شدم و هرچه به دنبال
دو زن جوان گشتم ردی از آنها پیدا نکردم و فردای آن روز نیز یکی دیگر از همکارانم
به این شیوه و شگرد مورد دستبرد قرارگرفت. ردیابیهای پلیس برای
دستگیری مادر و دختر ادامه داشت تا اینکه روز 26 مردادماه سالجاری مرد بوتیکدار
در تماس با پلیس از ماجرای دستگیری دزدان مغازهاش خبر داد. دقایقی بعد مأموران
خود را به بوتیک رساندند و با مادر و دختر جوانی که در انتهای مغازه در اسارت
فروشنده بودند روبهرو شدند. مرد بوتیک دار به
مأموران گفت: این زن و دختر جوان وارد مغازهام شدند و چند لباس را برای خرید
انتخاب کردند سپس داخل اتاق پرو رفتند و پس از دقایقی ادعا کردند از طرح لباسها
خوششان نیامده و با عذرخوانی به سمت در خروجی مغازه رفتند.
وی افزود: وقتی از در مغازه خارج شدند بهخاطر دزدگیرهایی که روی لباسها نصب کرده بودیم صدای آن از داخل کیف زن جوان به گوش رسید. همین صدا کافی بود تا به کمک یکی از همکارانم آنها را جلوی در مغازه دستگیر کنیم. مادر جوان که «اشرف» نام دارد وقتی دید راهی جز اعتراف ندارد به پلیس گفت: همراه دخترم «فرانک» که 17 ساله است وارد مغازهها میشدیم و در حالیکه با فروشندهها سرگرم صحبت برای خرید بودیم اقدام به سرقت اجناس داخل مغازه میکردیم. وی افزود: همسرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار است اما ما از روی هیجان و عادت برای دزدیدن وسایل مورد نیازمان دست به این کار میزدیم. بنابر این گزارش، مادر و دختر جوان برای شناسایی دیگر جرایم احتمالیشان در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
وی افزود: وقتی از در مغازه خارج شدند بهخاطر دزدگیرهایی که روی لباسها نصب کرده بودیم صدای آن از داخل کیف زن جوان به گوش رسید. همین صدا کافی بود تا به کمک یکی از همکارانم آنها را جلوی در مغازه دستگیر کنیم. مادر جوان که «اشرف» نام دارد وقتی دید راهی جز اعتراف ندارد به پلیس گفت: همراه دخترم «فرانک» که 17 ساله است وارد مغازهها میشدیم و در حالیکه با فروشندهها سرگرم صحبت برای خرید بودیم اقدام به سرقت اجناس داخل مغازه میکردیم. وی افزود: همسرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار است اما ما از روی هیجان و عادت برای دزدیدن وسایل مورد نیازمان دست به این کار میزدیم. بنابر این گزارش، مادر و دختر جوان برای شناسایی دیگر جرایم احتمالیشان در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.