اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 22 فروردین ماه سال 1397
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "سرِ برجام سلامت!"
باوجود اینکه اوین نامه کیهان سربازجو
شریعت نداری رادیکال تراز خامنه ای و پاسداران شعارهای ضدآمریکایی و اسراییلی داده
است . همچنین فراموش نشده که پاسداران هنگام آزمایش موشک دوربرد با زبان عبری بر
بدنه موشک نوشته شده بود اسراییل تهدید شده بود که باید ازروی زمین محود گردد .
پس از آن پاسدار سلامی که جانشین پاسدار
مجمدعلی علی جعفری رئیس گزمکان پاسداران است اذعان به موشک های نقطه واسراییل زن
کرد . ولی با همه تهدیدهای تبلیغاتی ضد اسراییلی که از سوی خامنه ای وپاسداران
واوین نامه کیهان شده است، درعمل همه شعارهای بادکنکی ترکیده و تو زرد درآمده است
چون مقابل کشته شدن 7 پاسدار درسوریه از طریق موشک شلیک شده اسراییل نه پاسداران
موضع گیری نکرده اند ونه یادداشت روز وخبر ویژه و... اوین نامه کیهان دراین مورد
خبر وتحلیل و.. داده است .همانگونه که علیه تهدید حمله نظامی ترامپ به سوریه هم
سکوت شده است . درمقابل معاون
سربازجوشریعت نداری در یادداشت روز خود
محور برجام تحلیل انتقادی داده و یقه رقیب
گرفته و متهم ومحکومش کرده است:
امسال روز
ملي انرژي هسته اي همزمان بود با روز رکورد شکني قيمت دلار و التهابات شديد ارزي
در کشور. شايد تماشاي تصوير تابلوي صرافي ها، بهترين گزارش باشد از آنچه داديم و
آنچه به دست آورديم و به قول رئيس جمهور محترم، از«هنر ديپلماسي»!
طبق معمول ، در اين روز خاص رئيس جمهور سخنراني کرد و به موضوعات مختلفي پرداخت اما در بين سخنان وي، نکته اي بسيار حائز اهميت وجود داشت که با درک دقيق آن، مي توان به علت اوضاع امروز و آمادگي براي التهابات سخت تر پي برد.
روحاني در آن جلسه گفت: «ما ملّتي هستيم که فرهنگ و دين مان به ما ياد داده که اگر با کسي عهد و پيماني بستيم و توافقي انجام داديم، ما آغازگر نقض آن پيمان و آن توافق نخواهيم بود. خيلي تحريکات در طول اين دوسال بعد از برجام انجام دادند که با دست خودمان برجام را تخريب کنند؛ اين هم از سادگي آنها بود. نمي دانستند ملّت ايران، هوشيارتر از اين حرف هاست... اگر شما مي خواهيد نقض عهد کنيد، در برابر نقض عهد بايد بهاي آن را خودتان پرداخت کنيد، نخواهيد با بهاي ملّت ايران شما نقض عهد کنيد.»
در اين باره چند نکته قابل طرح است:
1- اينکه مسلمان بايد به عهد پايبند باشد،اصل درستي است و کسي نمي تواند در آن تشکيک کند. اما اسلام تنها همين يک اصل را ندارد. مثلا از مومن خواسته شده که کيّس و زيرک باشد و سرش کلاه نرود. خواسته شده که کيد دشمن را پيش بيني کند و از مکرش غافل نباشد ،خواسته شده که به دشمن اعتماد نکند و فريب لبخند او را نخورد. تمام اينها و دهها شرط ديگري زيست مسلماني در عرصه اجتماع، جزء متون مسلم و خدشه ناپذير ديني ماست که اغلب مردم با آنها آشنايند و زندگي مي کنند. حال اگر کسي همه آن توصيه ها را زير پا بگذارد و براي توجيه يک کار، مدام بر روي يک اصل پافشاري کند، چه معنايي دارد!؟ يعني مي شود به بعضي آموزه هاي اسلام پشت کرد و بعضي را به کار گرفت!؟
2- اگر در پيماني يک طرف همه تعهداتش را عملي کند و طرف ديگر ضمن نقض عهد، بازهم به منافع طرف پيمان حمله کند، آيا عقل و دين همچنان حکم مي کنند که در اين پيمان بماند،باج بدهد و ملتش را خفيف کند!؟ اين آموزه کدام اسلام است !؟ چرا در زماني که داعش تصوير خشني از اسلام ارائه مي دهد،ما هم تصويري عقب مانده و مفلوک از اسلام ارائه کنيم!؟ اکنون ،آيا به گواهي آژانس بين المللي انرژي اتمي، ما همه تعهدات برجامي خودمان را عملي نکرده ايم؟ و آيا به گواهي مقامات خودمان يعني آقايان ظريف و سيف و ... به دستاورد تقريبا هيچ برجام به دليل نقض عهد صريح آمريکا مواجه نشده ايم!؟ آيا رواست که تصويري تا اين حد ناتوان از اسلام ارائه کنيم و اهواء خود را به اسلام عزيز نسبت بدهيم!؟
3- در روز اجراي توافق،وعده هاي فراواني به مردم داده شد و از جمله رئيس جمهور محترم که قبلا رفع همه مشکلات از جمله آب خوردن را هم به برجام ربط داده بود، آن روزاعلام کرد که همه تحريم ها در همان روز اول اجراي برجام لغو خواهدشد! روحاني قبل تر هم گفته بود آنچنان مردم را از درآمد سرشار مي کند که اصلا نيازي به يارانه نداشته باشند! حالا بايد آقاي رئيس جمهور جواب بدهد که واقعا وضع مردم چگونه است!؟ وضع تحريم ها چطور شد!؟ آيا جز اين است که ثروت مردم در همين چند ماه اخير، بيش از 60 درصد ارزش خودش را از دست داده است!؟ آيا جز اين است که آمريکا برخلاف عهدش، راه هاي انتقال ارز به داخل را بسته و مي بندد!؟ سرجمع اينهمه فشار و هزينه، روي دوش آمريکا است يا روي دوش مردم ما و بخصوص مستضعفان و فرودستان!؟ جاي کمترين تعارفي نيست که هزينه هنگفت پيمان شکني قابل پيش بيني و بارها گفته شده آمريکا،به گرانترين شکل ممکن از مردم گرفته شده و مي شود. جاي ترديد نيست که در سايه سياست غلط دولت و دل بستن به لبخند کدخدا، سخت ترين فشارها به مردم ايران تحميل مي شود. اين را وضع کنوني اقتصاد و آمار و ارقام به روشني نشان مي دهد و انکار آن انکار بديهيات است.
4- پرواضح است که با بازار ارزي کنوني و رکود فراگير، اين مردم ما هستند که عملا، تبعات برجام و عهدشکني آمريکا را مي دهند. مردمي که به ريال درآمد دارند و با نوسان دلار دستخوش شوک اقتصادي مي شوند. اما بازهم رئيس جمهور مي گويد: «ما آغازگر نقض آن پيمان و آن توافق نخواهيم بود... اگر شما مي خواهيد نقض عهد کنيد، در برابر نقض عهد بايد بهاي آن را خودتان پرداخت کنيد، نخواهيد با بهاي ملّت ايران شما نقض عهد کنيد»! آنها مدت هاست نقض عهد کرده اند، اما رئيس جمهور هنوز مي گويد: «اگر مي خواهيد نقض عهد کنيد»!يعني نقض عهد آنها به چشم جناب ايشان نيامده!؟ و بعد، هزينه ملت هم به چشم ايشان نيامده!؟ آمريکا در نقض عهد چه هزينه اي بايد متحمل شود!؟ آيا قرار است با تدبير دولت تدبير و اميد، هزينه نقض عهد آمريکا، کاهش ارزش جهاني دلار و تحريم محصولات آن کشور در بين کشور هاي جهان باشد!؟ چرا بايد با افکار عمومي با خطابه و نمايش مواجه شد و حقايق را پنهان کرد!؟ مراد و منظور از هزينه اي که آمريکا در نقض عهد بايد بپردازد چيست!؟ آيا جز همان شوخي تلخ و بي مايه اي نيست که از روز اول،آقايان عراقچي و صالحي و بعدتر شخص رئيس جمهور بيان مي کردند مبني بر اينکه «آمريکا نمي تواند از برجام خارج شود، زيرا به حيثيتش در سطح جهان لطمه مي خورد»!؟ و اکنون نشسته ايم تا آمريکا از ترس پرستيژ بين المللي خود،اقدام تازه اي عليه ما نکند!؟
بياييد تعارف را کنار بگذاريد و با مردم صادقانه بگوئيد که برجام يگانه دستاورد(!) شماست و مي خواهيد به هر قيمتي باقي بماند ولو به قيمت نابودي اقتصاد ملي و کاهش چشمگير ثروت مردم! بقيه ماجراها مثل هزينه دادن آمريکايي ها و... در روزگاري که وضع اقتصادي کشور اينچنين است، محلي از اعراب ندارد.
5- براي اثبات اينکه حفظ برجام به هر قيمتي در دستور کار دولت است ،خوب است به ياد بياوريم که همه وضع امروزي کاملا قابل پيش بيني بود و از همان روزهاي مذاکرات، بارها و بارها دلسوزانه گفته شد،اما هول وصل به کدخدا چنان بالا بود که هيچ چيز ديده نشد به اين دو نمونه توجه کنيد:
الف: «اينارا» 2ماه قبل از برجام در آمريکا تصويب شد اما تيم مذاکره کننده ما آن را نديد! يعني نخواست که ببينيد! خوب است مردم عزيز بدانند که در خرداد ۹۴ يعني حدود دو ماه قبل از تصويب برجام، کنگره آمريکا قانون اينارا را به تصويب کرد تا اگر توافقي بين ايران و غرب منعقد شد، بازهم رئيس جمهور آمريکا اجازه داشته باشد هر۱۲۰ روز يک بار تصميم بگيرد تحريم هاي تعليق شده در توافق هسته اي با ايران را براي ۴ ماه ديگر تمديد کند و يا دوباره آنها را بازگرداند! معني اين حرف يعني اعتبار برجام به امضا رئيس جمهور آمريکا بستگي دارد، آيا جز اين است!؟ اکنون بايد پرسيد آيا چشم بستن به آن قانون در مذاکرات ،به اين دليل نبود که مي خواستيد به هر قيمتي شده،کاغذي به عنوان دستاورد(!) به کشور بياوريد و مردم را به خيابان بکشيد تا با اسکناس هزار توماني و يک دلاري برقصند!؟ و آيا وضع امروز،هزينه دادن مردم پاي همان کاغذي نيست که هيچ چيز جز نکبت و خسران براي مردم ما به ارمغان نياورد!؟ آيا جز اين است که بخش مهمي از مشکلات امروز اقتصادي، به خاطر همان يک قانون است و شما در برجام حتي اسم آن را هم نياورديد!؟
ب: وزير اقتصاد دولت يازدهم ،برخلاف قانون اساسي راسا و در جريان يک سفر کاري FATF را پذيرفت و کشور را زير بار تعهدي عظيم برد! اين قانون علي رغم وعده هاي خلاف واقع، به طور تمام و کمال در حال اجراست. به زبان ساده، اين قانوني است که درآن متعهد شده ايم براي برطرف کردن شک و شبهه غربي ها به خودمان،همه هست و نيست نظام بانکي و مالي مان را با دست خود تقديم چشم هاي نظارتي غرب کنيم و اجازه بدهيم آنها از همه فعل و انفعال مالي ما خبر داشته باشند! به خاطر همين تعهد است که مقامات بانکي کشورمان مجبورند به سبک دوره قاجار به اروپا بروند و آموزش ببينند که چطور همه چيز را بدون عيب و نقص پيشکش آنها کنند تا مبادا شبهه اي بماند که ما به گروه هاي تروريست(!) کمک مي کنيم! دولتي ها دلخوش بودند که اين قانون، ايران را در وضعيت سفيد مبادلات بانکي قرار دهد، اما نه تنها چنين نشد، بلکه نخستين نتيجه اجرايي شدن FATF بسته شدن کانال هاي مالي با چين و ترکيه شد و بعد از آنها هم دوبي! تعارف نبايد کرد که بحران ارزي امروز، نتيجه تن دادن به آن پيمان است و اين براي آمريکا تا آنجا مهم بود که ماجراي هالک بانک ترکيه و دستگيري افراد و ... را به دنبال داشت!
آيا پيوستن يک طرفه به اين توافق که تاکنون هيچ فايده اي براي سيستم اقتصادي و بازرگاني ما نداشته، نتيجه دلدادگي به غرب و تلاش براي دميدن روح به نوزاد مرده متولد شده برجام نبود!؟
واقعيت امر اين است که ملت فداي برجام شده و دولت هم به دل کندن از اين درخت شوم که سيب و گلابي اش براي غربي ها بود و خار و خاشاک اش براي ما تمايلي ندارد! نويسنده: حسين شمسيان
طبق معمول ، در اين روز خاص رئيس جمهور سخنراني کرد و به موضوعات مختلفي پرداخت اما در بين سخنان وي، نکته اي بسيار حائز اهميت وجود داشت که با درک دقيق آن، مي توان به علت اوضاع امروز و آمادگي براي التهابات سخت تر پي برد.
روحاني در آن جلسه گفت: «ما ملّتي هستيم که فرهنگ و دين مان به ما ياد داده که اگر با کسي عهد و پيماني بستيم و توافقي انجام داديم، ما آغازگر نقض آن پيمان و آن توافق نخواهيم بود. خيلي تحريکات در طول اين دوسال بعد از برجام انجام دادند که با دست خودمان برجام را تخريب کنند؛ اين هم از سادگي آنها بود. نمي دانستند ملّت ايران، هوشيارتر از اين حرف هاست... اگر شما مي خواهيد نقض عهد کنيد، در برابر نقض عهد بايد بهاي آن را خودتان پرداخت کنيد، نخواهيد با بهاي ملّت ايران شما نقض عهد کنيد.»
در اين باره چند نکته قابل طرح است:
1- اينکه مسلمان بايد به عهد پايبند باشد،اصل درستي است و کسي نمي تواند در آن تشکيک کند. اما اسلام تنها همين يک اصل را ندارد. مثلا از مومن خواسته شده که کيّس و زيرک باشد و سرش کلاه نرود. خواسته شده که کيد دشمن را پيش بيني کند و از مکرش غافل نباشد ،خواسته شده که به دشمن اعتماد نکند و فريب لبخند او را نخورد. تمام اينها و دهها شرط ديگري زيست مسلماني در عرصه اجتماع، جزء متون مسلم و خدشه ناپذير ديني ماست که اغلب مردم با آنها آشنايند و زندگي مي کنند. حال اگر کسي همه آن توصيه ها را زير پا بگذارد و براي توجيه يک کار، مدام بر روي يک اصل پافشاري کند، چه معنايي دارد!؟ يعني مي شود به بعضي آموزه هاي اسلام پشت کرد و بعضي را به کار گرفت!؟
2- اگر در پيماني يک طرف همه تعهداتش را عملي کند و طرف ديگر ضمن نقض عهد، بازهم به منافع طرف پيمان حمله کند، آيا عقل و دين همچنان حکم مي کنند که در اين پيمان بماند،باج بدهد و ملتش را خفيف کند!؟ اين آموزه کدام اسلام است !؟ چرا در زماني که داعش تصوير خشني از اسلام ارائه مي دهد،ما هم تصويري عقب مانده و مفلوک از اسلام ارائه کنيم!؟ اکنون ،آيا به گواهي آژانس بين المللي انرژي اتمي، ما همه تعهدات برجامي خودمان را عملي نکرده ايم؟ و آيا به گواهي مقامات خودمان يعني آقايان ظريف و سيف و ... به دستاورد تقريبا هيچ برجام به دليل نقض عهد صريح آمريکا مواجه نشده ايم!؟ آيا رواست که تصويري تا اين حد ناتوان از اسلام ارائه کنيم و اهواء خود را به اسلام عزيز نسبت بدهيم!؟
3- در روز اجراي توافق،وعده هاي فراواني به مردم داده شد و از جمله رئيس جمهور محترم که قبلا رفع همه مشکلات از جمله آب خوردن را هم به برجام ربط داده بود، آن روزاعلام کرد که همه تحريم ها در همان روز اول اجراي برجام لغو خواهدشد! روحاني قبل تر هم گفته بود آنچنان مردم را از درآمد سرشار مي کند که اصلا نيازي به يارانه نداشته باشند! حالا بايد آقاي رئيس جمهور جواب بدهد که واقعا وضع مردم چگونه است!؟ وضع تحريم ها چطور شد!؟ آيا جز اين است که ثروت مردم در همين چند ماه اخير، بيش از 60 درصد ارزش خودش را از دست داده است!؟ آيا جز اين است که آمريکا برخلاف عهدش، راه هاي انتقال ارز به داخل را بسته و مي بندد!؟ سرجمع اينهمه فشار و هزينه، روي دوش آمريکا است يا روي دوش مردم ما و بخصوص مستضعفان و فرودستان!؟ جاي کمترين تعارفي نيست که هزينه هنگفت پيمان شکني قابل پيش بيني و بارها گفته شده آمريکا،به گرانترين شکل ممکن از مردم گرفته شده و مي شود. جاي ترديد نيست که در سايه سياست غلط دولت و دل بستن به لبخند کدخدا، سخت ترين فشارها به مردم ايران تحميل مي شود. اين را وضع کنوني اقتصاد و آمار و ارقام به روشني نشان مي دهد و انکار آن انکار بديهيات است.
4- پرواضح است که با بازار ارزي کنوني و رکود فراگير، اين مردم ما هستند که عملا، تبعات برجام و عهدشکني آمريکا را مي دهند. مردمي که به ريال درآمد دارند و با نوسان دلار دستخوش شوک اقتصادي مي شوند. اما بازهم رئيس جمهور مي گويد: «ما آغازگر نقض آن پيمان و آن توافق نخواهيم بود... اگر شما مي خواهيد نقض عهد کنيد، در برابر نقض عهد بايد بهاي آن را خودتان پرداخت کنيد، نخواهيد با بهاي ملّت ايران شما نقض عهد کنيد»! آنها مدت هاست نقض عهد کرده اند، اما رئيس جمهور هنوز مي گويد: «اگر مي خواهيد نقض عهد کنيد»!يعني نقض عهد آنها به چشم جناب ايشان نيامده!؟ و بعد، هزينه ملت هم به چشم ايشان نيامده!؟ آمريکا در نقض عهد چه هزينه اي بايد متحمل شود!؟ آيا قرار است با تدبير دولت تدبير و اميد، هزينه نقض عهد آمريکا، کاهش ارزش جهاني دلار و تحريم محصولات آن کشور در بين کشور هاي جهان باشد!؟ چرا بايد با افکار عمومي با خطابه و نمايش مواجه شد و حقايق را پنهان کرد!؟ مراد و منظور از هزينه اي که آمريکا در نقض عهد بايد بپردازد چيست!؟ آيا جز همان شوخي تلخ و بي مايه اي نيست که از روز اول،آقايان عراقچي و صالحي و بعدتر شخص رئيس جمهور بيان مي کردند مبني بر اينکه «آمريکا نمي تواند از برجام خارج شود، زيرا به حيثيتش در سطح جهان لطمه مي خورد»!؟ و اکنون نشسته ايم تا آمريکا از ترس پرستيژ بين المللي خود،اقدام تازه اي عليه ما نکند!؟
بياييد تعارف را کنار بگذاريد و با مردم صادقانه بگوئيد که برجام يگانه دستاورد(!) شماست و مي خواهيد به هر قيمتي باقي بماند ولو به قيمت نابودي اقتصاد ملي و کاهش چشمگير ثروت مردم! بقيه ماجراها مثل هزينه دادن آمريکايي ها و... در روزگاري که وضع اقتصادي کشور اينچنين است، محلي از اعراب ندارد.
5- براي اثبات اينکه حفظ برجام به هر قيمتي در دستور کار دولت است ،خوب است به ياد بياوريم که همه وضع امروزي کاملا قابل پيش بيني بود و از همان روزهاي مذاکرات، بارها و بارها دلسوزانه گفته شد،اما هول وصل به کدخدا چنان بالا بود که هيچ چيز ديده نشد به اين دو نمونه توجه کنيد:
الف: «اينارا» 2ماه قبل از برجام در آمريکا تصويب شد اما تيم مذاکره کننده ما آن را نديد! يعني نخواست که ببينيد! خوب است مردم عزيز بدانند که در خرداد ۹۴ يعني حدود دو ماه قبل از تصويب برجام، کنگره آمريکا قانون اينارا را به تصويب کرد تا اگر توافقي بين ايران و غرب منعقد شد، بازهم رئيس جمهور آمريکا اجازه داشته باشد هر۱۲۰ روز يک بار تصميم بگيرد تحريم هاي تعليق شده در توافق هسته اي با ايران را براي ۴ ماه ديگر تمديد کند و يا دوباره آنها را بازگرداند! معني اين حرف يعني اعتبار برجام به امضا رئيس جمهور آمريکا بستگي دارد، آيا جز اين است!؟ اکنون بايد پرسيد آيا چشم بستن به آن قانون در مذاکرات ،به اين دليل نبود که مي خواستيد به هر قيمتي شده،کاغذي به عنوان دستاورد(!) به کشور بياوريد و مردم را به خيابان بکشيد تا با اسکناس هزار توماني و يک دلاري برقصند!؟ و آيا وضع امروز،هزينه دادن مردم پاي همان کاغذي نيست که هيچ چيز جز نکبت و خسران براي مردم ما به ارمغان نياورد!؟ آيا جز اين است که بخش مهمي از مشکلات امروز اقتصادي، به خاطر همان يک قانون است و شما در برجام حتي اسم آن را هم نياورديد!؟
ب: وزير اقتصاد دولت يازدهم ،برخلاف قانون اساسي راسا و در جريان يک سفر کاري FATF را پذيرفت و کشور را زير بار تعهدي عظيم برد! اين قانون علي رغم وعده هاي خلاف واقع، به طور تمام و کمال در حال اجراست. به زبان ساده، اين قانوني است که درآن متعهد شده ايم براي برطرف کردن شک و شبهه غربي ها به خودمان،همه هست و نيست نظام بانکي و مالي مان را با دست خود تقديم چشم هاي نظارتي غرب کنيم و اجازه بدهيم آنها از همه فعل و انفعال مالي ما خبر داشته باشند! به خاطر همين تعهد است که مقامات بانکي کشورمان مجبورند به سبک دوره قاجار به اروپا بروند و آموزش ببينند که چطور همه چيز را بدون عيب و نقص پيشکش آنها کنند تا مبادا شبهه اي بماند که ما به گروه هاي تروريست(!) کمک مي کنيم! دولتي ها دلخوش بودند که اين قانون، ايران را در وضعيت سفيد مبادلات بانکي قرار دهد، اما نه تنها چنين نشد، بلکه نخستين نتيجه اجرايي شدن FATF بسته شدن کانال هاي مالي با چين و ترکيه شد و بعد از آنها هم دوبي! تعارف نبايد کرد که بحران ارزي امروز، نتيجه تن دادن به آن پيمان است و اين براي آمريکا تا آنجا مهم بود که ماجراي هالک بانک ترکيه و دستگيري افراد و ... را به دنبال داشت!
آيا پيوستن يک طرفه به اين توافق که تاکنون هيچ فايده اي براي سيستم اقتصادي و بازرگاني ما نداشته، نتيجه دلدادگي به غرب و تلاش براي دميدن روح به نوزاد مرده متولد شده برجام نبود!؟
واقعيت امر اين است که ملت فداي برجام شده و دولت هم به دل کندن از اين درخت شوم که سيب و گلابي اش براي غربي ها بود و خار و خاشاک اش براي ما تمايلي ندارد! نويسنده: حسين شمسيان
