تذکر اخلاقی به معلم اخلاقی که «سیاسی» شده

غوغای بداخلاقی رسانه های پایداری.یک تذکر اخلاقی به معلم اخلاقی که «سیاسی» شده است. 7 فرودین -92

منتقد آخوند تهرانی در سایت شفاف شهردار تهران آنگونه انتقاد کرده تا وانمود شود گویا تا کنون فقط همین یک مورد پیمان شکنی یا وارونه گویی کردن آخوند آقا تهرانی معروف به معلم اخلاق مشاهده شده است و 34 سال سابقه عوامریبی و شیادی ووعده های سر خرمنی دادن وبه جای آب سرآب نشان دادن  از بنیانگذار این نظام وچانشین وپیروان شان در کارنبوده است .  عجیب اینکه به نظر می رسد گویا وی فراموش کرده یا خود را به فراموشکاری زده است که گفته می شود آخوندی سر منبر برای پامنبری هایش موعظه می کرد که اگر چنانچه کودکی  روی فرش    خانه تان شاش کرد باید همان قسمت فرش را قیچی کرد تا فرش پاک بماند .وقتی غروب این آخوند به خانه برگشت متوجه شد که توی فرش حال خانه  وسط آن  پاره و سوراخ شده است . حیران شده و متعجب وعصبانی عیال را صدا زد وپرسید چه شده چرا فرش اینطوری شده است؟ عیال جواب داد امروز پای منبرت در مسجد بودم .مگر خود نگفتی اگر بچه روی فرش کار خرابی نمود آن قسمت خیس شده را پاره کن .منم فتوای تو را انجام دادم  چون سرگرم آشپزی بودم  که متوجه نشدم بچه چکار می کند؟آنگاه آخوند قافیه باخته فریاد زد ای عوام من آن را برای پا منبریان یا دیگران گفتم نه اینکه برای خودمان. بنابراین  سئوال است که کدامیک از آخوند های حکومتی و حامی رهبر بنیانگذار وجانشین وی  وحتی شرکای شان واعظ غیر متعظ نیستند که قرار باشد آخوند آقا تهرانی که گرین کارت آمریکا دارد و معلم اخلاق دولت و جزو باند آخوند مصباح و جبهه متحد پایداری اصول گرایی است این چنین نباشد؟ بهر حال  خوب وسط پیشانی اش را نگاه کنید که چگونه خر داغ  وسیاه شده است تا نشاندار گردد و  گم نشود . همچنین معلوم شود  برای عوامفریبی کردن چقدرا هل نماز شب خواندن است؟

حداقل انتظار از رسانهای یک گروه سیاسی که دبیر کل محترم آن شهره است به معلم اخلاق بودن این است که اخلاقی سیاست ورزی کنند و با ملاک اخلاق در میدان نقد وارد شوند... از همین روست که باید حجت الاسلام آقا تهرانی را خطاب قرار داد که «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ »...شفاف: حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی بیش و پیش از آنکه به واسطه نمایندگی مردم تهران در مجلس شناخته شده باشد، به واسطه حضورش در کابینه رئیس جمهور آن هم به عنوان «استاد اخلاق» شهره است.آن چه سبب نگارش این مطلب شده است هم مخاطب قرار دادن ایشان از همین موضع است. تحصیلات ایشان در رشته فلسفه و سابقه تحصیل در مدرسه حقانی هم ایشان را بیش از آنکه به عنوان یک سیاست مدار مطرح کند به عنوان چهره ای اخلاقی مطرح کرده است.حضور و حمایت ایشان در یک جبهه سیاسی سبب شده تا در محافل سیاسی اینگونه تحلیل شود که هر حرکت این جبهه بخصوص در بعد بیرونی آن یعنی رسانه ای مورد تائید ایشان به نظر آید. آنچه سبب نگارش این مطلب شد عیان بودن ضدیت آموزه های مورد تاکید جناب آقای آقاتهرانی با آن چیزی است که طیف رسانه ای منسوب به جبهه سیاسی ایشان در پیش گرفته است. در روزهای گذشته موج گسترده ای از حمله به چهره های باسابقه و دلسوز انقلاب از سوی رسانه های حامی طیف پایداری آغاز شده است و اینگونه به نظر می رسد که این موضوع در ایام منتهی به انتخابات ریاست جمهوری شدت بیشتری بیابد. 

  

این در حالی است که منادیان این «بداخلاقی» ها در محافل خصوصی و رسانه ای در پاسخ به انتقادات حتی برخی از هواداران، رفتارهای خود را مورد تائید و با اطلاع چهره های مشهور جبهه پایداری همچون حجت الاسلام آقاتهرانی عنوان می کنند. آنچه مردم از حجت الاسلام آقا تهرانی در رسانه ها در روزهای اخیر بخصوص در ایام شهادت وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره(س) شنیده اند، تناقض آشکاری با آن چیزی است که رسانه های منسوب به جبهه پایداری برآن می دمند. معرفی کردن چهره های دلسوز و یاران انقلاب به عناوین توهین آمیز را چگونه می توان توصیف کرد؟ آیا متهم کردن رقبای سیاسی به عناوین و اتهامات اثبات نشده- صرفا به واسطه رقیب سیاسی بودن- در راستای آموزه های اخلاقی نبی اکرم(ص) است؟ آیا متهم نمودن تمامی طیف های اصولگرا به عناوین مختلف و بی سابقه ترین بداخلاقی ها را می توان در راستای آموزه های اخلاقی دانست؟ همانگونه که در ابتدا اشاره ای بر آن رفت، بنای این مطلب بر بی اطلاعی بزرگان جبهه پایداری همچون آقای آقا تهرانی از عملکرد و بداخلاقی های رسانه های منسوب به جبهه سیاسی ایشان است. این روزها «بداخلاقی» سکه رایج این رسانه هاست.  حداقل انتظار از رسانهای یک گروه سیاسی که دبیر کل محترم آن شهره است به معلم اخلاق بودن این است که اخلاقی سیاست ورزی کنند و با ملاک اخلاق در میدان نقد وارد شوند... از همین روست که باید حجت الاسلام آقا تهرانی را خطاب قرار داد که «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ »...