موج جدید
اعتیاد
فرارو- مهسا صباغی؛ نسل پدران
ما، همیشه از معتادان "کلاسیک" میگفتند. افرادی که به یک مخدر سنتی،
مانند تریاک اعتیاد داشتند و سالها مقدار مشخصی مصرف میکردند. معتادانی که اغلب
در سنین پیری استفاده از مواد مخدر را شروع میکردند. اما شرایط تغییر کرده است.
امروزه، تولید مخدر به صنعت تبدیل شده است. ویژگیهای اصلی این صنعت هم تنوع اجناس
تولیدی و دسترسی راحت افراد به آنها است. مخدرهای تولیدی، متنوع شدهاند. شاید
بتوان این عوامل را از مهمترین دلایل افزایش میزان اعتیاد (تا میزان یک میلیون و
سیصدهزار نفر) و پایین آمدن سن مصرف مواد مخدر (تا 15 سال) دانست. پرفسور
حسین باهر، عضو هیئت مدیره جمعیت مبارزه با دخانیات، معتقد است، مشکلات اقتصادی
اعم از بیکاری و درآمد پایین، نقش عمدهای را در گرایش به مواد مخدر ایفا میکنند.
باهر در گفتگو با فرارو میگوید: "افراد بیکار، بی عار هم میشوند. بیکاری، بیخیالی هم به دنبال دارد. کسانی هم که درآمدهای پایینی دارند، به دلیل آنکه در محیط های عمدتا معضلخیز زندگی میکنند، بیشتر در معرض اعتیاد به مواد قرار دارند. کودکان این افراد و همچنین، کودکانی که در چرخه کار قرار دارند هم به طبع، در معرض خطر اعتیاد و مسائل دیگر قرار دارند." او به دو گروه دیگر از معتادان به مواد مخدر اشاره میکند: "مرفهین بی درد و معتادان مقدس! مرفهین بی درد کسانی هستند که نگرانی بابت هزینه مواد ندارند و اغلب از مواد پیشرفتهتر، گرانتر و طبعا خطرناکتر استفاده میکنند. معتادان مقدس اما کسانی را شامل میشود که جایگاه اجتماعی بالایی دارند. استفاده از مواد مخدر را حرام میدانند و یا از آن به عنوان معضل اجتماعی نام میبرند. حتی ضد آن مبارزه میکنند. اما خودشان مصرفکننده هستند. چه به صورت رسمی و چه پنهانی. جایگاه اجتماعی، نوعی "تقدس" به آنها بخشیده است. تا جایی که کسی از نزدیکان، مریدان و شاگردان آنها، جرأت صحبت در مورد اعتیاد استاد خود را ندارند."باهر خطر معتادان نوجوان را بیشتر میداند: "مهمتر از معتادان بزرگسال، کودکان و نوجوانان معتاد هستند. آمار دقیقی از آنها وجود ندارد. به علاوه چون برای افراد عادی جامعه در اولویت قرار ندارند، چندان مورد توجه مسئولین قرار نمیگیرند. درحالی که وضعیت آنها، روز به روز نگران کنندهتر از پیش میشود."جمعیت امدادی-دانشجویی امام علی (ع) از معدود نهادهای مردمی است که به طور مشخص برای ریشهکنی اعتیاد کودکان و نوجوانان کار میکند.
روژان کیانی، از فعالان جمعیت، نیز در گفتگو با فرارو، دسترسی کودکان کار به مواد مخدر را بسیار آسان توصیف کرده است.کیانی میگوید: "اکثرا کودکان کار در محلههای معضلخیز زندگی میکنند که در آنها خرید و فروش مواد مخدر بسیار آسان و فراوان است. تا حدی که گاهی خود این کودکان و نوجوانان فروشنده مواد مخدر میشوند. علاوه بر این، والدین این کودکان نیز یا خودشان معتاد هستند یا قاچاقچی. کودکان هم اکثراً مدرسه نمیروند و به جای آن به مشاغل کاذب (گل فروشی، فال فروشی، اسپند دودکنی و...) گماشته شدهاند. در محیط کار هم آنها در معرض انواع خطر از اعتیاد به مواد تا روابط جنسی پرخطر قرار دارند."او چنین ادامه میدهد: "کودکان و نوجوانان مناطق معضلخیز، خیلی از مواد را مخدر نمیدانند! حتی بعضی از آنها، مشروبات الکلی را هم چیز خاصی نمیدانند. البته این اعتقاد از خانوادههای آنها مسلما جدا نیست. در بسیاری از این خانوادهها، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر جزو رسوم محسوب میشود. (به ویژه در مراسم ازدواج). علاوه بر این، این کودکان به بلوغ جنسی زودرس میرسند که باعث میشود در معرض رفتارهای جنسی پرخطر و به دنبال آن بیماری ها قرار بگیرند. برای مثال ما موردی داشتیم که پسری پس از مصرف حشیش، به یکی از دوستانش پیشنهاد داده بود که با هم به یکی از دختران، تجاوز کنند."کیانی در ادامه میگوید: "مشکل دیگر عدم تناسب جلسات گروه درمانی با شرایط بچههای درگیر اعتیاد است. مثلا در جلسات NA (انجمن معتادان گمنام) و هم کنگره 60 (جمعیت احیای انسانی) از کلمات و جملات تخصصی استفاده میشود که به هیچ عنوان برای بچههای زیر 18 سال قابل فهم نیست."او شرایط کمپهای درمانی را این طور توصیف میکند: "این کمپها نه پاسخگوی بچهها هستند و نه مناسب آنها. ما بچههایی داشتیم که در کمپها تا 6 ماه بستری شدند و بی نتیجه مرخص شدند."در این راستا اقدامات زیادی از جانب دولت و نهادهای مردمی انجام شده است. اما به عقیده کارشناسان، اقدامات دولتی، بیشتر شامل آگاهی بخشی برای پیشگیری از اعتیاد است. نکته مهم این است که اطلاع رسانی دولتی، از طریق رسانههای رسمی صورت میگیرد. این رسانهها عموماً مخاطبان مشخصی دارند. قشری که نسبت به مسئله اعتیاد آگاهی نسبی دارد و چندان نیازی به اطلاع رسانیهای دولتی ندارد. در این میان، افراد مستعد اعتیاد، کمتر در معرض این آگاهیها قرار دارند.
باهر در گفتگو با فرارو میگوید: "افراد بیکار، بی عار هم میشوند. بیکاری، بیخیالی هم به دنبال دارد. کسانی هم که درآمدهای پایینی دارند، به دلیل آنکه در محیط های عمدتا معضلخیز زندگی میکنند، بیشتر در معرض اعتیاد به مواد قرار دارند. کودکان این افراد و همچنین، کودکانی که در چرخه کار قرار دارند هم به طبع، در معرض خطر اعتیاد و مسائل دیگر قرار دارند." او به دو گروه دیگر از معتادان به مواد مخدر اشاره میکند: "مرفهین بی درد و معتادان مقدس! مرفهین بی درد کسانی هستند که نگرانی بابت هزینه مواد ندارند و اغلب از مواد پیشرفتهتر، گرانتر و طبعا خطرناکتر استفاده میکنند. معتادان مقدس اما کسانی را شامل میشود که جایگاه اجتماعی بالایی دارند. استفاده از مواد مخدر را حرام میدانند و یا از آن به عنوان معضل اجتماعی نام میبرند. حتی ضد آن مبارزه میکنند. اما خودشان مصرفکننده هستند. چه به صورت رسمی و چه پنهانی. جایگاه اجتماعی، نوعی "تقدس" به آنها بخشیده است. تا جایی که کسی از نزدیکان، مریدان و شاگردان آنها، جرأت صحبت در مورد اعتیاد استاد خود را ندارند."باهر خطر معتادان نوجوان را بیشتر میداند: "مهمتر از معتادان بزرگسال، کودکان و نوجوانان معتاد هستند. آمار دقیقی از آنها وجود ندارد. به علاوه چون برای افراد عادی جامعه در اولویت قرار ندارند، چندان مورد توجه مسئولین قرار نمیگیرند. درحالی که وضعیت آنها، روز به روز نگران کنندهتر از پیش میشود."جمعیت امدادی-دانشجویی امام علی (ع) از معدود نهادهای مردمی است که به طور مشخص برای ریشهکنی اعتیاد کودکان و نوجوانان کار میکند.
روژان کیانی، از فعالان جمعیت، نیز در گفتگو با فرارو، دسترسی کودکان کار به مواد مخدر را بسیار آسان توصیف کرده است.کیانی میگوید: "اکثرا کودکان کار در محلههای معضلخیز زندگی میکنند که در آنها خرید و فروش مواد مخدر بسیار آسان و فراوان است. تا حدی که گاهی خود این کودکان و نوجوانان فروشنده مواد مخدر میشوند. علاوه بر این، والدین این کودکان نیز یا خودشان معتاد هستند یا قاچاقچی. کودکان هم اکثراً مدرسه نمیروند و به جای آن به مشاغل کاذب (گل فروشی، فال فروشی، اسپند دودکنی و...) گماشته شدهاند. در محیط کار هم آنها در معرض انواع خطر از اعتیاد به مواد تا روابط جنسی پرخطر قرار دارند."او چنین ادامه میدهد: "کودکان و نوجوانان مناطق معضلخیز، خیلی از مواد را مخدر نمیدانند! حتی بعضی از آنها، مشروبات الکلی را هم چیز خاصی نمیدانند. البته این اعتقاد از خانوادههای آنها مسلما جدا نیست. در بسیاری از این خانوادهها، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر جزو رسوم محسوب میشود. (به ویژه در مراسم ازدواج). علاوه بر این، این کودکان به بلوغ جنسی زودرس میرسند که باعث میشود در معرض رفتارهای جنسی پرخطر و به دنبال آن بیماری ها قرار بگیرند. برای مثال ما موردی داشتیم که پسری پس از مصرف حشیش، به یکی از دوستانش پیشنهاد داده بود که با هم به یکی از دختران، تجاوز کنند."کیانی در ادامه میگوید: "مشکل دیگر عدم تناسب جلسات گروه درمانی با شرایط بچههای درگیر اعتیاد است. مثلا در جلسات NA (انجمن معتادان گمنام) و هم کنگره 60 (جمعیت احیای انسانی) از کلمات و جملات تخصصی استفاده میشود که به هیچ عنوان برای بچههای زیر 18 سال قابل فهم نیست."او شرایط کمپهای درمانی را این طور توصیف میکند: "این کمپها نه پاسخگوی بچهها هستند و نه مناسب آنها. ما بچههایی داشتیم که در کمپها تا 6 ماه بستری شدند و بی نتیجه مرخص شدند."در این راستا اقدامات زیادی از جانب دولت و نهادهای مردمی انجام شده است. اما به عقیده کارشناسان، اقدامات دولتی، بیشتر شامل آگاهی بخشی برای پیشگیری از اعتیاد است. نکته مهم این است که اطلاع رسانی دولتی، از طریق رسانههای رسمی صورت میگیرد. این رسانهها عموماً مخاطبان مشخصی دارند. قشری که نسبت به مسئله اعتیاد آگاهی نسبی دارد و چندان نیازی به اطلاع رسانیهای دولتی ندارد. در این میان، افراد مستعد اعتیاد، کمتر در معرض این آگاهیها قرار دارند.