اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 17 شهریور ماه سال 1395
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "اين همه جاسوس دنبال چه هستند؟! "
رژیم فاشیستی – مذهبی ولایت فقیه 38
سال است که جنگ افروز و تروریست وجاسوس پروری کرده است. طوریکه عامل اصلی جنگ
افروزی و ناامنی وبی ثباتی منطقه شده است .ولی سربازجو شریعت نداری که نماینده علی
خامنه ای دراوین نامه ی کیهان است . محال است که همچون رهبرش ناپرهیزی کند وبرای
یکبار حرف راست بزند . اکنون از موضع فرار به جلو وارونه گویی آشکار کرده است .
چون باقیافه منفورس که از زور عصبیت زشت ومنفورتر شده است اذعان کرده این همه
جاسوس دنبال چه هستند؟. البته منظوروی از این همه جاسوس ، ش مهره های رقیب و دولت
روحانی است که چرا توافق با سازمان جهانی مبارزه با پولشویی و قاچاق بانکی کرده
است که منجر به مسدود کردن فعالیت ارزی وپولشویی وقاچاق قرارگاه خاتم پاسداران از
سوی دو بانک ملت وسپه است؟
وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرد که آقاي بعيدي نژاد به عنوان سفير جديد جمهوري اسلامي ايران در انگليس انتخاب شده است و همزمان دولت انگليس هم «نيکلاس هاپتون» را به عنوان سفير خود در ايران برگزيده و راهي تهران کرد. درباره اين دو گزينه و ارتقاي سطح روابط کشورمان با دولت انگليس، گفتني هايي هست.
1- در تاريخ 7 آذرماه سال 1390 مجلس شوراي اسلامي با تصويب يک ماده واحده، دولت را موظف کرده بود که روابط خود با دولت انگليس را از سطح سفير به سطح کاردار تنزل بدهد. در تبصره يک اين ماده واحده آمده است «درصورت تغيير سياست هاي خصمانه کشور مزبور (انگليس) وزارت امور خارجه مي تواند سطح روابط را ارتقاء دهد.» و اکنون سوال اين است که آيا دولت انگليس «سياست هاي خصمانه» خود عليه جمهوري اسلامي ايران را تغيير داده است که وزارت خارجه کشورمان سطح روابط را از کاردار به سفير رسانده است؟! اگر قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي لازم الاجراست- که هست- بايد وزارت امور خارجه توضيح بدهد که در سياست هاي خصمانه انگليس عليه ايران اسلامي چه تغييري حاصل شده است؟ و دولت انگليس از کدام برخورد و روش خصمانه خود عليه جمهوري اسلامي ايران دست کشيده است؟ تمامي شواهد موجود به وضوح حکايت از آن دارند که انگليس در سياست هاي خصمانه خود عليه کشورمان نه فقط کمترين تغييري نداده است، بلکه بر شدت آن نيز افزوده است و از اين روي اقدام اخير وزارت امور خارجه غيرقانوني و در تقابل مستقيم با مصوبه مجلس شوراي اسلامي است. ممکن است وزارت خارجه کشورمان ادعا کند که در سياست هاي خصمانه دولت انگليس تغيير حاصل شده است که بايد گفت؛ اگر تغييري حاصل شده چرا حداقل، چند نمونه از آن را اعلام نمي کنيد؟! آيا اين تغييرات مورد ادعا نيز مانند توافق وين و برجام و FATF محرمانه است؟! و اگر نيست -که نيست- بفرماييد دلايل حضرات امور خارجه براي اين تغيير چيست؟ چرا که آنچه به وضوح ديده مي شود ادامه همان سياست هاي خصمانه دولت انگليس عليه جمهوري اسلامي ايران است. سياست هاي خصمانه اي که در جريان مذاکرات هسته اي بدون کمترين پوششي قابل ديدن بود و در عرصه هاي ديگر، نظير حمايت از تکفيري ها، راه اندازي ده ها شبکه تلويزيوني و ماهواره اي عليه اسلام و ايران اسلامي، تبديل انگليس به کانون ضد انقلابيون فراري و حمايت هاي مالي و سياسي و تبليغاتي از آنها و... نيز به آساني قابل فهرست کردن است.
وزارت امور خارجه کشورمان بايد به اين دو پرسش ساده و منطقي پاسخ بدهد!
اول: آيا هيچ يک از اقدامات خصمانه مورد اشاره را که فقط اندکي از بسيارهاست، مي توان نفي کرد؟
دوم: توضيح بدهد که از هنگام تصويب ماده واحده مجلس شوراي اسلامي تاکنون کداميک از سياست هاي خصمانه انگليس عليه جمهوري اسلامي ايران تغيير کرده است؟!
اگر وزارت خارجه پاسخي براي اين دو سوال ندارد، با کدام مجوز قانوني مصوبه مجلس شوراي اسلامي را ناديده گرفته است؟!
2- «بوريس جانسون» وزير امور خارجه انگليس در بيانيه اي که روز دوشنبه به مناسبت تبادل سفير با ايران منتشر کرد آورده است «اين هنگام، لحظه اي مهم در روابط انگليس و ايران است» اما از نظر آقاي بوريس جانسون، اهميت اين روابط در چيست؟ او در بيانيه ياد شده مي گويد «اميدوارم اين آغازگر همکاري سازنده تري ميان کشورهايمان باشد و اين امکان را به ما بدهد که موضوعاتي چون حقوق بشر، نقش ايران در منطقه و همچنين، ادامه اجراي توافق هسته اي - همان که دستاوردش «تقريباً هيچ» بوده است- را به نحوي مستقيم تر مورد بحث قرار دهيم.»
مي بينيد که هنوز پاي سفير انگليس به تهران نرسيده، رجزخواني وزارت خارجه روباه پير عليه کشورمان آغاز شده است! از مسئولان محترم دولت و وزارت خارجه درخواست مي شود که از کنار مسئله عبور نفرمايند! منظور وزير خارجه انگليس از بحث درباره حقوق بشر! و نقش ايران در منطقه بسيار واضح است. محکوم کردن جمهوري اسلامي ايران به نقض حقوق بشر، آن هم از سوي انگليس که سياه ترين کارنامه حقوق بشري را دارد و نظر خود را درباره «نقش ايران در منطقه» نيز بارها به صراحت اعلام کرده اند، دست کشيدن ايران از حمايت نيروهاي مقاومت -يعني باز شدن پاي داعش به داخل کشورمان- توقف توليد موشک هاي بالستيک، خارج کردن نيروهاي مستشاري و نظامي خود از مقابله با تکفيري ها در سوريه و عراق و لبنان، رها کردن يمن در چنگال سعودي هاي وحشي و آدمکش و... در يک کلمه تبديل ايران به يک «لقمه» که به راحتي براي آمريکا و متحدانش قابل بلعيدن باشد. آيا غير از اين است؟ اگر چنين است چرا بايد سياست خصمانه دولت انگليس را تغيير يافته تلقي کنيم.
3- و اما نگاهي گذرا به سوابق «نيکلاس هاپتون» نشان مي دهد که او از ماموران برجسته سازمان MI6- سازمان اطلاعات خارجي و جاسوسي انگليس- بوده است. چرا انگليس، سفير خود براي ايران را از ميان جاسوسان و ماموران امنيتي انتخاب کرده و به کشورمان مي فرستد؟ پاسخ اين سوال اگرچه با مراجعه به سوابق روباه پير و توطئه هاي فراواني که عليه ايران اسلامي به صحنه آورده است، به وضوح قابل کشف است ولي اشاره به اظهارات «جان ساورز» در اين زمينه- البته فقط به عنوان يک نمونه- به درک ماجرا کمک بيشتري مي کند.
جان ساورز، عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اي انگليس در گروه 5+1 بود. او بلافاصله بعد از ترک تيم به رياست MI6 منصوب شد. در پاييز سال 1389 به عنوان رئيس اين سازمان در تلويزيون انگليس ظاهر شد- اقدامي که طي صد سال گذشته در انگليس بي سابقه بوده است- وي بيشترين و پرحجم ترين بخش از اظهارات خود را در آن برنامه تلويزيوني به مسائل ايران اختصاص داد و از جمله گفت؛ «سازمان تحت رياست من- MI6- در حال انجام عمليات اطلاعاتي - بخوانيد جاسوسي- با هدف توقف برنامه هسته اي ايران است» اما بلافاصله اضافه کرد «ديپلماسي براي متوقف کردن برنامه هسته اي ايران کافي نيست و بايد به فعاليت هاي جاسوسي و اطلاعاتي براي مقابله با ايران ادامه داد.» چند هفته بعد، دو تن از دانشمندان هسته اي کشورمان ترور شدند و...! سفارت انگليس در جريان فتنه آمريکايي- اسرائيلي سال 88 نيز نقش برجسته و گسترده اي در آشوب هاي خياباني و حمايت هاي مالي و اطلاعاتي از فتنه گران داشت. اکنون به پاسخ اين پرسش مي رسيم که چرا انگليس براي سفارت خود در ايران از جاسوسان کهنه کار استفاده مي کند که نيکلاس هاپتون، سفير جديد انگليس از جمله آنهاست.
4- وزارت امور خارجه کشورمان علاوه بر آن که به علت ادامه سياست هاي خصمانه انگليس عليه جمهوري اسلامي ايران، در ارتقاي سطح روابط از کاردار به سفير، قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي را ناديده گرفته و دور زده است، به دليل سابقه جاسوسي نيکلاس هاپتون نيز نبايد با سفارت وي در ايران اسلامي موافقت مي کرد و اين يک اصل پذيرفته شده در ديپلماسي و روابط بين کشورهاست که پذيرش سفير يک کشور بايستي با موافقت کشور ميزبان باشد.
گفتني است چند سال قبل، آمريکا از دادن ويزا به آقاي حميد ابوطالبي، سفير پيشنهادي ايران براي سازمان ملل خودداري کرد و ايشان را به دليل حضور در لانه جاسوسي، تروريست ناميد! و اين در حالي بود که سفير ايران و هر کشور ديگري در سازمان ملل ربطي به آمريکا ندارد و آمريکا کشور ميزبان سفيران سازمان ملل نيست که حق پذيرش آنان به عنوان کشور ميزبان را داشته باشد، بلکه فقط مقر سازمان ملل در نيويورک يعني خاک آمريکا قرار دارد. البته رئيس جمهور محترم به جاي ايستادگي و اصرار بر حق قانوني ايران، شخص ديگري را براي نمايندگي کشورمان معرفي کرد. اين عقب نشيني، ضمن آن که برخلاف وعده رئيس جمهور محترم، ناديده گرفتن عزت ايرانيان و ايران اسلامي بود، باعث گستاخي بيشتر دشمن شد و بازداشت غيرقانوني احمد شيخ زاده مشاور نماينده ايران در سازمان ملل را به دنبال داشت.
5- و بالاخره، بايد اشاره کرد که «فرانسوا سنمو»، سفير جديد فرانسه در کشورمان نيز عضو برجسته و کهنه کار سرويس اطلاعات خارجي فرانسه - DGSE- بوده است و «ميشائيل کلور برشتولد» سفير جديد آلمان که در راه تهران است هم پيش از اين معاون سازمان اطلاعات و امنيت آلمان- BND- بوده است. گفتني است دولت آلمان، «برشتولد» را در حالي به عنوان سفير به ايران مي فرستد که مطابق قوانين آلمان، وي بايستي حداقل 3 سال در پست معاونت اطلاعاتي آلمان خدمت مي کرد ولي دولت آلمان در حالي که برشتولد فقط 2سال از دوران ماموريت خود را طي کرده بود، وي را از معاونت سازمان اطلاعات و جاسوسي آلمان خارج کرده و به ايران مي فرستد. چه عجله اي؟! و همه اين تغيير و تحولات در فاصله زماني 9 ماه مانده به انتخابات 96 صورت پذيرفته است!... آمريکا و متحدانش براي کشورمان چه خوابي ديده اند؟ و يا کدام جريان داخلي را در خواب ديده اند؟!... نويسنده: حسين شريعت نداري