روزی نامه ی جمهوری
اسلامی 3 شنبه 15 اسفندماه سال 1391
نقد و
بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی
حکومتی جمهوری " جايگاه رسانه ملي
كجاست؟ "
"چرا سرمقاله نویس نگفته است از کی تا حال امت تبدیل به ملت شده و به حساب آورده می شود که باید دارای صدا و نام در رسانه ملی داشته باشند؟مگر فراموش شده است که خمینی از همان زمان شکل وقدرت گیری این رژیم منحوس ونامتعارف نگفت که اگر 36 میلیون جمعیت کشور آن موقع ایران بگویند " نه " ولی اگر من بگویم " آری " همه باید بگویند " آری "؟ یا اینکه مگر قبل از اینکه قانون اساسی تصویب شود برای تعیین وترسیم کردن نوع حکومت نگفت جمهوری اسلامی نه با یک کلمه کم ، و نه یک کم بیش ؟ همچنین مگر بدلیل کینه ودشمنی که با زنده یاد دکتر مصدق وملی گرایی داشت پسوند اسلامی را به مجلس شورای ملی پیوند نزند تا تبدیل به یک بازار مکاره دست نشانده اش کند؟ بنابراین شواهد 34 سال گذشته به ویژه دوران 8 ساله جنگ خانمانسوز ایران و عراق به وضوح بیانگر این حقیقت است که هرگز ملت ایران محلی از اعراب نداشته و دارای حق وحقوقی نبوده است که قرار باشد رسانه خبری به نام اینان باشد و ملی نامیده شود ودر خدمت اینان و نه انحصاری باشد؟ مگر خانه خرس و بادیه مس می شود؟"
چرا سرمقاله نویس نگفته است از کی تا حال امت تبدیل به ملت شده و به حساب آورده می شود که باید دارای صدا و نام در رسانه ملی داشته باشند؟مگر فراموش شده است که خمینی از همان زمان شکل وقدرت گیری این رژیم منحوس ونامتعارف نگفت که اگر 36 میلیون جمعیت کشور آن موقع ایران بگویند " نه " ولی اگر من بگویم " آری " همه باید بگویند " آری "؟ یا اینکه مگر قبل از اینکه قانون اساسی تصویب شود برای تعیین وترسیم کردن نوع حکومت نگفت جمهوری اسلامی نه با یک کلمه کم ، و نه یک کم بیش ؟ همچنین مگر بدلیل کینه ودشمنی که با زنده یاد دکتر مصدق وملی گرایی داشت پسوند اسلامی را به مجلس شورای ملی پیوند نزند تا تبدیل به یک بازار مکاره دست نشانده اش کند؟ بنابراین شواهد 34 سال گذشته به ویژه دوران 8 ساله جنگ خانمانسوز ایران و عراق به وضوح بیانگر این حقیقت است که هرگز ملت ایران محلی از اعراب نداشته و دارای حق وحقوقی نبوده است که قرار باشد رسانه خبری به نام اینان باشد و ملی نامیده شود ودر خدمت اینان و نه انحصاری باشد؟ مگر خانه خرس و بادیه مس می شود؟ آنهم در شرایطی که پخش
تصویر وخبر رفسنجانی معروف به ستون انقلاب
به اصطلاح از رسانه ملی سانسور می شود؟
همچنین مگر تازگی با شبیخون زدن 13 روزنامه وخبر نگار بازداشت نشدند؟ مگر به اینان
اتهام نفوذی دشمنان بیگانه در مطبوعات زده نشد؟ مگر پس از آن همین یکی دو روز گذشته نبود که آخوند
حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات وارد صحنه شد و اعتراف نمود که تعداد 600 خبر نگار
و روزنامه نگاران داخلی و خارجی دشمنان شناسایی شده وضربه سختی زده و تعداد 150
نفرشان در ایران بازداشت شدند؟ بعلاوه مگر کارکنان صدا وسیمای پاسدار ضر غامی در
برون مرز جزو مأموران اطلاعاتی وامنیتی وتروریستی نیستند که چند تا از این مأموران در ایتالیا وجمهوری آذربایجان
شناسایی ودستگیر شدند ؟ بلی سئوال است که سرمقاله نویس از کدام رسانه ملی یاد و انتقاد کرده است ؟ البته مشخص است که دلیل
انتقادش چیست؟ چون بهانه افتتاح دو شبکه تلویزیونی هم زمان "تماشا" و "سلامت" می باشد که توسط سازمان صدا و سيما و با حضور
رئيسجمهور در این هفته صورت گرفت که در راستای تبلیغات ریاست جمهوری و تلاش برای گرم
کردن تنور این نمایش خیمه شب بازی می باشد. البته در ادامه انتقاد شده است
چون عملکرد شبکه های صدا وسیما منفی بوده است برای اینکه موفق نشده نظربینندگان را
جلب نماید. بهمین دلیل گرایش مردم به کانال های ماهواره ای جایگزین شده است.
"با افتتاح رسمي دو شبكه تلويزيوني
"تماشا" و "سلامت" توسط سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران
كه اين هفته با حضور رئيسجمهور صورت گرفت، از نظر كمي تعداد شبكههاي سيما به عدد
58 رسيد كه از آن ميان وجود 33 شبكه مركزي مستقل و 20 شبكه سراسري، آماري قابل
توجه به نظر ميرسد. در اينكه براي افزايش كمي فعاليتها در سازمان صدا و سيما
زحمات فراواني كشيده شده و ميشود ترديدي وجود ندارد و هيچگاه براين واقعيت نميتوان
سرپوش گذاشت كه افراد زيادي در اين مجموعه براي توليد برنامههاي مورد نياز جامعه
فعال هستند و مديريت اين تعداد از شبكههاي مركزي، مستقل، استاني و... كاري بسيار
پرحجم و مشكل است و البته در جاي خود قابل تقدير. اما بايد ديد آنچه صدا و سيماي
جمهوري اسلامي ايران به عنوان "رسانه ملي" انتظار ميرود از نظر كيفي
نيز با آنچه كه بايد باشد تطبيق دارد يا نه؟ به صدا و سيماي جمهوري اسلامي از آن
جهت "رسانه ملي" گفته ميشود كه دستگاهي متعلق به تمام كشور و ملت است و
قاعدتاً بايد عملكرد آن عملكردي در جهت خواستهها و انتظارات مردم و دور از
تمايلات جناحي و وابستگيهاي گروهي و حزبي و حتي تعلقات شخصي باشد. اينكه صدا و سيما تا
چه اندازه براي رسيدن به اين تعريف موفق عمل كرده، قاعدتاً نياز به كار كارشناسي
دقيق دارد، اما نگاهي اجمالي به مجموعه عملكرد "رسانه ملي" از نظر كيفي
طي سالهاي اخير، متأسفانه ارزيابي مثبتي را به دست نميدهد. اين نتيجه را ميتوان
از ميزان رضايت مردم و يا گرايش آنها به استفاده از كانالهاي ماهوارهاي كه در
برخي آمارهاي اعلام شده از سوي مقامات نيز مورد اشاره قرار گرفته مشاهده كرد. قطعاً يكي از عواملي كه ميتواند به
روي آوردن اقشار جامعه به استفاده از رسانههاي بيگانه منجر شود، نوع عملكرد دستاندركاران
صدا و سيماست. چنانچه نوع عملكرد دستاندركاران اين دستگاه طوري باشد كه مردم به
آن "احساس تعلق" كنند و به آن اعتماد داشته باشند، به ميزان مثبت بودن
اين عملكرد از گرايش و روي آوردن به استفاده از رسانههاي بيگانه كه در اكثر موارد
هدفي جز به انحطاط كشيدن ارزشهاي اخلاقي جامعه و ايجاد يأس و نااميدي در ميان
اقشار مختلف ندارند، كاسته خواهد شد. براي اينكه
بدانيم آيا صدا و سيما در عملكرد خود موفق بوده است يا نه بايد ببينيم اين دستگاه
تا چه ميزان در "احساس تعلق" پيدا كردن مردم به اين رسانه، با سلايق
مختلف در جامعه موفق عمل كرده استقانون اساسي جمهوري
اسلامي ايران درباره رسالت، نقش و جايگاه وسائل ارتباط جمعي ميگويد: "وسائل
ارتباط جمعي (راديو - تلويزيون) بايستي در جهت روند تكاملي انقلاب اسلامي در خدمت
اشاعه فرهنگ اسلامي قرار گيرد و در اين زمينه از برخورد سالم انديشههاي متفاوت
بهره جويد و از اشاعه و ترويج خصلتهاي تخريبي و ضد اسلامي جداً پرهيز كند. پيروي
از اصول چنين قانوني كه آزادي و كرامت ابناء بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه
رشد و تكامل انسان را ميگشايد برعهده همگان است..." واقعيت اينست كه در نگاهي اجمالي به كارنامه
صدا و سيما طي سالهاي گذشته در بعد كيفي، متأسفانه عملكرد اين سازمان به عنوان
"رسانه ملي" نقطه ضعفهاي فراواني دارد و اين نقطه ضعفها در اكثر
برنامههاي خبري و سياسي مشهودتر است. برخي برنامههاي خبري صدا و سيما در سالهاي
اخير همواره به مثابه بيانيه يك حزب سياسي عمل كردهاند و در بسياري از برنامههايي
كه تحت عنوان ميزگرد و يا گفتگو به روي آنتن ميرود، افراد خاصي كه تعلق به يك
جناح و تفكر سياسي دارند مدعوين اصلي اين برنامهها ميباشند. اين عملكرد با
انتظاري كه قانون اساسي از "رسانه ملي" براي فراهم كردن زمينه برخورد
انديشههاي متفاوت دارد .رسانه ملي بايد طوري عمل كند كه همگان ملي عمل كردن آن را
احساس كنند. صدا و سيما، بايد بلندگوي نظام باشد نه احزاب و گروهها و جناحهاي
سياسي. عملكرد صدا و سيما بايد در تمام زمينهها بگونهاي باشد كه مردم همين
واقعيت را احساس كنند. تنها در اين صورت است كه "رسانه ملي" ميتواند
همواره مورد اعتماد مردم باشد و به جايگاه واقعي خود دست يابد"
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی جمهوری اسلامی 3 شنبه 15 اسفندماه
سال 1391
جايگاه رسانه ملي كجاست؟