يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "دردسرهاي امپراتور كاغذي! "

اوین نامه ی کیهان   2 شنبه 16 آذر  ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "دردسرهاي امپراتور كاغذي! "
قلم برردستان همکار سربازجو شریعت نداری که یادداشت روز نویسی می کنند .به دلیل اینکه اراده و استقلال عمل ندارند زیرا که مزدوران قلم فروشی ا ند که درازاری دریافت حق الزحمه قلم فروشی می کنند. بنابراین آنچه به اینان دیکته می شود یاد رخواست می گردد باالگوی محوری یادداشت های روز سربازجو شریعت نداری و آویزان شدن به گفته های خامنه ای قلم فرسایی می کنند . برای همین اکنون به د لیل دفاع از بشار اسد جنایتکار چون روسیه با ترکیه سرشاخ شده است .برای هم قلم بردست همکار سربازجو شریعت نداری قلمش علیه ی ترکیه چرخیده است .
«با رئيس جمهور ايران صحبت کردم و هشدار دادم که شما در برخي اشتباهات [در خصوص اتهامات روسيه به ترکيه] شرکت داريد. بعد از اين بود که چنين افترائاتي از ادبيات مسئولان ايران و برخي منابع خبري [در ايران] حذف شد... اين سوريه و شرکت هاي بين المللي هستند که از داعش نفت مي خرند
    اينها، بخشي از اظهارات روز پنج شنبه (12 آذرماه) رجب طيب اردوغان، رئيس جمهور ترکيه است که ساعتي پس از سخنراني ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه بر زبان رانده شده است. پوتين ساعاتي قبل از اين اظهارات گفته بود: «مسئوليت کامل سرنگوني جنگنده روس برعهده ترکيه است و اين کشور پشيمان خواهد شد... سرنگوني جنگنده روس توسط ترکيه را فراموش نخواهيم کرد. واکنش روسيه به ترکيه محدود به مجازات تجاري نخواهد بود. خدا ترکيه را مجازات خواهد کرد.» پوتين چند روز بعد نيز در ادبياتي تهاجمي تر گفت: «پاسخ روسيه در حد تحريم گوجه فرنگي و ... نخواهد ماند.» در نهايت برخي رسانه هاي غربي نيز نوشتند که روسيه در حال آماده کردن خود براي «هر نوع جنگي» با ترکيه است!
    اظهارات سخيف اردوغان عليه ايران که فورا از سوي مقامات کشورمان مُهر «کذب» بر آنها زده شد، بيش از آنکه از سر اقتدار و موضع بالاتر باشد، از سر ضعف و ترس ايراد شده و نشان مي دهد بر خلاف تصور پوتين، نيازي به گذشت زمان نيست و ترکيه، از هم اکنون پشيمان شده است. در اين باره گفتني هايي هست.
    1
- سرنگوني سوخوي روسيه در آسمان سوريه، شايد بزرگ ترين و پرهزينه ترين اشتباه اردوغان در طول عمر سيا سي اش باشد. طبق اعلام حزب جمهوري خواه خلق ترکيه، تا اين لحظه اين کشور، فقط از ناحيه چند تحريم اقتصادي که روسيه به تلافي اين حمله وضع کرده، چيزي بالغ بر 20 ميليارد دلار زيان کرده است. اين يعني 3 درصد توليد ناخالص ملي ترکيه. اين که ترکيه با تکيه بر کدام منطق تصميم گرفت جنگنده روسيه را در آسمان سوريه هدف قرار دهد، سوالي است که پاسخ آن هر چه باشد، چيزي از بي تدبيري برخي دولتمردان اين کشور نخواهد کاست. دولتمرداني که برخي رسانه هاي زنجيره اي در داخل کشورمان از آنها به عنوان «استراتژيست هاي آنچناني» و ... نام مي بردند! تا با اين توهمات، اقتصاد ليبراليستي و سياست شکست خورده «تنش صفر» اين کشور را به عنوان الگويي براي کشور اسلاميمان ايران معرفي نمايند. امروز اما ترکيه، هم در حوزه اقتصادي و هم در حوزه خارجي، دچار بحران شده است. بحراني که يکي از اثرات مخرب آن در ادبيات سخيف اردوغان عليه رئيس جمهور محترم کشورمان نمود پيدا کرد.
    2- يکي از مهم ترين تحليل ها درباره چرايي سرنگوني اين جنگنده از سوي ترکيه اين است که، يک «عامل سوم» اين کشور را براي شليک ترغيب کرده است. اين عامل سوم در نزد ترک ها بايد آنقدر اقتدار و اعتبار داشته باشد که اين کشور به خاطر آن مرتکب چنين ريسکي شود. ايالات متحده آمريکا مي تواند اين عامل باشد. اين کشور بنا به صدها دليل ضعيف تر از قبل شده و همچون گذشته قادر به ماجراجويي مستقيم نيست. آمريکا چند سالي است سياست هاي استعماري خود را با «واسطه» و از راه دور دنبال مي کند. اين کشور همان گونه که با درگير کردن عربستان در جنگ يمن در حال اجراي «واسطه اي» سياست هاي منطقه اي خود در غرب آسياست، به واسطه ترکيه هم، مقابل روسيه قرار گرفته است. اين استراتژي، نه تنها ريالي بر بدهي هاي بدهکارترين کشور دنيا نمي افزايد بلکه آمريکا را از رويارويي مستقيم با حريف و خسارت هاي سياسي و اجتماعي ورود به يک جنگ مستقيم- مانند آنچه در لشکرکشي بوش به عراق و افغانستان روي داد- مصون مي دارد. در واقع اينجا، ترکيه به نيابت از آمريکا مي جنگد. 
    3
- اين جمله اردوغان که، «سوريه از داعش نفت مي خرد نه ترکيه» نيز بيش از هر چيز، عمق بحراني که ترکيه با آن دست به گريبان شده است را نشان مي دهد. داعش از قاچاق نفت سوريه و عراق بخش زيادي از درآمدهاي خود را تامين مي کند و قطعا بدون حمايت يک «کشور»، اين قاچاق ممکن نخواهد شد. نفس قاچاق نفت و سوخت از سوي داعش امري است بديهي اما اين که کدام کشور يا کشورها اقدام به خريد اين نفت مي کنند، سوالي است که هر طرف، ديگري را به آن متهم کرده است. اما اين که بشار اسد نفت چاه هاي خود را از داعش مي خرد يا با اين گروه تروريستي همکاري دارد، از آن حرف هايي است که تنها از سوي يک فرد متوهم وحشت زده آن هم براي نجات از يک مخمصه زده مي شود. چسباندن تروريست هاي تکفيري به اسد و متحد نشان دادن اين دو با هم، از آن تحليل هاي نچسبي است که فقط از سوي «استراتژيست هاي آنچناني» برمي آيد!
    4- درخواست کمک از سازمان پيمان آتلانتيک شمالي(ناتو)، جزو نخستين اقدام هاي بي فايده اردوغان پس از وقوع اين حادثه بود. مسئله اي که حتي برخي معتقدند، اردوغان با اعتماد و تکيه بر آن، جرات شليک به جنگنده روسي را پيدا کرد. شايد اردوغان تصور مي کرد چون عضو ناتو است، اين سازمان طبق وظيفه تعريف شده براي آن، حمله به ترکيه را هم حمله به ساير اعضا دانسته و تمام قد از اين کشور حمايت خواهد کرد. اما در عمل ديديم نه تنها کمکي از سوي ناتو مشاهده نشد بلکه حتي برخي مقامات غربي از جمله آلمان، خواستار اخراج ترکيه از اين سازمان هم شدند؛ چرا که به گفته آنها، ماجراجويي هاي اردوغان، ناتو را به خطر مي اندازد! 
    
شايد ترکيه بحران اقتصادي حاکم بر غرب را فراموش کرده بود، بحراني که اثرات مخرب آن از توان نظامي اين کشورها هم کاسته است. کوچک شدن ارتش انگليس و کاهش شديد بودجه پنتاگون، از جمله نشانه هاي تاثير بحران اقتصادي بر توانمندي نظامي غرب است. اين حادثه دليل محکم ديگري شد بر اين که، غربي ها غيرقابل اعتمادند.
    5-
بدون ترديد توهم احياي امپراتوري عثماني را نيز، بايد در اشتباه هاي بزرگ اين روزهاي اردوغان موثر دانست. ماجراجويي هاي اردوغان در مسائل داخلي و منطقه اي، اين احتمال را که وي به دنبال احياي اين امپراتوري خيالي است تقويت کرده است. سرنگوني جنگنده سوخو مي توانست بر اين توهم باز هم بيفزايد، البته به شرطي که پوتين، بعد از اعتراضاتي ابتدايي، آن را رها مي کرد. اردوغان مي توانست اعلام کند، وي توانسته جنگنده يک ابرقدرت را سرنگون کند و ...
    
اوج اين توهم البته، در انتخابات پارلماني اخير ترکيه نمود يافت. مهندسي انتخابات با هدف تغيير قانون اساسي و در نهايت، ماندن در اريکه قدرت، مسئله اي است که «مستقيما» به اين توهم گره خورده است. رقباي انتخاباتي اردوغان مي گويند، در فرصت محدودي که براي تبليغات انتخاباتي داشتند، دولت ترکيه فضايي را ايجاد کرد که آنها، به جاي تبليغات در حال تامين امنيت جاني خود بودند. اردوغان در چنين فضايي توانست پيروز شود، هر چند نتايجي که با استفاده از آن بتواند بدون نياز به همه پرسي و ائتلاف، مستقيما قانون اساسي را به نفع خود تغيير دهد، عايدش نشد. اين سياست آقايانِ استراتژيست هم جواب نداد و در عوض، اوضاع امنيتي در ترکيه را کاملامختل کرد. امروز خيابان هاي ترکيه به محل جنگ و گريز بين پ.ک.ک و نيروهاي امنيتي تبديل شده است، جنگي که پيش از اين، با قرارداد صلح پايان يافته تلقي مي شد. بمب گذاري هاي هر از چند گاه داعش که صدها غيرنظامي ترکيه را به خاک و خون کشيده است و بعيد نيست يک اقدام پوششي براي پنهان کردن رابطه اردوغان با داعش باشد را نيز به اين وضع اضافه کنيد.
    6- بدترين و در عين حال غيرمحتمل ترين واکنش روسيه به اقدام ترکيه در سرنگوني جنگنده سوخوي اين کشور، حمله نظامي است، چرا که فضاي ملتهب و ناامن منطقه، تحمل يک جنگ ديگر را ندارد. اين جنگ اگرچه مي تواند ترکيه را به جاي خود بنشاند اما، بيش از هر چيز، به نفع تکفيري هاي داعش و به ضرر منطقه تمام خواهد شد. تکفيري هايي که به برکت ائتلاف 1+4 يعني، ايران، روسيه، عراق، سوريه و حزب الله لبنان، روزهاي سختي را مي گذرانند. در مقابل، بهترين واکنش روسيه مي تواند تشديد حملات عليه تروريست هاي تکفيري باشد. قلع و قمع تکفيري ها به همان اندازه که به نجات منطقه از شر حرامي هاي وهابي کمک خواهد کرد، استراتژيست هاي احمقي که منطقه را با حمايت از تروريست ها به جهنم تبديل کرده اند، نيز جاي خود خواهد نشاند. نويسنده: جعفر بلوري