گزیده ها قسمت دوم


گزیده ها  قسمت  دوم 22 فروردین - 97
شخصا همین که به ایران بیایم، راه دادگاه رسانه را در پیش خواهم گرفت. بی‌گمان اگر هزینه رفتارهای اینجنین بالا برود، کمتر به اصطلاح رسانه و روزنامه‌نگاری به خود اجازه می‌دهد آشکارا و در کمال وقاحت، حقوق معنوی دیگران را بدزدد.
امیر هاشمی مقدم؛ دو روز پیش در سایت «فرارو» یادداشتی داشتم به نام «روسیه‌پرستی تا به کجا». در همان ساعات اولیه انتشار روزنامه «نصف جهان» این یادداشت را کپی و پس از حذف نام نویسنده و منبع فرارو، به نام خودشان منتشر کردند.
من در زیر مطلب، دیدگاه نوشته و به این کار زشت‌شان اعتراض کردم که باید اصلاح کنند. همچنین برای محکم‌کاری، به رسانه فوق، از منوی «تماس با ما» هم پیام فرستادم. چون پس از چند ساعت همچنان درخواستم بی‌پاسخ ماند، و از آنجا که خودم در ایران نبودم، به برادرزاده‌ام سپردم به روزنامه نصف جهان زنگ زده و پیگیری کند.
جالب است که روزنامه نصف جهان گفته بود این مطلب را نمی‌داند کدام ادمین روی سایت روزنامه گذاشته و تا مدیر نیاید هم نمی‌تواند کاری انجام بدهد. گویا هنوز مدیرشان پس از دو روز نیامده و هنوز هم کشف نکرده‌اند کدام همکارشان این نوشته مرا دزدیده است.
الان دو روز از انتشار مطلب می‌گذرد و همچنان در سایت یادشده، یادداشت من پر بازدیدترین مطلب است. اما با پاک کردن نام نویسنده و منبع. نمی‌دانم به جز دزدی، چه نام دیگری بر این کار می‌توان نهاد.
این بار چندم است که این اتفاق برای نوشته‌هایم می‌افتد. اما دوستان بسیاری را می‌شناسم که این بلا سر آنها هم آمده است. این بار که با همکاران «فرارو» مسئله را در میان نهادم، گفتند که شوربختانه خیلی از همکاران کلا کارشان این است و پیگیری‌های صاحب معنوی مطالب هم بیشتر اوقات نتیجه نمی‌دهد. یعنی رسانه‌های همکار، آشکارا از رعایت حق انتشار سرباز می‌زنند و اعتراضات، به کشک مبارک‌شان هم نیست.
من از همکاران فرارو خواهش کردم این موضوع را پیگیری کنند. نه به خاطر این نوشته‌ام؛ بلکه به خاطر سالم‌سازی فضای رسانه‌ای کشور. وقتی رسانه‌ها که به عنوان نهادی مدنی، وظیفه‌شان آگاه‌سازی و روشنگری است، خودشان چنین کارهای کثیفی انجام می‌دهند، و به‌ویژه وقتی اعتراضات نویسنده و منبع انتشار را نادیده می‌گیرند، آیا منطقی است از جامعه انتظار اخلاقی‌تر شدن داشته باشیم؟
گفتم شاید با این یادداشت بتوانم دیگر دوستان روزنامه‌نگار و اهالی رسانه را هم تشویق کنم که چنین دزدی‌هایی را توی بوق و کرنا کنند و هم‌زمان، به‌طور جدی پیگیر شکایت از راه قانونی هم باشند. شخصا همین که به ایران بیایم، راه دادگاه رسانه را در پیش خواهم گرفت. بی‌گمان اگر هزینه رفتارهای اینجنین بالا برود، کمتر به اصطلاح رسانه و روزنامه‌نگاری به خود اجازه می‌دهد آشکارا و در کمال وقاحت، حقوق معنوی دیگران را بدزدد.
درخواست پایان کار ۲۲۶ روزه محمدعلی نجفی در ساختمان بهشت تایید شد. ۱۵ عضو پارلمان محلی پایتخت روز گذشته به دومین نامه استعفای شهردار تهران رای مثبت دادند و معاون مالی اقتصادی شهرداری تهران را به‌عنوان سرپرست موقت اداره شهر تا زمان انتخاب شهردار هفدهم انتخاب کردند.
عمر کاری نجفی چند روز طول کشید؟
به گزارش دنیای اقتصاد، درخواست پایان کار ۲۲۶ روزه محمدعلی نجفی در ساختمان بهشت تایید شد. ۱۵ عضو پارلمان محلی پایتخت روز گذشته به دومین نامه استعفای شهردار تهران رای مثبت دادند و معاون مالی اقتصادی شهرداری تهران را به‌عنوان سرپرست موقت اداره شهر تا زمان انتخاب شهردار هفدهم انتخاب کردند.
دو گردنه پایتخت در گذار از «نجفی» عکس: مجتبی سرانجام‌پور، دنیای اقتصاد
با وجود آنکه پس از رای منفی اعضای شورای شهر به استعفای نجفی در روز یکشنبه و اصرار شهردار به رفتن از شهرداری تهران که به گفته خودش به دلیل بروز وقایع خارج از اراده بوده، بر تمامی اعضای شورای شهر محرز شده بود که باید امروز برای انتخاب سرپرست تصمیم‌گیری کنند، اما نشانه‌های جدی‌تری از بروز اختلاف‌نظر میان اعضای شورای شهر پس از وصول دومین نامه استعفای شهردار شکل گرفته است. اختلاف‌نظرهایی مبنی بر اینکه سرپرست شهرداری تهران چگونه انتخاب شود و شهردار جدید پایتخت چه کسی باشد؟
اختلاف نظر میان اعضای شورای شهر که از جلسه هم‌اندیشی صبحگاهی(غیرعلنی) پیش از برگزاری جلسه علنی آغاز شد. این اختلاف‌نظر سبب شد تا در ابتدای جلسه روز گذشته عده‌ای از اعضا از جمله مرتضی الویری، احمد مسجد جامعی و بهاره آروین پیشنهادی را برای به تعویق انداختن بررسی نامه دوم استعفا به هفته آینده ارائه دهند.
این گروه از اعضای شورای شهر معتقد بودند از آنجاکه برخلاف دور گذشته که شورا اقدام به انتخاب سرپرست کرد، تمامی اعضا بر سر گزینه جدید شهرداری تهران اتفاق نظر ندارند و ممکن است دوره سرپرستی جدید شهرداری تهران طولانی‌مدت شود نیاز است تا با وسواس و اشتراک نظر بیشتری گزینه سرپرستی انتخاب شود. با این حال این پیشنهاد با ۱۴ رای مخالف به تصویب نرسید. با رد شدن این پیشنهاد، استعفای شهردار تهران مورد بررسی قرار گرفت و اعضای شورای شهر تهران به آن رای مثبت دادند. پس از آن اعضا، با رای مثبت به استعفای نجفی، از میان دو گزینه محمدحقانی و سمیع‌الله حسینی مکارم، ۱۴ عضو شورا به گزینه دوم رای مثبت دادند.
احمدمسجد جامعی عضو شورای شهر تهران بلافاصله پس از انتخاب سرپرست شهرداری، با تاکید بر آنکه دوره گذار مستعد به‌هم‌ریختگی و پراکندگی ساختار‌ها است، خطاب به حسینی مکارم عنوان کرد: حوزه ریاست به هم‌گرایی و یکپارچگی عملکرد شهرداری نیاز دارد و تاکید دارم حمایت افکار عمومی زمانی به وجود خواهد آمد که شفافیت و پاک‌دستی تجلی پیدا کند.
او با تاکید بر اینکه نباید اجازه دهید شائبه پراکندگی مدیریت شهری به وجود آید، اظهار کرد: شهردار تهران طی چندماه گذشته زیرساخت‌های مناسبی در حوزه مبارزه با فساد ایجاد کرده است. از این رو دوره گذار فرصتی برای تداوم انضباط مالی باید باشد. از این رو از سرپرست شهرداری انتظار می‌رود تا زمان انتخاب شهردار جدید به‌عنوان مسوول ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، متعهد به ادامه مسیر شهردار باشد.
حسینی مکارم در پاسخ به این خطابه با تاکید بر آنکه برنامه‌های نجفی سرلوحه کاری دوره سرپرستی قرار خواهد گرفت، گفت: ریل‌گذاری انجام شده در مسیر شفاف‌سازی، انضباط مالی، تمرکز و تاکید بر رعایت قانون، مبارزه با فساد، اطلاع‌رسانی و همدلی با شورای شهر تهران همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. او در عین حال افزود: آقای نجفی قول مساعد در زمینه راهبری و تدوین برنامه سوم را به ما داده‌اند.
کارشناسان شهری معتقدند پارلمان محلی پایتخت در دوره گذار از نجفی، با دو گردنه اصلی مواجه خواهد بود. گردنه نخست انتخاب شهردار جدید برای شهر تهران است که به نظر می‌رسد با توجه به وجود چندین نشانه اختلاف‌نظر بر سر انتخاب گزینه‌های مطرح شده در محافل، می‌تواند این مرحله را به گردنه دشواری برای شورای شهر بدل کند. گردنه دومی هم که مدیریت شهری پایتخت در دوره گذار به شکل ویژه‌ای با آن مواجه است، پیشبرد و اتمام برنامه‌های مهم شهری همچون تدوین برنامه پنج ساله سوم، بازنگری طرح تفصیلی، نوسازی بافت فرسوده، اجرای طرح ترافیک جدید و... است. به این معنا که در نبود سکاندار اصلی و قطعی شهرداری تهران ممکن است پیشبرد و اجرای به موقع برنامه‌های وعده داده شده را در هاله‌ای از ابهام فرو ‌برد.
به ویژه آنکه با قطعی شدن استعفای محمدعلی نجفی، خبر استعفای تعدادی از معاونان و مدیران شهرداری در حوزه‌های مهم شنیده شده است که به‌طور طبیعی می‌تواند عبور از این گردنه را دشوارتر کند. به‌طوری‌که تا لحظه تنظیم این گزارش اخباری غیررسمی مبنی بر استعفای معاون شهرسازی و مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران منتشر شده است. در عین حال اگرچه محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران پس از جلسه روز گذشته تاکید کرده که انتخاب شهردار هفدهم با جدیت و در کوتاه مدت انجام خواهد شد، اما به گفته برخی از کارشناسان شهری بروز نشانه‌هایی مبنی بر وجود اختلاف‌نظر میان اعضای شورای شهر بر سر انتخاب شهردار جدید، می‌تواند دوره گذار از نجفی به شهردار هفدهم را طولانی‌تر کند و احتمال انتخاب شهرداری با رای پایین بر خلاف زمان انتخاب محمدعلی نجفی (شورای شهر پنجم با ۲۱ رای محمدعلی نجفی را به‌عنوان شهردار انتخاب کرد) را تقویت می‌کند.
یکی از نشانه‌های بروز اختلاف نظر یا عدم دستیابی به یک گزینه واحد میان اعضای شورای شهر تهران، یکدست‌ نبودن آرا و میزان رای اعضا به سرپرست شهرداری تهران در روز گذشته است. در جلسه علنی روز سه‌شنبه (دیروز) فقط ۱۴ عضو موافق انتخاب سرپرست فعلی بودند و به جز دو رای به محمد حقانی، باقی اعضا در این رای‌گیری با ارائه برگه سفید، نظر مخالف خود را ابراز کردند.
چنانچه روز گذشته رئیس شورای شهر تهران عنوان کرد: هنوز به گزینه‌هایی برای شهرداری نرسیده‌ایم. محسن هاشمی با بیان اینکه برای انتخاب شهردار جلسات هم‌اندیشی را آغاز خواهیم کرد، گفت: به زودی شاخص‌های لازم برای شهردار تهران مشخص خواهد شد، از شهروندان نیز می‌خواهیم تا نامزدهایی را برای پست‌های مهم اعلام کنند و در اسرع وقت نسبت به انتخاب شهردار تهران اقدام خواهیم کرد.
هاشمی تصریح کرد: اجازه نخواهیم داد هیچ‌گونه وقفه‌ای در خدمات‌رسانی شهرداری تهران وارد شود. نشانه دیگر که می‌تواند احتمال طولانی شدن دوره گذار را بالا ببرد، تعدد گزینه‌هایی است که طی روزهای اخیر در محافل مختلف به‌عنوان شهردار جدید مطرح می‌شود. گزینه‌های مختلفی که از میان چهره‌های سیاسی، معاونان شهردار و برخی اعضای کابینه شنیده می‌شود و می‌تواند به اشتراک‌ نظر رسیدن اعضا را زمانبر کند.
سومین نشانه برای دشوار شدن دوره گذار، بازگشت شورا به برگزاری جلسات غیرعلنی است که در ظاهر با عنوان کاهش تعداد جلسات هفتگی از آن یاد می‌شود. روز گذشته همزمان با ورود مدیریت شهری به یک دوره گذار، اعضای شورای شهر تهران به اتفاق آرا در قالب یک طرح دو فوریتی تصمیم گرفتند تعداد جلسات علنی شورا را از ۸ جلسه به ۶ جلسه در ماه کاهش دهند.
این اتفاق که از دیدگاه کارشناسان فاقدتوجیه عنوان می‌شود، این دیدگاه را که اعضای شورای شهر بخش مهمی از تصمیمات خود را در قالب برگزاری جلسات هم‌اندیشی(جلسات غیرعلنی که هر هفته پیش از برگزاری جلسه علنی در سالن جلسات طبقه اول برگزار می‌شود) اتخاذ می‌کنند و نتیجه این جلسات در صحن علنی تکرار می‌شود، تقویت می‌کند.
اخذ تصمیم روز گذشته اعضای شورای شهر برای کاهش تعداد جلسات علنی به‌صورت هفتگی می‌تواند به نوعی نشانه افزایش تعداد جلسات غیرعلنی به ویژه در زمان انتخاب شهردار جدید باشد. نکته مهم آنکه رویکرد جدید شورای شهر تهران با رویکرد و شعار اولیه آنها مبنی بر برگزاری همه جلسات به‌صورت علنی جز در موارد استثنا مغایرت دارد.
شهردار مستعفی تهران تاکید کرد: عذرخواهی می‌‌‌کنم از کسانی که در داخل و خارج شهرداری خواستند کارم را ادامه دهم واقعا نتوانستم این دستور را بپذیرم. از همه کسانی که از داخل و خارج شهرداری از من خواستند کارم را ادامه دهم اما من نتوانستم عذر می‌خواهم. این مسئله خارج از اراده من بود.
به گزارش ایلنا، محمدعلی نجفی در سومین همایش فصلی مدیران شهرداری تهران و رونمایی از سامانه شفافیت مالی شهرداری با بیان اینکه این مراسم اتفاقی با روز پایان کاری‌اش یکی شده است، گفت: من از لفظ مراسم تودیع خوشم نمی‌‌‌آید چون شبیه مراسم ختم است، با این تفاوت که در مراسم تودیع میت هم باید حرف بزند.
وی به کلیپی که در ابتدای مراسم در رابطه با شهرداران گذشته و اقدامات وی در شهرداری اشاره و با کنایه حاشیه‌‌‌‌های مراسم بزرگداشت روز زن در برج میلاد را یادآور شد و اظهار داشت: کلیپ خوب بود اما یک جاهایی ریتم مراسم تند می‌‌‌‌شد که این مرا نگران آقای مکارم کرد!
شهردار مستعفی تهران ادامه داد: تصمیم شورا برای انتخاب مکارم مثبت و هوشمندانه بود. ایشان جز دوستان و برادرانی بودند که از روز اول در تصمیم‌‌‌‌‌گیری‌‌‌ها کمک کردند و در انتخاب مدیران همیشه سهیم بودند و فکر می‌‌‌‌کنم تسلط کافی دارند همه در شهرداری کاملا با ایشان آشنا هستند و ان‌شالله مسیری که در هفت ماه گذشته طی شده ادامه یابد.
نجفی با بیان اینکه به خاطر خدا برای خلق خدا خدمت می‌‌‌‌کنیم، تصریح کرد: فرق ندارد من باشم یا آقای مکارم همه مکلفیم به ایشان کمک کنیم. خود بنده هم در حد امکان و توان با ایشان همکاری می‌‌‌‌‌‌کنم. همه به هم کمک کنیم تا مشکلی در کار شهرداری ایجاد نشود.
وی با اشاره به استعفای خود خاطرنشان کرد: عذرخواهی می‌‌‌کنم از کسانی که در داخل و خارج شهرداری خواستند کارم را ادامه دهم واقعا نتوانستم این دستور را بپذیرم. از همه کسانی که از داخل و خارج شهرداری از من خواستند کارم را ادامه دهم اما من نتوانستم عذر می‌خواهم. این مسئله خارج از اراده من بود.
شهردار مستعفی تهران با اشاره به حضور دائمی علی‌محمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستان‌‌‌ها ابراز داشت: ایشان هیچ وقت برای ملاقات وقت نمی‌‌‌‌گرفتند و همینطور به دفتر من می‌‌‌آمدند. آقای قرائتی هم در زمانی که آموزش و پرورش بودیم همینطور بود و به شوخی می‌‌‌گفتیم اگر یک وقت در اتاق خوابت هستی، اگر ناگهان دیدی کسی وارد اتاق شد، نترس آقای قرائتی است!
در پی تلاش‌های جریانی که مدت‌هاست سعی دارد تا عناصر و عوامل سینمای شاهنشاهی را به عنوان هنرمندان مردمی بنمایاند، یکی از بازیگران سینما که لقب «آقای بازیگر» را شایسته برخی از عوامل سینمای پیش از انقلاب همچون فردین و بهروز وثوقی دانسته بود، اعتراض بعضی هنرمندان امروز این سینما را برانگیخت.
کیهان نوشت: اما وی ضمن ارجاع آنها به تاریخ و اینکه در مقابل فیلم‌های هندی و مصری و آمریکایی، این امثال فردین بودند که به سینمای ملی جان دادند، نوشت: «... جالب است که امسال، سالِ حمایت از كالاى ايرانی هم هست و حالا آدم مي‌فهمه که فردين و بهروز يعنى چه...»
اما امثال ایشان متاسفانه آن‌گونه که مدعی هستند، تاریخ را مطالعه نکرده و در آن غور و جست‌وجو ننموده‌اند تا دریابند فیلم‌ها و اسامی که نام بردند، اساسا کپی‌های دست چندمی از همان فیلم‌های هندی و ترکی و مصری بودند و حتی قصه‌ها و کاراکترها و بازی‌ها را نعل به نعل تقلید می‌کردند. آنها هیچ نسبتی با سینمای ملی و کالای ایرانی نداشتند و در واقع به همراه آن سینما و دست‌اندرکارانش یک کالای تقلبی و جعلی به شمار می‌آمدند. چنان که برخی از همان عواملی که ایشان نام برده، خود به این مسئله اعتراف کرده‌اند.
فی‌المثل محمدعلی فردین، در گفت‌و‌گویی با عباس بهارلو که در کتابی به نام «سینمای فردین به روایت محمدعلی فردین» منتشر شد، در این باره گفته: «... فیلم‌هایی که آن سال‌ها ساخته می‌شد، شاید یک درصد کمی قصه‌هایشان اصالت داشت و بیشترشان از فیلم‌های دیگر گرفته می‌شد. مثلا «برفراز آسمان‌ها» که خودم ساختم، مقداریش از یک قصه آلمانی و یک مقدار دیگرش از یک فیلم هندی گرفته شد. یا سلطان قلب‌ها قصه‌اش از یک فیلم ترکی گرفته شد...»
واقعیت این است، آن افرادی که بر آنها نام بازیگر گذاشته و یا شایسته لقب آقای بازیگر می‌دانید، دارای سواد و دانش چندانی از بازیگری نبودند. از همین روی بود که فرد دیگری به عنوان دوبلور به جای آنها حرف می‌زد و خواننده‌ای هم به جای آنها آواز می‌خواند و آنها که حتی بعضا توانایی حفظ کردن یک دیالوگ را نداشتند، فقط خود را تکان داده و می‌جنباندند! در واقع همه حس بازیگری آنها توسط حرکات نه چندان موزون و ترانه‌های آنچنانی القا می‌شد و ربطی به هنر بازیگری نداشت. برخی دیگر نیز به مدد ارتباطات به اصطلاح غیرافلاطونی با دربار شاه، به عنوان بازیگر و هنرپیشه مطرح شده و جوایزی هم گرفتند از جمله بهروز وثوقی که از همکاران فساد ‌اشرف پهلوی بود و قبل از رابطه با تبهکارترین عنصر رژیم شاه، در فیلم‌های سخیفی مانند «صدکیلو داماد» و «زنی به نام شراب» و «لذت گناه» و... بازی کرده بود.
محمدعلی فردین در همان گفت‌و‌گویش با عباس بهارلو، درباره ارتباط بهروز وثوقی با ‌اشرف و دربار و همچنین تاثیر آن ارتباطات در رشد وثوقی گفت: «... مدت زیادی بهروز با‌‌ اشرف بود و با دربار ارتباط پیدا کرد... اسم بهروز را از این به بعد سر زبان‌ها انداختند. همین‌طور در فستیوال‌هایی که بهروز جایزه می‌گرفت بدون ارتباط با این ماجرا نبود...»
باور کنید به جز عده معدودی مانند شما که در پیله‌های خود گرفتارید و برخی که به دلیل رخوت رسانه ملی هنوز دلخوش تصاویر کپک‌زده شبکه‌های لس‌آنجلسی هستند، دیگر نه تنها نسل امروز چنین اسامی را نمی‌شناسد بلکه نسل دیروز نیز از آنها نفرت دارد، اگر باور نمی‌کنید فقط به آمار تماشاگران فیلمی که ناصر ملک‌مطیعی (یکی از همین بت‌های شما) پس از 35 سال در آن بازی کرد، نگاهی بیندازید که بنا بر انتظار امثال حضرتعالی بایستی ده‌ها میلیون مخاطب می‌داشت اما تنها 45 هزار نفر یعنی پنج صدم (0/05) درصد از مردم ایران برای تماشایش به سالن‌های سینما رفتند!