گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها   قسمت  سوم 22 فروردین - 97
گفت‌وگو با اعضای‌ شورا:
شوراي شهر تهران دو روز پس از مخالفت قاطع با استعفاي محمدعلي نجفي- شهردار تهران، امروز (سه‌شنبه) مجبور است در موقعيتي تحميلي استعفاي مجدد او را بررسي کند و با توجه به هشدار دادستان کل کشور و اصرار شهردار تهران براي رأس هرم مديريت شهري خود تصميم بگيرد.
به گزارش شرق، شوراي پنجم در همان ابتداي کار به دست‌اندازهاي خودساز و رقيب‌ساز زيادي برخورد کرد و به قول شهردار تهران، تيرهاي جفاي زيادي روانه شد و در آخر يکي يا چندتايي به هدف خورد. شهردار شوراي پنجم در پايان دوره‌اي کوتاه و در حالي که اقدامات نسبتا مؤثري را شروع کرده بود و ابتداي راه بود، يکباره در يک ماه به بيماري دچار شد که به خاطر آن نمي‌تواند امورات شهردار تهران‌بودن را به دوش بکشد.
شهردار اصرار به رفتن داشت و دارد، اما شوراي شهر بنا بر قول‌هاي قبلي تأکيد می‌کرد که شهردار مي‌تواند و بايد بماند. اين‌گونه بود که دو روز قبل استعفاي شهردار پس از يک ماه بررسي شد و اعضا با ١٦ رأي با آن مخالفت کردند تا محمدعلي نجفي شهردار بماند.همان روز يکشنبه و بعد از ابلاغ رأي شورا به شهردار براي ماندن در بهشت، برخي خبرها از عدم تمايل نجفي به ادامه کار در جلسه با معاونانش خبر دادند که تکذيب شد، اما در کمتر از ٢٤ ساعت از تصميم شورا در جلسه رسمي و پرسروصدا شهردار تهران در همان شب رأي‌گيري استعفاي مجدد خود را نوشت و گفته شد که صبح روز بعد (دوشنبه) به دفتر رئيس شوراي شهر تهران اعلام وصول شده است.
يعني استعفاي نجفي صبح روز گذشته و قبل از اظهارنظر عجيب و کم‌سابقه دادستان کل کشور که شورا را مخاطب اظهارنظري مؤکد قرار داده بود، به دست محسن هاشمي رسيده است. دادستان کل کشور از جايگاه مدعي‌العموم اقدام شوراي شهر در عدم پذيرش استعفا را نوعي سياسي‌بازي خواند و گفت عواقب اين تصميم و اينکه شهردار نتواند از پس مسئوليت‌هاي خود برآيد، با شورا خواهد بود. آيت‌الله منتظري در اظهارنظري تأکيدي شهردار تهران را هم براي استعفاي مجدد، خطاب قرار داد. پس از انتشار اين اظهارنظر دادستان کل کشور واکنش‌ها شروع شد و مثل هميشه پس از تکذيب‌هاي بي‌منطق برخي از اعضاي شورا، محسن هاشمي اعلام کرد که استعفا وصول شده و در اولين جلسه بررسي خواهد شد.
به اين ترتيب شهردار تهران به تأکيد و رأي اعضاي شوراي هم‌گرا و همراه با خود توجهي نکرد و با توجه به نظر پزشک معالج خود ساعاتي پس از جلسه شورا استعفاي مجدد خود را نوشت و حالا قرار است امروز (سه‌شنبه) اين استعفا در جلسه علني شورا بررسي شود.
برآورد همه جنبه‌ها و شرايط اين‌گونه بود که چه به دليل يا بهانه بيماري يا با هر دليل ديگري که فعلا مبهم است، شوراي شهر استعفاي نجفي را قبول مي‌کند تا زودتر تکليف مديريت شهري روشن شود اما حال‌وهواي شورا در روز يکشنبه هيچ نشاني از موافقت نداشت و در ادامه هم ١٦ مخالف رأي خود را اثبات کردند. اين مخالفت اعضا با توجه به تأکيد نجفي به رفتن و بيماري‌اش و حتي با توجه به برخي شايعات درباره وجود برخي پرونده‌ها و تهديدها، عجيب بود و به نظر مي‌رسيد اعضا در صورت اطلاع از اين شرايط و موضوعات بخواهند موضوع زودتر فيصله پيدا کند، اما آنها اين کار را نکردند و اين عجيب بود.
سؤال اين بود که اعضا مي‌دانستند که نجفي بيماري سختي دارد که محرز شده يا پرونده و شرايط قضائي خاصي دارد که ديگر نمي‌تواند در موقعيت شهردار تهران باشد، چرا بر مخالفت با استعفا تأکيد و اصرار کردند؟ اصراري که به نوعي آنها را مقابل دادستان کل کشور قرار داده و دادستان در موردي متفاوت و عجيب به عنوان مدعي‌العموم نگران انجام وظايف شهردار شده است؟ فارغ از اينها بايد پرسيد که اگر اعضا از اين فشار دستگاه قضائي روي شهردار تهران يا شدت بيماري نجفي خبر داشتند، چرا بايد هزينه مالي و روحي و رواني يک جلسه استعفا با حواشي قبل و بعدش را بر مردم تهران تحميل کنند؟ همين سؤال را از چند عضو پرسيديم و همه آنها گفتند که يا خبر نداشتند چنين فشاري وجود داشته يا نمي‌دانستند که اين ميزان اصرار وجود دارد. حجت نظري مي‌گويد تصور نمي‌کرديم دادستان کل کشور به اين شکل وارد موضوع شود؛ جالب است که دادستان کل کشور در ميان موضوعات و مشغله‌هاي بسيار به بيماري شهردار تهران و مسئوليت‌هاي او حساس است و آن را در اولويت کاري خود مي‌گذارد.
بر اين اساس اگر مي‌دانستيم فشارها آن‌قدر جدي است، حتما به شکل ديگري برخورد مي‌کرديم.
او مي‌گويد نجفي هم درباره فشارهاي بيروني با ما صحبتي نکرده بود و تنها موضوع بيماري مطرح شده بود. البته من هم مثل شما بحث‌هايي را از گوشه و کنار درباره دلايل ديگر اين استعفا شنيده‌ام اما چون هيچ فرد معتمد و مرجع رسمي درباره آنها صحبتي نکرده، از کنار آنها مي‌گذرم. مسئله اين است که در اين مدت شخص آقاي نجفي و دادستان کل کشور که ديروز صحبت کرده است، جز موضوع بيماري، موضوع ديگري را مطرح نکرده‌‌اند و تنها برخي اشارات درباره دلايل ديگر مطرح بوده است. اين عضو شورا مي‌گويد: فارغ از اين بر کسي پوشيده نيست که جريان رقيب براي حذف آقاي نجفي هر اقدامي را انجام مي‌دهد.
مجيد فراهاني، عضو مخالف استعفاي نجفي، هم درباره دلايل استعفاي نجفي غير از بيماري و فشار از مراجع بيروني اعلام بي‌اطلاعي مي‌کند و مي‌گويد فکر نمي‌کرديم اين‌طور واکنش به همراه داشته باشد. فراهاني درعين‌حال مي‌گويد شورا در هر شرايطي تصميم خودش را می‌گیرد و کار خودش را مي‌کند تا منافع مردم حفظ شود. او به «شرق» گفت: ما با رأي مردم در اين جايگاه هستيم و وظايف خود را فارغ از اينکه ديگران چه فکري دارند انجام مي‌دهيم. محمدجواد حق‌شناس به‌عنوان يکي از موافقان استعفاي نجفي هم مي‌گويد غير از بيماري از دلايل ديگر و فشارهاي بيروني بي‌اطلاع بوده‌ام. او به «شرق» گفت: حواشي و شنيده‌ها در اين مدت زياده بوده است، اما شخص آقاي شهردار جز بيماري درباره دلايل ديگر و فشار بيروني صحبتي نکرده بود و من احساس کردم لازم است در همين شرايط تکليف تهران را روشن کنيم.
او که روز گذشته به اظهارات دادستان کل کشور هم واکنش داشت، در توييتي نوشت: «ورود آقاى منتظرى، دادستان کل کشور، به موضوع استعفای شهردار تهران نه با تدبير هم‌خوانى دارد و نه با وظايف ذاتى جايگاه حقوقى ايشان تطبيق پيدا مي‌كند. كاش بيشتر با وظايفمان آشنا بوديم».
او گفت: در قانون اساسي اصل تفکيک قوا وجود دارد و براين‌اساس دادستان حتي از جايگاه مدعي‌العموم حق دخالت در امور شورا را ندارد. حرف من با همکارانم در شورا هم اين بود که اگر شما آقاي نجفي را به‌عنوان شهردار انتخاب کرده‌ايد حالا هم بايد به شرايط و تصميم او احترام بگذاريد و متوجه باشيم که اداره شهر شوخي و تعارف ندارد. ناهيد خداکرمي، عضو ديگر شورا، هم ضمن بي‌اطلاعي از وجود دلايل ديگر و فشارهاي بيروني بر شهردار تهران براي استعفا، گفت: از همان ابتدا مشخص بود که بيماري آقاي نجفي مزيد بر علت‌هاي ديگر شده است و البته اگر اين بيماري نبود، آقاي نجفي پا پس نمي‌کشيدند. او گفت: ما نمي‌دانستيم که بيماري و ساير حواشي و مسائل اين اندازه فشار را تحميل کرده و دادستان اين‌گونه وارد موضوع مي‌شود.
اين عضو شورا با اشاره به اظهارات هشدارگونه دادستان کل کشور خطاب به شورا گفت: اتفاقا من خوشحال هستم که دادستان به‌عنوان مدعي‌العموم وارد موضوع شده و نگران تهران هستند و شايد در ادامه اين نگراني به گزارش‌هايي که آقاي نجفي از شهرداري تهران در دوره قبل برايشان ارسال کرده‌‌اند و به پرونده فساد قائم‌مقام شهردار سابق تهران رسيدگي کنند و ما هم در جريان اين موضوعات قرار بگيريم. او مي‌گويد به نفع دادستان و جايگاهشان بود که وارد اين موضوع نمي‌شدند، ولي حالا که اين‌قدر موضوع اهميت دارد، اميدواريم که براي همه امور شهرداري تهران نگران باشند.
علی دهقان
چقدر ترسناک شده است. همه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر در مورد دلار صحبت‌ می‌کنند. دلار تبدیل به کلام غالب این روزهای ما شده است. نمی‌دانم آیا در جهان کوچک شده، کشور دیگری نیز وجود دارد که تا این حد فعال یا ماجراجوی اقتصادی داشته باشد یا خیر، اما اگر این گونه نباشد، اینجا متاسفانه تنها کشوری‌ می‌شود که مردمانش، چه بی‌ربط به مفاهیم اقتصادی و چه با ربط به مفاهیم اقتصادی، از صبح تا شب به شاخص‌ها فکر‌ می‌کنند.
علی دهقان در همدلی نوشت: چقدر ترسناک شده است. همه در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر در مورد دلار صحبت‌ می‌کنند. دلار تبدیل به کلام غالب این روزهای ما شده است. نمی‌دانم آیا در جهان کوچک شده، کشور دیگری نیز وجود دارد که تا این حد فعال یا ماجراجوی اقتصادی داشته باشد یا خیر، اما اگر این گونه نباشد، اینجا متاسفانه تنها کشوری‌ می‌شود که مردمانش، چه بی‌ربط به مفاهیم اقتصادی و چه با ربط به مفاهیم اقتصادی، از صبح تا شب به شاخص‌ها فکر‌ می‌کنند.
پیش از این ظاهرا سال‌ها ما مردم ایران، بیشتر ملتی سیاسی بوده‌ایم. سیاست‌ورزی البته نه به سبک اندیشه‌ورزی در حوزه سیاست، بلکه همواره دوست داشته‌ایم و داریم که در مورد سیاست حرف بزنیم یا در فعل و انفعالات آن نقش داشته باشیم. حالا این نقش پیچیده، در لابه‌لای مفاهیم و کنش‌های اقتصادی شکل گرفته است. صبح همین که خواب را کنار‌ می‌گذاریم، ذهنمان درگیر دلار‌ می‌شود و شب که خواب را از گوشه‌ای بر‌ می‌داریم ذهنمان باز درگیر دلار است.
گروهی از ما برای این به دلار فکر‌ می‌کنیم که آیا باز بخریم یا فروشنده شویم. گروهی دیگر هم طبیعی است، به این‌ می‌اندیشند که چون نتوانسته‌اند دلار بخرند آیا باید در انتظار بیچارگی اقتصادی باشند یا هنوز امید به آینده وجود دارد؟ جالب است. از دور که نگاه کنید، جمعیت بزرگی از مردم را‌ می‌بینید که با شغل‌های متنوع همه دلال شده‌اند. روزی در دانشکده اقتصاد از استاد بزرگواری پرسیدم که چرا باید ورشکستگی آنقدر در اقتصاد ایران جدی باشد که طیف بزرگی از مردم به خرید و فروش خودرو یا دلالی ساختمان روی بیاورند.
آن موقع‌ها رسم بود که آدم‌های زیادی در بنگاه معاملات خودرو یا مسکن جمع‌ می‌شدند و دستی در دادوستدهای دلالی داشتند. او که از دست‌اندرکاران تعدیل سازندگی بود و بعدها نیز شاید به نمایندگی از همان جریان، از بزرگان ماجرای هدفمندی یارانه‌ها شد، با قاطعیت گفت: «دست پنهان بازار شرایط را تعیین‌ می‌کند. آنها حتما مستحق ورشکستگی بودند. مکانیزم‌های بازار با کسی شوخی ندارد».
شاید حق با او بود. دست پنهان بازار هیچگاه پیدا نشد چون خاصیتش کنش‌گری در خفاست، اما نمی‌دانم چرا در ایران سیاست‌گذاران اقتصادی متکی بر این دست پنهان و مکانیزم‌های قیمت و عرضه و تقاضا یا هر اصطلاح دیگری از این سطح، طی 30سال گذشته، این دست و مکانیزم‌های محبوب خود را به سمتی هدایت نکردند که حداقل مردمان یک کشور دچار همه‌گیری(اپیدمی) دلالی نشوند.
باور کنید نمای عمومی دلالی‌ می‌تواند یکی از آزاردهنده‌ترین اتفاقات اجتماعی در دهه‌های گذشته باشد. البته مردم حق دارند برای سرمایه‌های خود نگران باشند و به هر دری بزنند تا در ویرانکده اقتصادی ایران دارایی‌شان با کودهای شیمیایی برابری نکند، اما آیا سیاست‌گذاران اقتصادی کشور حق داشته‌اند به گونه‌ای رفتار کنند که مافیای کالاهای وارداتی با اتکا به فرصتی که روش‌های اقتصادی (مخصوصا در 8 سال تعدیل سازندگی و 8 سال تعدیل مهرورزی!) آفریدند خون تولید و اقتصاد مولد را سرمه چشم کنند و امروز کار را به جایی برسانند که تعیین‌کننده بسیاری از ضوابط و شرایط اقتصادی کشور باشند.
در تاریخ اقتصادی کشور شاید تا به حال سابقه نداشته است که سرمایه‌دار صنعتی به همراه کارگر صنعتی در یک کفه فلاکت قرار بگیرند. کارفرمایان صنعتی همواره در تعریف و تصویری که از خود ارائه داده بودند، نمایی کاملا متفاوت با کارگران صنعتی داشتند اما حالا بیراه نیست اگر بگوییم این دو قشر، یعنی سرمایه‌داران صنعتی و کارگران آنها، هر دو به یک اندازه قامت و قواره مصیبت اقتصادی را بر تن کرده‌اند.
این هم البته شاید از طنزهای اقتصاد ایران در سال‌های گذشته باشد. بگذریم. دلار از 6هزار تومان هم عبور کرده است و این دور باطل اقتصاد ایرانی که از هر طرف‌ می‌چرخانی‌اش باز به رکود تورمی‌ می‌رسد، در ظاهر هیچ مقصری ندارد جز دولت. این اما بخشی از واقعیت است. دولت دوازدهم به رغم آن که شاید رفتارها و عملکردهای نامناسبی داشته است و هنوز هم دارد، تنها متهم این ماجرا نیست. همه ما مقصریم.
منتهی دولت‌ها در ایران چون سیبل کارکشته‌ای برای پذیرا شدن از ناسزاهای رنگی و خاکستری دارند، آن جلو ایستاده‌اند. تاریخ ولی حتما تصویر شیرین‌کاری گروه‌های مختلف مردم را در این بحران‌های اقتصادی فراموش نمی‌کند. گروهی از ما شهروندان ایرانی تقصیرهای بزرگی داریم، چون معماران دو الگوی اقتصادی مشابه هم بودیم.
یعنی تعدیل و مهرورزی که یکی پدر بود و دیگری فرزندی ناخلف که رویاهای تعدیل را بر باد داد. برخی دیگر از شهروندان مقصرند چون خلق و خوی ملی نداشتند و همین که بر مقدرات رانت مستقر شدند پیچ کنش‌های توسعه‌ای کشور را روی فساد و ابتذال اقتصادی و سیل عقیم‌کننده واردات بی‌ضابطه باز کردند.
ما مردمی هم که جدا از این طبقات اجرایی ایستاده‌ایم مقصریم، چون امروز بی‌مهابا و بدون کمترین دغدغه برای محتوای توسعه کشور هجوم برده‌ایم، دلار‌ می‌خریم و سال‌ها برای نهادینه شدن فرهنگ اقتصاد مولد نه تنها هیچ کاری نکردیم بلکه از سوی دیگر، با تمام توان بر طبل مصرف کوبیدیم.
گاهی اوقات باید واقعیت‌ها را در بوق کرد، حتی اگر واژه‌های نایاب و متعالی را نیز زیر بگیرند. امروز که دلار را 6 هزار تومان‌ می‌خریم به این هم اندیشه کنیم که ما مردم نیز بارها پیکان را به خطا از کمان رها کرده‌ایم و باز هم کمان در دستانمان اندوه را مزمزه‌ می‌کند. این رسم ناخوشایند خود را نیز فراموش نکنیم. همین!
ظريف در بدو ورود به برزيل: واشنگتن به دنبال بهانه جويي براي مداخله در سوريه است
وزير خارجه ايران در واکنش به اتهامات بي اساس ترامپ با بيان اينکه آمريکا به دنبال بهانه جويي براي مداخله در سوريه است، گفت: هر زمان تروريست ها دچار شکست مي شدند آمريکا و رژيم صهيونيستي اقدام به عمليات کرده اند.
    
محمدجواد ظريف وزير امور خارجه ايران در ادامه سفرش به چند کشور آفريقايي و آمريکاي جنوبي و پس از حضوري يک روزه در سنگال ديروز (سه شنبه) وارد برزيل شد .وي در بدو ورود به برازيليا در جمع خبرنگاران درباره اتهامات اخير ترامپ به ايران مبني بر مشارکت در حمله شيميايي به سوريه و از سوي ديگر حمله رژيم صهيونيستي به پايگاه هوايي تي ٤ در سوريه و شهادت چند تن از مدافعان حرم، عنوان کرد: ايران موضع بسيار صريحي عليه سلاح شيميايي دارد. ما از ابتدا و همينطور در اين قضيه جديد هرگونه استفاده از سلاح شيميايي را توسط هر کس و عليه هر کس محکوم مي کنيم
    
ظريف اضافه کرد: به نظر مي رسد دولت آمريکا به دنبال بهانه جويي براي مداخله است. وضعيت تروريستهاي مورد حمايت آمريکا در سوريه وضعيت خوبي نيست و هر روز دچار يک شکست جديد مي شوند و رژيم صهيونيستي و آمريکا در مراحل مختلف براي دادن روحيه به تروريستها، وارد ميدان شدند
    
وزير خارجه گفت: حملات اخير رژيم صهيونيستي در گذشته هم سابقه داشته که هر زمان که تروريستها دچار شکست مي شدند، رژيم صهيونيستي اقدام به عمليات مي کرده است و آمريکايي ها هم همينطور.
    
وي افزود: اطلاعات موثقي در دست است که آمريکا تروريستهاي داعش را به مناطق ديگر منتقل مي کند تا بتواند از آن سرمايه گذاري بسيار خطرناکي که در سوريه کرده در ساير مناطق استفاده کند. اين سياستهاي بسيار خطرناکي است و نتايج آن هم براي صلح و امنيت منطقه و هم براي صلح و امنيت بين المللي و هم براي خود آمريکا بسيار خطرناک است. وزير خارجه درباره سفرش به برزيل نيز بيان کرد: برزيل يکي از مهمترين اقتصادهاي دنياست و مهمترين اقتصاد آمريکاي لاتين و عضو بريکس است، ما روابط بسيار گسترده اي با برزيل داريم و عمده روابط ما خريد اقلام مورد نياز در حوزه کشاورزي است
    
به گزارش فارس، ظريف با بيان اينکه زمينه هاي همکاري بين ايران و برزيل بسيار گسترده تر است، خاطرنشان کرد: هم در حوزه نفت و گاز امکان همکاري بيشتري داريم. در گذشته ما تامين کننده انرژي برزيل بوديم و اين زمينه وجود دارد که در اين حوزه فعالتر شويم
    
وي ادامه داد: در زمينه فناوري، برزيل مثل ايران توفيقات خيلي خوبي داشته و در اين حوزه مي توانيم نقش مکمل را براي يکديگر ايفا کنيم. علاوه بر اين در حوزه سياسي برزيل يک کشور پيشرو در آمريکاي لاتين است و زمينه هاي خوبي براي همکاري سياسي و بين المللي وجود دارد و اميدوارم جلساتي که با مجمع اقتصادي آغاز خواهد شد، بتواند زمينه ها را براي همکاري اقتصادي به خصوص بين بخش خصوصي فراهم کنيم
     
وزير امور خارجه کشورمان در ادامه اين سفر به اروگوئه و از آنجا به ناميبيا خواهد رفت.
آمريكا با نقض برجام بار ديگر درباره تجارت با ايران هشدار داد

ايالات متحده آمريکا روز سه شنبه در اقدامي ناقض بندهاي توافق هسته اي ايران و گروه ۱+۵ (برجام) درباره مخاطرات تجارت با ايران را هشدار داد و از اقدام اتحاديه اروپا براي بررسي اعمال تحريم هاي جديد عليه تهران استقبال کرد.
    
رويترز خبرداد؛ «سيگال مندلکر»، معاون وزارت خزانه داري آمريکا در امور تروريسم و اطلاعات مالي گفت: خطرات براي تجارت در آنجا (ايران) همچنان پابرجا هستند زيرا ايراني ها نظامشان را اصلاح نکرده اند.
    «
مندلکر» که در لندن صحبت مي کرد مدعي شد ايران براي حمايت از حزب الله، حماس، دولت سوريه منابع مالي صرف مي کند، ضمن آنکه در نظام بانکي ايران شفافيت وجود ندارد.
    
وي گفت: بار مسئوليت روي دوش ايران است و ما کماکان درباره مخاطرات تجارت با ايران هشدار مي دهيم زيرا آنها به اقداماتي که وعده داده اند عمل نکرده اند.
    
به گزارش تسنيم، هشدارهاي آمريکا درباره تجارت با ايران، ناقض دست کم دو مورد از بندهاي توافق هسته اي ايران و گروه 1+5 (بندهاي 26 و 29) به شمار مي رود که واشنگتن را از اخلال درباره عادي سازي تجارت با ايران منع مي کنند.
    
در بند 26 برجام آمده است: «ايالات متحده، با حسن نيت، نهايت تلاش خود را براي دوام اين برجام و پيشگيري از ايجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ايران از لغو تحريم هاي مشخص شده در پيوست دو به عمل خواهد آورد. دولت ايالات متحده، در چارچوب اختيارات قانوني رئيس جمهور و کنگره، از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريم هاي مشخص شده در پيوست 2 که اعمال آنها را وفق اين برجام متوقف کرده است، خودداري مي نمايد، فارغ از فرآيند حل وفصل اختلافات پيش بيني شده در اين برجام».
    
بند 29 توافق هسته اي هم تصريح دارد: «اتحاديه اروپايي و دولتهاي عضو و همچنين ايالات متحده، منطبق با قوانين خود، از هرگونه سياست با هدف خاص تاثيرگذاري خصمانه و مستقيم بر عادي سازي تجارت و روابط اقتصادي با ايران، در تعارض با تعهداتشان مبني بر عدم اخلال در اجراي موفقيت آميز اين برجام خودداري خواهند کرد».