روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی
دو شنبه 13 بهمن ماه سال 1393
سرمقاله » روزی نامه ی جمهوری "دغدغههای
اعتدالی "
چه کشکی و چه پشمی و چه اعتدالی؟ خانه ی خرس و
بادیه مس! اینگونه سخنرانی های واکنشی برای خنثی کردن موج تهاجمات و اتهامات منتقدان
دولت یا شکست خوردگان نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری24 خرداد 92 می باشد
که هرروز گسترش می یابد .چون پاسداران سلاح
هسته ای می خواهند ومخالف مذاکرات توافق هسته ای اند
سخنان دکتر حسن روحانی
رئیسجمهور در مراسم جشنواره بینالمللی فارابی بازتاب گستردهای در سطوح مختلف
جامعه، اعم از دانشگاهی، رسانهای و افکار عمومی داشت و از آنجا که از سر دلسوزی و
تعهد به ارزشها و لزوم توسعه و پایداری انقلاب بیان شده، بر دلهای مخاطبان نشست
و جای خود را در میان مردم باز کرد.
اظهارات آقای روحانی رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در این همایش علمی و دانشگاهی از چند محور برجسته برخوردار بود که جا دارد مورد واکاوی قرار گیرند.
نکته مقدماتی سخنان رئیس جمهور، ضرورت توجه به جایگاه واقعی علم و عالم بود. وی گفت: «واقعیت اینست که سیاستمداران تنها باید زمینه را برای حضور عالمان در جامعه تسهیل کنند و در برخی امور مهم، حداکثر نظارتگر باشند و کار را به اندیشمندان واگذار نمایند وگرنه مداخله دولت و سیاسیون در علم، هم باعث ضرر حکومت و هم باعث ضرر دانشمندان و علم میشود.»
دومین محور سخنان رئیس جمهور، تاکید بر ایجاد محیطهای آزاد جهت رشد علم در جامعه بویژه در محیطهای دانشگاهی بود. وی پیشرفت علمی را نیازمند استقلال و آزادی در دانشگاهها دانست و گفت: «ما برای پیشرفت علمی نیاز به استقلال و آزادی در محیطهای علمی داریم زیرا علم محیطی آزاد میخواهد که همه دانشجویان، اساتید و محققان اگر سخنی و حرفی دارند بیان کنند و گفتگو در آن باشد تا فضا برای حل مشکلات و معضلات جامعه در آن فراهم شود.»
وی سپس از شهیدان مطهری و بهشتی به عنوان دو چهره شاخص حوزوی که حضوری فعال و سازنده در محیطهای دانشگاهی داشته و در محیطی آزاد، اسلام را به جوانان ارائه کرده و از نقد و انتقاد نهراسیده و با سعه صدر به همه شبهات و اشکالات پاسخ میدادند، یاد کرده و گفت: «این دو شخصیت اسلامی چون اسلام را خوب فهمیده بودند الگوی خوبی در مناسبات اجتماعی بودند.»
باید اعتراف کرد که در محیطهای علمی و دانشگاهی ما آنگونه که شایسته آنهاست دغدغه «کشف حقیقت»، نهادینه نشده و تعریف درستی نیز از آزاداندیشی در آنها ارائه نگردیده است. متاسفانه نهادهای مسئول دانشگاهی نه تنها اقداماتی برای فرهنگسازی در این زمینه صورت نداده بلکه فضای نظریهپردازی، نقد، مناظره و تضارب آراء و اندیشههای گوناگون را نیز فراهم نکردهاند.
قطعاً نخستین عامل ایجاد محیط آزاداندیشی در دانشگاهها و مراکز علمی کشور، بالا بردن ظرفیت شنیدن نظرات مختلف و افزایش تحمل نظر و از بین بردن موانع «سعه صدر» در گفتگو و شنودهای علمی است. ایجاد روحیه آزاداندیشی در مراکز علمی علاوه بر آنکه مایه بروز استعدادها و تواناییهای فطری و باعث تکامل و توسعه علوم و تفکرات انسانی میشود، عمل به نصوص قرآنی و سیره پیشوایان معصوم ماست که همواره همگان را به آن فرا خواندهاند.
تعالیم دینی ما مملو ازرعایت منطق و اخلاق، عدالت و تعادل و شرح صدر است که خوشبختانه در حوزههای علمیه رایج بوده و باعث نشو و نمای علوم و جوانه زدن استعدادها و نبوغ و خلاقیتها شده است ولی متاسفانه این امتیازات به جای آنکه در جریان وحدت حوزه و دانشگاه، از مراکز حوزوی به محیطهای دانشگاهی انتقال یافته و دانشگاههای ما برای شنیدن نظرات و اقوال گوناگون در کمال شرح صدر و تضارب آرا آمادگی یافته و به مرحله انتخاب احسن برسند، روز به روز از ظرفیت آزاداندیشی آن کاسته شده و در عوض بر روحیه کم تحملی، پرخاشگری، ستیزهجویی، خودمحوری و تخطئه آرا و نظرات دیگران افزوده شده است و طبعاً پیداست که با چنین روحیهای هرگز نمیتوان طالب علم و اندیشه و فرزانگی تربیت نمود و به فضاهای تازه ازکمال و نوآوری دست یافت درحالی که علمای دینی ما به تاسی از تعالیم قرآنی و دستورات معصومین علیهم السلام سهم بزرگی در ژرفا بخشی به روحیه آزاداندیشی علمی داشته و در کمال منطق و صراحت بیان، پذیرای آراء و نظرات مخالفان بوده و پاسخهای مناسب به شبهات دگراندیشان ارائه کردهاند.
با کمال تاسف این ظرفیت و بلوغ در دانشگاهها و مراکز علمی ما برای نقد سازنده آرا و اندیشههای گوناگون و پاسخگویی مستدل به آنها به دور از تخطئه و غوغاسالاری وجود نداشته و نسخه نظرات مخالف به راحتی با برچسب زدنهای تکراری و تعصب آمیز پیچیده شده و مجال بیان نیافته است و شاید به همین دلیل باشد که ارائه نظرات مخالف در قالب غیررایج و رسمی آن در جامعه ما به شدت رواج یافته و باعث دامن زدن به تخریبهای ذهنی و اجتماعی زیادی شده است.
ناگزیر باید به این نتیجه رسید که محیطهای دانشگاهی و علمی کشور نباید از «آزادی» بترسند و از «گفتگو» بگریزند، چه در غیر این صورت، نقد و انتقاد و نظرات مخالف به کالای قاچاق و زیرزمینی تبدیل شده و اثرات مخرب بیشتری را به دنبال خواهد داشت، همچنان که نباید گذاشت «آزادی» به امری تشریفاتی تبدیل شود و یا به جای مباحثه، در دام مجادله گرفتار آید.
سومین محور سخنان رئیسجمهور موضوع مذاکرات هستهای و تلاش شبانهروزی گروه مذاکره کننده ایرانی بود که وی در این زمینه گفت: «ما امروز دیپلماتهای بسیار مجربی داریم و میبینیم که چگونه در برابر تیم مذاکره کننده 1+5 میایستند» و استدلال سیاسی، حقوقی و فنی میکنند و این یک افتخار برای کشور است.» آقای روحانی سپس افزود: «در عوض عدهای در داخل با سوءاستفاده از معنای انتقاد سازنده، با تهمت و تخریب و برای حفظ منافع حزبی و جناحی به منافع ملی ضربه میزنند و با انتقاد از مسائل حاشیهای، مواضع آن طرفیها را علیه خودمان تقویت میکنند.» وی با تاکید بر اقدامات شجاعانه و از خودگذشتگیهای گروه مذاکره کننده هستهای کشورمان خواستار تشویق ملی آنها شده و از همه خواست به کمک دولت آمده و منافع کشور را حفظ کنند.
واقعیت اینست که در شرایطی که مذاکرات هستهای حساسترین مراحل خود را سپری میکند و گروه مذاکره کننده کشورمان متشکل از افراد با تجربهای که تاکنون در مقابل حریفانی که برخی از آنها از دشمنان انقلاب بوده و به اصول جوانمردانه نیز پایبند نیستند، بخوبی از مواضع و منافع کشورمان پاسداری کردهاند به جای این طعنهها و تخریبها، بیش از هر چیزی نیاز به حمایت ملی داشته و این حمایت، یک ضرورت قطعی و عقلی است.
همه میدانند که علاوه بر قدرتهای سلطهگر غربی، سران ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی نیز با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران با 1+5 مخالفند و برای ناکامی گروه مذاکره کننده ایرانی تلاشهای شیطنت آمیز زیادی میکنند و با سرمایهگزاری کلان به میدان آمدهاند.
در چنین شرایطی، رقبای سیاسی دولت یازدهم، در عین حال که حق انتقاد دارند باید با انتقادهای دلسوزانه خود به دولت وگروه مذاکره کننده کمک کنند تا کشور از شرایط تحریمهای ظالمانه خارج شود. متاسفانه آنها به جای این کار، سعی در بهم زدن اوضاع دارند و این اقدامات درست درحالی صورت میگیرد که روند مذاکرات به ایستگاه پایانی خود نزدیک شده و طرف مقابل نیز بر تصمیم خود برای دست یابی به توافق تاکید کرده است.
اقتضای منافع و مصالح کشور در اینست که منتقدان به جای پرداختن به مسائل حاشیهای به کمک دولت و گروه مذاکره کننده بشتابند و همگی یکدل و یک جهت و با سخن واحد به تامین منافع ملی بپردازند و از این طریق پشتوانه مقتدری را برای سرداران صحنه دیپلماسی در این نبرد سخت ایجاد کنند. دغدغههای اعتدالی رئیسجمهور باید تمام کسانی را که برای منافع ملی میاندیشند بر محور واحد متمرکز کند تا همچون ید واحده از آزادی، آزاداندیشی، ساحت علم و خادمان دلسوز کشور پاسداری نمایند.
اظهارات آقای روحانی رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در این همایش علمی و دانشگاهی از چند محور برجسته برخوردار بود که جا دارد مورد واکاوی قرار گیرند.
نکته مقدماتی سخنان رئیس جمهور، ضرورت توجه به جایگاه واقعی علم و عالم بود. وی گفت: «واقعیت اینست که سیاستمداران تنها باید زمینه را برای حضور عالمان در جامعه تسهیل کنند و در برخی امور مهم، حداکثر نظارتگر باشند و کار را به اندیشمندان واگذار نمایند وگرنه مداخله دولت و سیاسیون در علم، هم باعث ضرر حکومت و هم باعث ضرر دانشمندان و علم میشود.»
دومین محور سخنان رئیس جمهور، تاکید بر ایجاد محیطهای آزاد جهت رشد علم در جامعه بویژه در محیطهای دانشگاهی بود. وی پیشرفت علمی را نیازمند استقلال و آزادی در دانشگاهها دانست و گفت: «ما برای پیشرفت علمی نیاز به استقلال و آزادی در محیطهای علمی داریم زیرا علم محیطی آزاد میخواهد که همه دانشجویان، اساتید و محققان اگر سخنی و حرفی دارند بیان کنند و گفتگو در آن باشد تا فضا برای حل مشکلات و معضلات جامعه در آن فراهم شود.»
وی سپس از شهیدان مطهری و بهشتی به عنوان دو چهره شاخص حوزوی که حضوری فعال و سازنده در محیطهای دانشگاهی داشته و در محیطی آزاد، اسلام را به جوانان ارائه کرده و از نقد و انتقاد نهراسیده و با سعه صدر به همه شبهات و اشکالات پاسخ میدادند، یاد کرده و گفت: «این دو شخصیت اسلامی چون اسلام را خوب فهمیده بودند الگوی خوبی در مناسبات اجتماعی بودند.»
باید اعتراف کرد که در محیطهای علمی و دانشگاهی ما آنگونه که شایسته آنهاست دغدغه «کشف حقیقت»، نهادینه نشده و تعریف درستی نیز از آزاداندیشی در آنها ارائه نگردیده است. متاسفانه نهادهای مسئول دانشگاهی نه تنها اقداماتی برای فرهنگسازی در این زمینه صورت نداده بلکه فضای نظریهپردازی، نقد، مناظره و تضارب آراء و اندیشههای گوناگون را نیز فراهم نکردهاند.
قطعاً نخستین عامل ایجاد محیط آزاداندیشی در دانشگاهها و مراکز علمی کشور، بالا بردن ظرفیت شنیدن نظرات مختلف و افزایش تحمل نظر و از بین بردن موانع «سعه صدر» در گفتگو و شنودهای علمی است. ایجاد روحیه آزاداندیشی در مراکز علمی علاوه بر آنکه مایه بروز استعدادها و تواناییهای فطری و باعث تکامل و توسعه علوم و تفکرات انسانی میشود، عمل به نصوص قرآنی و سیره پیشوایان معصوم ماست که همواره همگان را به آن فرا خواندهاند.
تعالیم دینی ما مملو ازرعایت منطق و اخلاق، عدالت و تعادل و شرح صدر است که خوشبختانه در حوزههای علمیه رایج بوده و باعث نشو و نمای علوم و جوانه زدن استعدادها و نبوغ و خلاقیتها شده است ولی متاسفانه این امتیازات به جای آنکه در جریان وحدت حوزه و دانشگاه، از مراکز حوزوی به محیطهای دانشگاهی انتقال یافته و دانشگاههای ما برای شنیدن نظرات و اقوال گوناگون در کمال شرح صدر و تضارب آرا آمادگی یافته و به مرحله انتخاب احسن برسند، روز به روز از ظرفیت آزاداندیشی آن کاسته شده و در عوض بر روحیه کم تحملی، پرخاشگری، ستیزهجویی، خودمحوری و تخطئه آرا و نظرات دیگران افزوده شده است و طبعاً پیداست که با چنین روحیهای هرگز نمیتوان طالب علم و اندیشه و فرزانگی تربیت نمود و به فضاهای تازه ازکمال و نوآوری دست یافت درحالی که علمای دینی ما به تاسی از تعالیم قرآنی و دستورات معصومین علیهم السلام سهم بزرگی در ژرفا بخشی به روحیه آزاداندیشی علمی داشته و در کمال منطق و صراحت بیان، پذیرای آراء و نظرات مخالفان بوده و پاسخهای مناسب به شبهات دگراندیشان ارائه کردهاند.
با کمال تاسف این ظرفیت و بلوغ در دانشگاهها و مراکز علمی ما برای نقد سازنده آرا و اندیشههای گوناگون و پاسخگویی مستدل به آنها به دور از تخطئه و غوغاسالاری وجود نداشته و نسخه نظرات مخالف به راحتی با برچسب زدنهای تکراری و تعصب آمیز پیچیده شده و مجال بیان نیافته است و شاید به همین دلیل باشد که ارائه نظرات مخالف در قالب غیررایج و رسمی آن در جامعه ما به شدت رواج یافته و باعث دامن زدن به تخریبهای ذهنی و اجتماعی زیادی شده است.
ناگزیر باید به این نتیجه رسید که محیطهای دانشگاهی و علمی کشور نباید از «آزادی» بترسند و از «گفتگو» بگریزند، چه در غیر این صورت، نقد و انتقاد و نظرات مخالف به کالای قاچاق و زیرزمینی تبدیل شده و اثرات مخرب بیشتری را به دنبال خواهد داشت، همچنان که نباید گذاشت «آزادی» به امری تشریفاتی تبدیل شود و یا به جای مباحثه، در دام مجادله گرفتار آید.
سومین محور سخنان رئیسجمهور موضوع مذاکرات هستهای و تلاش شبانهروزی گروه مذاکره کننده ایرانی بود که وی در این زمینه گفت: «ما امروز دیپلماتهای بسیار مجربی داریم و میبینیم که چگونه در برابر تیم مذاکره کننده 1+5 میایستند» و استدلال سیاسی، حقوقی و فنی میکنند و این یک افتخار برای کشور است.» آقای روحانی سپس افزود: «در عوض عدهای در داخل با سوءاستفاده از معنای انتقاد سازنده، با تهمت و تخریب و برای حفظ منافع حزبی و جناحی به منافع ملی ضربه میزنند و با انتقاد از مسائل حاشیهای، مواضع آن طرفیها را علیه خودمان تقویت میکنند.» وی با تاکید بر اقدامات شجاعانه و از خودگذشتگیهای گروه مذاکره کننده هستهای کشورمان خواستار تشویق ملی آنها شده و از همه خواست به کمک دولت آمده و منافع کشور را حفظ کنند.
واقعیت اینست که در شرایطی که مذاکرات هستهای حساسترین مراحل خود را سپری میکند و گروه مذاکره کننده کشورمان متشکل از افراد با تجربهای که تاکنون در مقابل حریفانی که برخی از آنها از دشمنان انقلاب بوده و به اصول جوانمردانه نیز پایبند نیستند، بخوبی از مواضع و منافع کشورمان پاسداری کردهاند به جای این طعنهها و تخریبها، بیش از هر چیزی نیاز به حمایت ملی داشته و این حمایت، یک ضرورت قطعی و عقلی است.
همه میدانند که علاوه بر قدرتهای سلطهگر غربی، سران ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی نیز با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران با 1+5 مخالفند و برای ناکامی گروه مذاکره کننده ایرانی تلاشهای شیطنت آمیز زیادی میکنند و با سرمایهگزاری کلان به میدان آمدهاند.
در چنین شرایطی، رقبای سیاسی دولت یازدهم، در عین حال که حق انتقاد دارند باید با انتقادهای دلسوزانه خود به دولت وگروه مذاکره کننده کمک کنند تا کشور از شرایط تحریمهای ظالمانه خارج شود. متاسفانه آنها به جای این کار، سعی در بهم زدن اوضاع دارند و این اقدامات درست درحالی صورت میگیرد که روند مذاکرات به ایستگاه پایانی خود نزدیک شده و طرف مقابل نیز بر تصمیم خود برای دست یابی به توافق تاکید کرده است.
اقتضای منافع و مصالح کشور در اینست که منتقدان به جای پرداختن به مسائل حاشیهای به کمک دولت و گروه مذاکره کننده بشتابند و همگی یکدل و یک جهت و با سخن واحد به تامین منافع ملی بپردازند و از این طریق پشتوانه مقتدری را برای سرداران صحنه دیپلماسی در این نبرد سخت ایجاد کنند. دغدغههای اعتدالی رئیسجمهور باید تمام کسانی را که برای منافع ملی میاندیشند بر محور واحد متمرکز کند تا همچون ید واحده از آزادی، آزاداندیشی، ساحت علم و خادمان دلسوز کشور پاسداری نمایند.