دروغ نامه
ی کیهان 2 تیر-93
بشقاب(گفت و
شنود)
گفتم
:چرا سربازجوی جانی؟ فراموش کرده رفسنجانی
در نماز
جمعه تهران کرد آشکار ، در اشغال افغانستان رژیم بود همکار
حال چرا
سربازجو؟ وارو زده این هالو
چرااز
موضع ضد آمریکایی ؟ کرده خود نمایی
گفت: چه خبر؟!
گفتم: هفتهنامه «صدا» متعلق به کارگزاران با چاپ عکس آیتالله مهدوی کنی روی جلد مجله، از ایشان با عنوان «شیخ راست معتدل» یاد کرده است.
گفت: در همه دنیا گروههای راست، طرفدار آمریکا، اهل سازش و سینهچاک نظام سرمایهداری هستند، آیتالله مهدوی کنی کدامیک از این خصلتها را دارد که ایشان را «راست» نامیدهاند؟!
گفتم: حتما خودشان را «چپ» میدانند؟! در حالی که چپها در همه دنیا به دشمنی با آمریکا و مخالفت سرسختانه با نظام سرمایهداری معروفند و با این حساب کارگزاران و اصلاحطلبان نه فقط «راست» بلکه «سوپر راست افراطی» هستند. بیخود نبود که حضرت امام(ره) به این طیف از به اصطلاح چپها میگفتند «چپنمای نوکر راست»؟!
گفت: یکی نیست از اینها بپرسد با وجود این همه که قربونصدقه آمریکاییها رفتهاید چرا آمریکاییها کمترین محلی هم به شما نمیگذارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو که خیلی عاشق آمریکا بود، یک روز میهمان یک آمریکایی شد، سر میز غذا آمریکایی یک بشقاب برداشت و مقداری شیر در آن ریخت. یارو هم برای این که مثل او عمل کرده باشد، همین کار را کرد. آمریکایی دو تا بیسکویت درون شیر حل کرد، یارو هم چنین کرد. بعد آمریکایی صدا کرد پیشی پیشی پیشی، و بشقاب را جلوی گربهاش گذاشت و یارو....
گفتم: هفتهنامه «صدا» متعلق به کارگزاران با چاپ عکس آیتالله مهدوی کنی روی جلد مجله، از ایشان با عنوان «شیخ راست معتدل» یاد کرده است.
گفت: در همه دنیا گروههای راست، طرفدار آمریکا، اهل سازش و سینهچاک نظام سرمایهداری هستند، آیتالله مهدوی کنی کدامیک از این خصلتها را دارد که ایشان را «راست» نامیدهاند؟!
گفتم: حتما خودشان را «چپ» میدانند؟! در حالی که چپها در همه دنیا به دشمنی با آمریکا و مخالفت سرسختانه با نظام سرمایهداری معروفند و با این حساب کارگزاران و اصلاحطلبان نه فقط «راست» بلکه «سوپر راست افراطی» هستند. بیخود نبود که حضرت امام(ره) به این طیف از به اصطلاح چپها میگفتند «چپنمای نوکر راست»؟!
گفت: یکی نیست از اینها بپرسد با وجود این همه که قربونصدقه آمریکاییها رفتهاید چرا آمریکاییها کمترین محلی هم به شما نمیگذارند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو که خیلی عاشق آمریکا بود، یک روز میهمان یک آمریکایی شد، سر میز غذا آمریکایی یک بشقاب برداشت و مقداری شیر در آن ریخت. یارو هم برای این که مثل او عمل کرده باشد، همین کار را کرد. آمریکایی دو تا بیسکویت درون شیر حل کرد، یارو هم چنین کرد. بعد آمریکایی صدا کرد پیشی پیشی پیشی، و بشقاب را جلوی گربهاش گذاشت و یارو....
گفت:سربازجوی
رفته سرمنبر، تا از رقیب بده خبر
نماینده رهبر زهرخورده، بهانه کرده کنی مرده
چر ابه وی گفته
شده راست میانه؟ علیه ی کارگزاران کرده
بهانه
مدعی شده براصل ضابطه
، راست میانه با آمریکا داره رابطه
اما کنی مرده ثابت، نه
سیار، علیه ی آمریکا می داد شعار
گفتم :چرا سربازجوی
جانی؟ فراموش کرده رفسنجانی
در نماز جمعه تهران
کرد آشکار ، در اشغال افغانستان رژیم بود همکار
حال چرا سربازجو؟ وارو
زده این هالو
چرااز موضع ضد
آمریکایی ؟ کرده خود نمایی
گفت : یه ساندیس خور
باا یمان، ازسو یه آمریکایی بود مهمان
مثل او برداشت یک
بشقاب ، دنبال کرد وی با تب وتاب
شیر بابیسکویت کرد
مخلوط، فکر کرد پیش غذاست این شوت
گربه اش صدا زد آمریکایی
آنگاه، تا ساندیس خور مات بشه بانگاه