گزیده خبرهای 15 آذر – 91 قسمت- 2



جبهه واحد خوب است اما نه به اين نيم بندي و يكنواختي (خبر ويژه)
از هم اکنون مأموریت گاز انبری پیگیری  جریان انحرافی درون دولت و رقیب مغلوب متهم به فتنه  جزو مأموریت پیگیری و سناریو سازی  سربازجو پاسدار شریعتمداری شده است  که تا برگزاری مراسم بر گزاری نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی یازدهم  در خرداد 92 ادامه دارد .
وزير راه دولت خاتمي در مصاحبه با يك سايت ضد انقلاب گفت «اصلاح طلبان جبهه واحد تشكيل دهند».خرم درباره اظهارات محسن ميردامادي در زمينه ايجاد تشكيلات فراگير از سوي اصلاح طلبان گفته است: در قدم اول به نظر مي رسد اين طرح قابليت اجرا داشته باشد، اما اگر قرار به تشكيل حزب واحد اصلاح طلبان باشد، اين مسئله با موانعي مواجه است كه من پيشنهاد مي دهم به جاي آن جبهه واحد اصلاح طلبان تشكيل و جدي گرفته بشود. نه اينكه جبهه واحد اصلاح طلبان يا جبهه ائتلاف اصلاح طلبان مثلاً در نزديكي انتخابات فعال بشود، هفته اي يا دو هفته يك بار جلسه اي بگذارند و بعد از اتمام انتخابات هم تعطيل شود.وي اضافه كرد: شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اگر جلسات خود را به طور مرتب تشكيل دهد، استراتژي تدوين شده، چارچوب و مواضع روشن و ساختار مناسبي داشته باشد، مي تواند جايگزين چنين جبهه اي باشد. اما آنچه امروز هست، يك تشكيلات نيم بند است. وي در عين حال گفته است: به نظر من حركت شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در ده سال اخير، يكنواخت بوده نه پيش رونده و توسعه اي.
این گزارش خبری که علیه حامیان موسوی و جنبش سبزی ومدعیان اصلاح طلبان داخل و برون مرز می شود. مکمل گزارش خبر یا سناریو سازی قبلی می باشد. چونکه مرتبط به رقابت و اختلاف ناشی ازجنگ قدرت وثروت و برگزاری نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی یازدهم در خرداد 92 می باشد.
نامزد رد صلاحيت شده انتخابات مجلس نهم درباره حكم جديد اسفنديار رحيم مشايي گفت: رئيس جمهور مشعل جهان افروزي را به مهندس مشايي سپرده است!بهمن شريف زاده از حاميان خاص مشايي است كه چند ماه پيش در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي شرق به ستايش هاي غلوآميز از وي پرداخت. وي در جريان انتخابات مجلس نهم(اسفند سال گذشته) رد صلاحيت شد اما با اين حال سخنگوي ائتلافي موسوم به «جبهه توحيد و عدالت» بود. شماري از نامزدها كه اسامي شان در اين فهرست درج شده بود، همراهي خود با گروه ياد شده را تكذيب كردند.وي در مصاحبه با شبكه ايران (سايت روزنامه ايران) گفته است: انتصاب مهندس مشايي در جايگاهي مثل دبيرخانه جنبش عدم تعهد، حكايت از ژرف نگري دارد. مهندس مشايي از نادر شخصيت هايي است كه انديشه هاي فرهنگي، اجتماعي، و سياسي در مقياس جهاني دارد. او مدت هاست كه ساحت تفكر خويش را وسعت جهاني بخشيده و جهاني انديشيدن را تمرين كرده است.وي همچنين مي گويد: بنده اين انتصاب را مانند دادن مشعل المپيك از دونده اي به دونده بعدي مي دانم! دكتر مشعل جهان افروزي را به دونده تازه نفسي همچون مهندس سپرد تا با الطاف خداوند، جنبش عدم تعهد را براي روشنايي جهان شعله ور سازد و صد البته كه بهترين انتخاب بود.شريف زاده در ادامه گفته است: جهاني شدن در انديشه مهندس مشايي تصويري از مقدمه جهان تابناكي است كه انسان كامل، مديريت محسوس آن را برعهده دارد. اگرچه از نگاه او، مديريت نامحسوس ولي خداست كه جهان را به سوي همين يكپارچگي پيش مي برد؛ چنان كه در روايات از آن به روشنايي از پشت ابر تعبير شده است. نايبان ولي عصر(عج) كارگزاران صديق حضرتند كه مردمان را در اين مسير، راهبري و ارشاد مي كنند. جناب مشايي زندگي در سايه ولايت فقيه را تمريني براي زندگي در دوره ولي و حجت خدا مي داند؛ بنابراين انديشه هاي جهاني مهندس مشايي، جهاني شدن به معناي پاك الهي- انساني را نويد مي دهد.وي توضيح نمي دهد كه اولا باور به مهدويت و ولايت فقيه چگونه با دوستي مردم اسرائيل (اشغالگران سرزمين فلسطين) يا ادعاي پايان عصر اسلام قابل جمع است؟! و اگر زيستن در سايه ولايت فقيه تمرين براي زندگي در دوره حجت خداست- كه قطعا چنين است- دور زدن مصلحت مورد اشاره رهبري در ماجراي تصدي معاون اولي رئيس جمهور چه مي شود؟! آيا قرار بود نام موقعيت شغلي آقاي مشايي عوض اما اصل موقعيت- با اختيارات بيشتر- برقرار بماند؟! همچنين محل سؤال است كه چگونه مي توان مشعل جهان افروزي را در جنبش عدم تعهد سر دست گرفت حال آن كه تكليف مشعل دار با آمريكا و رژيم صهيونيستي (نقاط اصلي تقابل جنبش) مشخص نيست؟يادآور مي شود شريف زاده در مصاحبه ديگري ادعاي مشايي مبني بر اينكه «دوره اسلامگرايي به پايان رسيده همان طور كه اسب هست اما دوره اسب سواري به پايان رسيده!» را اين گونه توجيه كرد: اسلام گرايي در ادبيات سياسي بين الملل براي توصيف القاعده و طالبان به كار مي رود و كد اختصاصي آنهاست[!] تداعي كننده آنهاست.»وي در پاسخ اين سؤال كه «آيا لفظي به جز پايان اسلامگرايي نمي شد، برايش پيدا كرد؟» اسلامگرايي را معادل بنيادگرايي قلمداد كرد و گفت: شايد بشود واژه بهتري پيدا كرد. اما بايد توجه داشت كه يك سري واژگان معناي تثبيت شده اي در ذهن مردم جهان دارد. مثل بنيادگرايي. ما نبايد از واژگان سياسي جهان تخطي كنيم و براي خودمان يك كتابچه اصطلاحات ديگر بسازيم. خب چه نيازي هست؟ درباره اين اظهارات شايسته يادآوري است كه؛1- از منظر ديني- و حتي عقلي و منطقي- هر سخن نويي مشروع و مقبول نيست و به عنوان مثال برخي حرف هاي ظاهراً نو، از منظر ديني «بدعت» محسوب مي شود و به تعبير حضرت امير(ع) مصداق دزدي و راهزني است.2- ادعاي اينكه دوره اسلامگرايي به پايان رسيده اتفاقاً نه تنها حرف نو و برخاسته از افق بلند فكري(!) نيست بلكه بازتوليد حرف كهنه ماركسيست هايي است كه قريب يكصد سال چنين ادعايي را مطرح كردند و به موزه تاريخ رفتند و قبل و بعد از آنها نيز صدها سال است كه روشنفكران غرب جديد ادعا مي كنند دوره دين سپري شده است. بنابراين سخنان امثال مشايي مطلقاً تازگي ندارد و آنچه تعجب برانگيز است، حضور وي در دولت اسلامي است.3- آيا صرف اينكه غرب مي كوشد اسلام و اسلام گرايي را منفي و خشن و طالباني معرفي كند، مي تواند مجوزي باشد كه ما نام اسلامگرا را از روي خود برداريم؟ آن وقت تكليف عباراتي نظير «اسلام» و «مسلمان» هم كه از سوي شبكه تبليغاتي غرب مورد هجمه قرار دارند چه مي شود؟ آيا اينها را هم بايد انكار كنيم؟ يا مثلاً درباره اتهاماتي كه غربي ها به پيامبر اعظم(ص) و اولياي دين عليهم السلام وارد مي كنند، ما بايد نام اين بزرگان را هم نبريم، چون ممكن است ما را به القاعده بچسبانند؟!4- اما مشكل آقاي مشايي اين نيست كه احياناً از عنوان اسلامگرايي برداشت طالبان و القاعده هم ممكن است بشود. او به صراحت مي گويد دوره اسلامگرايي گذشته همان طور كه دوره اسب سواري گذشته و دوره هواپيما شده است. از اين عبارت نخ نما، مشخصاً تخطئه اسلام و القاي تاريخ گذشتگي و عقب ماندگي اسلام برمي آيد و سخن اين است كه گوينده اين مطلب با اين وصف چه تفاوتي با امثال كسروي و تقي زاده و سروش يا ادبيات ماركس و ديگران دارد جز آن كه او صرفاً نشخوار كننده دست چندم همان ادبيات است؟!5- اين تعبير كه «ما نبايد از واژگان سياسي جهان تخطي كنيم» و «يك سري واژگان معناي تثبيت شده اي در ذهن مردم جهان دارد» يعني چه؟! يعني اگر پروپاگانداي غرب سعي كرد جا بيندازد مسلمان يعني تروريست يا اسلام يعني تروريسم و ايران يعني ترور، ما بايد اسلام و مسلماني و ايران را انكار كنيم؟! اگر چنين است كه آقاي شريف زاده چه اصراري دارد لباس روحانيت اسلامي را به تن داشته باشد يا تيم آقاي مشايي از انسان كامل در جهان سخن بگويند؟!
 این نقل قول کردن از رفسنجانی هم موازی دو گزارش خبر ویژه فوق می باشد .چون هم مرتبط به اختلافات و جنگ قدرت و ثروت میان باندهای مافیایی کودتاگر غالب با جریان مغلوب می باشد . هم اینکه ربط به بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات  ریاست جمهوری دوره ی یازدهم دارد.
هاشمي رفسنجاني مي گويد اكنون سخنان افراطيون چپ از حلقوم افراطيون راست شنيده مي شود.وي در ديدار با دست اندركاران سايت هاي زنجيره اي بازتاب (آينده سابق) ضمن انتقاد از آفت تندروي و تفكرات افراطي در دوره هاي مختلف گفته است: قبل از انقلاب ادبيات و تفكرات ماركسيستي، كمونيستي، منافقين و توده اي ها و فدائيان خلق در ادبيات انقلابي ها رسوخ كرده بود و پس از انقلاب نيز افراطيون چپ و راست حتي در دوران دفاع مقدس و عمدتا با نيت خير در مسير پيشرفت انقلاب و امور كشور، مانع ايجاد كرده و مي كنند كه البته در مقاطعي اين تفكر جا عوض كرده و اكنون سخنان افراطيون چپ از حلقوم افراطيون راست شنيده مي شود.هاشمي افزود: مديريت دوران دفاع مقدس، پيروزي هاي كسب شده و به ويژه ختم جنگ، خود حركتي ضدافراطي بود، حتي برخي از مغرضان و طرفداران تفكرات افراطي، در زمان حمله صدام به كويت و حمايت آمريكا از كويت اصرار داشتند در كنار صدام وارد جنگ شويم.شايان ذكر است كه افراطيون چپ به تدريج طي دو دهه اخير در زمره حاميان -استراتژيك يا تاكتيكي- آقاي هاشمي درآمده و مشخصا در فتنه و آشوب چند سال پيش دقيقا در همان موضعي ايستاده بودند كه آقاي هاشمي ايستاد. همچنين افراطيون حامي طالبان و صدام در حملات آمريكا به عراق و افغانستان، طي سالهاي اخير به ورطه تفريط غلطيده و طرفدار تسليم و سركشيدن جام زهر در مقابل اين رژيم استكباري شدند و سرانجام نيز به پياده نظام سرويس هاي جاسوسي بيگانه در عرصه آشوب افكني و ساختارشكني تبديل شدند.نكته قابل تأمل ائتلاف ماركسيست هاي سابق و چپ هاي شبه اسلامي زير بيرق آمريكا و انگليس و در معارضه با مباني انقلاب و جمهوري اسلامي است. به عنوان مثال هم اكنون سران برخي گروه هاي ماركسيستي (فدائيان خلق و حزب توده) با برخي عناصر مركزيت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين و سوپرراست هاي كارگزاراني نظير مهاجراني در شهرهايي چون لندن و پاريس و بروكسل همكاري و هم پوشاني هاي مشتركي دارند و عملا تبديل به سوپرراست شده اند. آنان البته همچنان افراطي و راديكال محسوب مي شوند و تعجب اين است كه با مرزبندي مشخص و علني آقاي هاشمي مواجه نمي شوند. يك نمونه روشن، حضور برخي مهره هاي رسانه اي جريان مذكور در ديدار با ايشان است كه كارنامه اي انباشته از افراطي گري دارند و خط رسانه اي مشتركي را با رسانه هاي رسمي بيگانه پي مي گيرند
این ظرفیت را با ظریت 660 هزار بشگه  پالایشگاه نفت آبان قبل از جنگ خانمان سوز ایران وعراق مقایسه کنید تا بهتر بدانید معنی ومفهوم جنگ موهبت الهی است چگونه می باشد؟
مديرعامل شركت پالايش نفت بندرعباس گفت: ظرفيت پالايش نفت خام و ميعانات گازي در اين شركت 30 هزار بشكه در روز افزايش يافته است.به گزارش ايرنا از بندرعباس، هاشم نامور اظهار داشت: پيشتر ميزان پالايش نفت خام در اين پالايشگاه روزانه 320 هزار بشكه بود.وي ادامه داد: اين افزايش با اجراي طرح افزايش ظرفيت پالايش نفت در پالايشگاه بندرعباس محقق شده است.نامور صرفه جويي اقتصادي اجراي طرح مذكور را 318 هزار دلار در روز و 119 ميليون دلار در سال اعلام كرد.پالايشگاه نفت بندرعباس 19 درصد از فرآورده هاي نفتي كشور را تامين مي كند.
عریضه نویسی شورای تهران از موضع بزک نمیربهار میاد، کمبیزه با خیار میاد به دولت و بازار مکاره برای کاهش آلودگی هوای تهران اقدام کنند .
شوراي اسلامي شهر تهران ديروز تصميم به نگارش نامه هايي خطاب به دولت و مجلس گرفت كه براساس آن مسئولان شهر اعم از دولت و نهادهاي مربوطه ملزم به اجراي برنامه جامع كاهش آلودگي هوا مي شوند.به گزارش روابط عمومي شوراي شهر موضوع اصلي جلسه ديروز اين شورا كه با حضور همه اعضا تشكيل شد اختصاص به آلودگي شديد هوا و بررسي راه هاي كاهش اين معضل يافت.بنابراين گزارش مهندس مهدي چمران رئيس شوراي شهر با اشاره به پيش نويس بازنگري برنامه جامع كاهش آلودگي هوا تاكيد كرد: بايد از دولت و دستگاه هاي مربوطه از جمله شهرداري بخواهيم تا نسبت به اجراي مصوباتي كه به تاييد و تصويب دولت در خصوص برنامه جامع كاهش آلودگي هوا رسيده است، اقدام كنند.چمران افزود: برخي شهرهاي كشور هم كه مانند كلانشهرها با معضل ترافيك مواجه نيستند، با معضل آلودگي صنعتي دست و پنجه نرم مي كنند و وجود كارخانه هاي صنعتي موجب آلودگي هواي شهرهايشان شده است.بنا بر همين گزارش دكتر حمزه شكيب رئيس كميسيون عمران شوراي شهر نيز با انتقاد از كساني كه در اين طور مواقع تمام تقصيرات را به گردن هم مي اندازند تاكيد كرد: در اين رابطه همه مسئول هستيم بنابراين نبايد با گردن ديگران انداختن اين مسئوليت از خود رفع مسئوليت كنيم.وي خاطرنشان كرد: وجود كارگاه هاي ساختماني در شهر و اطراف تهران يكي ديگر از مراكز آلاينده كننده شهر است كه مي توان نسبت به متوقف كردن فعاليت آنها قبل از شروع آلودگي هوا تا پايان روزهاي آلوده اقدام كرد.شكيب از اعضاي شورا خواست كه كار عملي تري در اين خصوص انجام دهد و با تشكيل كميته اي دستگاه هاي مختلف دولتي و نهادهاي مربوطه از جمله شهرداري را هماهنگ براي انجام تعهدات خود در اين خصوص بكند.وي تاكيد كرد: براي كاهش آلودگي هواي تهران و كاهش ترافيك كه يكي از دلايل آلودگي است، برنامه هايي تهيه و تدوين شده است كه بايد اجرا شود و اين كميته مي تواند پي گير اين قبيل موضوعات باشد.در ادامه اين جلسه عليرضا دبير عضو هيئت رئيسه شوراي شهر در موافقت با پيشنهاد دكتر شكيب مبني بر تشكيل كميته اي در اين خصوص گفت: شوراي شهر تهران ابزار و اختياراتي دارد كه نمي تواند نسبت به موضوعات بي تفاوت باشد و حال آنكه مي توان از شخصيت حقيقي و حقوقي اعضاي شورا براي ايجاد اين كميته استفاده كرد. معصومه ابتكار گفت: شوراي شهر تهران در حد ظرفيت و توانش روي موضوعات زيست محيطي اقداماتي انجام داده است