اوین نامه ی کیهان 3 شنبه 10 مرداد ماه سال 1306
يادداشت روز اوین نامه
ی کیهان "همه مي دانند مگر اينكه...! "
اگر خامنه ای از تحریم هاو بحران اقتصادی وواکنش اعتراضی مردم و آمریکا نمی
ترسید ووحشت نداشت نه اجازه می داد تا روحانی نامزد ریاست جمهوری شود ونه موافقت
می کرد به استقبال به کام سر کشی جام زهر مذاکره هسته ای با آمریکا تن دهد تا
منجر به برجام شود . به خصوص اینکه خامنه ای سریع ازتوهم خارج ومتوجه شد اختلاف شدید بین سیاست مماشات ا وباما با سیاست
تهاجمی ترامپ محور برجام و سیاست موشکی پاسداران وجوددارد .
همچنین خامنه ای اشراف دارد جبهه منطقه ای تشکیل شده
علیه ی رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه جدی است . به خصوص تصویب تحریم های جدید
واخطار مخالفت موشکی و آزادی گروگان های زندانی آمریکایی درایرات از سوی آمریکا
جدی است .
بنابراین خامنه ای
ترجیح داده است مقابل تحریم ها سکوت کند . ولی پاسداران و دلواپسان و رسانه های
حامی شان همچون اوین نامه ی کیهان همچنان از موضع شعاری- تبلیغاتی ضدآمریکایی
ومخالفت با برجام یقه روحانی و دولت را می گیرند. برای همین همکار سربازجوشریعت
نداری اینگونه ازموضع بازجویی وتهدید روحانی ودولت و مدافعان برجام را متهم شان
کرده است که چرا به جای موضع گیری علیه آمریکا از برجام حمایت می کنند:
اکنون دولت بازهم
همان پيام را به آمريکا مخابره مي کند! با توجيه و ماله کشي مستمر دولتمردان بر
روي اقدامات و شرارت هاي آمريکايي ، آنها مطمئن خواهند شد که هيچ واکنش بازدارنده
اي از ايران به تحريم هاي پي در پي نشان داده نخواهد شد! پس با خيال راحت و با
وقاحت بيشتر،به دنبال طراحي ، تصويب و اعمال تحريم هاي تازه خواهند بود. تحريم
هايي که همچون تار و پودي اهريمني ، دست و پاي اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاري در اثر غفلت، عجله، بي اطلاعي و ... «خسارت محض» و قرار دادي «پر ابهام» به کشور تحميل شد. آن اقدام به همان دلايل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر يک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمني که همه راه ها براي آزمودن او طي شده را هم بايد خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟
روزگاري در اثر غفلت، عجله، بي اطلاعي و ... «خسارت محض» و قرار دادي «پر ابهام» به کشور تحميل شد. آن اقدام به همان دلايل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر يک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمني که همه راه ها براي آزمودن او طي شده را هم بايد خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟
تحريم هاي
جديد آمريکا عليه کشورمان و بحث بر سر اينکه اين تحريم ها نقض برجام هست يا نه،
مسئله اي است که در روزهاي اخير - علي رغم ساخت و پرداخت اخبار حاشيه اي- همچنان
به عنوان اصلي ترين موضوع، در کانون توجهات قرار دارد.
در يک عبارت کوتاه بايد گفت دولت و حاميان برجام معتقدند اين تحريم ها برجام را نقض نکرده است ! در سوي ديگر، جمع زيادي از کارشناسان و منتقدان، معتقد به نقض آشکار برجام هستند.
براي اينکه بفهميم اساسا چنين اتفاقي افتاده يا نه، خوب است بدانيم در اين تحريم جديد چه چيزي عليه کشورمان به تصويب رسيده است.بخشي از آنچه قرار است برما اعمال شود به اختصار چنين است:
1- وزارتخانه هاي خارجه، دفاع و خزانه داري آمريکا و همچنين اداره اطلاعات ملي اين کشور مکلفند هر دو سال يکبار استراتژي خود را براي مقابله با «اقدامات تهديدآفرين ايران عليه آمريکا و متحدانش در منطقه خاورميانه، شمال آفريقا و ماوراي آن» ارائه دهند.
دايره اين گزارش با توجه به عبارات «تهديدآفرين» و« متحدان» آمريکا، به قدري وسيع و بي پايان است که از همين حالا مي توان پيش بيني کرد، هر حرکتي و هر اقدامي از سوي ايران بدون کمترين مانعي ممکن است در زمره اين اعمال قرار بگيرد.
2- رئيس جمهور آمريکا مکلف است عليه هر شخص يا نهادي که به نوعي به برنامه موشکي بالستيک ايران يا به فروش و انتقال تجهيزات نظامي خاص به کشورمان کمک مي کند يا کمک فني يا مالي در اين زمينه ارائه مي دهد، تحريم هايي شامل توقيف اموال و محروميت از تجارت با آمريکا وضع کند.
3- رئيس جمهور آمريکا مکلف است عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و وابستگان خارجي آن به بهانه حمايت از تروريسم تحريم هايي از قبيل توقيف اموال و منع تبادلات مالي و بانکي اعمال کند.
4- رئيس جمهور آمريکا مکلف است هر شخصي که وزارت امور خارجه آمريکا او را به عنوان ناقض حقوق بشر در ايران معرفي کند، در ليست سياه تحريم قرار دهد.
مي بينيد که اين 4 بند، به شکل بي سابقه و بي نظيري اختيارات نامحدود براي اعمال تحريم هاي ظالمانه عليه کشورمان به ترامپ مي دهد. تاکنون سابقه نداشته يک نهاد يا نيروي رسمي کشوري بعنوان حامي تروريست تحريم شده و همه مرتبطان مختلف با آن هم در معرض تحريم قرار بگيرند.
5- تمامي تحريم هايي که پيش از اين عليه اشخاصي که به برنامه موشکي بالستيک ايران کمک مي کردند يا از آنچه آمريکايي ها «اقدامات تروريستي بين المللي ايران» مي خواندند اعمال شده بود، تا زمانيکه رئيس جمهور آمريکا متوقف شدن اقدامات آنها را تاييد نکند، تمديد مي شود! اين يعني يک اختيار بي نهايت تحريمي ديگر براي ترامپ و عليه ايران!
اکنون بايد پرسيد اين تحريم ها، برجام را نقض مي کند؟
رئيس جمهور محترم، وزير محترم امور خارجه و معاون ايشان معتقدند برجام نقض نشده! آقاي عراقچي يکي از تاريخي ترين تعبير ها را در تفسير تحريم هاي جديد بکار برده که قطعا به عقل خود آمريکايي ها هم نمي رسيد! وي تحريم هاي آمريکايي را «نقض حسن نيت آمريکا» مي داند! اينکه نقض حسن نيت يعني چه و در ادبيات ديپلماتيک چه معنايي دارد و تاثير آن در رفتار عيني کشورها چيست را بايد از آقاي عراقچي پرسيد، اما يک بررسي ساده نشان مي دهد آمريکايي ها با تصويب تحريم هاي جديد، به روشني برجام را نقض کرده اند زيرا:
اولا: رهبر معظم انقلاب در بند دوم از شروط 9 گانه اجراي برجام تصريح فرمودند: «در سراسر دوره ۸ ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانه اي از جمله بهانه هاي تكراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر توسط هر يك از كشورهاي طرف مذاكرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس اقدام هاي لازم را انجام دهد و «فعاليت هاي برجام را متوقف كند». اين فرمان، جاي هيچ گونه ترديد و بهانه آوردني باقي نمي گذارد و راه را بر هر گونه فرافکني و تفسيري مي بندد.
ثانيا حتي به لحاظ متن برجام هم تحريم هاي جديد ناقض صريح برجام است زيرا:
1- با اين قانون ترس از همکاري با ايران چندين برابر شده، خارجي ها ريسک سرمايه گذاري و همکاري با ايران را نمي پذيرند . اين اقدام نقض بند ۲۹ برجام است که طبق آن قرار بود از وضع هرگونه سياستي که از عادي شدن روابط اقتصادي ايران جلوگيري کند، خودداري شود.
2- اين تحريم دستور اجرايي ۱۳۳۸۲آمريکا را به قانون تحريمي جديدي تبديل مي کند و تصويب قانون تحريمي جديد در حوزه هسته اي، نقض صريح بند ۲۶ برجام است.
3- قانون تحريم هاي جديد اجازه مي دهد نهادهاي خارج شده از تحريم، دوباره تحريم شوند. اين نيز نقض صريح برجام است.
اما با اين همه دلايل آشکار، عجيب نيست که مقامات دولتي ، بديهيات عقلي و مستندات قراردادي را انکار مي کنند!؟
آيا عجيب نيست که آقاي عراقچي در برنامه زنده تلويزيوني ، به عجيب ترين شکل ممکن رفتار آمريکايي ها را توجيه مي کند و مي گويد: « رهبر انقلاب فرموده اند «وضع» تحريم هاي جديد نقض برجام است اما اکنون که تحريم جديدي وضع نشده! بلکه تنها اشخاصي به ليست تحريم هاي قبلي افزوده شده اند! اينکه آيا اضافه شدن اشخاص به ليست تحريم ها وضع تحريم محسوب مي شود يا نه را به هيئت رسيدگي ارجاع داديم و تاکنون نظرشان اين بوده که تحريم جديد نيست»!
آيا عجيب نيست که آقاي علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي به جاي پاسخ به آمريکا، رسانه ها را از بيان حقايق برحذر مي دارد و مي گويد: « رسانه ها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمريکايي ها ايجاد نکنند!... مصوبه آمريکايي ها چيز جديدي نبوده و تنها يک بخش هايي به تحريم ها اضافه شده است!... وقتي اين تحريم ها را تحليل مي کنيم مي بينيم ۹۰ درصد آنها در حال حاضر موجود است و حالا آن را قانوني کردند»!
واقعا از دل اين توجيهات چه پيامي براي دشمن ارسال مي شود!؟ پيش از پاسخ به اين سوال، بايد به اين مهم پاسخ داد که دليل انکار حقايق چيست!؟
اين همه انکار چند دليل مي تواند داشته باشد:
1- پيش از اين درباره بدعهدي آمريکايي ها هشدارهاي متعددي داده شده بود. رهبر معظم انقلاب در شروط نه گانه برجام با انذار و هشدار شرط کرده بودند که از آمريکا و اروپا امضا و تضمين معتبر گرفته شود که تحريم تازه اي وضع نمي کنند، بندهاي برجام متوازن و همزمان با انجام تعهدات حريف اجرا شود و ... اما خب آنچه اتفاق افتاد چيزي جز اين بود و اکنون هزينه اعتماد به آمريکا و اجراي يک جانبه برجام در قالب تحريم هاي جديد(که قطعا آخرين تحريم هم نخواهد بود) خود را به رخ ما مي کشد.
2- دولتمردان به اشتباه برجام را يگانه دستاورد دولت يازدهم مي دانند و اينگونه تصور مي کنند که پذيرش شکست يا حتي خلل در آن، پروژه آنها را از بين برده و دستشان را پيش مردم خالي مي کند! بنابر اين بايد به هر قيمتي و تحت هر شرايطي برجام را حفظ کرد!
دولت هيچ برنامه روشني براي روزهاي بدون برجام ندارد، همين حالا هم برنامه روشني در کار نيست و تنها چراغ اميد به گشايش هاي خارجي ناشي از برجام در دولتمردان روشن است! بنابر اين آنها حاضر نيستند اين چراغ را(که هيچ نوري هم نداشته و نخواهد داشت ) خاموش کنند.
اکنون بهتر مي توان پاسخ داد که نتيجه قهري اين سياست چيست و چه پيامي از تهران به آمريکا ارسال مي شود!؟
در يک نبرد تمام عيار، هر يک از طرفين با هوشياري هرچه تمام تر، تحرکات دشمن را زير نظر داشته و از کوچکترين حرکت او برداشت خاص خود را خواهند کرد. وقتي رئيس جمهور کشورمان اعلام کرد: «خزانه خالي است» يا بعدها وقتي گفت: «خوش بيني و بدبيني در عالم سياست معني ندارد» يا وقتي وزير خارجه کشورمان در دانشگاه تهران گفت: «آمريکا مي تواند با يک بمب سيستم دفاعي ما را از کار بيندازد» و ... حريف يقين کرد که با اندک فشاري ديگر، مي تواند خواسته هايش را تحميل کند، پس همان راه را رفت و نتيجه هم گرفت! اين را حتي فرانسه هم فهميد و با بازي در نقش پليس بد، موفق شد امتيازات تجاري خجالت آوري از مقامات کشورمان بگيرد.
اکنون دولت بازهم همان پيام را به آمريکا مخابره مي کند! با توجيه و ماله کشي مستمر دولتمردان بر روي اقدامات و شرارت هاي آمريکايي ، آنها مطمئن خواهند شد که هيچ واکنش بازدارنده اي از ايران به تحريم هاي پي در پي نشان داده نخواهد شد! پس با خيال راحت و با وقاحت بيشتر،به دنبال طراحي ، تصويب و اعمال تحريم هاي تازه خواهند بود. تحريم هايي که همچون تار و پودي اهريمني ، دست و پاي اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاري در اثر غفلت، عجله، بي اطلاعي و ... «خسارت محض» و قرار دادي «پر ابهام» به کشور تحميل شد. آن اقدام به همان دلايل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر يک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمني که همه راه ها براي آزمودن او طي شده را هم بايد خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟ نويسنده: حسين شمسيان
در يک عبارت کوتاه بايد گفت دولت و حاميان برجام معتقدند اين تحريم ها برجام را نقض نکرده است ! در سوي ديگر، جمع زيادي از کارشناسان و منتقدان، معتقد به نقض آشکار برجام هستند.
براي اينکه بفهميم اساسا چنين اتفاقي افتاده يا نه، خوب است بدانيم در اين تحريم جديد چه چيزي عليه کشورمان به تصويب رسيده است.بخشي از آنچه قرار است برما اعمال شود به اختصار چنين است:
1- وزارتخانه هاي خارجه، دفاع و خزانه داري آمريکا و همچنين اداره اطلاعات ملي اين کشور مکلفند هر دو سال يکبار استراتژي خود را براي مقابله با «اقدامات تهديدآفرين ايران عليه آمريکا و متحدانش در منطقه خاورميانه، شمال آفريقا و ماوراي آن» ارائه دهند.
دايره اين گزارش با توجه به عبارات «تهديدآفرين» و« متحدان» آمريکا، به قدري وسيع و بي پايان است که از همين حالا مي توان پيش بيني کرد، هر حرکتي و هر اقدامي از سوي ايران بدون کمترين مانعي ممکن است در زمره اين اعمال قرار بگيرد.
2- رئيس جمهور آمريکا مکلف است عليه هر شخص يا نهادي که به نوعي به برنامه موشکي بالستيک ايران يا به فروش و انتقال تجهيزات نظامي خاص به کشورمان کمک مي کند يا کمک فني يا مالي در اين زمينه ارائه مي دهد، تحريم هايي شامل توقيف اموال و محروميت از تجارت با آمريکا وضع کند.
3- رئيس جمهور آمريکا مکلف است عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و وابستگان خارجي آن به بهانه حمايت از تروريسم تحريم هايي از قبيل توقيف اموال و منع تبادلات مالي و بانکي اعمال کند.
4- رئيس جمهور آمريکا مکلف است هر شخصي که وزارت امور خارجه آمريکا او را به عنوان ناقض حقوق بشر در ايران معرفي کند، در ليست سياه تحريم قرار دهد.
مي بينيد که اين 4 بند، به شکل بي سابقه و بي نظيري اختيارات نامحدود براي اعمال تحريم هاي ظالمانه عليه کشورمان به ترامپ مي دهد. تاکنون سابقه نداشته يک نهاد يا نيروي رسمي کشوري بعنوان حامي تروريست تحريم شده و همه مرتبطان مختلف با آن هم در معرض تحريم قرار بگيرند.
5- تمامي تحريم هايي که پيش از اين عليه اشخاصي که به برنامه موشکي بالستيک ايران کمک مي کردند يا از آنچه آمريکايي ها «اقدامات تروريستي بين المللي ايران» مي خواندند اعمال شده بود، تا زمانيکه رئيس جمهور آمريکا متوقف شدن اقدامات آنها را تاييد نکند، تمديد مي شود! اين يعني يک اختيار بي نهايت تحريمي ديگر براي ترامپ و عليه ايران!
اکنون بايد پرسيد اين تحريم ها، برجام را نقض مي کند؟
رئيس جمهور محترم، وزير محترم امور خارجه و معاون ايشان معتقدند برجام نقض نشده! آقاي عراقچي يکي از تاريخي ترين تعبير ها را در تفسير تحريم هاي جديد بکار برده که قطعا به عقل خود آمريکايي ها هم نمي رسيد! وي تحريم هاي آمريکايي را «نقض حسن نيت آمريکا» مي داند! اينکه نقض حسن نيت يعني چه و در ادبيات ديپلماتيک چه معنايي دارد و تاثير آن در رفتار عيني کشورها چيست را بايد از آقاي عراقچي پرسيد، اما يک بررسي ساده نشان مي دهد آمريکايي ها با تصويب تحريم هاي جديد، به روشني برجام را نقض کرده اند زيرا:
اولا: رهبر معظم انقلاب در بند دوم از شروط 9 گانه اجراي برجام تصريح فرمودند: «در سراسر دوره ۸ ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانه اي از جمله بهانه هاي تكراري و خودساخته تروريسم و حقوق بشر توسط هر يك از كشورهاي طرف مذاكرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس اقدام هاي لازم را انجام دهد و «فعاليت هاي برجام را متوقف كند». اين فرمان، جاي هيچ گونه ترديد و بهانه آوردني باقي نمي گذارد و راه را بر هر گونه فرافکني و تفسيري مي بندد.
ثانيا حتي به لحاظ متن برجام هم تحريم هاي جديد ناقض صريح برجام است زيرا:
1- با اين قانون ترس از همکاري با ايران چندين برابر شده، خارجي ها ريسک سرمايه گذاري و همکاري با ايران را نمي پذيرند . اين اقدام نقض بند ۲۹ برجام است که طبق آن قرار بود از وضع هرگونه سياستي که از عادي شدن روابط اقتصادي ايران جلوگيري کند، خودداري شود.
2- اين تحريم دستور اجرايي ۱۳۳۸۲آمريکا را به قانون تحريمي جديدي تبديل مي کند و تصويب قانون تحريمي جديد در حوزه هسته اي، نقض صريح بند ۲۶ برجام است.
3- قانون تحريم هاي جديد اجازه مي دهد نهادهاي خارج شده از تحريم، دوباره تحريم شوند. اين نيز نقض صريح برجام است.
اما با اين همه دلايل آشکار، عجيب نيست که مقامات دولتي ، بديهيات عقلي و مستندات قراردادي را انکار مي کنند!؟
آيا عجيب نيست که آقاي عراقچي در برنامه زنده تلويزيوني ، به عجيب ترين شکل ممکن رفتار آمريکايي ها را توجيه مي کند و مي گويد: « رهبر انقلاب فرموده اند «وضع» تحريم هاي جديد نقض برجام است اما اکنون که تحريم جديدي وضع نشده! بلکه تنها اشخاصي به ليست تحريم هاي قبلي افزوده شده اند! اينکه آيا اضافه شدن اشخاص به ليست تحريم ها وضع تحريم محسوب مي شود يا نه را به هيئت رسيدگي ارجاع داديم و تاکنون نظرشان اين بوده که تحريم جديد نيست»!
آيا عجيب نيست که آقاي علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي به جاي پاسخ به آمريکا، رسانه ها را از بيان حقايق برحذر مي دارد و مي گويد: « رسانه ها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمريکايي ها ايجاد نکنند!... مصوبه آمريکايي ها چيز جديدي نبوده و تنها يک بخش هايي به تحريم ها اضافه شده است!... وقتي اين تحريم ها را تحليل مي کنيم مي بينيم ۹۰ درصد آنها در حال حاضر موجود است و حالا آن را قانوني کردند»!
واقعا از دل اين توجيهات چه پيامي براي دشمن ارسال مي شود!؟ پيش از پاسخ به اين سوال، بايد به اين مهم پاسخ داد که دليل انکار حقايق چيست!؟
اين همه انکار چند دليل مي تواند داشته باشد:
1- پيش از اين درباره بدعهدي آمريکايي ها هشدارهاي متعددي داده شده بود. رهبر معظم انقلاب در شروط نه گانه برجام با انذار و هشدار شرط کرده بودند که از آمريکا و اروپا امضا و تضمين معتبر گرفته شود که تحريم تازه اي وضع نمي کنند، بندهاي برجام متوازن و همزمان با انجام تعهدات حريف اجرا شود و ... اما خب آنچه اتفاق افتاد چيزي جز اين بود و اکنون هزينه اعتماد به آمريکا و اجراي يک جانبه برجام در قالب تحريم هاي جديد(که قطعا آخرين تحريم هم نخواهد بود) خود را به رخ ما مي کشد.
2- دولتمردان به اشتباه برجام را يگانه دستاورد دولت يازدهم مي دانند و اينگونه تصور مي کنند که پذيرش شکست يا حتي خلل در آن، پروژه آنها را از بين برده و دستشان را پيش مردم خالي مي کند! بنابر اين بايد به هر قيمتي و تحت هر شرايطي برجام را حفظ کرد!
دولت هيچ برنامه روشني براي روزهاي بدون برجام ندارد، همين حالا هم برنامه روشني در کار نيست و تنها چراغ اميد به گشايش هاي خارجي ناشي از برجام در دولتمردان روشن است! بنابر اين آنها حاضر نيستند اين چراغ را(که هيچ نوري هم نداشته و نخواهد داشت ) خاموش کنند.
اکنون بهتر مي توان پاسخ داد که نتيجه قهري اين سياست چيست و چه پيامي از تهران به آمريکا ارسال مي شود!؟
در يک نبرد تمام عيار، هر يک از طرفين با هوشياري هرچه تمام تر، تحرکات دشمن را زير نظر داشته و از کوچکترين حرکت او برداشت خاص خود را خواهند کرد. وقتي رئيس جمهور کشورمان اعلام کرد: «خزانه خالي است» يا بعدها وقتي گفت: «خوش بيني و بدبيني در عالم سياست معني ندارد» يا وقتي وزير خارجه کشورمان در دانشگاه تهران گفت: «آمريکا مي تواند با يک بمب سيستم دفاعي ما را از کار بيندازد» و ... حريف يقين کرد که با اندک فشاري ديگر، مي تواند خواسته هايش را تحميل کند، پس همان راه را رفت و نتيجه هم گرفت! اين را حتي فرانسه هم فهميد و با بازي در نقش پليس بد، موفق شد امتيازات تجاري خجالت آوري از مقامات کشورمان بگيرد.
اکنون دولت بازهم همان پيام را به آمريکا مخابره مي کند! با توجيه و ماله کشي مستمر دولتمردان بر روي اقدامات و شرارت هاي آمريکايي ، آنها مطمئن خواهند شد که هيچ واکنش بازدارنده اي از ايران به تحريم هاي پي در پي نشان داده نخواهد شد! پس با خيال راحت و با وقاحت بيشتر،به دنبال طراحي ، تصويب و اعمال تحريم هاي تازه خواهند بود. تحريم هايي که همچون تار و پودي اهريمني ، دست و پاي اقتصاد ما را خواهد بست.
روزگاري در اثر غفلت، عجله، بي اطلاعي و ... «خسارت محض» و قرار دادي «پر ابهام» به کشور تحميل شد. آن اقدام به همان دلايل، هرگز مورد مطالبه و مواخذه مردم قرار نگرفت ، اما اصرار بر يک راه خطا و اعتماد مجدد به دشمني که همه راه ها براي آزمودن او طي شده را هم بايد خطا و شتاب و ندانستن قلمداد کرد!؟ نويسنده: حسين شمسيان