خبر ويژه نقض برجام تبريك دارد يا خروج 11 تن اورانيوم غني شده؟! 9 دی -94
ادامه جنگ موافقان ومخالفان برجام به انتقاد به تبریک گفتن خروج 11 تن خروج اورانیوم غنی سازی شده به روسیه کشیده شده است .
مديرکل سياسي و بين الملل وزارت خارجه در اقدامي شگفت انگيز خروج 98 درصد ذخاير اورانيوم غني شده از کشور را تبريک گفت!
بنابر اعلام وزير خارجه آمريکا که سپس از سوي علي اکبر صالحي تاييد شد 11 تن اورانيوم غني شده به روسيه ارسال و در ازاي آن 200 تن کيک زرد دريافت شده است. قزاقستان، نروژ و جمهوري آذربايجان در اين مبادله ايفاي نقش کرده اند. جان کري در بيانيه خود، خروج اين ميزان مواد غني شده را «گامي مهم که زمان گريز را از 90 روز به يک سال افزايش مي دهد» توصيف کرد. اين ميزان غني سازي حاصل زحمات ده ساله متخصصان اتمي کشورمان بوده است. پيش از اين به هنگام نياز ايران به تامين سوخت 20 درصد راکتور تهران که نياز دارويي 850 هزار بيمار صعب العلاج را تامين مي کرد، غربي ها نياز ايران را گروگان گرفته و اعلام کردند حتي به قيمت چند برابر نيز حاضر نيستند سوخت 20 درصد را تامين کنند. به عبارت ديگر انباشت مواد غني سازي شده مصارف گوناگون در مقياس صنعتي (نيروگاهي - دارويي و ...) موضوعيت دارد و خروج 98 درصد اين مواد از کشور نوعي خلع يد و خلع قدرت محسوب مي شود.
با وجود اين واقعيت، حميد بعيدي نژاد مدير کل وزارت خارجه در اينستاگرام نوشت: «طي روز گذشته يکي از سخت ترين مفاد برجام در يکي از پيچيده ترين عمليات نقل و انتقال ذخاير اورانيوم از ايران به اجرا درآمد... در اين عمليات ايران حدود نه تن ] 11تن[ ذخاير اضافي اورانيوم غني شده و همچنين ضايعات مربوط به صفحات سوخت توليد شده خود را به کشور روسيه فروخت و براساس قيمت استاندارد بين المللي معادل آن از روسيه کيک زرد خريداري و وارد نمود.»
وي مي افزايد: به اين ترتيب براي اولين بار با يک قدم بلند کشورمان به جمع صادرکنندگان مواد غني شده هسته اي پيوست. با پيوستن کشورمان به صادرکنندگان سوخت هسته اي تمام صنعت هسته اي کشورمان به تعريف جديدي در تبيين هدف گذاري خود با تعاريف متعارف صنعتي و تجاري جهان دست يافت و به نوعي از يک عمليات دور که بر محور غني سازي و انبار آن در داخل بود رهايي يافت. براي اولين بار پس از آغاز به کار سوخت هسته اي در ايران، فرآيند غني سازي در ايران وجهه اي کاملاتجاري و صنعتي پيدا کرد.
بعيدي نژاد همچنين واردات 200 تن کيک زرد را اولين واردات کيک زرد به کشور توصيف کرد و نوشت: «براي آن که تصويري از حجم قابل ملاحظه دويست تن واردات کيک زرد به کشور داشته باشيد فقط بايد در نظر بگيريد که کل ميزان کيک زرد مصرف شده در فرآيند غني سازي ايران از ابتداي آغاز غني سازي تا امروز بالغ بر صد و بيست تن کيک زرد بوده است. با اين واردات ذخاير کيک زرد، پيشبرد تمامي برنامه غني سازي کشورمان تا سالهاي طولاني تضمين گرديده است. اين عمليات در شرايطي اجرا شده است که واردات کيک زرد توسط ايران براساس قطعنامه هاي موجود شوراي امنيت ممنوع مي باشد. دست مريزاد به آقايان دکتر ظريف و دکتر صالحي که هدايت اين عمليات پيچيده را برعهده داشتند. تبريک، تبريک به ملت ايران».
ادعاهاي عجيب و غريب مديرکل وزارت خارجه در حالي است که غني سازي در کشور اصالتا براي تامين نيازهاي کشور در مقياس صنعتي صورت گرفته و نه براي صادرات آن! از سوي ديگر غني سازي 11 تن اورانيوم 10 سال طول کشيده و طبيعتا انجام دوباره اين کار در روند فعلي حداقل 10 سال طول مي کشد و اين البته غير از دوره ممنوعيت 10 ساله اي است که در برجام قيد شده است. در اين دوره ايران نبايد بيش از 300 کيلوگرم اورانيوم غني شده داشته باشد و بنابراين يا اصلانبايد غني سازي کند و يا اينکه در صورت غني سازي، بلافاصله مازاد 300 کيلوگرم بايد از کشور خارج شود و بنابراين ذخيره اين مواد عملاامکان پذير نيست؛ در حقيقت گويا قرار است که ايران چرخه اي از تبديل کيک زرد به مواد غني شده و سپس تبديل مواد غني شده به اورانيوم طبيعي و کيک زرد را به اجرا بگذارد و اصل اين عمل چنان که از سوي غرب به عنوان افزايش «زمان گريز» مطرح شده، خلع قدرت ايران است و نه پذيرفتن ايران به عنوان صادرکننده اورانيوم غني شده!
در هر صورت چوب حراج زدن به دسترنج 10 ساله متخصصان ايراني آن هم در شرايطي که آمريکا با تصويب قانون تحريمي ويزا عليه ايران و دستبرد به اموال بلوکه شده کشورمان مشغول نقض برجام و دادن علامت هاي منفي درباره وفاي به عهد است، کمترين جايي براي تبريک گفتن ندارد مگر اين که تصور کنيم هدف از چنين فضاسازي هايي، فرار از مسئوليت پاسخگويي و عدم قبول و جبران اشتباه است.
بنابر اعلام وزير خارجه آمريکا که سپس از سوي علي اکبر صالحي تاييد شد 11 تن اورانيوم غني شده به روسيه ارسال و در ازاي آن 200 تن کيک زرد دريافت شده است. قزاقستان، نروژ و جمهوري آذربايجان در اين مبادله ايفاي نقش کرده اند. جان کري در بيانيه خود، خروج اين ميزان مواد غني شده را «گامي مهم که زمان گريز را از 90 روز به يک سال افزايش مي دهد» توصيف کرد. اين ميزان غني سازي حاصل زحمات ده ساله متخصصان اتمي کشورمان بوده است. پيش از اين به هنگام نياز ايران به تامين سوخت 20 درصد راکتور تهران که نياز دارويي 850 هزار بيمار صعب العلاج را تامين مي کرد، غربي ها نياز ايران را گروگان گرفته و اعلام کردند حتي به قيمت چند برابر نيز حاضر نيستند سوخت 20 درصد را تامين کنند. به عبارت ديگر انباشت مواد غني سازي شده مصارف گوناگون در مقياس صنعتي (نيروگاهي - دارويي و ...) موضوعيت دارد و خروج 98 درصد اين مواد از کشور نوعي خلع يد و خلع قدرت محسوب مي شود.
با وجود اين واقعيت، حميد بعيدي نژاد مدير کل وزارت خارجه در اينستاگرام نوشت: «طي روز گذشته يکي از سخت ترين مفاد برجام در يکي از پيچيده ترين عمليات نقل و انتقال ذخاير اورانيوم از ايران به اجرا درآمد... در اين عمليات ايران حدود نه تن ] 11تن[ ذخاير اضافي اورانيوم غني شده و همچنين ضايعات مربوط به صفحات سوخت توليد شده خود را به کشور روسيه فروخت و براساس قيمت استاندارد بين المللي معادل آن از روسيه کيک زرد خريداري و وارد نمود.»
وي مي افزايد: به اين ترتيب براي اولين بار با يک قدم بلند کشورمان به جمع صادرکنندگان مواد غني شده هسته اي پيوست. با پيوستن کشورمان به صادرکنندگان سوخت هسته اي تمام صنعت هسته اي کشورمان به تعريف جديدي در تبيين هدف گذاري خود با تعاريف متعارف صنعتي و تجاري جهان دست يافت و به نوعي از يک عمليات دور که بر محور غني سازي و انبار آن در داخل بود رهايي يافت. براي اولين بار پس از آغاز به کار سوخت هسته اي در ايران، فرآيند غني سازي در ايران وجهه اي کاملاتجاري و صنعتي پيدا کرد.
بعيدي نژاد همچنين واردات 200 تن کيک زرد را اولين واردات کيک زرد به کشور توصيف کرد و نوشت: «براي آن که تصويري از حجم قابل ملاحظه دويست تن واردات کيک زرد به کشور داشته باشيد فقط بايد در نظر بگيريد که کل ميزان کيک زرد مصرف شده در فرآيند غني سازي ايران از ابتداي آغاز غني سازي تا امروز بالغ بر صد و بيست تن کيک زرد بوده است. با اين واردات ذخاير کيک زرد، پيشبرد تمامي برنامه غني سازي کشورمان تا سالهاي طولاني تضمين گرديده است. اين عمليات در شرايطي اجرا شده است که واردات کيک زرد توسط ايران براساس قطعنامه هاي موجود شوراي امنيت ممنوع مي باشد. دست مريزاد به آقايان دکتر ظريف و دکتر صالحي که هدايت اين عمليات پيچيده را برعهده داشتند. تبريک، تبريک به ملت ايران».
ادعاهاي عجيب و غريب مديرکل وزارت خارجه در حالي است که غني سازي در کشور اصالتا براي تامين نيازهاي کشور در مقياس صنعتي صورت گرفته و نه براي صادرات آن! از سوي ديگر غني سازي 11 تن اورانيوم 10 سال طول کشيده و طبيعتا انجام دوباره اين کار در روند فعلي حداقل 10 سال طول مي کشد و اين البته غير از دوره ممنوعيت 10 ساله اي است که در برجام قيد شده است. در اين دوره ايران نبايد بيش از 300 کيلوگرم اورانيوم غني شده داشته باشد و بنابراين يا اصلانبايد غني سازي کند و يا اينکه در صورت غني سازي، بلافاصله مازاد 300 کيلوگرم بايد از کشور خارج شود و بنابراين ذخيره اين مواد عملاامکان پذير نيست؛ در حقيقت گويا قرار است که ايران چرخه اي از تبديل کيک زرد به مواد غني شده و سپس تبديل مواد غني شده به اورانيوم طبيعي و کيک زرد را به اجرا بگذارد و اصل اين عمل چنان که از سوي غرب به عنوان افزايش «زمان گريز» مطرح شده، خلع قدرت ايران است و نه پذيرفتن ايران به عنوان صادرکننده اورانيوم غني شده!
در هر صورت چوب حراج زدن به دسترنج 10 ساله متخصصان ايراني آن هم در شرايطي که آمريکا با تصويب قانون تحريمي ويزا عليه ايران و دستبرد به اموال بلوکه شده کشورمان مشغول نقض برجام و دادن علامت هاي منفي درباره وفاي به عهد است، کمترين جايي براي تبريک گفتن ندارد مگر اين که تصور کنيم هدف از چنين فضاسازي هايي، فرار از مسئوليت پاسخگويي و عدم قبول و جبران اشتباه است.