يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "جلوت و خلوت امنيتي اردوغان "

اوین نامه ی کیهان دو شنبه 7 دی ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "جلوت و خلوت امنيتي اردوغان "

شرايط در ترکيه به گونه اي است که وقوع بحران امنيتي، سياسي و اجتماعي در آن حتمي به نظر مي رسد. ترکيه پس از انتخابات آبان ماه گذشته بايد به سمت آرامش حرکت مي کرد چرا که نتيجه انتخابات مشکلات تشکيل دولت را حل کرد و به حزب حاکم امکان داد تا بدون نياز به حمايت احزاب ديگر، دولت را تشکيل دهد کما اينکه احمد داوود اوغلو که پيش از اين نيز نخست وزير بود، مامور شد تا چنين کابينه اي را شکل دهد. اما در عين حال ترکيه دچار تنش سياسي- امنيتي گرديد و اين نشان مي دهد که راه براي اعمال حاکميت توسط حزب حاکم (عدالت و توسعه) آنچنان که تصور مي شد، هموار نيست. در اين خصوص نکاتي وجود دارد:
    1-
حزب اردوغان براي کسب آراي ترک زبان ها که مخالف مصالحه دولت و حزب P.K.K. بودند، فشار بر کردها را در فاصله انتخابات هفتم خردادماه تا دهم آبان ماه که انتخابات زودرس پارلماني برگزار شد، به درگيري با کردها روي آورد و انتظار مي رفت که اين درگيري با پايان انتخابات خاتمه پيدا کند اما اين درگيري تداوم پيدا کرد. امروز در هفت استان شرقي ترکيه شامل وان، دياربکر و... درگيري بين دولت و کردها تا آنجا بالاگرفته است که ارتش ترکيه با استفاده از هواپيماهاي بمب افکن به خانه ها و خيابان ها حمله مي کند و در عين حال تسلط بر اين استانها را نمي تواند اعاده نمايد. علاوه بر آن کردها در پرجمعيت ترين شهر ترکيه - استانبول- و در پايتخت، هر روزه تظاهرات ضددولتي برگزار مي کنند و متقابلاپليس با بستن خيابانهاي مرکزي در اين دو شهر مهم به مقابله با تظاهرات آنان مي رود. سوال اين است که درگيري پس از انتخابات، انتخاب دولت اردوغان است و يا انتخاب کردها؟ بسياري از مردم ترکيه معتقدند دولت کماکان با امنيتي سازي فضا، تلاش مي کند تا از يک سو صداي مخالفان را خاموش کند و از سوي ديگر به اجماع اجتماعي به نفع خود دست يابد و بر اين اساس از آنجا که دولت، کردها را مهمترين عامل سلبي در وحدت ملي ارزيابي مي کند، با بالاکشيدن فتيله درگيري عليه کردها در پي آن است تا وضعي امنيتي را ناپايدار معرفي کرده و ضرورت تجمع حول محور دولت و راهبردهاي آن را يادآور شود. اما در اين ميان بخش ديگري از مردم ترکيه معتقدند درگيري ها در شرق و مرکزيت سياسي و اقتصادي ترکيه بيانگر آن است که دولت ضعيف شده و عليرغم پيروزي در انتخابات، قادر به جمع کردن اوضاع نيست و از اين رو به دام مخالفان افتاده و به زودي در گرداب اعتراضات و واکنش هاي اجتماعي محو مي گردد. اين هر دو نگرش با نشانه ها و خبرهايي توام است ولي آنچه در اين ميان به اجماع گفته مي شود اين است که ترکيه در حال حرکت به سمت تونل بحران امنيتي است و شرايط آينده آن تا حد زيادي نامعلوم است.
    احساس اينکه اوضاع در ترکيه از نظر امنيتي هر روز بدتر مي شود تا همين جا ضربات سنگيني به اقتصاد ترکيه که به شدت وابسته به توريسم مي باشد، وارد کرده است. توريسم به دلايلي از جمله دليل امنيتي با کاهش شديدي مواجه گرديده و منع سفر شهروندان از سوي دولت هاي غربي نشان مي دهد که اين روند کاهش استمرار پيدا مي کند. وضع ترکيه به ميزاني که از نظر اقتصادي دچار مشکل شود، از جنبه سياسي نيز دچار مشکل شده و سبب بالاگرفتن صداهاي اعتراضي در بخش هاي مختلف مي شود چرا که بهبود شرايط اقتصادي يکي از مهم ترين دلايل روي آوردن مردم به حزب عدالت و توسعه در فاصله سالهاي 1381 تاکنون بوده است. وقتي چنين مزيتي براي اين حزب- به نسبت ساير احزاب - وجود نداشته باشد، دليلي هم براي ترجيح آن وجود ندارد.
    2
- دولت ترکيه همزمان با درگيري هاي داخلي به شاخ و شانه کشيدن براي همسايگان خود از جمله روسيه، عراق، سوريه و ايران مي پردازد. ورود يگان هايي از ارتش ترکيه به منطقه عشيقه در شمال استان موصل و اصرار مقامات اين کشور به بقاء نيروهاي خود در عراق، تنش ميان آنکارا و بغداد را تا آنجا بالابرد که عراق سفير ترکيه را به کشورش بازگردانيد. اقدامات ضد روسي ترکيه که از حمله به هواپيماي سوخوي 24 شروع شد! درگيري هاي لفظي عليه مقامات روسيه استمرار يافته است. حملات سياسي و رسانه اي ترکيه عليه سوريه و دولت بشار اسد هم به موازات تحريکات ضد عراقي و ضد روسي استمرار پيدا کرده است، اعزام يگان هايي از ارتش به مرزهاي جنوبي با سوريه نشان مي دهد که تحريکات بيشتري ممکن است در پي باشد. همزمان با اين روند، دولت ترکيه و رسانه هاي رسمي اين کشور حملات شديدي را عليه ايران انجام داده اند که در طول دوران حکومت حزب عدالت و توسعه بي سابقه بوده است. موضوعات فوق اين سوال را پديد آورده که هدف اردوغان چيست و چه چشم اندازي براي آن متصور است؟ بعضي از تحليلگران ترکيه مي گويند دولت اردوغان به منظور خلاص شدن از فشارهاي داخلي و ايجاد تجميع ملي در حال به تصوير درآوردن تهديد بزرگتر در فرامرزهاي ترکيه است. براين اساس اين تهديدات بيش از آنکه از تنش واقعي ترکيه با همسايگان جنوبي، شرقي و شمالي خبر دهند از يک طراحي عليه مخالفان و دشواري هاي پيش روي دولت اردوغان خبر مي دهند. در واقع به زعم اين تحليلگران اردوغان دست به ريسک خطرناکي در محيط فرامرزي زده است، براي آنکه ريسک اقدامات محدود کننده در داخل را کاهش دهد.
    بعضي ديگر از تحليلگران ترکيه معتقدند تنش هاي خارجي ترکيه بيانگر آن است که اردوغان و داود اوغلو مشکل اصلي بقاء خود را نه در داخل مرزها بلکه در خارج مرزها مي دانند. از نظر اين تحليلگران مشکل مهم اردوغان و دولت او در داخل نيست چرا که به هر حال چه به اعتبار انتخابات خرداد و چه به اعتبار انتخابات آبان، حزب عدالت و توسعه با فاصله زياد از احزاب ديگر، مهمترين حزب و نيروي سياسي ترکيه به حساب مي آيد از سوي ديگر مخالفان او در سه حزب اصلي HDP (کردها)، حزب جمهوري خلق و حزب دمکراتيک ملي با يکديگر درگير هستند مثلاً حزب دمکراتيک ملي و حزب جمهوري خلق بيش از حزب عدالت و توسعه با حزب HDP و کردها مخالفند کما اينکه HDP بيش از آنکه با حزب عدالت و توسعه مخالف باشد با دو حزب ديگر مخالف است. با اين وصف اردوغان در داخل مشکل اساسي ندارد که بخواهد براي سوار شدن بر اوضاع داخلي توجهات را به بحران فرامرزي جلب نمايد.
    اين دسته از تحليلگران معتقدند اردوغان و حزب او به دليل سياست هاي خاص، مطلوبيت خود را نزد مهم ترين حاميان که اروپايي ها و آمريکايي ها هستند، از دست داده اند، تلاش گروه فتح الله گولن که وابستگي آن به آمريکا علني است و ترديدي در آن راه ندارد، براي سرنگون کردن اردوغان- در جريان بحث مبارزه با فساد و ماجراهاي پارک گرسي- اردوغان را واداشت تا با استفاده از قدرت رسانه اي و نفوذي که داشت ارتشي هاي هوادار گولن و نيز قضات وابسته به او را برکنار و زنداني کند و اين در حالي است که غرب حدود 13 سال پيش از طريق همين جريان فتح اله گولن و مدارس و موسسات فراوان او به روي کار آمدن اردوغان و حزب عدالت و توسعه کمک کرد چرا که در مقطع بحران مالي، اروپا به ترکيه اي با ثبات و براي آن که پل اقتصادي ارتباط اروپا و آسيا به حساب مي آمد نياز داشت در آن مقطع روي کار آمدن يک دولت با ثبات در ترکيه براي غرب موضوعي استراتژيک محسوب مي شد تا جايي که در همان شرايط بحران اقتصادي، چهار ميليارد دلار به ترکيه کمک کرد. درگيري اردوغان و گولن در سال گذشته که منجر به افشاگري گروه گولن عليه فرزندان و اطرافيان اردوغان از يک سو و بستن مدارس و موسسات گولن از سوي دولت اردوغان از سوي ديگر شد، نشان داد که دوره ماه عسل بين اين دو جريان شبه مذهبي به پايان رسيده است. در اين ميان هواداري از گولن که از نفوذ بسيار بالايي در آمريکا و اروپا و بخش هايي از آسيا برخوردار است، اولويت خود را نشان داد. غرب که سياست مقابله با اسلام گرايي را بعنوان راه حل خلاص شدن از فشار انقلاب اسلامي و جبهه مقاومت ارزيابي مي کند، به گولن بيش از اردوغان چشم دوخته است. از نظر غرب، اردوغان از يک سو نتوانسته است در نقش مهار انقلاب اسلامي، موفقيتي بدست آورد و از سوي ديگر دوره او به پايان رسيده و بايد الگوي جديدي وارد ميدان شود. غربي ها معتقدند پيروان گولن مي توانند به ميدان بيايند. کاري را که اردوغان و حزب او نتوانستند انجام دهند، به سرانجام برسانند.
    از منظر اين تحليلگران، اردوغان طي هفته هاي اخير و بخصوص پس از برگزاري انتخابات آبان ماه درصدد است تا غرب را متقاعد کند که براي انجام دستورات آماده است. حمله به هواپيماي سوخوي 24 روسيه، چنگ و دندان نشان دادن عليه ايران، اعزام نيروي نظامي به شمال عراق و فعال سازي رابطه با رژيم صهيونيستي که در جريان کشتي مرمره به سردي گرائيده بود، بخش هايي از دلايل و نشانه هاي درستي اين تحليل به حساب مي آيند. در واقع از اين منظر تهديدات فرامرزي اردوغان و اقدامات اخير او مي تواند آغاز يک ماجراجويي جديد منطقه اي باشد و لذا در مواجهه با اين روند بايد هوشيار بود. اقدامات ضد امنيتي اردوغان در فرامرزهاي منطقه اي نمي تواند بدون پاسخ رها شود. در عين حال پاسخ متقارن به تحريکات امنيتي اردوغان هم بازي در ميدان او به حساب مي آيد همانطور که در يادداشت قبلي آمد زمان حساس است و به هوشياري بيشتري نياز داريم. نويسنده: سعدالله زارعي