سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " احساس نياز به يارانه، چرا؟ "

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 8 اردیبهشت ماه سال 1393
نقد و بررسی : سرمقاله  ی روزی نامه ی  حکومتی جمهوری "  احساس نياز به يارانه، چرا؟ "
سرمقاله نویس که حامی دولت روحانی است  . اکنون  پیرامون  نامنویسی یارانه های دولتی  تحلیل داده است  اما آنچه  سرمقاله نویس دراین سرمقاله    بررسی  از ناکامی پیشنهاد دولت به  عدم انصراف از  نامنویسی یارانه های دولتی   گزارش تحلیلی داده جالب است. چون  در در بخشی  از لیست آماری علت شکست  گفته شده که حدود 5/2 ميليون نفر از دريافت يارانه نقدي انصراف دادند - تنها يك درصد ثبت نام كنندگان يارانه، درآمد بالاي 5/2 ميليون تومان دارند. - 40 درصد ثبت نام كنندگان، درآمد خود را زير 600 هزار تومان اعلام كردند.  یعنی اینکه 99% جمعیت کشور دریافتی ماهیانه شان زیر 2 ونیم میلیون تومان یا زیر خط فقر اقتصادی است . از سوی دیگر اعلام این آمار بیان این واقعیت است که پس از 35 سال که از عمر ننگین رژیم  عوامفریب وارونه گوی غارتگر می گذرد  بیش از 98% رقم آمار ادعایی 12 فروردین 58 که به آری یا نه مدل جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش خمینی شیاد رأی داده شد اکنون تبدیل به 99%  محرومانی شده اند که زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند . از طرف دیگر سئوال است که پاسخ خامنه ای جایگزین خمینی شیاد و قول حکومت مستضعفان و پا برهنگان خمینی شیاد چیست؟ لابد خواهد گفت که منظوراز این قول خمینی شیاد ساختن  یا برپا کردنحکومت مستضعفان یا پابرهگان یا همه را محروم کردن و به خاک سیاه نشاندن  بوده  که جامه عمل پوشانیده شده است . مهمتر اینکه این 1% کیستند که بیش از دو ونیم تومان در آمد ماهیانه دارند ووابسته به کدامین جناح وباند هستند؟
بهرحال اگر چنین است برای چه خامنه ای دجال و رمال هذیان گوی پس از نشئگی وقتی دیدارهای نمایشی – تبلیغاتی دارد بر سر منبر می رود واز موضع ضد آمریکایی  ادعای پیشرفت وترقی ونو آوری وشکوفایی درهمه زمینه ها می کند ومدعی قدرت برتر منطقه و رهبر جنبش بیداری اسلامی منطقه می شود و دم از اقتصاد مقاومی- جهادی- بسیجی – فرهنگی می زند . یعنی اقتصادی که مرتبط به دفاع از اهداف نظامی هسته ای پاسداران است ومنتهی به تحریم ها و99% یارانه بگیران نیاز مند دولتی شده است.
بگذریم  نمی توان کتمان نمود که بیش از 1%   بیشتر هستند که در آمد در آمد ماهیانه بیش از دو ونیم میلیون تومان دارد . ولی بدلیل رشد دامنه ی ا ختلاف و رقابت های ناشی از جنگ قدرت وثروت جناح و باندها  پس  منتقدان دولت تلاش می کنند  تا هر طوری شده توافق هسته ای دولت  روحانی منجر به شکست شود . برای همین تبلیغات گسترده  کردند که نه  پاسخ  مثبت به پیشنهاد دولت برای  انصراف  نامنویسی یارانه دولت داده نشود ، بلکه تشویق وترغیب به نامنویسی کردند تا آمار هرچه بیشتر گردد تا بهانه برای مانورتبلیغاتی داشته باشند که از موضع نمایندگی مردم مدعی شوند مردم به این دولت روحانی اعتماد ندارند .چون آمریکا قابل اعتماد نیست  تا بتوان به توافق هسته ای اعتمادنمود . یا  اینکه مردم  به جای جواب مثبت به انصراف عدم دریافت یارانه جواب دادند چون مردم  ناراحت هستند که چرا دولت ائتلافی با متهمان فتنه ی 88 مدعی اصلاح طلب تشکیل شده است؟  بهرصورت هدف نهایی به شکست کامل کشانیدن دولت روحانی مد نظر منتقدان دولت است . زیرا با وجود ولی فقیه همکاره وقدرت محوری ارگانفاشیستی پاسداران ادعای اصلاح طلبی و اعتدال داشتن فریب بزرگ وشوخی تلخی بیش نیست .البته این طنز تلخ  رنگ و رو باخته است وبا هیچ لعابی تزیین وقالب کردنی نمی باشد.

"با پايان يافتن مهلت تعيين شده براي ثبت نام داوطلبان دريافت يارانه نقدي در هفته گذشته كه متعاقب آن اجراي مرحله دوم قانون هدفمندي يارانه‌ها كليد خورد و قيمت‌هاي جديد حامل‌هاي انرژي نيز تعيين و اعلام گرديد، كار دشوار دولت كه عبارت از وظيفه مهم ايجاد آرامش اقتصادي و كنترل حاشيه‌هاي اجراي اين طرح ملي و همچنين جلوگيري از گراني و افزايش تورم خارج از قاعده است، وارد مرحله دشوارتري شد. اين مرحله از آن جهت دشوارتر مي‌نمايد كه پيش بيني‌هاي دولتمردان درباره تعداد خانواده‌هاي انصراف دهنده از دريافت يارانه نقدي چندان درست از آب در نيامد و درحالي كه پيش‌بيني مي‌شد حداكثر 40 ميليون نفر براي دريافت يارانه ثبت‌نام كنند، طبق آمارهاي اعلام شده حدود 73 ميليون نفر خواستار دريافت يارانه نقدي شده‌اند و تنها كمتر از 5/2 ميليون نفر از دريافت يارانه انصراف داده‌اند درحالي كه تبليغات فراواني براي به انصراف كشاندن شهروندان از دريافت يارانه صورت گرفت بطوري كه حجم وسيع تبليغات در پاره‌اي از اوقات به سوژه‌اي براي ارسال پيامك‌هاي طنزآميز نيز تبديل گرديد، اما اين حجم تبليغات نيز نتوانست در بر آوردن انتظار دولتمردان براي قانع كردن مردم جهت انصراف از دريافت يارانه كمكي نمايد. اينكه چرا اكثريت مردم از دريافت يارانه نقدي انصراف ندادند، دلايل متعددي مي‌تواند داشته باشد كه در اين جا به برخي از عواملي كه مي‌تواند در برآورده نشدن انتظارات دولتمردان براي به انصراف كشاندن مردم از ثبت‌نام دخيل باشد، اشاره مي‌شود. اما پيش از آنكه به آن دلايل اشاره كنيم لازم است نگاهي اجمالي به برخي تيترهاي اخبار طي روزهاي اخير داشته باشيم: - حدود 73 ميليون نفر براي دريافت يارانه نقدي ثبت نام كردند. - حدود 5/2 ميليون نفر از دريافت يارانه نقدي انصراف دادند - تنها يك درصد ثبت نام كنندگان يارانه، درآمد بالاي 5/2 ميليون تومان دارند. - 40 درصد ثبت نام كنندگان، درآمد خود را زير 600 هزار تومان اعلام كردند. - وزير بهداشت مي‌گويد 50 درصد علت مرگها در ايران ناشي از سكته‌هاي قلبي و مغزي است كه سوءتغذيه و فشار خون بالا از عوامل مؤثر درآن هستند. - سرپرست كميته امداد گفته است 8 ميليون نفر در ايران به طور مستقيم از خدمات كميته امداد استفاده مي‌برند. - نرخ تورم در ابتداي سال گذشته براساس اعلام بانك مركزي 1/41 درصد بوده است. - معاون اول رئيس‌جمهور از اختصاص 10 هزار ميليارد تومان به حوزه سلامت خبر داد اما تاكيد كرد مشكلات اين حوزه فراتر از اين ارقام است. در كنار اين تيترها، البته اخبار ديگري مانند كشف 160 پرونده تسهيلات غيرمجاز بانكي، كشف 181 پرونده اختلاس، رفع تصرف از 38 ميليون متر مربع زمين خواري، بدهي 30 هزار ميليارد توماني بابك زنجاني بدون برجاي گذاشتن رد پايي براي پيگيري و... نيز وجود دارد و مطمئن هستيم مردم از مواردي بيشتر از اينها اطلاع دارند. به نظر مي‌رسد اگر مقداري در اخبار و تيترهاي مورد اشاره تعمق شود، چندان نيازي به ارائه تحليل‌هاي باصطلاح كارشناسانه براي آنچه عدم توفيق دولت در به انصراف كشاندن مردم از دريافت يارانه هاست نباشد. اين اخبار در بطن خود گوياي بسياري از واقعيت‌ها هستند. يكي از اين واقعيت‌ها اينست كه بخش عمده‌اي از مردم (لااقل به همان ميزان كه دولتمردان انتظار داشتند) نيازي به دريافت يارانه نقدي ندارند، اما در عين حال براي دريافت يارانه ثبت‌نام كرده‌اند چرا كه دريافت يارانه را حق خود مي‌دانند. اين تصور از آنجا ناشي مي‌شود كه آگاهي از اخبار فوق‌الذكر، مردم را به نوعي "احساس فقر" دچار كرده است، احساس فقري كه ناشي از بي‌اعتمادي آنان به عملكردها، بخصوص تحولات اقتصادي در آينده است. مردم نمي‌دانند در آينده قرار است چه اتفاقي بيافتد و نوسانات اقتصادي به چه نحوي پيش خواهد رفت. از طرفي احساس فقر و بي‌اعتمادي ناشي از عدم شفافيت در عملكرد دولتمردان گذشته، بي‌توجهي به قوانين كشور،‌ باندبازي‌ها و جناح‌بندي‌ها، دعواهاي سياسي كه هر كدام براي به هم ريختن اعصاب مردم كافي هستند، ثروت‌اندوزي عده‌اي سودجو و فرصت طلب از رويكردهاي انحصارطلبانه و بسياري از موضع‌گيري‌هاي غيرمنصفانه عليه دلسوزان كشور و انقلاب، منجر به اعتمادسوزي در ميان آحاد مردم گرديده كه البته در اين زمينه هشدارهاي فراواني داده شد اما گوش شنوايي وجود نداشت. اكنون نتيجه آن اعتمادسوزي‌ها در ثبت نام دريافت يارانه نقدي تنها به عنوان يك نمونه خود را نشان داده است. مردم با آنكه همواره پشتيبان انقلاب و نظام اسلامي بوده‌اند و هستند و خواهند بود و اين مهم را در صحنه‌هاي حساس به كرات نشان داده‌اند، اما در عين حال بي‌اعتمادي خود به برنامه‌هاي دولت‌ها را نيز به دليل مشاهده عملكردهاي گذشته پنهان نمي‌كنند و پيام خود را از طرق مختلف به گوش مسئولان مي‌رسانند. عدم انصراف از دريافت يارانه نيز نمونه‌اي از اين پيام‌رساني‌هاست. در ماجراي تبليغات براي منصرف كردن مردم از دريافت يارانه، حتي پاي مراجع عظام تقليد و علماي مورد قبول آحاد مردم نيز به صحنه كشانده شد،‌ اما با اينكه مردم از مراجع عظام و علماي ديني به دليل آنكه آنها را پرچمداران شريعت اسلامي مي‌دانند حرف شنوي دارند و همواره آنها را مورد احترام و تعظيم و تكريم قرار مي‌دهند، اما در اين مورد خاص موضع‌گيري آن بزرگواران نيز مؤثر واقع نشد و نتوانست بر تعداد انصراف دهندگان طبق انتظار دولت بيافزايد. دقيقاً به همين دليل است كه همواره تذكر داده شده نبايد از اعتبار بزرگان دين به هر بهانه‌اي بهره‌برداري كرد. هر چند در تدين ملت ايران اسلامي هيچ ترديدي وجود ندارد اما احساس فقري كه اكنون در ميان عامه مردم رسوخ پيدا كرده، هر چقدر هم كه با واقعيت‌ها منطبق نباشد و فقر عمومي تلقي نگردد كه قطعاً هم اينگونه نيست، با اين حال، پديده‌اي است كه سرمايه اجتماعي را با خطر مواجه كرده است. ترديدي وجود ندارد كه از دست دادن سرمايه اجتماعي در كشور مي‌تواند فاجعه‌بارتر از هزاران معضل و مشكل اقتصادي باشد. مردم با مشاهده خبرهايي كه از كشف روزانه انواع اختلاس‌ها و حيف و ميل‌ها و ثروت‌اندوزي‌هاي يك شبه به گوششان مي‌رسد در كنار انبوه مشكلات اقتصادي كه با آن مواجه هستند، حتي اگر بخش عمده‌اي از آنها نيازي به دريافت يارانه هم نداشته باشند، خود را محق دريافت يارانه ارزيابي مي‌كنند، چون ميراث بر جاي مانده از عملكردهاي گذشته آنها را به سوي "احساس نگران كننده فقر" سوق داده است و اين همان احساسي است كه مي‌تواند سرمايه اجتماعي كشور را لگدمال كند. اينكه گفته شد دولتمردان در اجراي مرحله دوم قانون هدفمندي يارانه‌ها، وارد مرحله دشوارتري شده‌اند، پيش از آنكه به جنبه اقتصادي آن توجه شود كه البته اين جنبه هم از اهميت بسزايي برخوردار است، بايد برگرداندن سرمايه عظيم اجتماعي را مورد توجه قرار داد و اين كار جز از طريق جلب اعتماد مردم و از بين بردن "احساس نگران كننده فقر" در ميان آنان امكان‌پذير نخواهد بود. احساسي كه بدون ترديد دولتمردان دولت‌هاي نهم و دهم در ايجاد آن نقش اساسي داشتند و اكنون از دولت يازدهم انتظار مي‌رود اين احساس غيرواقعي را درمان نمايد"حسن خياطي