فرارو| آب و صخره رابطۀ پیچیدهای دارند.
به گزارش فرادید به نقل از نیویورک تایمز، این را بلافاصله پس از ورود به "موزۀ سنگ" میتوان فهمید. موزۀ سنگ، نمایشگاهی است که در موزۀ نوگوچی در لانگ آیلند در حال برگزاری است.
موجی را تصور کنید که با صخرهای سخت برخورد میکند و به تبع آن آب بازخوردی منتشر در هوا مییابد و شکلهای گستردهای میگیرد.
دانکین هارت، بانی ارشد نمایشگاه در موزه، میگوید: "اگر این لحظه را با عکس ثبت کنید، صخره در مقام مجسمهساز قرار میگیرد و آب در جایگاه ماده. اما در درازمدت این آب است که برنده میشود."
این نمایشگاه شامل چندین اثر هنری معاصر و تاریخی است و همچنین کلکسیون دائمی آثار ایسامو نوگوچی را نیز دربرمیگیرد. نوگوچی هنرمند و طراحی است که در سال 1985 این موزه را تاسیس نمود.
در بالا، تصویری از یک مورد "سنگ تماشایی" (Scholar’s Rock) مربوط به دورۀ سلسۀ چینگ از چین است که روی یک پایۀ چوبی تزیین شده سوار شده است. سنگهایی همچون این که از رودخانهها جمعآوری میشدند، به علت کمکی که به مدیتیشن میکردند، ارزشمند بودند.
آقای هارت میگوید: "این مثل این است که تکۀ کوچکی از کائنات را روی میز کارتان داشته باشید."
چند اثر از داو بردشاو نیز در باغچۀ موزه در معرض نمایش قرار گرفتهاند. در اثر "آب سنگ"، یک بلوک سنگ آهک به آرامی به وسیلۀ چکیدن قطرات آب فرسایش مییابد.
آقای هارت میگوید: "ما از سنگ استفاده میکنیم تا تظاهر کنیم که میتوانیم از خودمان در برابر زمان و طبیعت و همدیگر محافظت کنیم."
هارت میان سنگ صخرهای (چیزی که ممکن است روی زمین پیدا کنید) و سنگ (آنچه که توسط انسان شکل داده شده یا مورد استفاده قرار گرفته، تمایز قائل میشود. در بالا، تبرهای مربوط به دوران پارینه سنگی، که قدمتشان به 250000 تا 750000 سال پیش از میلاد و پیش از پیدایش هومو ساپینها بازمیگردد، را مشاهده میکنید.
درونمایۀ دیگر آثار، استفاده از سنگ به عنوان مادۀ ساختمانی است. عکس بالا، اثری به نام "دیوار شمارۀ 2" اثر روپرت نورفولک است، که شامل 125 سنگ میشود. این اثر به دقت از محل سکونت صاحبش در آن سوی کشور به اینجا منتقل و با دقت چینش شده است.
هر یک از آنها به دقت حجاری شده تا تقارنی دوسویه داشته باشد.
هارت میگوید: "هر سنگی در این دیوار، طبق آنچه که گفتیم، نیمی سنگ صخرهای و نیمی سنگ است."
تقارن در برخی از قطعات بالایی کمتر قابل مشاهده است. چه با باران دچار فرسایش شدهاند و قدری از خاصیت صخرهای خود بازپس گرفتهاند.
یک ستون بازالتی که توسط بناهای ژاپنی به شش قسمت شکسته شده، توسط نوگوچی دوباره روی هم سوار شدهاند. این یکی از آخرین کارهای نوگوچی است. نام این اثر "بازگرداندن به زندگی" است و بخشی از چینش دائم موزه است. این اثر هم سنگین است و شکننده؛ حتی وقتی که ساختمان را بازسازی میکردند، این اثر را جابهجا نکردند و با ایجاد محافظ چوبی در اطراف آن، کارهای ساختمانی لازم در اطراف آن را انجام دادند.)
در بنایی سنتی ژاپن، ستونهای بازالتی نظیر این، که از صخرهها فرسایش میشوند، ابتدا با ابزارهای دستی سوراخ میشدند. سپس بامبو در داخل سوراخها میکردند و سپس آب درون آن میریختند. بامبو متورم میشود، سنگ میشکند.
اثر بالا، به نام "کوه جوان"، یک اثر از نو سرهم شدۀ دیگر است و به تمایز سازشناپذیر ایدئالهای دنیای طبیعی و دنیای ساختۀ انسان اشاره دارد.
آقای هارت هدف از برگزاری این نمایشگاه را، نشان دادن میزان مفهوم گرایی در کارهای نوگوچی بیان میکند.
او میافزاید: "سنگ در مرکز قرار دارد، اساسیترین است. این مهمترین ماده برای نوگوچی بود. کار با سنگ برای او به مثابه این بود که مستقیماً با کائنات و با زمین خلق اثر کند."
نوگوچی در سال 1985، سه سال پیش از مرگش
منبع: NYT
ترجمه: وبسایت فرادید
مترجم: بهزاد ساعدپناه