انتقال خون: صادرات خون نداریم.11مرداد-93
چرا گفته نشده که کلیه فروشی چی؟ یااینکه کلیه فروشان چه کسانی هستند وچرا کلیه
فروشی می کنند؟ آیا کلیه به خارج صادر می شود یانه؟ یا اینکه آیا از خارج بیماران برای
خریدن کلیه و پیوندزدن به ایران سفر می
کنند یانه؟ اگر جواب نه باشد . دروغ آشکار
است . زیرا همین چند روز پیش بود که به اتفاق دوستی در یک محفلی بودیم که تعدادی لبنانی هم بودند. یکی از اینان بدوستم گفت می خواهد برود ایران کلیه اش را عوض
کندو جوان برگردد .چون آنجا کلیه ارزان است . دوستم پس از شنیدن دچار احساس تناقض آمیز شدیدی شده بود . چون از یک سو
خوشحال بود که بدین طریق جان یک انسان نجات می یابد . ولی از سوی دیگر سخت غمیگین
وبرآشفته شد چون گفت نگاه کن بی وجدان ها
درایران چه برسر کشور ثروتمند و مردم
میهنمان آورده اند وجان ملت به حراج گذاشته شده است .چون مردم ناچار به کلیه فروشی
شده اند؟!
رئیس سازمان انتقال خون درباره اصطلاح
خونفروشی میگوید: در هیج جای دنیا خون رایگان توزیع نمیشود، خون رایگان بلای
جان بیمار است، صادرات خون به خارج هم به هیچ وجه صورت نمیگیرد.به گزارش فارس، سازمان
انتقال خون به دلیل وظیفهای که در تأمین خون سالم برای بیماران به ویژه بیماران
تالاسمی و هموفیلی دارد به عنوان یکی از حساسترین سازمانهای وابسته به وزارت
بهداشت همواره فعالیت کرده است به دلیل همین حساسیت کاری سازمان انتقال خون و
همزمان شدن با چهلمین سالگرد تأسیس این سازمان و روز جهانی اهدای خون به سراغ علی
اکبر پور فتح الله، رئیس سازمان انتقال خون کشور رفتیم تا برخی جوانب پنهان طب
انتقال خون را بازگو کند.علی اکبر پورفتح الله متولد سال 1339 در مشهد است وی
که دکترای ایمونولوژی دارد و استاد دانشگاه تربیت مدرس است در کارنامه خود مدیرکل
امداد حوادث و سوانح جمعیت هلال احمر، سرپرست دفتر وزارتی وزارت فرهنگ و آموزش
عالی، مشاور وزیر و مدیرکل دفتر وزارتی وزارت بهداشت،مدیرعامل سازمان انتقال خون
ایران ،مدیر گروه هماتولوژی و بانک خون دانشگاه تربیت مدرس، عضو هیأت ارزشیابی
(بورد)هماتولوژی و بانک خون وزارت بهداشت را دارد.وی به دنبال تغییر سه
نفر از اعضای شورای عالی سازمان انتقال خون ایران در شهریور ماه سال گذشته طی حکمی
از سوی سید حسن هاشمی؛ وزیر بهداشت، مدیر عامل سازمان انتقال خون ایران شد.در ادامه گفتوگوی
خواندنی فارس را با علی اکبر پورفتح الله می خوانیم:
با آمدن شما به سازمان انتقال خون، سیاست
تجاری شدن و اقتصادی شدن خون مطرح شد که برخیها از آن به عنوان خونفروشی یاد
کردند، در این رابطه لطفاً توضیح دهید.
در برگرداندن واژهها شاید دچار مشکل
هستیم، آن چیزی که بنده مطرح کردم اقتصاد انتقال خون است و هیچگاه نگفتهام از
بیمار باید پولی گرفته شود یا بحث خونفروشی را مطرح کرده باشم بلکه به نفع بیمار
است که فرآیند انتقال خون اقتصادی شود.امروزه تأمین خون و فرآوردههای خونی به روش حذف
لوکوسیتها بلافاصله پس از دریافت خون از اهدا کننده انجام میشود. مطالعات متعدد
نشان میدهد حذف آن فرآوردههای مناسبتر و کارآمدتری را برای بیمار فراهم میکند.خونی که لوکوسیت آن
حذف شده واکنش آلرژی کمتری میدهد و سیستم ایمنی گیرنده خون را تضعیف نمیکند بلکه
تقویت هم میکند بنابراین اگر برنامه به سمت حذف لوکوسیت برود عفونت بیمارستانی
کاهش مییابد و گزارش شده با مصرف هر واحد خون بیشتر در بیماران شانس عفونت
بیمارستانی در مصرفکنندگان خون 2 برابر میشود و با توجه به این مجموعه اگر حذف
لوکوسیت انجام شود بر اساس مطالعات مستند1.2 تخت روز بیمارستانی کاهش مییابد.اگر برنامه تأمین
فرآوردههای خونی را به سمتی ببریم که لوکوسیت خون را حذف کنیم به نفع هزینههای
بیمارستانی و سازمانهای بیمه هم خواهد بود چرا که خون کمتری مصرف میشود بنابراین
در کشورهای غربی که اقتصاد درمان صحیحی دارند بیمه به فرآوردههایی که لوکوسیت آن
حذف شده نمیدهند در حالی که 20 دلار هزینه بیشتری برای خونی که فیلتر شده میپردازد
و در مقابل 380 دلار به دلیل کاهش بستری ذخیره میکنند.بحثی که از اقتصاد خون
مطرح کردم مفاهیم اقتصادی است. در هیچ کشور توسعه یافتهای خون رایگان در اختیار
مراکز درمانی قرار نمیگیرد. خون رایگانی که به این صورت در بیمارستانها مصرف شود
بلای جان بیماران است.
گفته میشود که مدیریت مصرف خون و
فرآوردههای آن در بیمارستانها و توسط پزشکان حین اعمال جراحی انجام نمیشود.
مصرف نابجای خون باعث شده عوارض بسیاری
به بیماران تحمیل شود، همچنین هیچ بیمارستان و مرکز درمانی به دنبال جانشینهای
خون نمیرود در حالی که در بسیاری از موارد میتوان از جانشین خون استفاده کرد اما
در کشور هیچکس به دنبال آن نیست.امروزه در کشورهای پیشرفته سهم 10 درصد خون مورد نیاز
از طریق انتقال خون خودی برمیگردد اما در کشور ما در زمان جراحی،اورژانس، اعمال
جراحی مانند ارتوپدی وقتی که به یک واحد خون نیاز داریم نباید از خون دیگری
استفاده کنیم و باید خون بیمار دریافت و مصرف شود در حالی که مدیریت خون انجام نمیشود
و سهم انتقال خون خودی در کشور صفر است.این به این دلیل است که اگر بیمارستان، انتقال خون
خودی را درخواست کند باید پول کیسه خون را هم بدهد و این نیاز به سرمایهگذاری
دارد بنابراین ترجیح میدهد خون دیگران را تزریق کند، امروزه تمام فرآیند بهداشت و
درمان و بیمارستانها به صورت خودگردانی مطرح است در حالی که در چنین سیستمی خون
رایگان بلای جان بیمار میشود.
بحث انتقال خون را بنده از این دیدگاه مطرح کردم نه دیدگاهی که از بیمار پول دریافت شود. ما برای خون هزینههای سنگینی میدهیم که با افزایش اعتبار دولتی که کمتر از نرخ تورم سالانه است نمیتوانیم آن را تأمین کنیم و باید مبانی اقتصادی در نگاهمان به انتقال خون حاکم باشد تا هم بیمار سود ببرد و هم بیمهها، نظام سلامت از آن بهره بگیرند و این به نفع جامعه است.متأسفانه این ادبیات همیشه در جامعه ما مطرح میشود و تعابیر نامناسبی مانند فروش خون را عنوان میکنند در حالی که این گونه نبوده و ما اعتقاد داریم اهدای خون باید کاملاً داوطلبانه و بدون هیچگونه چشمداشتی باشد اما هزینه آمادهسازی خون باید در نظام اقتصادی دیده شود این در حالی است که در کشورهای پیشرفته بیمار میداند که هزینههای آزمایش و آمادهسازی برای دریافت خون را باید بپردازد و این در چرخه انتقال خون معنی پیدا میکند.
بحث انتقال خون را بنده از این دیدگاه مطرح کردم نه دیدگاهی که از بیمار پول دریافت شود. ما برای خون هزینههای سنگینی میدهیم که با افزایش اعتبار دولتی که کمتر از نرخ تورم سالانه است نمیتوانیم آن را تأمین کنیم و باید مبانی اقتصادی در نگاهمان به انتقال خون حاکم باشد تا هم بیمار سود ببرد و هم بیمهها، نظام سلامت از آن بهره بگیرند و این به نفع جامعه است.متأسفانه این ادبیات همیشه در جامعه ما مطرح میشود و تعابیر نامناسبی مانند فروش خون را عنوان میکنند در حالی که این گونه نبوده و ما اعتقاد داریم اهدای خون باید کاملاً داوطلبانه و بدون هیچگونه چشمداشتی باشد اما هزینه آمادهسازی خون باید در نظام اقتصادی دیده شود این در حالی است که در کشورهای پیشرفته بیمار میداند که هزینههای آزمایش و آمادهسازی برای دریافت خون را باید بپردازد و این در چرخه انتقال خون معنی پیدا میکند.
با توجه به اینکه در مدیریت مصرف خون ضعف
وجود دارد نسبت به آینده تأمین خون در کشور چه وضعیتی را پیشبینی میکنید؟
به دلیل اینکه خون کالای رایگان در کشور
است به این شکل مصرف میشود و قدرش را نمیدانند در حالی که در آمریکا برای هر
واحد گلبول قرمز 140 دلار دریافت میکنند و در اروپا 120یورو هزینه دریافت میشود.در آنجا بیماری که به
اتاق عمل میرود و خون مصرف میکند پزشک هزینه مصرف خون را میداند در نتیجه مصرفش
را منطقی میکند و به دنبال روش انتقال خون خودی میرود اما متأسفانه در این زمینه
در کشور مشکلات اساسی داریم و نگاه به آموزش در طب انتقال خون به عنوان برنامه
اجباری در نظام دانشگاهی جایی ندارد و پزشکان ما با دیدگاه قدیمی تربیت شدهاند و
آن را هم به دانشجویان منتقل میکنند، در دهه 90 در غرب جراحی که آموزش دیده میداند
که افتخار انجام جراحی موفق این است که مصرف خون را مدیریت کند در حالی که در
گذشته خون به پزشک جرأت میداد، متأسفانه پزشکان ما و حتی جراحان بزرگ این طور
تربیت شدهاند که باید خون زیاد مصرف شود و دانشجو را این گونه تربیت میکنند اما
نمیدانند در دههای قرار داریم که بحث مدیریت مصرف خون مطرح است. جراحی بدون خون
مطرح شده است. هنر جراح این است که در شرایطی از اتاق عمل خارج شود که خون مصرف
نشده باشد اما این ادبیات هنوز به کشور ما سرایت نکرده است.
با توجه به اینکه جمعیت کشور به سمت
سالمندی میرود و سیر ابتلا به بیماریهای مختلف افزایش مییابد ذخایر پلاسمای ما
در چه شرایطی قرار دارد؟
آخرین آمار اهدا در کشور خوب است و
بیشترین سن اهدا کننده برخلاف سایر کشورها در ایران جمعیت جوانان است به طوری که
20 درصد اهداکنندگان سن 25 تا 30 سال را دارند و این برای سازمان تضمینکننده است
و برای سالها ما را حمایت خواهد کرد.
پیشبینی شما چند سال آینده است و این
ذخایر چقدر جواب میدهند؟
طبیعتاً پایدار نیست چون به سمت سالمندی
میرویم، وقتی به این سمت حرکت میکنیم مصرف خون بیشتر میشود پس باید سرمایهگذاری
را برای جوانان انجام دهیم، آموزش دهیم و نگاه آنها را تغییر دهیم.تخمینهای مختلفی زده
میشود و نگرانیهایی وجود دارد که باید سرمایهگذاریهای جدیدی انجام شود. بخشی
از آن مرتبط با روشهای گذشته است مثلاً قبلاً خون جایگزین داشتیم و برای دریافت
خون باید اهداکننده کارت ملی به همراه داشت یا برای خون جانشین افرادی را دعوت میکردند
که خون خود را اهدا کنند اما اکنون به سمت اهدای داوطلبانه رفتهایم و اگر فرهنگسازی
نکنیم در سالهای آینده دچار مشکل جدی خواهیم شد، خوشبختانه در کشور بستر پاسخ
مردم به اهدای خون بسیار بالاست و فکر نمیکنم چنین پدیدهای را در کشورهای دیگر
ببینیم.به عنان مثال هر سال در ماه رمضان به شدت دچار افت
ذخایر خونی میشدیم و هر سال ذخایر کاهش مییافت و مجبور بودیم به بیمارستانها
خون نرسانیم، جراحیهای انتخابی را حذف کنیم و فقط خون اورژانس را پاسخ دهیم.
امسال که طولانیترین ایام سال را در ماه رمضان تجربه کردیم وضعیت ما با فرهنگسازی
رسانهها و دعوت از مردم بسیار خوب بود در حالی که در سالهای گذشته فقط در روزهای
ابتدایی کاهش 50 درصدی را داشتیم اما اکنون دریافت خون مشابه روزهای عادی شده است.ادبیات فرهنگ کار خیر
در کشور ما جا افتاده و فقط کافی است اطلاعرسانی شود و اکنون مشکلی که وجود دارد
این است که چگونه اهدای خون را کنترل کنیم و صفهای اهدا را کاهش دهیم.
یکی از بحثهای جنجالی که در انتقال خون مطرح شد صادرات خون ایرانی بود، آیا این اتفاق در سالهای گذشته افتاده است؟
یکی از بحثهای جنجالی که در انتقال خون مطرح شد صادرات خون ایرانی بود، آیا این اتفاق در سالهای گذشته افتاده است؟
خون اصلاً صادر نمیشود و فقط پلاسمای
مازاد است که آن هم زیر نظر و کنترل سازمان غدا و دارو به معتبرترین شرکتهای
پالایش پلاسما ارسال میشود و محصولاتش به ایران بازمیگردد.اکنون از بحثهایی که
پیگیری میکنیم این است که 100درصد از داروهای مشتق پلاسما را در یک برنامه 3 ساله
با پلاسمای ایرانی تأمین کنیم در حالی که اکنون پلاسما ارسال میشود و محصولات
حاصل از آن به کشور میآید و برای بیماران هموفیلی فاکتور 8 و 9 و آلبومین استفاده
میشود. بنابراین به هیچ وجه ارسال خون و فرآوردههای خونی را به خارج از کشور
نداریم و همه در کشور مصرف میشود.
کار راهاندازی پالایشگاه خون به کجا
رسید و گره کار کجاست؟
پالایشگاه در دولت قبل مصوبهای داشت
مبنی بر واگذاری به بخش خصوصی و قبل از این دولت، شرکت پژوهش و پالایش در اختیار
سازمان خصوصیسازی برای واگذاری قرار گرفته بود. 80 درصد سهام آن به بخش خصوصی
واگذار شد و 20 درصد از سهام آن به نمایندگی از وزارت بهداشت در اختیار سازمان
انتقال خون قرار گرفت. به نظرم کار ارزشمندی است چرا که تولید در بخش دولتی جواب
نمیدهد و در همه جای دنیا در بخش خصوصی شکل میگیرد.با مقررات دولتی نمیتوان
کار تولید را انجام داد، حرکت خوبی آغاز شده و وزارت بهداشت با واگذاری پالایشگاه
خون بحث شکسته شدن انحصار را دنبال کرده و برای سرمایهگذاری در پالایشگاههای دوم
و سوم دعوت کرده که بخش خصوصی میتواند برای سرمایهگذاری ورود کند و خوشبختانه
بستر آن فراهم شده است.
آغاز به کار پالایشگاه چه زمانی است؟
همین که اکنون میتوانیم پلاسما تولید
کنیم، تولید مشارکتی داشته باشیم بخش عمدهای از صنعت پلاسما را به پیش ببریم و
پلاسما استاندارد شده و مورد قبول شرکتهای معتبر بینالمللی قرار گیرد کار بزرگی
است و امیدوارم با خصوصیسازی پالایشگاه این امر تسریع پیدا کند.
درحال حاضر آمار اهدای خون و شاخص سالم
بودن خون در ایران چقدر است؟
در سال 1974 مجمع سازمان جهانی بهداشت
قطعنامهای در خصوص نقش حیاتی خون در سیستم سلامت، با تأکید بر حق همه افراد بشر
برای دسترسی به خون و فراوردههای خونی سالم تصویب کرد. این در حالی است که امروز
با گذشت 40 سال بعد از تصویب این قطعنامه، هنوز دسترسی به خون و فرآوردههای خونی
سالم و استفاده منطقی از آن، یکی از چالشهای عمده نظام سلامت در بسیاری از
کشورهاست.خوشبختانه در کشور ما به دلیل برخورداری از یک سیستم انتقال خون متمرکز
که امسال در آستانه چهلمین سالگرد پایهگذاری و تأسیس آن هستیم، دغدغهای برای
تأمین خون و فراوردههای سالم نیست.حذف خون جایگزین و اهدای سالانه 2 میلیون و 100 هزار
واحد خون به صورت 100 درصد داوطلبانه، دستیابی به شاخص 27 اهدای خون به ازای هر
هزار نفر جمعیت و 52 درصدی اهدای مستمر، گستردگی پایگاههای انتقال خون در اقصی
نقاط کشور و تأمین خون مورد نیاز بیماران از طریق ساماندهی شبکه خونرسانی
کشوری، همه از دستاوردهای ارزشمندی است که ایران را به عنوان پیشتاز منطقه
در عرصه طب انتقال خون مطرح کرده و علاوه بر این موارد، از منظر استانداردهای
سلامت خون نیز کشور به گواه سازمانهای معتبر جهانی، سالمترین خون را از نظر
آلودگی به HIV، HCV، HBV فراهم میکند.اما نکته بسیار مهمی که باید مد نظر داشت، این است که
دستیابی و مهمتر از آن تداوم این افتخارات است که در سایه همراهی اهداکنندگان خون
امکانپذیر خواهد بود.
آیا برنامه جدیدی برای امسال در سازمان
انتقال خون دنبال می شود؟
برای اینکه سازمان انتقال خون در سال
جدید وضعیت بهتری داشته باشد برنامههای متعددی را پیگیری میکنیم که یکی از آنها
تأکید بر ساماندهی اهدا کنندگان خون است.از امسال اهدای خون و جذب اهدا کننده را
بر اساس تهییج دنبال نخواهیم کرد. این روش زمانی است که بیمارستانها دچار کمبود
شدید خون میشوند به ما فشار میآورند و ما اعلام نیاز میکنیم.بنابراین اکنون به
دنبال برنامهریزیهای جدید هستیم تا اهدا کنندگان را ساماندهی کنیم. در سال گذشته
1.5 میلیون اهدا کننده خون داشتیم که 500 هزار نفر از آنها دو بار خون خود را اهدا
کرده بود.
چگونه در شرایط بحرانی از این اهدا
کنندگان استفاده خواهد شد؟
تمام اطلاعات اهدا کنندگان خون را در
سیستم خود در اختیار داریم. آدرس و شماره تماس آنها را داریم و از طریق نشریه،تلفن
و اس ام اس با آنها ارتباط برقرار کرده و فراخوان میکنیم.همچنین در حال ساماندهی
جذب اهدا کّخون فروشیّنندگان هستیم تا این جمعیت مروج اهدای خون باشند تا دیگر با
اعلام نیاز فوری بیمارستانها دچار مشکل نشویم.
از مشکلات اعتباری و تجهیزاتی سازمان
همزمان با اجرای طرح تحول نظام سلامت بگویید؟
برنامهریزی خوبی برای مدیریت هزینهها
شده و دولت نگاه ویژهای به سلامت و سازمان انتقال خون داشته است این در حالی است
که 6 ماه گذشته کسری وحشتناک اعتباری داشتیم اما کمک زیادی به ما شد.یک رقم از این
کمبودهای اعتباری را سال گذشته سازمان مدیریت از طریق مابهالتفاوت ارز برابر با
75 میلیارد تومان در اختیار سازمان قرار داد و امسال هم همین میزان قرار است در
بودجه سالانه در اختیار سازمان قرار گیرد.با تزریق این اعتبارات تقریباً مشکلات
مالی سازمان مرتفع میشود و یکسری مشکلات قانونی باقی میماند. عمدهترین مشکلات
قانونی ما بحثهای پرسنلی است.متأسفانه به دلیل اینکه سازمان انتقال خون تابع قانون
خدمات کشوری است و ما تنها بخشی از نظام سلامت هستیم که قانون هیأت امنایی را
نداریم در نتیجه دریافتیهای ما بسیار کمتر از سایر بخشهای بهداشت و درمان است.این
بیعدالتی باعث خروج نیروهای سازمان انتقال خون و تمایل به رفتن آنها به بخشهای
دیگر است به همین دلیل تلاش خواهیم کرد با اصلاح قانون و مقررات و کمکهای دولت
مشکل پرسنلی را برطرف کنیم.که اگر این مشکل حل شود از کارآمدترین ساختارها در بین
کشورهای منطقه خواهیم بود.